سرویس بینالملل جوان آنلاین: بیانیه اخیر کیم یو جونگ، خواهر رهبر کره شمالی گویای این نکته اساسی بود که واشنگتن دستکم نمیتواند امیدوار به از سرگیری زودهنگام دیپلماسی با پیونگ یانگ باشد. ری سان گوون، وزیر خارجه کره شمالی نیز با ستایش از اظهارات یو جونگ، بر موضع او مهر تأیید زد و گفت: «ما حتی امکان هرگونه تماس با ایالات متحده را بررسی نمیکنیم تا چه رسد به داشتن آن، چراکه ما را به جایی نخواهد رساند و فقط وقت گرانبهای خود را تلف میکنیم.» این نحو اظهارنظر قاطع و صریح این دو مقام ارشد کره شمالی بیش از هر چیز پاسخ روشنی به اقدامات دولت بایدن بود که گمان میکند قادر به ادامه دادن دیپلماسی دولت قبلی در خصوص کره شمالی است و به همین جهت نیز سونگ کیم نماینده ویژه خود در امور کره شمالی را به کره جنوبی فرستاد تا مقدمات بازگشت به دیپلماسی را فراهم کند. به این ترتیب، گام نخست واشنگتن برای احیای دیپلماسی در قبال پیونگ یانگ ناکام ماند و اکنون مسئله اساسی اینجاست که این به معنای شکست کامل این دیپلماسی است یا اینکه احتمال دیگری نیز هنوز وجود دارد؟
دیپلماسی و بدعهدی امریکا
تنش در روابط امریکا و کره شمالی چیز تازهای نیست. روابط دو کشور از زمان تقسیم شبه جزیره کره در ۱۹۴۵ به دو بخش شمالی و جنوبی و جنگ بعد آن در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ همواره در تنش بوده است. امریکا به عنوان متحد اصلی کره جنوبی از آن زمان تاکنون در بخش جنوبی شبهجزیره حضور نظامی دارد و این عامل اصلی تداوم تنش بوده است، زیرا حضور نظامی امریکا از نظر کره شمالی چیزی جز تهدید مستقیم واشنگتن نیست. با این حال، روابط بین دو طرف فقط بر مدار تنش نبوده و مقاطعی نیز پیش میآمد که گفتگو و دیپلماسی جایی در این روابط پیدا میکرد، به خصوص بعد از اینکه کره شمالی برنامه هستهای خود را با ساخت نخستین رآکتور هستهای در ۱۹۶۳ آغاز کرد و برنامه تولید تسلیحات هستهای را از دهه ۱۹۸۰ به اجرا درآورد. امریکا با توجه به پیشرفتهای هستهای کره شمالی متوجه شد که صرف تنش و تهدید کره شمالی تنها باعث شده است این کشور در مسیر خود به سمت تسلیحات هستهای سریعتر حرکت کند. دیدار جیمی کارتر، رئیسجمهور پیشین امریکا با کیم ایل سونگ، رهبر و بنیانگذار کره شمالی در ژوئن ۱۹۹۴ نخستین گامی بود که امریکا در مسیر دیپلماسی با پیونگ یانگ برداشت. کارتر در آن ماجرا، به منظور پیشگیری از تقابل هستهای از منطقه حائل غیر نظامی بین دو بخش کره عبور کرد و وارد کره شمالی شد، اما آن دیدار با مرگ ایل سونگ در ماه بعد بینتیجه ماند. توافقنامه امریکا و کره شمالی در اکتبر ۱۹۹۴ گام بعدی بود که پیونگ یانگ بر مبنای آن تعلیق تمامی فعالیتهای هستهای خود را قبول کرد و امریکا نیز در مقابل پذیرفت به کره شمالی برای تأمین انرژی کمک و نفت مورد نیاز آن را تأمین کند. این توافق میتوانست مبنایی برای پایان برنامه تسلیحات هستهای کره شمالی باشد، اما جمهوریخواهان از همان ابتدا با آن مخالفت داشتند و بعد با روی کار آمدن دولت جورج بوش، باعث توقف این توافق شدند. در واقع، این تجربه به پیونگ یانگ ثابت کرد دولتهای امریکا ارزشی برای امضای خود پای توافقنامههای بینالمللی قائل نیستند و در نتیجه، بیاعتمادی ریشهداری نسبت به قول و قرارهای امریکا در پیونگ یانگ به وجود آمد.
خوشبینی زودگذر
دولت دونالد ترامپ برگ دیگری از دیپلماسی را در روابط امریکا با کره شمالی رقم زد و اوج آن در دیدار ترامپ با رهبر کره شمالی کیم جونگ اون بود که این اتفاق روز سهشنبه ۱۲ ژوئن ۲۰۱۸ اتفاق افتاد. در واقع، ترامپ کار خود را ابتدای امر با شدت بخشیدن به تنش شروع کرد و حتی دو ناو هواپیمابر به همراه بمبافکنهای ب ۵۲ خود را عازم منطقه کرد، اما بعد به آرامی رو به دیپلماسی آورد تا اینکه بتواند با اون دیدار کند. آن دیدار نخستین دیدار بین رهبران دو کشور بود و به همین جهت نیز رسانهها از آن به عنوان دیدار تاریخی یاد میکردند. ترامپ به همراه مایک پمپئو وزیر خارجه اش و جان بولتون مشاور امنیت ملیاش به آن دیدار رفته بود و در پایان گفتوگوهایش با جونگ اون سندی را به همراه او امضا کرد. این سند در یک صفحه و چهار بند تنظیم شده بود و مهمترین بخش آن ارائه تضمینهای امنیتی امریکا به کره شمالی و تعهد کره شمالی به خلع سلاح هستهای کامل بود. تصور عمومی در آن موقع بر این بود که این سند یک صفحهای نقطه شروعی برای پایان دادن به بحران شبهجزیره کره است، اما خیلی زود معلوم شد این تصور هیچ پایه و اساسی ندارد و امضای سند از سوی ترامپ تنها یک برنامه تبلیغاتی بینتیجه توسط او بود. در واقع، ترامپ آن سند را بدون هیچ برنامه و استراتژی مشخصی امضا کرده بود و دستیارانش هر کدام برداشت متفاوتی از آن دارند به خصوص جان بولتون که خیلی زود نیت واقعی واشنگتن را آشکار کرد. بولتون در می ۲۰۱۸ گفت لیبی الگوی مورد نظر برای خلع سلاح هستهای کره شمالی است و پیونگ یانگ با این حرف متوجه شد که امریکا با این الگو قصد دارد کرهشمالی را دچار سرنوشتی کند که لیبی گرفتار آن شد. هر چند ترامپ سعی کرد به نحوی از رهبری کره شمالی و به خصوص شخص جونگ اون رفع نگرانی کند و با نامهنگاری شخصی، روند دیپلماسی را حفظ کند، اما سخنان بولتون تأثیر خود را گذاشته بود و تلاش شخصی ترامپ تا پایان دولتش بینتیجه ماند.
سردرگمی بایدن
جو بایدن کار خود را با لفاظیها تند و آتشین علیه کره شمالی شروع کرد تا آنجا که در جریان مبارزات انتخاباتی خود کیم جونگ اون را «اوباش» خواند و اعلام کرد پیش از رفع تحریمهای شدید امریکا و سازمان ملل، کره شمالی باید تسلیحات هستهای خود را برچیند. بایدن با این لفاظیها نشان داد که دیپلماسی ترامپ را کنار گذاشته و دوباره امریکا را به سمت تنش با کره شمالی میکشاند. دولت بایدن در این راستا محدودیتبرد موشکهای کره جنوبی را اواخر ماه میلغو کرد و رسانههای کره شمالی نیز این تصمیم دولت بایدن را «سیاستی دوگانه» و «خصمانه» توصیف کردند و گفتند امریکا به دنبال ممانعت از تولید موشکهای بالستیک پیونگ یانگ است، اما اجازه ساخت چنین موشکهایی را به کره جنوبی میدهد. با این حال، به نظر میرسد دولت او در روزهای اخیر مسیر خود را تغییر داده و سعی میکند به نوعی دیپلماسی دوره ترامپ را در قبال کره شمالی احیا کند. مشاور امنیت ملی امریکا جیک سالیوان از آمادگی امریکا برای مذاکره با کره شمالی در زمینه برنامه هستهای این کشور گفت و سونگ کیم نیز در ۲۱ ژوئن به کره جنوبی رفت تا در نشست سه جانبه با مقامات کره جنوبی و ژاپن و در مورد دیپلماسی متوقف شده امریکا و برنامه هستهای کره شمالی شرکت کند. او بعد این نشست گفت: «ما همچنان امیدواریم که جمهوری دموکراتیک خلق کره درباره ارتباط با ما و پیشنهاد ما برای دیدار در هر مکان و هر زمان بدون پیش شرط پاسخ مثبت دهد.» این حرف او حکایت از آمادگی کامل واشنگتن برای از سرگیری دیپلماسی با کره شمالی دارد، اما پاسخ خواهر رهبر کره شمالی و وزیر خارجه این کشور گویای این نکته است که پیونگ یانگ دیگر نگاه سابق را نسبت به دیپلماسی امریکایی ندارد، چراکه تجربه گذشته به خصوص صراحت گفتار بولتون در مورد الگوی لیبی باعث شده تا اطمینانی به دیپلماسی امریکا نداشته باشد. در نتیجه، کره شمالی از سرگیری دیپلماسی را در شرایط فعلی به نفع خود نمیداند به خصوص اینکه سیاست دوگانه واشنگتن در خصوص موشکهای بالستیک و برداشتن محدودیتهای موشکی کرهجنوبی نشان داد دولت بایدن به هیچ وجه دغدغههای امنیتی کره شمالی را مد نظر ندارد. بنابراین تا زمانی که امریکا مسیر فعلی تنش و فشار را در برابر کره شمالی ادامه میدهد، نمیتواند انتظار احیای دیپلماسی و مذاکرات را داشته باشد و به قول وزیر خارجه کره شمالی، پیامهای مکررش فقط «وقت گرانبهای» پیونگ یانگ را میگیرد.
نظر شما