امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به بهانهی حادثهای در ترکیه نوشت:
ترکیه در بسیاری زمینههای مادی و حتی معنوی از ما جلوتر است. از این بابت شخصا خوشحالم. دست کم فضایی است برای تنفس بسیاری از ما خاورمیانهایها که با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم میکنیم. برای همین از مخالفان جدی افزایش عوارض خروج از کشور بودم. یک سفر ارزان به کشورهای همسایه، بهویژه ترکیه که پیشتازتر از بقیه است، حال و روز غمزده بسیاری از ایرانیان طبقه متوسط را میتواند موقتاً بهبود سازد. سالها درباره خیلی از خوبیهای ترکیه نوشتم و حتی گاهی که سوءتفاهمی در میان ایرانیان پدید میآمد که به نفرت از ترکیه میانجامید، تلاش میکردم در رسانهها رفع سوءتفاهم کنم (برای نمونه اینجا). اما در نژادپرستی و قومگرایی، ما حقیقتاً خیلی از آنها بهتریم (این را هم سالها پیش در اینجا مقایسه کردم).
حتی شهروندان ترکیه برخوردشان با عربها، افغانستانیها و پاکستانیها بهتر از ماست؛ آن هم در حالی که عموما از آنها خوششان نمیآید، دست کم حفظ ظاهر میکنند. اما به کُردها و ارمنیها که میرسند، عجیب غیرمنطقی و نژادپرست میشوند. از اواخر دوره عثمانی تلاش حکومتی و نظاممند داشتند برای حذف فیزیکی این گروهها. بعدها که فشارهای بینالمللی بر این کشور زیاد شد، به سوی کشتارهای پنهانی این افراد رفتند. چیزی که در خود ترکیه به «قتلهای فاعل مجهول» مشهور است که بسیاری از منتقدان کُرد (و همچنین علوی) به شیوهای مرموز کشته شدند. اما اسناد این قتلها نیز بالاخره آشکار شد. حالا این کار به شهروندان افراطی و نژادپرست سپرده شده است. این افراد که عمدتا عضو گروه نژادپرست «گرگهای خاکستری» هستند و آشکارا و آزادانه تمایلات نژادپرستانهشان را نشان میدهند، بسیاری اوقات در میان نیروهای پلیس، کادر اداری، ارتش و… نیز حضور دارند. اگر کسی به کردی حرف بزند، تنها به همین جرم و به راحتی او را میکشند (برای نمونه این یادداشت را بخوانید)، به دختران و حتی پیرزنان کرد، تنها به جرم کرد بودن تجاوز کرده و در بسیاری موارد آنها را آخر کار میکشند (برای نمونه این اخبار را با مترجم گوگل نگاهی بیندازید) یا به هر بهانه و در پی هر اتهام اثبات نشدهای، کردها را مورد کشتار قرار میدهند.
یکی از آخرین نمونههایش دو روز پیش رخ داد. میدانیم که در روزهای گذشته جنگلهای جنوب و جنوب غربی ترکیه طعمه آتشسوزیهای گستردهای شده است (چه خوب که ایران یک هواپیما و دو هلیکوپتر آتشنشانی برای کمک به ترکیه فرستاد؛ و البته شگفت که در آتشسوزیهای گسترده اخیر در جنگلهای زاگرس که بسیاری از مدافعان محیط زیست با دست خالی با آتش مبارزه میکردند، خبری از این هواپیما و هلیکوپترها نبود!). هنوز دلیل این آتشسوزیها در ترکیه مشخص نیست که طبیعی بوده یا تعمدی. اما بر پایه شایعهای در شبکههای اجتماعی، اینها میتواند کار حزب تروریستی پکک باشد. به همین بهانه بود که دو روز پیش گروهی نژادپرست وارد خانه یک خانواده کرد در استان قونیه شده و همه هفت عضو آنرا کشته و سپس خانهشان را سوزاندند. در فیلمی که در اینجا میبینید، یک شهروند نژادپرست دیگر در کنار پلیسهایی که برای بررسی موضوع آمدهاند، ایستاده و فریاد میزند: «یک کرد را اینجا باقی نمیگذاریم. هر چقدر هم که کرد باشد، زنانشان را میگ…یم».
این رویداد بیگمان و البته شوربختانه آخرین رویداد از این دست نخواهد بود. از آنجا که دولت ترکیه قوانین جزایی مناسبی برای این رفتارهای نژادپرستانه نداشته و از سوی دیگر به گروههای نژادپرست (همچون گرگهای خاکستری) اجازه فعالیت داده و حتی حزب نژادپرست و البته قانونی م.ح.پ با 16 درصد کرسیهای مجلس، اکنون اصلیترین حزب متحد دولت است، بنابراین افراد نژادپرست نیز میدانند پس از ارتکاب چنین جنایاتی، نهایتاً چند سالی را در زندان گذرانده و دوباره آزاد میشوند. بهویژه ترغیب احساسات تند ملیگرایانه از دریچههای رسمی (همچون کتابهای درسی، روزنامهها، برنامههای تلویزیونی و…) به زنده نگاه داشتن این افراطگریها کمک میکند.
اما کُردها به همین واسطه در حال از دست دادن زبانشان هستند. در طول پنج سال و نیم حضور در خوابگاههای دانشجویی ترکیه، با چندین شهروند کرد تبار این کشور هماتاقی بودم. تنها یکی از آنها کردی بلد بود که او هم البته جرأت حرف زدن به کردی نداشت و بقیه هم با آنکه میگفتند کرد هستند، اما زبان کردی را بلد نبودند و از کردی، تنها ابراز هویت برایشان مانده بود. دلیل سادهاش اینست که خانوادههای این افراد از ترس جان فرزندانشان، به آنها کردی یاد نمیدهند.
انتهای پیام
∎
نظر شما