گروه جامعه: تالاب هورالعظیم که روزگاری محل زندگی و امید گونههای مختلف بود امروز آخرین نفسهای خود را میکشد و در برخی نقاط سایه مرگ بر او نشسته است.تالاب هورالعظیم به عنوانی یکی از بزرگترین تالابهای کشور در مرز ایران و عراق واقع شده و از منابع غنی جانوری و گیاهی کشور محسوب میشود، تالابی که محل زندگی بیش از ۱۲ گونه ماهی و انواع گیاهان بود، اما امروز تبدیل به مدفن آنها شده است. گاومیشها مهمانان همیشگی این تالاب هم مامن خنک خود را از دست داده و تالابی که روزی محل خنکا و استراحت آنان بود امروز تبدیل به محل خطرناکی برای حیات آنها شده است.
روزگاری در تعریف هورالعظیم واقع در غرب استان خوزستان گفته میشد: «ژرفای این تالاب در بخشهای مختلف، متغیر است. بهطور میانگین عمق آن به ۵ متر رسیده و مساحتی بالغ بر ۱۲۰ هزار هکتار را در بر میگیرد.»، اما امروز دیگر نمیتوان از عمق این تالاب سخن گفت چه آنکه از حدود ۲ هفته پیش اخباری درباره خشک شدن تالاب هورالعظیم و مرگ جانداران وابسته به آن منتشر میشود. خشک شدن این تالاب که به دنبال ندانمکاریها و بیتدبیریها رخ داده است نه تنها چهره و حیات طبیعت و محیط زیست منطقه را مخدوش کرده که بر زندگی شهروندان ساکن در اطراف آن نیز تاثیری منفی برجای گذاشته است.
تاسفآور آنکه پاسخ سازمان محیط زیست به این فاجعه غمبار هم مطابق معمول سکوت و مغلطه کاری است. آنچنانکه مدیر کل حفاظت محیط زیست خوزستان در خصوص آخرین وضعیت تالاب هورالعظیم گفته است: خشک شدن بخشی از تالابها به عنوان چرخهای از زندگی تالابها در تمام آبهای جهان قابل قبول بوده و این اتفاق، طبیعی است. سازمان محیط زیست درحالی این فاجعه را طبیعی میخواند که فعالان محیط زیست منطقه برای گرفتن حقابه کرخه و خارج شدن تالاب هورالعظیم از شرایط خشکی تجمعات اعتراض آمیزی را برگزار کردهاند.
وضعیت بحرانی هورالعظیم
بدر سواری، اهل و ساکن شهر مرزی رفیع درباره شرایط هورالعظیم میگوید: «محل زندگی من با رودخانه کرخه ۳۰۰ متر و با مرکز اصلی هور ۴ الی ۵ کیلومتر فاصله دارد، در حال حاضر وضعیت هورالعظیم به شدت بحرانی است. رودخانه کرخه کور را کردند درحالیکه این رودخانه منبع اصلی تامین آب هور است و در این شرایط آب به تالاب نمیرسد.از طرف دیگر پسماندهای شرکتهای نفتی وارد هور شده و آب جدید هم وارد این تالاب نمیشود که این مساله سلامت آب را از بین برده است. همچنین برای ممانعت از کاشت شلتوک برنج در پایین دست آب را بستند که همه موارد مذکور باعث این فاجعه زیست محیطی شد.
هورالعظیم بعد از بحران
شرایط آب شرب و مصرفی مردم این منطقه به شدت وخیم شده است، آنچنانکه به مردم با تانکر آبرسانی میشود آنهم در قرن ۲۱. این درحالی است که در سال ۹۸ و در ماجرای سیل آن مشاهده کردیم که آب در استان ما و در همین نقاط تا چه میزان بالا آمده بود، اما امروز یعنی طی دو سال آب رودخانه کرخه که عظیمترین رودخانه ایران بعد از رود کارون است در حد یک جوی آب است. برخی هم میگویند آب به سایر استانها مانند یزد و اصفهان هدایت شده است.
سازمان حفاظت محیط زیست هم در واکنش به این وقایع و مرگ حیواناتی که از هور جان میگرفتند هیچ واکنشی نشان نداد و ماهیها از بین رفتهاند. کشاورزی نیست و وضعیت دامداران از بحران هم گذاشته است. یک نکته دیگر آن است که شرکتهای نفتی برای اکتشاف نفت به آب نیاز ندارند و روی زمین خاکی بهتر اقدام میکنند به همین علت دخالت شرکتهای نفتی هم در خشک شدن هورالعظیم نقش به سزایی داشتند. در سال ۹۸ آنقدر آب زیاد شده بود که ما قصد داشتیم آب را در مناطقی که به سمت شرکتهای نفتی بود رهاسازی کنیم، اما شرکتهای نفتی و دولت قبول نکردند و حتی دعواهایی هم صورت گرفت.
خشک شدن هورالعظیم زندگی مردم در شهرستانهای حمیدیه و سوسنگرد با حدود ۳۰۰ روستا در اطراف آن، شهر بستان و مسیر چذابه، شهرک شهید چمران، شهرستان هویزه و روستاهای اطراف آن در بخش مرکزی و بخش نیسان در مرکز هورالعظیم، شعیبیه، خرمشهر، شادگان و ... را به شدت تحت تاثیر قرار داده است»
هورالعظیم حقابه محیط زیستی ندارد.
شبنم قنواتیزاده، فعال محیط زیست و مدیرعامل موسسه جلگه سبز خوزستان نیز درباره علل خشک شدن آب هورالعظیم به جامعه ۲۴ میگوید: «وزارت نیرو رودخانه کرخه را که هورالعظیم را تغذیه میکرد بست، ما چند روز پیش تجمع کرده و حقابه تالاب هورالعظیم را مطالبه کردیم، نکتهای که از نگاه بسیاری از کارشناسان هم دور مانده آن است که حقابه رودخانه کرخه هم اصلا دیده نشده است، یعنی سازمان آب و برق حقابه تالاب و رود کرخه را در سند خشکسالی با هم محاسبه میکند.
ما حقابههای مختلفی داریم، حقابه شرب، حقابه کشاورزی، حقابه صنعت، حقابه محیط زیستی و ... که حقابه محیط زیستی برای زیستمندان بیزبان در نظر گرفته شده است و فعالان محیط زیست هم سعی میکنند در این زمینه از این موجودات بیزبان حمایت کنند. این درحالی است که حقابه زیست محیطی رودخانه کرخه دیده نشده است، این حقابه به این معنی است که یک جریان حداقلی آب در رودخانه برای حمایت از گونههای جانوری و گیاهی آن وجود داشته باشد، انتهای رود کرخه هم به تالاب هورالعظیم میرسد یعنی اگر وزارت نیرو حقابه محیط زیستی رودخانه کرخه به رسمیت بشناسد در نهایت تالاب را هم میتواند حفظ کند.
متاسفانه حقابه رودخانه و تالاب پیشبینی نشد و رودخانه کرخه از سوی وزارت نیرو با این بهانه که سطح ذخیره آب پشت سد کرخه کاهش یافته است، بسته شد. درحالیکه علت بسته شدن رودخانه آن بود که در سال ۹۸ یعنی سال سیل و ترسالی سازمان جهاد کشاورزی و وزارت نیرو تصمیم گرفتند که برای سال بعد به مردم اجازه کاشت شلتوک برنج بدهند و میزان کشت شلتوک را افزایش دادند، مردم هم که در سیل به لحاظ معیشتی آسیب دیده بودند شروع به کاشت شلتوک کردند و کمی تقویت شدند. اما نکته آن است که شلتوک آب زیادی مصرف میکند و نباید این توهم را داشت که ترسالی و پرآبی شروع شده است، زیرا آن سیل یک استثنا بود، وقتی به کشاورز اجازه میدهند که به جای نیم هکتار مثلا ۲ هکتار شلتوک بکارد سال بعدتر نمیتوانند بگویند باید همان نیم هکتار قبل را بکارید.
امسال با توجه به شرایط آبی به شلتوککاران گفتند که از کاشت این محصول خودداری کنند، اما آنها گوش ندادند و نماینده کشاورزان به دنبال حقابه کشاورزی بود. سازمان آب و برق برای اینکه این کشاورزان را تحت فشار قرار دهد تا شلتوک نکارند آب را بست و امروز آنچه در رودخانه کرخه مانده پساب مناطق بالادست است، آنچنانکه بیش از ۴۰ درصد رود کارون در حال حاضر فاضلابهایی است که به این رودخانه میریزد. وقتی وزارت نیرو کل جریان آب رودخانه کرخه را میبندد کل جریان آب باقی مانده پساب کشاورزی است، در این شرایط سوال این است که این آب ناسالم آیا میتواند آب مورد نیاز زیستمندان که در رودخانه و تالاب زندگی میکنند را تامین کند؟ رودخانه با چرخش و موج و نیهایی که در رودخانه وجود دارد تا حدودی خود پالایی میکند، اما به دلیل عدم وجود آب تازه شدت آلودگی بالا میرود.
ماجرای مرگ گونههای جانوری در هورالعظیم
وقتی حجم آب کم باشد و تنها پساب بماند به شدت به سلامت محیط زیست آسیب میزند. بسیاری از ماهیها و آبزیان در این ماجرا مردند. فیلمی که منتشر شد نشان میداد که ماهیهای زیادی در تالاب مردهاند، علت موضوع آن بود که در بخش عراقی هورالعظیم یک آتشسوزی عظیم رخ داده و ۱۰۰ هزار هکتار دچار حریق میشوند. وقتی نیها آتش بگیرد دمای آب به شدت بالا میرود ماهیها از آب گرم به سمت آب سرد فرار میکنند، یعنی ماهیهای این سمت همگی به آبهای ایران وارد شدند که عمقش هم کم شده بود. در نتیجه تعداد تنفس زیستمندان ساکن در قسمت ایرانی آب بالا رفته و میزان اکسیژن کاهش یافت و در نتیجه همه ماهیها خفه شدند.
ما شاهد مرگ گاومیشها هم بودیم. گاومیشها حیوانات بسیار باهوش و گرانقیمتی هستند آنها در طول روز تمام بدنشان را در رودخانه قرار میدهند تا خنک شوند و تنها چشم و بینی و شاخهایشان از آب بیرون است. گاومیشها مطابق معمول رها شده و بدون همراهی چوپان به سمت تالاب میرود بعد از چرا و خنک شدن نزدیکیهای غروب به سمت طویله خود باز میگردند. معمولا دامدار بعد از حضور گاومیشها آنها را میشمارد، اما در این مورد خاص به نظر میرسد چوپان گاومیشها را یکی دو روز بعد شمرده است و زودتر متوجه عدم حضور یکی از گاومیشها نشده است. مسیر هم به دلیل کاهش آب باتلاقی شده و گاومیش در آن گیر کرده و در نهایت جان خود را از دست داده است. گروه دیگری از گاومیشها هم همانطور که در یکی از دیگر از ویدئوها دیده شد یک آبباریکه را برای خنک کردن خودشان پیدا کردند که آنجا هم به دلیل عمق کم آب، گلی و چسبنده بود و باعث شد که در گل گیر کنند».
(در پاسخ به سوالی درباره تبعات خشک شدن هورالعظیم بر زیست انسانی): «سال ۹۵ بود که در اهواز برق قطع شد و مردم در مقابل استانداری به دلیل ریزگردها و قطعی برق تجمع کردند. پدیده ریزگردها دلایل متفاوتی دارد یک بخشی از آن مربوط به کانونهای ریزگرد داخلی است که بخشی از آنها مربوط به تالابهای فصلی خشک شده محروم از حقابه و بخش دیگر مربوط به هورالعظیم بود که تالابی دائمی است که حقابهاش در آن سالها داده نشد. این موضوع باعث شد که بخشی از تالاب خشک شده و ایجاد ریزگرد کند. ریزگردهای تالابی به شدت خطرناک هستند به این دلیل که بسیاری از آلایندهها وارد آب تالاب شده و تهنشین شدند حتی بمبهای شیمیایی که در جنگ ایران و عراق توسط صدام استفاده شد توسط تالاب هورالعظیم جذب شد، فلزات سنگین هم همینطور. در کف این تالاب بسیاری از میکروبهای بیماریزا ماندند، در چنین شرایطی تالاب خشک شده و با کوچکترین وزشی میتواند باعث ایجاد ریزگردهایی با منشا داخلی شود.
این گرد و خاکهای با منشا داخلی گرچه تعدادشان نسبت به ریزگردهای با منشا خارجی کمتر است، اما اثرات مخرب بیشتری دارند، زیرا هم غلظت بیشتری دارند به این دلیل که در داخل کشور بوده و به ما نزدیکند و هم اینکه گرد و خاکهایی که تشکیل میدهند به شدت بیماریزا و آلوده هستند، ذرات متعلق به کانونهای داخلی از ذرات خارجی کمی هم درشتتر هستند.
از سوی دیگر خشک شدن تالاب هورالعظیم روی معیشت و اقتصاد مردم حاشیه تالاب هم تاثیر مستقیم گذاشته است. مردم این مناطق به مشاغلی مانند نیبری، صیادی، دامداری مانند صاحبان گاومیشها و... مشغول بوده و اقتصادشان به نحوی وابسته به تالاب هورالعظیم است. به علاوه مردم حاشیه تالاب نقش ریه مانند تالاب را بهتر از مردم سایر نقاط خوزستان درک میکنند وقتی که آب کم شود درجه حرارت محیط بالا رفته و شرایط هوا بد میشود. بیشتر این مردم کم بضاعت هستند مثلا در ماجرای سیل خوزستان ما طی اقدامات امدادی با مسائل تلخ و عجیبی مواجه شدیم مثلا با پیرزنی مواجه شدیم که کولر نداشت آن هم در دمای بالای ۵۰ درجه، در واقع به نظر من تنها نکته مثبت سیل آن بود که فقر پنهان مردم رو شد. در این شرایط وقتی تالاب را خشک کنند روی درجه حرارت محیط این مردم دچار فقر تاثیر بسیار بدی خواهد گذاشت. این مساله حتی روی آب شرب و مصرفی آنها نیز تاثیر میگذارد چرا که منشا تامین آب مصرفی آنها هم رودخانه کرخه است».
∎
روزگاری در تعریف هورالعظیم واقع در غرب استان خوزستان گفته میشد: «ژرفای این تالاب در بخشهای مختلف، متغیر است. بهطور میانگین عمق آن به ۵ متر رسیده و مساحتی بالغ بر ۱۲۰ هزار هکتار را در بر میگیرد.»، اما امروز دیگر نمیتوان از عمق این تالاب سخن گفت چه آنکه از حدود ۲ هفته پیش اخباری درباره خشک شدن تالاب هورالعظیم و مرگ جانداران وابسته به آن منتشر میشود. خشک شدن این تالاب که به دنبال ندانمکاریها و بیتدبیریها رخ داده است نه تنها چهره و حیات طبیعت و محیط زیست منطقه را مخدوش کرده که بر زندگی شهروندان ساکن در اطراف آن نیز تاثیری منفی برجای گذاشته است.
تاسفآور آنکه پاسخ سازمان محیط زیست به این فاجعه غمبار هم مطابق معمول سکوت و مغلطه کاری است. آنچنانکه مدیر کل حفاظت محیط زیست خوزستان در خصوص آخرین وضعیت تالاب هورالعظیم گفته است: خشک شدن بخشی از تالابها به عنوان چرخهای از زندگی تالابها در تمام آبهای جهان قابل قبول بوده و این اتفاق، طبیعی است. سازمان محیط زیست درحالی این فاجعه را طبیعی میخواند که فعالان محیط زیست منطقه برای گرفتن حقابه کرخه و خارج شدن تالاب هورالعظیم از شرایط خشکی تجمعات اعتراض آمیزی را برگزار کردهاند.
وضعیت بحرانی هورالعظیم
بدر سواری، اهل و ساکن شهر مرزی رفیع درباره شرایط هورالعظیم میگوید: «محل زندگی من با رودخانه کرخه ۳۰۰ متر و با مرکز اصلی هور ۴ الی ۵ کیلومتر فاصله دارد، در حال حاضر وضعیت هورالعظیم به شدت بحرانی است. رودخانه کرخه کور را کردند درحالیکه این رودخانه منبع اصلی تامین آب هور است و در این شرایط آب به تالاب نمیرسد.از طرف دیگر پسماندهای شرکتهای نفتی وارد هور شده و آب جدید هم وارد این تالاب نمیشود که این مساله سلامت آب را از بین برده است. همچنین برای ممانعت از کاشت شلتوک برنج در پایین دست آب را بستند که همه موارد مذکور باعث این فاجعه زیست محیطی شد.
هورالعظیم بعد از بحران
شرایط آب شرب و مصرفی مردم این منطقه به شدت وخیم شده است، آنچنانکه به مردم با تانکر آبرسانی میشود آنهم در قرن ۲۱. این درحالی است که در سال ۹۸ و در ماجرای سیل آن مشاهده کردیم که آب در استان ما و در همین نقاط تا چه میزان بالا آمده بود، اما امروز یعنی طی دو سال آب رودخانه کرخه که عظیمترین رودخانه ایران بعد از رود کارون است در حد یک جوی آب است. برخی هم میگویند آب به سایر استانها مانند یزد و اصفهان هدایت شده است.
سازمان حفاظت محیط زیست هم در واکنش به این وقایع و مرگ حیواناتی که از هور جان میگرفتند هیچ واکنشی نشان نداد و ماهیها از بین رفتهاند. کشاورزی نیست و وضعیت دامداران از بحران هم گذاشته است. یک نکته دیگر آن است که شرکتهای نفتی برای اکتشاف نفت به آب نیاز ندارند و روی زمین خاکی بهتر اقدام میکنند به همین علت دخالت شرکتهای نفتی هم در خشک شدن هورالعظیم نقش به سزایی داشتند. در سال ۹۸ آنقدر آب زیاد شده بود که ما قصد داشتیم آب را در مناطقی که به سمت شرکتهای نفتی بود رهاسازی کنیم، اما شرکتهای نفتی و دولت قبول نکردند و حتی دعواهایی هم صورت گرفت.
خشک شدن هورالعظیم زندگی مردم در شهرستانهای حمیدیه و سوسنگرد با حدود ۳۰۰ روستا در اطراف آن، شهر بستان و مسیر چذابه، شهرک شهید چمران، شهرستان هویزه و روستاهای اطراف آن در بخش مرکزی و بخش نیسان در مرکز هورالعظیم، شعیبیه، خرمشهر، شادگان و ... را به شدت تحت تاثیر قرار داده است»
هورالعظیم حقابه محیط زیستی ندارد.
شبنم قنواتیزاده، فعال محیط زیست و مدیرعامل موسسه جلگه سبز خوزستان نیز درباره علل خشک شدن آب هورالعظیم به جامعه ۲۴ میگوید: «وزارت نیرو رودخانه کرخه را که هورالعظیم را تغذیه میکرد بست، ما چند روز پیش تجمع کرده و حقابه تالاب هورالعظیم را مطالبه کردیم، نکتهای که از نگاه بسیاری از کارشناسان هم دور مانده آن است که حقابه رودخانه کرخه هم اصلا دیده نشده است، یعنی سازمان آب و برق حقابه تالاب و رود کرخه را در سند خشکسالی با هم محاسبه میکند.
ما حقابههای مختلفی داریم، حقابه شرب، حقابه کشاورزی، حقابه صنعت، حقابه محیط زیستی و ... که حقابه محیط زیستی برای زیستمندان بیزبان در نظر گرفته شده است و فعالان محیط زیست هم سعی میکنند در این زمینه از این موجودات بیزبان حمایت کنند. این درحالی است که حقابه زیست محیطی رودخانه کرخه دیده نشده است، این حقابه به این معنی است که یک جریان حداقلی آب در رودخانه برای حمایت از گونههای جانوری و گیاهی آن وجود داشته باشد، انتهای رود کرخه هم به تالاب هورالعظیم میرسد یعنی اگر وزارت نیرو حقابه محیط زیستی رودخانه کرخه به رسمیت بشناسد در نهایت تالاب را هم میتواند حفظ کند.
متاسفانه حقابه رودخانه و تالاب پیشبینی نشد و رودخانه کرخه از سوی وزارت نیرو با این بهانه که سطح ذخیره آب پشت سد کرخه کاهش یافته است، بسته شد. درحالیکه علت بسته شدن رودخانه آن بود که در سال ۹۸ یعنی سال سیل و ترسالی سازمان جهاد کشاورزی و وزارت نیرو تصمیم گرفتند که برای سال بعد به مردم اجازه کاشت شلتوک برنج بدهند و میزان کشت شلتوک را افزایش دادند، مردم هم که در سیل به لحاظ معیشتی آسیب دیده بودند شروع به کاشت شلتوک کردند و کمی تقویت شدند. اما نکته آن است که شلتوک آب زیادی مصرف میکند و نباید این توهم را داشت که ترسالی و پرآبی شروع شده است، زیرا آن سیل یک استثنا بود، وقتی به کشاورز اجازه میدهند که به جای نیم هکتار مثلا ۲ هکتار شلتوک بکارد سال بعدتر نمیتوانند بگویند باید همان نیم هکتار قبل را بکارید.
امسال با توجه به شرایط آبی به شلتوککاران گفتند که از کاشت این محصول خودداری کنند، اما آنها گوش ندادند و نماینده کشاورزان به دنبال حقابه کشاورزی بود. سازمان آب و برق برای اینکه این کشاورزان را تحت فشار قرار دهد تا شلتوک نکارند آب را بست و امروز آنچه در رودخانه کرخه مانده پساب مناطق بالادست است، آنچنانکه بیش از ۴۰ درصد رود کارون در حال حاضر فاضلابهایی است که به این رودخانه میریزد. وقتی وزارت نیرو کل جریان آب رودخانه کرخه را میبندد کل جریان آب باقی مانده پساب کشاورزی است، در این شرایط سوال این است که این آب ناسالم آیا میتواند آب مورد نیاز زیستمندان که در رودخانه و تالاب زندگی میکنند را تامین کند؟ رودخانه با چرخش و موج و نیهایی که در رودخانه وجود دارد تا حدودی خود پالایی میکند، اما به دلیل عدم وجود آب تازه شدت آلودگی بالا میرود.
ماجرای مرگ گونههای جانوری در هورالعظیم
وقتی حجم آب کم باشد و تنها پساب بماند به شدت به سلامت محیط زیست آسیب میزند. بسیاری از ماهیها و آبزیان در این ماجرا مردند. فیلمی که منتشر شد نشان میداد که ماهیهای زیادی در تالاب مردهاند، علت موضوع آن بود که در بخش عراقی هورالعظیم یک آتشسوزی عظیم رخ داده و ۱۰۰ هزار هکتار دچار حریق میشوند. وقتی نیها آتش بگیرد دمای آب به شدت بالا میرود ماهیها از آب گرم به سمت آب سرد فرار میکنند، یعنی ماهیهای این سمت همگی به آبهای ایران وارد شدند که عمقش هم کم شده بود. در نتیجه تعداد تنفس زیستمندان ساکن در قسمت ایرانی آب بالا رفته و میزان اکسیژن کاهش یافت و در نتیجه همه ماهیها خفه شدند.
ما شاهد مرگ گاومیشها هم بودیم. گاومیشها حیوانات بسیار باهوش و گرانقیمتی هستند آنها در طول روز تمام بدنشان را در رودخانه قرار میدهند تا خنک شوند و تنها چشم و بینی و شاخهایشان از آب بیرون است. گاومیشها مطابق معمول رها شده و بدون همراهی چوپان به سمت تالاب میرود بعد از چرا و خنک شدن نزدیکیهای غروب به سمت طویله خود باز میگردند. معمولا دامدار بعد از حضور گاومیشها آنها را میشمارد، اما در این مورد خاص به نظر میرسد چوپان گاومیشها را یکی دو روز بعد شمرده است و زودتر متوجه عدم حضور یکی از گاومیشها نشده است. مسیر هم به دلیل کاهش آب باتلاقی شده و گاومیش در آن گیر کرده و در نهایت جان خود را از دست داده است. گروه دیگری از گاومیشها هم همانطور که در یکی از دیگر از ویدئوها دیده شد یک آبباریکه را برای خنک کردن خودشان پیدا کردند که آنجا هم به دلیل عمق کم آب، گلی و چسبنده بود و باعث شد که در گل گیر کنند».
(در پاسخ به سوالی درباره تبعات خشک شدن هورالعظیم بر زیست انسانی): «سال ۹۵ بود که در اهواز برق قطع شد و مردم در مقابل استانداری به دلیل ریزگردها و قطعی برق تجمع کردند. پدیده ریزگردها دلایل متفاوتی دارد یک بخشی از آن مربوط به کانونهای ریزگرد داخلی است که بخشی از آنها مربوط به تالابهای فصلی خشک شده محروم از حقابه و بخش دیگر مربوط به هورالعظیم بود که تالابی دائمی است که حقابهاش در آن سالها داده نشد. این موضوع باعث شد که بخشی از تالاب خشک شده و ایجاد ریزگرد کند. ریزگردهای تالابی به شدت خطرناک هستند به این دلیل که بسیاری از آلایندهها وارد آب تالاب شده و تهنشین شدند حتی بمبهای شیمیایی که در جنگ ایران و عراق توسط صدام استفاده شد توسط تالاب هورالعظیم جذب شد، فلزات سنگین هم همینطور. در کف این تالاب بسیاری از میکروبهای بیماریزا ماندند، در چنین شرایطی تالاب خشک شده و با کوچکترین وزشی میتواند باعث ایجاد ریزگردهایی با منشا داخلی شود.
این گرد و خاکهای با منشا داخلی گرچه تعدادشان نسبت به ریزگردهای با منشا خارجی کمتر است، اما اثرات مخرب بیشتری دارند، زیرا هم غلظت بیشتری دارند به این دلیل که در داخل کشور بوده و به ما نزدیکند و هم اینکه گرد و خاکهایی که تشکیل میدهند به شدت بیماریزا و آلوده هستند، ذرات متعلق به کانونهای داخلی از ذرات خارجی کمی هم درشتتر هستند.
از سوی دیگر خشک شدن تالاب هورالعظیم روی معیشت و اقتصاد مردم حاشیه تالاب هم تاثیر مستقیم گذاشته است. مردم این مناطق به مشاغلی مانند نیبری، صیادی، دامداری مانند صاحبان گاومیشها و... مشغول بوده و اقتصادشان به نحوی وابسته به تالاب هورالعظیم است. به علاوه مردم حاشیه تالاب نقش ریه مانند تالاب را بهتر از مردم سایر نقاط خوزستان درک میکنند وقتی که آب کم شود درجه حرارت محیط بالا رفته و شرایط هوا بد میشود. بیشتر این مردم کم بضاعت هستند مثلا در ماجرای سیل خوزستان ما طی اقدامات امدادی با مسائل تلخ و عجیبی مواجه شدیم مثلا با پیرزنی مواجه شدیم که کولر نداشت آن هم در دمای بالای ۵۰ درجه، در واقع به نظر من تنها نکته مثبت سیل آن بود که فقر پنهان مردم رو شد. در این شرایط وقتی تالاب را خشک کنند روی درجه حرارت محیط این مردم دچار فقر تاثیر بسیار بدی خواهد گذاشت. این مساله حتی روی آب شرب و مصرفی آنها نیز تاثیر میگذارد چرا که منشا تامین آب مصرفی آنها هم رودخانه کرخه است».
نظر شما