به گزارش مفدا – گناباد، واقعه غدیر خم، یکی از مهمترین حادثههای تاریخ صدر اسلام و به تعبیر معصومان (ع)، عید بزرگ الهی است که همه پیامبران به پاسداشت حرمت آن مأمور بودند، چنان که امام صادق (ع) میفرماید روز عید غدیر خم، عید بزرگ خدا است و خدای تعالی هیچ پیامبری نفرستاد جز اینکه به او حرمت این روز را شناساند.
رسول گرامی اسلام (ص) نیز این روز بزرگ را برترین عیدهای امت خویش معرفی نموده و می فرمایند: «روز غدیر خم، برترین عید امت من است.»
به راستی در غدیر خم چه گذشت؟
روز پنجشنبهای از سال دهم هجرت بود.
درست هشت روز از عید قربان میگذشت.
سال آخر عمر پیامبر والامقام فرارسیده بود.
کاروان به سوی مدینه رهسپار بود.
بیش از صد هزار نفر در آن کاروان همراه پیامبر بودند.
آفتاب عربستان سخت میتابید.
اندک اندک سرزمین جُحفه و بیابانهای خشک و سوزان غدیر خم از دور نمایان گردید.
غدیر خم، چهارراهی بود به سوی مدینه و عراق و مصر و یمن.
پیامبر دستور فرمود آنان که پیش افتادهاند توقف کنند تا آنان که عقب ماندهاند برسند و سر و ته قافله جمع شود.
در غدیر خم، جز چند درختی صبور و سرسخت و خشکیده و برکهای آب باران نبود.
ریگهای بیابان تفتیده شده بود.
مسلمانان از عباهای خود استفاده میکردند تا پاهایشان نسوزد.
برخی، کناره عبا را بر سر افکنده بودند که تابش آفتاب، سرهایشان را نسوزاند.
برخی، از شاخههای درختان سایبان ساخته بودند.
برای پیامبر گرامی نیز سایبانی ساختند.
نماز ظهر اقامه شد و پیامبر از منبری از جهاز شتران بالا رفت و پس از خطبهای والا، دست علی (ع) را بلند کرد و فرمود «مَن کنتُ مَولاهُ فَهذا عَلی مَولاه».
این سخن را چند بار تکرار فرمود.
پیامبر گفت مولا و سرپرست و پیامبر شما کیست؟
همه بدون هیچگونه پردهپوشی گفتند خدای تو، مولای ماست و تو پیامبر ما هستی و از ما کسی نخواهی دید که درباره امر ولایت با گفته تو مخالفت کند.
آنگاه به علی (ع) گفت یا علی، برخیز و برابر مردم بایست؛ چون همانا تو را برگزیدم که بعد از من، امام و هادی باشی.
پس هر کس من مولای او بودم، اکنون این علی مولا و ولی اوست و شما نسبت به علی، پیروانی صادق و دوستدار باشید.
در آنجا دعا کرد خداوندا، دوست و یار علی را دوست بدار و با آن کس که با علی دشمنی کند دشمن باش.
خبرنگار: یگانه باقرزاده