به گزارش راهبرد معاصر، او پیش از این یک بار محاکمه و به قصاص محکوم شده بود، اما دیوان عالی کشور این رأی را نقض کرد. پرونده حمید به یکی از پیچیدهترین پروندههای جنایی چند سال اخیر تبدیل شده و او مصرانه میگوید بهعمد مرتکب قتل نشده است.
این پرونده از روز ۲۴ مرداد سال ۹۶ گشوده شد. در آن روز همسر مادر حمید صفت فوت شد و مأموران پلیس با تحقیقاتی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که متوفی بعد از درگیری با خواننده رپ جان باخته است. اینطور مطرح شد که حمید متوفی را زده و گلدانی را به سمت او پرت کرده که در نهایت منجر به قتل شده است.
اینگونه بود که حمید بازداشت شد، اما اتهام قتل عمد را رد کرد. او گفت اگرچه با مقتول درگیر شد و ضربهای نیز به صورتش زد، اما این ضربه مرگبار نبود. حمید در دادسرا ابتدا با قرار وثیقه از زندان آزاد شد، اما پرونده بعد از کشمکشهای زیاد با صدور کیفرخواست قتل عمد به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و اولیایدم در جلسه محاکمه برای حمید درخواست قصاص کردند. متهم در دادگاه نیز اتهام قتل را رد کرد، اما چند نکته علیه او مطرح شد.
نخست آنکه مقتول به بیماری قلبی مبتلا بود و همان یک ضربه به صورت میتوانست برایش کشنده تلقی شود. ضمن اینکه در دادگاه مطرح شد حمید بوکسور حرفهای است و ضربات سنگینی دارد. صفت در دادگاه توضیح داد روز حادثه وقتی از درگیری مادر و ناپدریاش مطلع شد وارد ماجرا شد و در جریان درگیری گلدانی را به دیوار کوبید و ضربه نیز وارد کرد که مرگبار نبود. قضات در این مرحله تصمیم گرفتند حمید را بازداشت کنند.
در نهایت قضات رأی به قصاص دادند، اما دیوان عالی کشور این حکم را نپذیرفت. بهاینترتیب خواننده معروف دیروز یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت. او باز هم اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت: من از بیماری متوفی خبر نداشتم و نمیدانستم او عمل قلب انجام داده و دارو مصرف میکند. او هشت ماه از سال را در آلمان زندگی میکرد ضمن اینکه درباره بیماریاش حرفی نمیزد. فقط یک بار که در آلمان بود وقتی تلفنی صحبت میکردیم، گفت قصد دارد برای قلبش به دکتر مراجعه کند.
مشکل را از او پرسیدم که گفت چیز خاصی نیست. من با متوفی رابطه خوبی داشتم و با هم به رستوران میرفتیم. حتی چند روز قبل از حادثه او برایم جشن تولد گرفت. متهم ادامه داد: من دو سال آخر در خانه مادرم زندگی نمیکردم و از بیماری متوفی بیاطلاع بودم و فقط گاهی میدیدم قند خونش را اندازهگیری میکند. حمید درباره اختلافات مادرش با متوفی گفت: متوفی عصبانی بود، اما با مادرم اختلاف شدیدی نداشتند و همه چیز در حد جروبحثهای زن و شوهری بود. ضمن اینکه مهریه مادر من فقط ۱۴ سکه بود و اگر اختلافات شدید بود متوفی با توجه به وضع مالیاش میتوانست بهراحتی مادرم را طلاق بدهد. من هر بار از اختلاف آنها مطلع میشدم به مادرم تذکر میدادم و از متوفی نیز خواهش میکردم مشاجره نکنند.
متوفی و مادرم ۱۰ سال با هم زندگی کردند که من در پنج سال اول خانه پدر خودم بودم. سه سال بعد را با آنها زندگی کردم و دو سال آخر نیز خانه مستقل گرفتم. متهم درباره ورزش بوکس گفت: در دادگاه مطرح شده بود من بوکسور حرفهای هستم. واقعیت این است که من همیشه برای سلامتی و لاغری ورزش میکردم و باشگاه میرفتم، اما تمرینات بوکس من مربوط به بعد از حادثه است. وقتی از زندان آزاد شدم سراغ این رشته رفتم و آن را شروع کردم. زمان حادثه من اصلا بوکس کار نمیکردم.
این پرونده از روز ۲۴ مرداد سال ۹۶ گشوده شد. در آن روز همسر مادر حمید صفت فوت شد و مأموران پلیس با تحقیقاتی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که متوفی بعد از درگیری با خواننده رپ جان باخته است. اینطور مطرح شد که حمید متوفی را زده و گلدانی را به سمت او پرت کرده که در نهایت منجر به قتل شده است.
اینگونه بود که حمید بازداشت شد، اما اتهام قتل عمد را رد کرد. او گفت اگرچه با مقتول درگیر شد و ضربهای نیز به صورتش زد، اما این ضربه مرگبار نبود. حمید در دادسرا ابتدا با قرار وثیقه از زندان آزاد شد، اما پرونده بعد از کشمکشهای زیاد با صدور کیفرخواست قتل عمد به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و اولیایدم در جلسه محاکمه برای حمید درخواست قصاص کردند. متهم در دادگاه نیز اتهام قتل را رد کرد، اما چند نکته علیه او مطرح شد.
نخست آنکه مقتول به بیماری قلبی مبتلا بود و همان یک ضربه به صورت میتوانست برایش کشنده تلقی شود. ضمن اینکه در دادگاه مطرح شد حمید بوکسور حرفهای است و ضربات سنگینی دارد. صفت در دادگاه توضیح داد روز حادثه وقتی از درگیری مادر و ناپدریاش مطلع شد وارد ماجرا شد و در جریان درگیری گلدانی را به دیوار کوبید و ضربه نیز وارد کرد که مرگبار نبود. قضات در این مرحله تصمیم گرفتند حمید را بازداشت کنند.
در نهایت قضات رأی به قصاص دادند، اما دیوان عالی کشور این حکم را نپذیرفت. بهاینترتیب خواننده معروف دیروز یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت. او باز هم اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت: من از بیماری متوفی خبر نداشتم و نمیدانستم او عمل قلب انجام داده و دارو مصرف میکند. او هشت ماه از سال را در آلمان زندگی میکرد ضمن اینکه درباره بیماریاش حرفی نمیزد. فقط یک بار که در آلمان بود وقتی تلفنی صحبت میکردیم، گفت قصد دارد برای قلبش به دکتر مراجعه کند.
مشکل را از او پرسیدم که گفت چیز خاصی نیست. من با متوفی رابطه خوبی داشتم و با هم به رستوران میرفتیم. حتی چند روز قبل از حادثه او برایم جشن تولد گرفت. متهم ادامه داد: من دو سال آخر در خانه مادرم زندگی نمیکردم و از بیماری متوفی بیاطلاع بودم و فقط گاهی میدیدم قند خونش را اندازهگیری میکند. حمید درباره اختلافات مادرش با متوفی گفت: متوفی عصبانی بود، اما با مادرم اختلاف شدیدی نداشتند و همه چیز در حد جروبحثهای زن و شوهری بود. ضمن اینکه مهریه مادر من فقط ۱۴ سکه بود و اگر اختلافات شدید بود متوفی با توجه به وضع مالیاش میتوانست بهراحتی مادرم را طلاق بدهد. من هر بار از اختلاف آنها مطلع میشدم به مادرم تذکر میدادم و از متوفی نیز خواهش میکردم مشاجره نکنند.
متوفی و مادرم ۱۰ سال با هم زندگی کردند که من در پنج سال اول خانه پدر خودم بودم. سه سال بعد را با آنها زندگی کردم و دو سال آخر نیز خانه مستقل گرفتم. متهم درباره ورزش بوکس گفت: در دادگاه مطرح شده بود من بوکسور حرفهای هستم. واقعیت این است که من همیشه برای سلامتی و لاغری ورزش میکردم و باشگاه میرفتم، اما تمرینات بوکس من مربوط به بعد از حادثه است. وقتی از زندان آزاد شدم سراغ این رشته رفتم و آن را شروع کردم. زمان حادثه من اصلا بوکس کار نمیکردم.
حمید درباره زمان درگیری نیز گفت: بعد از درگیری من مادرم را با خودم از خانه بیرون بردم و به منزل مادربزرگم رساندم و بعد به خانه خودم رفتم. چند ساعت بعد مادرم تماس گرفت و گفت همسرش فوت شده است. متوفی زمانی که من در خانه بودم سر پا بود و کنار تلویزیون ایستاده بود. او حتی با همسایهها صحبت کرده و گفته بود نباید عصبانی میشد. علاوه بر اینکه طبق گزارشهای موجود او با پای خودش به اورژانس رفت.
در ادامه وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: طبق گزارش پزشکی قانونی هیچگونه آثار ضربوجرح و شکستگی در سر و جمجمه متوفی دیده نشده بنابراین ضربه موکلم شدید نبوده و کمیسیون ۱۱ نفری پزشکی قانونی نیز اعلام کرده خونریزی به دلیل استرس بوده ضمن اینکه در گزارش مأمور کلانتری نیز اعلام شده متوفی هیچگونه اثر جراحت نداشت و با پای خودش تا آمبولانس رفت. ضمن اینکه از متوفی سؤال پرسیده شده و او گفته بود موکلم گلدان را به طرفش پرت کرد، اما او جاخالی داد و گلدان به دیوار خورد. وکیل متهم درباره اظهارات یکی از همسایهها که گفته بود متوفی را در حالی که خونآلود بود روی زمین مشاهده کرد، گفت: چنین ادعایی با گزارش کلانتری همخوانی ندارد. او ادامه داد: رسیدگی به این پرونده چهار سال است که به طول انجامیده و معطل مانده است و دراینمیان عمر و جوانی موکلم که هنرمند هم هست، از بین میرود. در ادامه جلسه دادگاه وکیل اولیایدم صحبت کرد و توضیحاتی را ارائه داد. او گفت: طبق معاینات اولیه خونریزی متوفی در ناحیه سختشامه بوده که این نقطه از بدن فقط با ضربات محکم دچار خونریزی میشود.
ضمن اینکه آثار ضربوجرح را قضات باید تشخیص دهند و این ربطی به پزشکان ندارد. علاوه بر این از کمیسیون ۱۱ نفری پزشکی قانونی باید درباره اثرات دارو در متوفی استعلام میشد که چنین سؤالی پرسیده نشده است. در نهایت قضات دادگاه رسیدگی به این پرونده را بار دیگر متوقف کردند تا از پزشکی قانونی استعلامهای لازم را بگیرند و بعد برای صدور رأی وارد شور شوند.
بیوگرافی حمید صفت
حمیدرضا امیری صفت یا حمید صفت متولد ۱۸ مرداد ماه ۱۳۷۲ در محله شمس آباد شهر تهران، خواننده جوان رپ فارسی و هیپ هاپ است که با آهنگ «چ» که به یاد شهید مصطفی چمران سروده شده به شهرت رسیده است. با این حال یکی از عواملی که سبب شد تا نام حمید صفت بر سر زبانها بیفتد، ماجرای درگیری با ناپدری اش و مرگ او بود که سبب شد حمید مدتی را به اتهام قتل در زندان سپری کند.
زندگی و ورود به دنیای موسیقی
حمید صفت در سال ۱۳۷۲ و در خانوادهای پنج نفره در تهران چشم به جهان گشود. او از دوران نوجوانی به موسیقی رپ علاقمند بود و به شدت تحت تأثیر خوانندههایی همچون امینم و فیفتی سنت بود از همین رو به همراه دوست و پسر دایی خود علی رهرو، به ساخت آهنگهای رپ زیرزمینی پرداخت. جدایی پدر و مادرش از یک دیگر و روحیه خاصش سبب شده بود تا به سبک رپ، بیش از سایر سبکها علاقمند شود. چندی بعد این همکاری حمید صفت با علی رهرو سبب شد تا آهنگ «خیابونی ها» ساخته و منتشر شود. در ادامه علی رهرو به دنیای مدلینگ کشیده شد، اما حمید صفت به علاقه خود یعنی موسیقی ادامه داد. حمید صفت که در ابتدا با نام هنری «حمید ابتکار» مشهور بود، به خاطر یک کار دوصدایی به نام «بخشش» که با همکاری امیرعباس گلاب بود، مشهور شد و با آهنگی به نام «چ» به صورت مستقل به اوج شهرت رسید. او در ادامه کمپانی «زد و بند» را با هدف کارآفرینی تأسیس کرد و فعالیتهای زیادی در کمپهای ترک اعتیاد انجام داده است. صفت همچنین قرار بود از جمله بازیگران نمایش «لامبورگینی» به کارگردانی سیامک صفری باشد که در مجموعه شهرزاد تهران روی صحنه رفت، اما فقط توانست یک شب بر روی صحنه به ایفای نقش بپردازد.
ماجرای بازداشت و اتهام قتل
در روز شنبه ۲۸ مرداد ماه ۹۶ ناگهان خبری منتشر گردید که حمید صفت ناپدری اش را به دلیل اختلافات خانوادگی به قتل رسانده است. وی که گویا خود را در تاریخ ۲۲ مرداد به پلیس معرفی کرده بود، به دنبال این اتهام بازداشت و به زندان رجایی شهر منتقل شد. حدود یک سال بعد کمیسیون ۷ نفره پزشکی قانونی در گزارش خود، ۵۰ درصد علت مرگ مقتول را بیماری وی اعلام کرده و به همین دلیل حمید صفت در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۹۷ با وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. وی مدتی بعد از آزادی، ترانهای به نام «عجایب شهر» را خواند که در مورد دوران حبس و سپس آزادی وی است.
نظر شما