یکی از عوامل پیدایش اختلاف بین زوجین جوان، دخالتهای نادرست و نابجای پدر، مادر، برادر، خواهر، دوست و اطرافیان آنان در زندگی مشترکشان است. این دخالتها اگر فزونی یابد منجر به طلاق و فروپاشی زندگی آنان میشود. زندگی مشترک یک رابطه دوسویه است و تصمیمگیری برعهده هردو نفر میباشد، نباید اجازه دخالت به دیگران در ورود به حریم خصوصی زندگی زناشویی داده شود. زندگی مشترک زوجین بعد از ازدواج باید دارای مرز زناشویی مشخص باشد تا به این طریق زندگی خود را حفظ و پایدار کنند. زمانی که زوجین بدون هیچ محدودیتی تمام اسرار و مسائل زندگی مشترکشان را به والدین خود انتقال میدهند، یعنی آنها به هیچوجه حریم شخصی در زندگی برای خود قائل نیستند. شکلگیری و مدیریت زندگی مشترک در جهت برقراری روابطی متعادل و تعامل صحیح، میان خانوادهها و همسر یکی از مهمترین وظایف زوجین است.
دخالت با نیت خیرخواهی هم مشکلآفرین است
اگر والدین این را بپذیرند که فرزندشان مستقل شده و به تصمیمات و زندگی مشترک فرزندشان احترام بگذارند، دیگر مدام در مسائل مختلف و متنوع زناشویی دخالت بیجا و ناروا نمیکنند، چه بسا پدر و مادر به خاطر محبت بسیار نسبت به فرزندشان، طرف فرزند خود را گرفته و قضاوت نادرست خواهند کرد، از طرفی زوجین از وضعیت زندگی خود آگاه هستند و حقیقت در بین آنان کاملاً آشکار و واضح است، اما ممکن است برای توجیه خود و دوری از سرزنش سایرین فقط اطلاعاتی که به نفع خود هست را بازگو کنند و اطرافیان برداشت اشتباه کنند. اطرافیان گاهی با نیت خیرخواهی اقدام به دخالت میکنند که اگر از بستگان درجه یک باشند مانند پدر و مادر ممکن است با تأثیر اشتباه بر فکر و تصمیم زوجین، زندگی آنان را به تباهی بکشند.
یکی از مهارتهای مهم در زندگی زناشویی مهارت تصمیمگیری و حل مسئله است، زوجین باید تلاش کنند در موقعیتهای بحرانی و تنشزا از توانمندیهای یکدیگر برای برطرف کردن مشکل بهره ببرند.
عوامل مختلفی در اختلاف زوجین مؤثر است که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم.
نداشتن اعتماد والدین نسبت به فرزندشان
والدین اینگونه تصور میکنند که، چون خود تجربه زندگی مشترک با قدمت بیشتر دارند، بنابراین مجاز هستند در هر مسئلهای از زندگی مشترک فرزندشان دخالت کنند و مشاوره دهند، برای مثال مادری که در زندگی خود سختی کشیده انتظارات بیمورد را از داماد خود دارد، چون همسرش زندگی سادهای برایش فراهم کرده، سفر متعدد خارجی نبرده است، کادوی گران نخریده و... به همین دلیل انتظار دارد دامادش برای دخترش همهچیز فراهم کند، اما توجه نمیکند که پایه و اساس زندگی مشترک به تجملات نیست، در حقیقت زندگی مشترک برای به آسایش رسیدن هر دو طرف است، یک رابطه دوسویه و دوطرفه که اگر مرد باید حداقل امکانات و وسایل زندگی را فراهم کند و به همسرش عشق بورزد در مقابل همسرش نیز باید شرایطی را فراهم کند که شوهرش به آرامش برسد.
آسیبهای آشکارکردن اسرار و مشکلات
زمانی که زوج جوان همه اطلاعات زندگیشان را برملا میکنند این امکان را به سایرین میدهند تا در زندگیشان دخالت بیمورد و نادرست کنند. باید بدانند بهتر است راز و رمز زندگی مشترک بین خودشان بماند و برای دیگران فاش نکنند. یکی از مؤثرترین مهارتها در زندگی مشترک، درک دیدگاه طرف مقابل است. در واقع زوجین باید زندگی را از دید همسر خود ببیند و براساس آن تصمیم بگیرند. فن بیان صحیح درباره مشکلات و معضلات و توانایی جلوگیری از مشاجره و جنگ یا نرساندن موضوع به نفر سوم مهمترین ضرورت برای زوجهای جوان است.
اعتماد به نفس پایین و وابستگی عاطفی زوجها به والدین
خصوصیات شخصیتی و رفتاری زوجها سبب شده که سایرین به خصوص والدینشان نتوانند به آنها اعتماد کنند یا زوجین بهخاطر ازدواج در سن پایین و برخی عوامل دیگر تصور میکنند که هنوز به اندازه کافی مستقل نشدهاند، بنابراین هر لحظه منتظرند والدین و اطرافیان برایشان تصمیم گرفته و به نحوی در زندگی آنها دخالت کنند، در حالی که نقش والدین کمک و راهنمایی اصولی و منطقی صحیح برمبنای واقعیات است و نه دخالت کردن.
معمولاً زوجهای جوان در ابتدای زندگی به دلیل مشکلات مالی یا نگهداری کودک دچار سختی و مشقت میشوند و از پدر و مادر خود برای رفع این مشکلات کمک میخواهند، زیرا پدر و مادر حامی خوبی هستند، اما وقتی این کمکها به پیگیری مداوم و مکرر و همینطور سبب کنجکاوی و فضولی آنها در زندگی زوج جوان شود، زمینه دخالتهای بعدی نیز ایجاد میشود. یکی از راههای کاهش میزان دخالت خانواده تنظیم زمان ملاقات به اندازه معقول است، برای این کار لازم نیست دفعات را کاهش دهید بلکه مدت زمان حضور در خانه آنان را کم کنید. سعی کنید وقتی که آنها به خانه شما میآیند برایشان برنامهای تدارک ببینید تا سرگرم شوند و مجبور نباشید زمان بسیاری را به گفتگو و فاش کردن اسرار خانه اختصاص دهید.
راهکارهایی برای جلوگیری از دخالت دیگران
برنامه مشخصی داشتن به معنای قطع ارتباط با دیگران نیست؛ بلکه مدیریت و هنر برقراری ارتباط درست با سایرین به نحوی است که دست دخالت نابه جای دیگران در زندگی را کوتاه نماید. با رعایت احترام در مقابل کمکهای دوستانه اطرافیان، به گونهای رفتار کنید تا آنان متوجه شوند که ادامه دخالتهای بیمورد آنها حتی اگر دلسوزانه باشد نه تنها در حل مشکلات شما تأثیرگذار نیست، بلکه ممکن است اختلافات را بیشتر کند و زندگی مشترکتان را با خطر روبهرو سازد.
راهکار دیگر، گفتوگوی زوجین با یکدیگر است؛ زمانی که زوجین با یکدیگر صحبت و گفتگو میکنند و مشکلاتشان را با هم در میان میگذارند از انتطارات هم باخبر شده و پی به اشتباه و تقصیرهای خود میبرند، البته نوع بیان کلمات خیلی مهم هست. گاهی با استفاده از کلمات اشتباه نمیتوان منظور را درست و به جا رساند و همین سبب سوء برداشت طرف مقابل میشود؛ بنابراین عدم برخورداری از مهارت فن بیان و مذاکره سبب میشود زوجین بعد از چند دقیقه گفتگو دچار دعوا و نزاع شوند، بنابراین بهتر است گفت وگوی درست را یاد بگیریم. مهارت دیگر صبرکردن است تا به مرور زمان زوجین با یکدیگر متناسب شوند؛ بنابراین هر دو نفر باید برای شکلگیری زندگی خود صبور باشند. عمده اختلافات مربوط به پنج سال ابتدایی زندگی است و در صورتی که زوجین این پنج سال را تحمل کنند و دوام بیاورند، یعنی زندگی خود را به درستی مدیریت کنند، پس از آن شرایط بهتر خواهد شد. در این فاصله همدیگر را بهتر شناخته و به تفاهم بیشتری خواهند رسید.
باید پذیرفت که گاهی سوء برداشتها و اختلاف سلیقه با همسر، بدون مراجعه به مشاوره و راهنمایی گرفتن غیرممکن است. وقتی هیچکدام از راهکارها جواب نداد باید به مشاوره خانواده مراجعه کرده و با در میان گذاشتن مشکلات از او راهنمایی درست و منطقی گرفت.
نظر شما