به گزارش دیده بان ایران؛ دلزدگی سیاسی مفهومی در جامعهشناسی سیاسی است که به شرایطی اطلاق دارد که یک جامعه از امر سیاستورزی ناامید شده باشند و مسیر بیتفاوتی را پیش بگیرد. برخی باور دارند که بر شرایط امروز ایران میتوان چنین مفهومی را صادق دانست اما برخی نیز میگویند که دلزدگی سیاسی به طور عام به وجود نیامده است و صرفا طرفداران یک جناح سیاسی فعلا از سیاستورزی کناره گرفتهاند.
محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی درباره این موضوع گفت: «در ابتدا باید بگویم که قبول ندارم میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوی 1400 به شدت پایین بود. حدود 49 درصد مشارکت داشتیم که اگر کرونا نبود این میزان تا نزدیک 60درصد هم میرفت و میدانیم که مشارکت 60درصدی مورد قبول و معمول است و مگر چندبار بوده است که مشارکت مثلا بالای 80درصد رفته باشد؟ از طرفی اکنون در فرانسه هم مشارکت مردم به زیر 30درصد رسیده است که در آنجا هم دلیل مشابه یعنی کرونا باعث کاهش مشارکت مردم شده است. البته نمیشود انکار کرد که دلایل دیگری هم در کنار این موضوع وجود داشتند اما نمیشود مطلقا گفت که مردم از عرصه سیاست دلزده شدهاند».
او ادامه داد: «من دلزدگی سیاسی را منحصر به حامیان اصلاحطلبان میدانم، نه کل جامعه زیرا آنها نتوانستند در پی رأی به دولت مورد حمایت اصلاحطلبان به خواستههایشان برسند و روحانی برایشان راضیکننده نبود؛ به همین دلیل تصور میکنند وقتی از جریان دلخواهشان دیگر کاری برنمیآید و کارنامه تاریکی در هشت سال اخیر از خود به جای گذاشتهاند، چرا باید باز هم به آنها رأی دهیم. حالا به دلیل آنکه خاستگاه آنها همان شعارهایی است که همواره اصلاحطلبان سردادهاند، سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان طبیعتا به جناح مقابل اصلاحات هم رأی نمیدهد زیرا نیروهای انقلاب اهدافی جدای از اهداف اصلاحطلبان را دنبال میکنند. در این شرایط مخاطبان اصلاحات دچار یک سرخوردگی و قهر سیاسی میشوند».
این فعال سیاسی درباره شرایط کنونی جریان اصلاحات اظهار کرد: «حالا اگر اصلاحطلبان نتوانند خود را به روز کنند و به مطالبات مخاطبان خود پاسخ درخوری دهند، ممکن است در آینده هم حامیان اصلاحات، سیاستگریز باقی بمانند و مشارکت سیاسی را کنار بگذارند. به بیان دیگر بخشی از سرمایه اجتماعی سابق اصلاحطلبان از سیاستورزی دلسرد میشوند و کنار مینشینند و برخی دیگر هم به دنبال لیدری جدید میگردند تا بتوانند مطالبات خود را از او درخواست کنند».
او در پاسخ به این پرسش که آیا بازهم خاتمی میتواند مانند سابق نمایندگی مخاطبان اصلاحطلبان را در دست بگیرد، بیان کرد: «عمر سیاسی آقای خاتمی به پایان رسیده است زیرا همه اعتبار و آبروی سیاسیاش را برای آقای روحانی خرج کرد و دیدیم که آقای روحانی هم آوردهای نداشت و باعث شد سرمایه اجتماعی آقای خاتمی از دست برود. آقای خاتمی مانند تاجر ورشکستهای است که از حالا به بعد با دست خالی تجارت میکند و طبیعی است هر تجارتی در چنین شرایطی محکوم به شکست است؛ شاهد مثالش نه گفتن مخاطبان اصلاحات به او در پی حمایت مستقیمش از لیست شورای شهر اصلاحطلبان و حمایت غیرمستقیمش از آقای همتی در انتخابات ریاستجمهوری است».
کوشکی در پایان در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه آیا با عملکرد مثبت احتمالی دولت سید ابراهیم رئیسی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان بازهم به عرصه سیاستورزی امیدوار میشوند یا نه، گفت: «شاید اقدامات مثبت آقای رئیسی در حوزه اقتصادی بخشی از سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان را امیدوار کند اما حتما آن بخشی که مطالبات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خاصی دارند، قانع نمیشوند زیرا خواستههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی حامیان اصلاحات با بسیاری از مبانی انقلاب و نظام مغایر است؛ مطالباتی که با کلیدواژه آزادیهای اجتماعی عملا بسیاری از مبانی را از بین میبرد. حتما نه حامیان آقای رئیسی اجازه میدهند که به چنین خواستههایی جامه عمل پوشانده شود و نه حتما خود او تمایل دارد که در چنین عرصهای قدم بردارند؛ بنابراین باید بگویم که خیر؛ دولت آقای رئیسی به طور کلی نمیتواند و نمیخواهد به خواستههای حامیان اصلاحطلبان به جز در حوزه اقتصادی پاسخ مثبتی بدهد»./ نامه نیوز
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام ∎