علی محمد نمازی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، درباره مناظرات سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و جمع‌بندی خود از رفتار سیاسی نامزدهای این دوره گفت: مناظره سوم یک تفاوت شکلی با دو مناظره قبلی داشت، در مناظرات قبلی ما این انتقادات را داشتیم که نامزدها باید به یک سوال مشترک پاسخ دهند تا مردم متوجه دیدگاه‌ها شوند اما در این مناظره ۷ سوال از نامزدها با وقت بسیار کم پرسیده شد.

این فعال سیاسی یادآور شد: گفته می‌شود برای این که مخاطب تحت تاثیر قرار بگیرد، زمان جلسه و یا سخنرانی نباید  بیشتر از یک ساعت باشد اما مناظرات بیشتر از  ۳ ساعت طول کشید که این مدت زمان دیگر مفید نیست؛ من تصورم این بود که صداوسیما در حال یک رفع تکلیف است؛ یعنی در این ایام به طور متمادی چند شب مناظره را با ساعت کم که تاثیرگذاری بیشتری هم داشته باشد، نمی‌توانستند پخش کنند؟

وی خاطر نشان کرد: به نظر می‌رسد مناظرات نتوانسته است شوقی به مردم و آن دسته‌ای که تصمیم دارند رأی ندهند، اضافه کند.

نمازی با بیان این که مناظره آخر به دلیل این که آخرین فرصت نامزدها بود بسیار شعاری برگزار شد، اظهار داشت: هر فرد در مناظره آخر سعی کرد سخنانی را بگوید تا طرفدارنی را برای خودش دست و پا کند، به طور مثال یکی‌ از نامزدها می‌گفت من ریشه فساد را از بین می‌برم، یکی دیگر می‌گفت خانه می‌سازم. آن یکی می‌گفت واکسن وارد می‌کنم و ما کمتر رویکرد و برنامه‌های‌شان را مشاهده کردیم که ببینیم تاثیر مثبت دارد.

وی تاکید کرد: معتقدم مناظرات نه تنها  شوق و انگیزه‌ای برای رأی دادن ایجاد نکرد، بلکه طرفداران و حامیان نظام را از این که ۴۰ سال کارنامه و مدیریت نظام را زیر سوال بردند، ناراحت کرد. این دوستان مطرح کردند ۳۰ سال مدیریت در کشور غلط بوده است، یعنی ۳ دوره آقایان خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی و یک بخشی هم از دوره آقای هاشمی را زیر سوال بردند و آن را هزینه‌زا خواندند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: در کشور واقعا چه خبر است؟ آقای زاکانی مردم را به قیام علیه غارت دعوت می‌کند! لذا به نظر من به نظام و کسانی که در گذشته مسئولیت داشتند و زحمت کشیدند، ظلم شد و آن‌ها زیر سوال رفتند لذا در مجموع این مناظرات کمکی نکرد تا مردم در روز ۲۸ خرداد پرشورتر پای صندوق رأی بیایند. 

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این طبق آنچه گفته شد ۴ نفر از این افراد پوششی بودند اما گویا بعد از برگزاری مناظره‌ها و برنامه‌های تبلیغاتی نظر برخی از آنها تغییر کرده و حاضر نیستند به نفع رئیسی کنار بروند و خودشان را در قد و قامت رئیس قوه مجریه مشاهده می‌کنند، گفت: اگر این نامزدها بخواهند تا آخر بمانند، نشان‌دهنده آن است در جناح اصولگرا دیگر این ‌گونه نیست که بدنه یکپارچه در خدمت رهبرانش باشد و از آنان اطاعت کند. 

این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی خاطرنشان کرد: تشتت آرا در رأس جریان اصولگرایی نشان می‌دهد که اگر قرار باشد ۵ نفر در صحنه بمانند، با وجود این که  تقریبا شعارها و راهبردی‌هایشان مشترک است، اما تعدادی هم نظرات خاص خودشان را دارند؛ مثلا قاضی‌زاده هاشمی عمدتا از جوانان و ضرورت سپردن کارها به آنان صحبت می‌کرد مطلبی که کمتر از سوی دیگر نامزدهای این جریان مطرح شد. 

وی یا آور شد: مشاهده کردید آقای زاکانی مثل یک دیکتاتور از برنامه و کارهایی که قرار است انجام دهد سخن می‌گفت، بدون این‌که اختیارات قوه مجریه و فهم قوای دیگر را در اداره کشور لحاظ کند و یا آقای رضایی که شعارهای بسیار اقتصادی مطرح می‌کند، آقای جلیلی هم در مناظرات مثل استاد دانشگاه تدریس می‌کرد و هیچ نگفت چه کاری می‌خواهد انجام دهد و در واقع  نقش مدرس را ایفا می‌کرد! از سوی دیگر هم آقای رئیسی خودش را در قامت یک برنده روز انتخابات می‌دید و صحبت می‌کرد و با گوشه و کنایه با بعضی از کاندیداها صحبت می‌کرد! 

نمازی بیان کرد: ماندن تمامی نامزدهای جریان اصولگرا هم اثرات مثبت دارد و هم منفی، چرا که جریان اصولگرا همیشه مطرح کرده است از رهبری این جریان تبعیت دارد و این ۵ کاندیدا برای کنار هم ماندن آمده‌اند، این را می‌توان به عنوان یک کار حزبی نام برد مانند جناح اصلاح‌طلب که بخشی از آن‌ها آقای همتی و بخشی دیگر از آقای مهرعلیزاده حمایت می‌کنند و بخشی هم می‌گویند شرکت نمی‌کنیم اما از سوی دیگر هم جمهوریت بدون کارکرد حزبی معنا و مفهوم ندارد.

وی ادامه داد: همیشه تاکید کرده‌ایم باید در کشور به آن سمت و سوی برویم که حزب قوی داشته باشیم و حزب با ویژگی‌های خودش کار کند و نباید بگذاریم این مهم از بین برود.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب تاکید کرد: رو در رو قرار گرفتن نامزدهای اصولگرایی برای این جریان بسیار سنگین است اما می‌توان گفت که می‌تواند به سود کشور و ملت هم باشد.

وی درباره این که امروز در جریان اصلاحات رأی دادن و قهر کردن با صندوق‌های رأی مطرح است، گفت: رفتار رأی دهندگان در انتخابات را به سه دسته تقسیم می‌کنم؛ یک جریان اصولگرایی به دلیل آن که می‌داند در انتخابات اوضاع همیشه به نفع‌شان بوده است و کاندیدا دارند شرکت می‌کند.

نمازی اظهار داشت: می‌ماند جناح اصلاح طلب و رأی خاکستری این جریان،  که دو دسته شده‌اند یک دسته که می‌گویند از طریق انتخابات و رای مطالبات خودمان، جامعه و مردم را پیگیری کنیم یک دسته هم می‌گویند تا کی ما باید با هر شرایطی که برخی می‌خواهند همراهی کنیم و با آن‌ها باشیم؟ ما کاندیدایی نداریم که تائید صلاحیت شده باشد تا رأی دهیم. 

وی ادامه داد: این افراد می‌گویند چرا باید از یک لیستی که بیرون می‌آید یک نفر را انتخاب کنیم؟ ما زمانی باید رأی دهیم که کاندیدا داشته باشیم؛ نه این که هنگامی  کهپای صندوق‌های رأی می‌رویم نگاه کنیم ببینیم کاندیدا نداریم رأی سفید بدهیم و یا به یک فرد دیگر رأی بدهیم این قابل قبول نیست ما یک انتخابات واقعی و چرخش قدرت واقعی می‌خواهیم که بر اساس قدرت اراده خودمان تصمیم بگیریم و مسئولان را انتخاب کنیم.