شناسهٔ خبر: 48595562 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: راهبرد معاصر | لینک خبر

«راهبرد معاصر» بررسی می‌کند؛

پیامدهای حضور رژیم صهیونیستی در آفریقا

یکی از مهمترین اهداف اسرائیل برای تقویت مناسباتش در قاره آفریقا، جهت دهی به آرای سیاسی کشورهای این منطقه است. کشورهای آفریقایی یک بلوک مهم در رأی گیری­ های سازمان‌های بین‌المللی هستند. در این میان برقراری ارتباط و تأثیر بر آرای سیاسی آنها به ویژه در میان کشورهای با اکثریت مسلمان جایگاه مهمی در اولویت‌های این رژیم دارد.

صاحب‌خبر -

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ روز پنج­شنبه 31 تیر، سفیر رژیم صهیونیستی در اتیوپی به طور رسمی اعلام کرد این رژیم به عنوان عضو ناظر در اتحادیه آفریقا (AU) پذیرفته شد. این اتفاق پس از نزدیک به بیست سال تلاش دیپلماتیک اسرائیل رخ داد. پیشتر، اسرائیل در سازمان وحدت آفریقا (OAU) دارای مقام ناظر بود؛ اما پس از انحلال این سازمان در سال 2002 و جایگزینی آن با نهاد جدید­، تلاش‌ها برای دستیابی به همان مقام به مدت بیست سال ناکام مانده بود. وضعیت «ناظر» اسرائیل در اتحادیه آفریقا امکان همکاری قوی‌تری بین دو طرف  فراهم خواهد کرد. لذا در همین راستا یائیر لاپید، وزیرخارجه رژیم صهیونیستی، با اشاره به روابط اسرائیل با 46 کشور آفریقایی گفت: «این روز جشن روابط اسرائیل و آفریقا است.»

 

وضعیت ناظر، امتیازی است که برخی سازمان ­ها به افراد غیر عضو می‌­دهند تا به آنها توانایی شرکت در فعالیت ­های سازمان را بدهد. اعضای ناظر اجازه رأی دادن و یا پیشنهاد قطعنامه ندارند؛ اما می توانند در تمام فعالیت‌های سازمان مشارکت کنند. از همین رو لاپید تأکید کرد «عضویت ناظر در اتحادیه آفریقا به ما کمک می کند تا فعالیت های خود را در این قاره و کشورهای عضو سازمان تقویت کنیم.»

 

بر این اساس، این پرسش مطرح است که چرا عضویت در اتحادیه آفریقا برای اسرائیل اهمیت دارد؟

اتحادیه آفریقا مهمترین و بزرگترین سازمان آفریقایی است که تمامی کشورهای این قاره (55 کشور) در آن عضویت دارند. مقر این سازمان در آدیس آبابا، پایتخت اتیوپی، قرار دارد و لذا حضور در جلسات این سازمان، به معنای امکان ملاقات و گفتگو با تمامی کشورهای آفریقایی است. از این رو هر کشوری که بخواهد وارد مناسبات و فعالیت­ های قاره آفریقا شود، بهترین گزینه حضور در جلسات این اتحادیه است.

 

الف)امکان تاثیرگذاری بر دیدگاه های سیاسی کشورهای آفریقایی

یکی از مهمترین اهداف اسرائیل برای تقویت مناسباتش در قاره آفریقا، جهت دهی به آرای سیاسی کشورهای این منطقه است. در سال‌های پس از تأسیس رژیم صهیونیستی، این رژیم تلاش کرد تا خود را به عنوان بخشی از «جهان در حال ظهور ضداستعمار» معرفی کند. لذا وارد روابط با رهبران پسااستعماری کشورهایی مانند غنا و تانزانیا شد. اما واقعیت سیاست‌های اشغالگرانه اسرائیل در اوایل دهه 1970 این روابط را از بین برد و باعث شد تا کشورهای سراسر قاره به جز آپارتاید آفریقای جنوبی، روابط دیپلماتیک خود را با تل­آویو قطع کنند.

 

یکی از مهمترین عوامل محدود کننده روابط این بود که جنبش های استقلال‌طلبی آفریقا با آرمان فلسطین همسو بودند. با این حال دو اتفاق مهم در دهه 90 میلادی بر مناسبات اسرائیل و آفریقا تاثیر گذاشت: یکی فروپاشی شوروی و تبدیل آمریکا به عنوان تنها بازیگر موثر قاره آفریقا و دیگر توافقنامه اسلو بود که تشکیلات خودگردان فلسطین را نماینده فلسطین­ معرفی کرد. براین اساس اسرائیل به پشتوانه آمریکا، به سمت عادی­‌سازی روابط با کشورهای آفریقایی رفت. در همین حال تعیین یک نماینده سیاسی-قانونی برای فلسطینی‌ها (تشکیلات خودگردان)، برخی حساسیت‌های کشورهای آفریقایی در مورد فلسطین را از بین برد.

 

براین اساس، ارتباط اسرائیل با سیرالئون، غنا، اریتره، نیجریه، اتیوپی، جمهوری دموکراتیک کنگو، کنیا، کامرون، آنگولا، لیبریا، آفریقای جنوبی  و سودان جنوبی از نقاط عطف مهم دهه پایانی قرن بیست است. اما ظهور سیاست های راست‌گرایانه در اسرائیل و پیگیری سیاست ساخت شهرک­‌های یهودی‌نشین در اراضی فلسطینی‌ها در آغاز قرن جدید، مانع سیاسی پایداری در مناسبات تل­‌آویو و کشورهای آفریقا ایجاد کرد؛ تا جایی با انحلال سازمان وحدت آفریقا در سال 2002 و جایگزینی آن با «اتحادیه آفریقا»، دو دهه طول کشید تا سرانجام آفریقایی‌ها حضور اسرائیل را به عنوان عضو ناظر بپذیرند. بنابراین تاثیرپذیری رهبران آفریقا از تحولات فلسطین، باعث شده است تا این قاره در استراتژی اسرائیل جایگاه مهمی داشته باشد.

 

در همین حال، اسرائیل برای مقابله با فشار کشورهای جهان اسلام پیرامون مسائلی مانند آوارگان فلسطینی، نه تنها به مشروعیت، بلکه به رأی در سازمان ملل نیز نیاز داشت. در این میان بلوک آفریقا با 55 عضو یکی از بزرگترین بلوک های رأی گیری در مجمع عمومی بود. این موضوع به ویژه پس از آنکه فلسطینی ها تلاش کردند جامعه جهانی را برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین بسیج کنند، بیش از پیش اهمیت یافت. در آن بازه زمانی، اسرائیلی ها متوجه شدند تا چه اندازه نیازمند حمایت دیپلماتیک آفریقا هستند.

 

از این رو از جمله اولویت‌های تعریف شده در سیاست خارجی اسرائیل، ایجاد یا بازسازی روابط با کشورهایی است که روابط  با آنها به حالت تعلیق درآمده و یا موجود نبوده است. زیرا برای مثال در سال 2017 تنها کشورهای آفریقایی که به قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای تعیین قدس به عنوان پایتخت اسرائیل رای مثبت و یا حتی ممتنع دادند، توگو و سودان جنوبی بود؛ کنیا نیز از ترس واکنش آمریکا در این رأی‌گیری شرکت نکرد. در همین راستا بنیامین نتانیاهو در سال 2017 در جمع سفرای اسرائیل در آفریقا گفت: «اکثریت کشورهای مخالف اسرائیل در سازمان ملل را بلوک کشورهای آفریقایی تشکیل داده‌اند. اگر الگوی رأی‌گیری آنها را تغییر دهید، شما توازن آرا علیه ما را در سازمان ملل متحد تغییر داده‌اید.»

 

طبق نظر شادراک گوتو، استاد برجسته دانشگاه آفریقای جنوبی، «تقویت پیوندهای میان اسرائیل و کشورهای آفریقایی در زمینه های مختلفی چون اقتصادی، فناوری، کشاورزی، امنیتی و نظامی می تواند به مرور میزان حمایت های آنها را از فلسطین کاهش دهد.» و همین موضوع، یکی از دلایل اهمیت حضور اسرائیل در «اتحادیه آفریقا» است.

 

ب) ایجاد روابط سیاسی با کشورهای دارای اکثریت مسلمان آفریقا

همان طور که اشاره شد کشورهای آفریقایی یک بلوک مهم در رأی گیری­ های سازمان های بین‌المللی هستند. در این میان برقراری ارتباط و تأثیر بر آرای سیاسی آنها به ویژه در میان کشورهای با اکثریت مسلمان جایگاه مهمی در اولویت های رژیم صهیونیستی دارد. با توجه به این نگاه، در ژانویه 2019، نتانیاهو در سفری که آن را «تاریخی» خواند به چاد رفت. چاد یک کشور مسلمان نشین در مرکز آفریقا است. در آن زمان جروزالم پست نوشت: «اگر چاد مسلمان‌نشین که ۴۲ سال پیش تحت تأثیر معمر قذافی روابط خود را با اسرائیل قطع کرده بود، بتواند مناسبات خود با تل‌آویو را از سر بگیرد، شاید هفت کشور مسلمان ‌نشین جنوب صحرای بزرگ آفریقا مانند مالی و سودان که روابط دیپلماتیک با اسرائیل ندارند، هم بتوانند این کار را انجام دهند.» در واقع نتانیاهو درصدد بود تا این پیام را به دنیا مخابره کند که با وجود بحران خاورمیانه و مسأله فلسطین، امکان نزدیکی اسرائیل با کشورهای مسلمان وجود دارد. نکته مهم آنکه تلاش‌های دیپلماتیک اسرائیل در قاره آفریقا در امتداد تحولات خاورمیانه و منطقه خلیج فارس پیش می رفت.

 

در ادامه این روند در آگوست سال 2017 کشورهای سنگال و غنا با این که اکثریت ساکنان آنها مسلمان هستند، سطح مناسبات دیپلماتیک خود با اسرائیل را ارتقا دادند. عادی سازی روابط با سودان، کشوری که یکی از سرسخت ترین دشمنان رژیم صهیونیستی به شمار می رفت، نیز در همین بازه زمانی صورت گرفت. سودان با ۹۷ درصد جمعیت مسلمان، دومین کشور عربی بزرگ بعد از الجزایر در آفریقا است. امضا توافقنامه روابط دیپلماتیک با مراکش نیز در همین راستا تحلیل می­ شود. مناسبات اسرائیل و مراکش در سال 2000 و پس از سرکوب فلسطینی ها توسط ارتش اسرائیل قطع شد؛ اما پس از دو دهه، در سال 2020 آنها مجدداً روابط خود را از سر گرفتند. براین اساس ارتباط با کشورهای مسلمان نشین فارغ از منافع تجاری، اقتصادی و نظامی که می تواند برای اسرائیل داشته باشد، جنبه سیاسی قابل توجهی دارد.

 

در همین حال، برخی گزارش‌ها نشان می دهد امارات متحده عربی تبدیل به بازوی دیپلماتیک اسرائیل در آفریقا شده است. امارات از نفوذ اقتصادی خود در بین این کشورها به نفع اسرائیل استفاده می‌کند. لیبی و سودان بهترین نمونه های این گزاره هستند. تلاش های اسرائیل برای افزایش نفوذ خود در لیبی از طریق حمایت امارات از خلیفه حفتر محقق شد. در این راستا برقراری دوباره روابط با موریتانی، کشور آفریقایی عضو اتحادیه عرب، که از سال 1999 در پی بمباران غزه مناسباتش را با تل‌آویو قطع کرد، می تواند دستور کار بعدی امارات باشد. در حال حاضر علمای دینی و قدرتمندترین حزب موریتانی با عادی سازی روابط به شدت مخالف هستند.

 

براین اساس عضویت اسرائیل در اتحادیه آفریقا، فرصت دیگری برای ایجاد و تقویت پیوندها با کشورهای مسلمان‌نشین این قاره خواهد بود. هدف اصلی اسرائیل از این کار خنثی‌کردن تلاش های جمهوری اسلامی ایران و فلسطینی‌ها و همچنین جدا کردن روابط بین‌الملل از موضوع فلسطین است. به همین دلیل نتانیاهو ادعا کرد «اقدامات جمهوری اسلامی ایران و فلسطین برای جلوگیری از ورود اسرائیل به جهان اسلام (از جمله کشورهای آفریقایی) به نتیجه نخواهد رسید.»

 

ج) تضعیف رقبای خاورمیانه ای

در دو دهه اخیر آفریقا مورد توجه کشورهای زیادی قرار گرفته است که تا پیش از این صرفاً در حوزه پیرامونی جغرافیای خود فعالیت می کردند. حضور جمهوری اسلامی ایران، عربستان، امارات متحده عربی، ترکیه و قطر در قالب های سیاسی، اقتصادی و امنیتی مورد توجه مقامات رژیم صهیونیستی است. اسرائیلی ها می دانند هرگونه کم‌کاری در این قاره آفریقا باعث خواهد شد تا رقبای آنها جای پای محکم‌تری پیدا کنند. استفاده از قدرت رأی کشورهای آفریقا و بهره‌گیری از موقعیت جغرافیایی آنها برای تحدید اسرائیل به ویژه در مسیر آبراهه‌های بین‌المللی از جمله موضوعاتی است که می تواند مورد استفاده رقبای رژیم صهیونیستی قرار بگیرد.

 

در این رابطه گفته می شود تا پیش از آغاز روابط سودان و اسرائیل، بخشی از تجهیزات نظامی گروه های فعال در نوار غزه از طریق بندر سودان به این منطقه منتقل می شد؛ اما اسرائیل امیدوار است آغاز مناسبات دیپلماتیک با سودان این پنجره را ببندد. در این میان استفاده از نیازمندی‌های کشورهای آفریقایی در حوزه های دانش و فناوری، کشاورزی و نظامی-امنیتی در دستور کار اسرائیل است. مقامات اسرائیل امیدوارند بتوانند با ایجاد وابستگی در میان کشورهای این قاره، مانع تاثیرگذاری رقبا در موضوعاتی مانند بحث فلسطین، قدس شریف و به طور کلی اراضی اشغالی شوند.  اگرچه امروز امارات در برخی حوزه‌ها همراه با اسرائیل عمل می کند؛ اما طبیعی است که این کشور به دنبال اثرگذاری و جهت‌دهی در موضوعات جهان اسلام است، بنابراین کشورهای مسلمان آفریقا می تواند گزینه مهمی برای امارات باشند.

 

د) خارج شدن از انزوا و افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی

تمایل اسرائیل به عادی سازی و تقویت مناسباتش با کشورهای آفریقایی تا حدی از تحولات خاورمیانه نیز متأثر است. نتانیاهو در نشست آیپک در سال 2018 تصریح کرد: «به یاد دارید زمانی مردم در مورد انزوای اسرائیل صحبت می کردند؟ اما امروز کشورهایی که با ما ارتباط ندارند، منزوی خواهند شد. امروز ما کسانی که از تحریم اسرائیل صحبت می کردند را تحریم خواهیم کرد!»  بیان چنین اظهاراتی در پی گسترش روابط اسرائیل در آفریقا صورت گرفت. سیاست خارجی نتانیاهو موجب شد تا تعداد سفارتخانه های رژیم صهیونیستی در این قاره افزایش یابد و همچنین در ادامه این روند، مراکش و سودان نیز توافقنامه عادی سازی روابط با این رژیم امضا کنند.

 

حضور نتانیاهو در نشست جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی (ECOWAS) در سال 2017 برای اسرائیل گام مهمی بود. در این راستا اسرائیل در چندین حوزه وارد همکاری با کشورهای آفریقایی شده تا بتواند با ایجاد پیوندها و وابستگی های اقتصادی-امنیتی بر قدرت سیاسی خود در محیط بین الملل بیفزاید.

 

1) فناوری آب و کشاورزی

کشورهای آفریقایی علاقه زیادی به استفاده از فناوری اسرائیل در کشاورزی و آب دارند. راه حل های آبیاری اسرائیلی ها در غنا، چاد، سنگال و اتیوپی بسیار مورد توجه است. از اواسط دهه 2000، اسرائیل چندین توافق نامه تجاری و برنامه سرمایه گذاری در غرب آفریقا امضا کرد که هدف آنها افزایش و ارتقا زیرساخت ها و فناوری به خصوص در بخش های کشاورزی و انرژی بود. در سال 2017، مقامات اسرائیلی تفاهم نامه ای برای سرمایه گذاری 1 میلیارد دلاری تا سال 2021 برای پیشبرد پروژه های انرژی در 15 عضو جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی (ECOWAS) امضا کردند.

 

سرمایه‌گذاری اسرائیل در قاره آفریقا فراتر از بخش دولتی است. بخش خصوصی نیز با ارائه خدماتی مانند بذرهای اصلاح‌شده که نیاز به آب کمتری دارند، در این راستا کار کرده‌اند. شرکت‌هایی مانند iA و NUFiltration از فناوری اسرائیلی برای تولید سیستم های پمپاژ آب و تصفیه آب برای گسترش دسترسی به آب تمیز در مناطق در معرض خطر استفاده کرده‌اند. در زمان شیوع وبا در کامرون در تابستان 2018، شرکت NUFiltration دستگاهی را در اختیار این کشور گذاشت که آب‌آلوده رودخانه را به آب آشامیدنی تصفیه شده تبدیل می کرد. در سالهای اخیر، این شرکت اسرائیلی از همان سیستم در جزیره Pediatorkorpe غنا استفاده کرده است، جایی که روستاییان به دلیل آب آلوده دچار نارسایی کلیه شدند. لذا رویکرد اسرائیل در دهه­ های گذشته حضور در این قاره چه به صورت فعالیت های رسمی دولتی و چه به صورت اعزام کارشناسان و شرکت های خصوصی بوده است.

 

2) فروش سلاح و ارائه مشاوره های نظامی-امنیتی

فروش اسلحه، حوزه عمومی نیست و بندرت در رسانه ها ظاهر می شود. با این حال جنوب صحرای آفریقا یک بازار جذاب برای فناوری دفاعی پیشرفته اسرائیل است. تهدیدهای امنیتی ناشی از گروه های افراطی مانند بوکو حرام و گروه‌های وابسته به داعش، تقاضا برای نوآوری های امنیتی را افزایش داده است. به گفته منابع امنیتی، چاد که یکی از چندین کشور آفریقایی درگیر با بوکو حرام است، در نتیجه همکاری با اسرائیل، اسلحه و تجهیزات لازم را برای نبرد با شورشیان به دست آورد.

 

افزون بر این تسلیحات، ارتش کنیا و اوگاندا به ویژه در زمینه هواپیماها، کشتی‌ های جنگی، توپخانه ها، سیستم‌های الکترونیک و تجهیزات ارتباطاتی همگی وابسته به اسرائیل هستند. همچنین رژیم صهیونیستی مهارت‌های تکنولوژیک خود را از طریق برنامه های آموزشی به کشورهای منطقه شرق آفریقا می ‌فروشد.

 

3) روابط تجاری

الیزا بن نون، سفیر اسرائیل در فرانسه حجم تبادلات تجاری میان اسرائیل و قاره آفریقا را حدود یک میلیارد و 200 میلیون دلار اعلام کرد. شرکت‌ های اسرائیلی در بخش‌ های مختلفی چون انرژی های تجدید‌پذیر، ارتباطات، کشاورزی و پزشکی در این قاره حضور دارند که این میزان به‌صورت فزاینده‌ای در حال رشد است.

در کنار موارد بالا می توان به تجارت الماس میان کشورهای آفریقایی دارای معادن الماس از جمله لیبریا و اسرائیل اشاره کرد. بزرگترین محصول صادراتی اسرائیل، الماس برش خورده است و مهمترین مرکز تجارت الماس دنیا، نیز در اسرائیل قرار دارد. از این رو همکاری تجاری در این حوزه یکی از اصلی ترین موضوعات به شمار می رود.

 

سخن پایانی

در سال 2016 نتانیاهو اولین نخست وزیری اسرائیل بود که پس از نزدیک به سه دهه از آفریقا بازدید کرد. او در نایروبی، پایتخت کنیا، تأکید کرد «اسرائیل در حال بازگشت به آفریقا است و آفریقا نیز در حال بازگشت به اسرائیل.» در این سفر چهار سفارتخانه جدید در قاره آفریقا افتتاح شد که گام بزرگی در مسیر روابط این قاره و رژیم صهیونیستی به شمار می‌رفت. رژیم صهیونیستی اکنون با 46 کشور آفریقایی رابطه دیپلماتیک دارد. با این حال فقط 12 سفارتخانه در کل این قاره دارد که آخرین آن در سال 2019 در روآندا افتتاح شد. در همین حال مقامات اسرائیلی در تلاش هستند تا سفارتخانه‌هایی در مراکش و سودان نیز داشته باشند.

 

به رغم این روند، هنوز تأثیر سیاسی واقعی رژیم صهیونیستی در آفریقا ضعیف است، این را در مواضع کشورهای آفریقایی در بحث فلسطین می‌توان مشاهده کرد. زیرا قدرت‌های بزرگی مانند الجزایر در برابر اسرائیل مواضع تندی اتخاذ می‌کنند. از سوی دیگر کشورهایی مانند کامرون و ساحل عاج که با اسرائیل روابط نزدیکی دارند، به استناد ادامه درگیری‌ها در فلسطین، تمایلی به کمک به دولت یهود در سازمان های بین‌المللی ندارند؛ اما پذیرفته‌شدن رژیم صهیونیستی در اتحادیه آفریقا به عنوان عضو ناظر می تواند تسهیل‌کننده مسیر حرکت این رژیم باشد که ممکن است بر موضوع فلسطین و قدس شریف نیز اثر منفی بگذارد.

نظر شما