شناسهٔ خبر: 48344036 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

چرا فعالان اجتماعی و رسانه‌ای سیستان و بلوچستان به برخی کارهای خیر اعتراض دارند؟

آب در برابر لایک

صاحب‌خبر -
محمد معصومیان
گزارش نویس
اتفاق تازه‌ای نیست که بعد از هر بحران در استان سیستان و بلوچستان عده‌ای دوربین به‌دست و در لباس کار خیر راهی این دیار می‌شوند تا از نظر خودشان صدای مردم این منطقه باشند و کمکی برای رفع مشکلات. حالا این استان با شدیدترین حمله کرونا مواجه شده است. اتفاقی که باعث شده محرومیت‌های بهداشتی این استان بیشتر از همیشه به چشم بیاید. اما این روند تکراری بعد از بحران حالا صدای فعالان و مردم این منطقه را درآورده است و آنها در شبکه‌های اجتماعی به این روند با ایجاد هشتگ ««ابتذال امر خیر»
اعتراض می‌کنند. نوید برهانزهی یکی از فعالان رسانه‌ای منطقه می‌گوید: «سیستان و بلوچستان ویترینی شده برای دیده شدن ابتذال در کار خیر: «سؤال اساسی اینجاست که این گونه رفتارها از طرف اینفلوئنسرهای مجازی چه تبعاتی برای مردم منطقه دارد؟»
مردی با لباس یکدست سفید و عینک آفتابی با ژستی قهرمانانه رو به دوربین از الطاف خیر کسی می‌گوید که آب معدنی برای اهالی یک روستا در استان سیستان و بلوچستان تهیه کرده است بجز نام بردن از فرد خیر چیزی که بیشتر از همه به چشم می‌آید صف مردمی است که زیر آفتاب با جعبه‌های آب معدنی پشت مرد ایستاده‌اند تا شاهدی باشند بر لطف فردی هزاران کیلومتر آنطرف‌تر که توانسته نیاز دو روز مردم به آب شرب را تأمین کند. اما عواید این نمایش برای فردی است که در قالب کمک برای خودش نامی کسب می‌کند و دنبال کننده صفحه اینستاگرامش را بالا می‌برد و از این راه نان پایداری برای خودش ایجاد می‌کند.
چند سالی هست که روند ورود سلبریتی‌ها به سیستان و بلوچستان به بهانه گردشگری آغاز شده است. آنها ابتدا این استان را مانند کالایی ناب و متفاوت به مخاطبین خود معرفی کردند و کم‌کم از این طریق به صفحات خود رونق دادند و کار و کاسبی راه انداختند. به استان رفتند و با کودکان عکس گرفتند، با لباس‌های آنچنانی میهمان کپرها شدند و به مردم این پیام را دادند که اینجا وضعیت اقتصادی خراب است و نیاز به کمک و همراهی مردم از طریق آنهاست. اما به تازگی شکل دومی از اینفلوئنسرها هم وارد شده‌اند که بیشتر قشر نخبه ساکن استان هستند و با راه‌اندازی هشتگ ابتذال امر خیر موضع گروه اول را به چالش کشیده‌اند.
نوید برهانزهی فعال رسانه‌ای سیستان و بلوچستان ماحصل این وضعیت بهم ریخته اطلاع‌رسانی از طریق کسانی را که دنبال شهرت هستند، این‌طور توصیف می‌کند: «برای مردمی که آب لوله کشی ندارند کامیون کامیون آب معدنی می‌فرستند که می‌توان در بهترین شرایط یک هفته نیاز آبی آن روستا را تأمین کند. این باعث می‌شود مشکلات آنها به‌صورت زیرساختی حل نشود. از طرفی این اتفاقات باعث می‌شود مردم همیشه منتظر این باشند که فردی از هزار کیلومتر آن‌طرف‌تر یک بسته آب معدنی بفرستد و متأسفانه این روند برای بعضی از مردم عادی شده است. از طرفی مسئولان هم پشت این قضایا پنهان می‌شوند و کار اصولی برای محرومیت‌زدایی از منطقه انجام نمی‌دهند.»
او با اشاره به 2 هزار و 500 روستایی که سیستم آبرسانی ندارند و 930 روستایی که به‌صورت تانکری آبرسانی می‌شوند، می‌گوید: «منفعت این وضعیت برای کسانی است که به اسم کار خیر اما برای دیده شدن با چهار، پنج دوربین به دست می‌آیند خودی نشان می‌دهند و می‌روند. منفعت این کار برای آن فرد هزار برابر بیشتر از مردم روستایی است که با مشکلات دست به گریبان هستند.»
او معتقد است اگر کسی می‌خواهد کاری برای منطقه انجام دهد باید دست به کارهای زیرساختی بزند که این هم پول هنگفت می‌خواهد. البته می‌شود فرد خیر به سمت مؤسسات مردم نهاد برود و کمک را به آنها بدهد. با خودم فکر می‌کنم چالش جالبی است اگر کسی خواست به‌صورت فردی کمک کند بهتر است او را به این مؤسسات مردم نهاد معرفی کنید؛ اگر قبول نکرد و خواست یک تنه وارد شود آنوقت می‌شود پرسید چرا؟ برهانزهی ایجاد زیر ساخت را وظیفه دولت‌ها می‌داند و می‌گوید: «سیستان و بلوچستان ویترینی شده برای به ابتذال کشیدن امر خیر. این وسط واقعاً خیلی‌ها هستند که کار اصولی انجام می‌دهند و این‌طور نیست که بیایند عزت و احترام مردم را از بین ببرند و برای خودشان احترامی بخرند. خیلی‌ها متأسفانه می‌آیند مردم را به صف می‌کنند یک بسته آب معدنی می‌دهند دست مردم اسم خیر را می‌آورند و از مردم فیلم می‌گیرند. این‌کارها چیزی جز زیر سؤال بردن عزت نفس آدم‌ها نیست.»
یک فعال فرهنگی از اهالی منطقه که از ما خواسته نامی از او نبریم ناامید از وضعیت پیش آمده می‌گوید: «من در یکی از روستاهای دورافتاده بزرگ شده‌ام اما با همه محرومیت‌ و بی‌عدالتی در کودکی همیشه احساس شادی می‌کردم ولی حالا با این اتفاقات شادی کمرنگ شده و وقتی شادی را از مردم بگیرید مردم هم منفعل خواهند شد. این اتفاقاتی که در قالب کار خیر درحال انجام است فقط یک نمایش پر سروصداست. مخاطبینی که شناختی از منطقه ندارند هم فکر می‌کنند با رساندن پول به افراد مشهور دنیای مجازی درحال انجام دادن کار خیر هستند.»
او معتقد است اینگونه کارها باعث القای نگاه بالا به پایین از طرف سلبریتی‌ها به مردم منطقه می‌شود: «انگار می‌خواهند به مردم منطقه بگویند ما همه چیز را می‌فهمیم، نگران نباشید اگر مشکلی هم هست ما پیروزمندانه در کنار شما هستیم. با این کار منزلت اجتماعی را زیر سؤال می‌برند و اصالت وجودی مردم را می‌کشند. این کارها قاتل مسئولیت‌پذیری و مشارکت در مسیر بهبود وضعیت منطقه است. شاید در کوتاه مدت حس خوبی داشته باشد اما در دراز مدت علاقه مردم به مشارکت در امور اجتماعی را از بین می‌برد.»
او معتقد است مردمی که سال‌هاست به کمک‌های خیرین عادت کرده‌اند دیگر نه رغبتی برای پیگیری مطالبات خود خواهند داشت و نه مشارکتی در کارهای اجتماعی و این باعث انباشت مشکلات و محرومیت‌ها خواهد شد.
سیستان و بلوچستان یکی از دورترین استان‌ها به پایتخت است. دوری که باعث شده حتی اخبار این استان هم به‌صورت دقیق و از طرف خبرنگارانی موثق به گوش مردم کشور نرسد. آن دسته از خبرنگارانی هم که واقعاً فعال هستند قافیه را به سلبریتی‌ها و کسانی که از طریق صفحات خود بدون شناخت و سواد رسانه‌ای اقدام به خبررسانی می‌کنند، باخته‌اند.
مریم کاویانی پژوهشگر فرهنگ بلوچ معتقد است بحران کرونا در این استان نه اولین و نه آخرین بحران بهداشتی منطقه خواهد بود و در نبود خبرنگاران حرفه‌ای هم مردم منطقه و هم روان جامعه در این مدل اطلاع‌رسانی آسیب بیشتری خواهد دید. او یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی را که افراد مشهور با اهداف خیرخواهانه به این استان می‌زنند، ایجاد فضای پرهیاهویی می‌داند که مطالبات اصلی مردم در آن گم می‌شود: «درحالی که این وضعیت بهترین موقعیت برای طرح مطالبات اصلی مانند ایجاد زیرساخت بهداشتی برای منطقه بود متأسفانه شاهد این هستیم که در سروصدای سلبریتی‌ها و نبود یک سیاست درست همه چیز به سمت سطحی شدن پیش رفته است.»
کاویانی معتقد است در این فضا نقش فعالانه افراد جوامع محلی از بین می‌رود و نمی‌توانند نگاهی منطقی و آسیب‌شناسانه به موقعیت تاریخی خود داشته باشند. موقعیتی که در آن نقش قربانی به این استان‌ و استان‌های محروم واگذار می‌شود و مردم ساکن آن هم به مرور به آن عادت می‌کنند. حالا وقتی این نقش جا افتاد مردم منتظر کسانی خواهند بود که به خواسته‌هایشان توجه کنند بدون اینکه روی توانایی و مشارکت خود آنها حسابی باز کرده باشند. با ادامه این روند آنها توان اجتماعی خود را از دست می‌دهند و مدام چشم انتظار کمک‌های ناچیز خیرین می‌مانند.

نظر شما