تلاشهای اصلاح طلبانه
رد صلاحیت چهرههای شاخص اصلاح طلبان از مسعود پزشکیان گرفته تا اسحاق جهانگیری باعث شده تا معادلات انتخاباتی اصلاحطلبان بهم بخورد؛ آنها که قبل از شروع انتخابات نهاد اجماع ساز خود را با عنوان جبهه اصلاحات تشکیل داده بودند، همواره بیان میکردند که بعد از تایید صلاحیتها توسط شورای نگهبان نامزد نهایی خود را اعلام میکنند؛ در نهایت هم عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده در جمع کاندیداهای نهایی حضور یافتند، دو نفری که نهتنها جایی در فهرست ۱۴ نفره کاندیداهای مدنظر جبهه اصلاحات ایران نداشتند، بلکه از سوی اصلاح طلبان درباره چند و چون ارتباطشان با این جریان از یکسو و اقبال عمومی از سوی دیگر حرف و حدیثها و نظرات بسیاری مطرح است. بخشی از اصلاح طلبان از نبود کاندیداهای مورد حمایت خود در انتخابات میگویند و بخشی دیگر معتقدند که باید از خیر الموجودین استفاده کرد.
جبهه اصلاحات ایران که شامل ۳۱ عضو حقوقی از دبیران کل احزاب اصلاحطلب و ۱۵ چهره حقیقی از این جریان است، پس از اعلام نتایج تائید صلاحیتهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در بیانیهای اعلام کرد از هیچ نامزدی حمایت نخواهد کرد. مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری هم اعلام کرده که حزب مردم سالاری به دنبال تحریم انتخابات نیست، اما از هیچ نامزدی هم حمایت نخواهد کرد. الیاس حضرتی دبیر کل حزب اعتماد ملی نیز نظری مشابه گفته کواکبیان دارد. همچنین مسعود پزشکیان که صلاحیتش برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان احراز نشد، درباره حمایت از کاندیداها در صفحه توئیتر خود نوشت که در انتخابات پیش رو قصد حمایت از هیچ کدام از کاندیداهای تایید صلاحیت شده را ندارد؛ مجمع روحانیون مبارز هم که قدیمیترین تشکل سیاسی جریان اصلاحطلب است رسما اعلام کرده که هیچ نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ندارد.
در این بین، اما رفته رفته این فضا در بین اصلاح طلبان در حال شکسته شدن است و به خصوص بعد از آغاز تبلیغات دو گزینه اصلاح طلب به ویژه عبدالناصر همتی، مواضعی در حمایت از وی و کنار گذاشتن موضع حمایت نکردن از هیچ نامزدی در بین اصلاح طلبان به گوش میرسد. در همین زمینه تعدادی از چهرههای راست اصلاح طلبی براین باورند که باید به انتخابات ورود کنند و مشارکت غیر فعال دردی را دوا نمیکند.
علی صوفی دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات گفته با توجه به اقبال مردم، ممکن است برنامه جبهه اصلاحات نیز تغییر کند و آنها بخواهند به سمت حمایت از یک کاندیدا بروند. شرط حمایت از افرادی مانند همتی و مهرعلیزاده این است که در آینده نظرسنجیهای مردمی چه چیزی را نشان دهد و مردم به چه کسی اقبال داشته باشند.
مهرعلیزاده و راههای نرفته اش
یکی از نامزدهایی که از همان ابتدا سعی میکرد خود را نماینده اصلاح طلبان معرفی کند محسن مهرعلیزاده بود؛ او که با شعار تشکیل دولت سوم خاتمی وارد عرصه انتخابات شده درتلاش است تا نظر اصلاح طلبان را به خود جلب کند و در این راه دیداری هم با سیدمحمد خاتمی داشته است. محمدعلی ابطحی، رییس دفتر دولت اصلاحات هم تاکید کرده که خاتمی اولا با شخص مهرعلیزاده دیدار کرده، نه فرستاده او و ثانیا در این دیدار هیچ برخورد تندی نیز صورت نگرفته است. او البته گفت که در عین حال حمایتی نیز ازسوی خاتمی اعلام نشده است. اما مهرعلیزاده تنها به این دیدار بسنده نکرده و با ارسال نامهای به بهزاد نبوی خواستار حضور در نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان و ارائه برنامههای خود شده است. اما پس از نامه نگاری او با این جبهه، آذر منصوری سخنگوی جبهه اصلاحات ایران گفت هنوزی تصمیمی در این خصوص گرفته نشده است.
یدالله طاهرنژاد، عضو حزب کارگزاران سازندگی درباره واکنش بهزاد نبوی به این نامه گفت: نبوی هنوز واکنشی مبنی براعلام وصول نامه مهرعلیزاده نداشته ولی اگر بنا بر دعوت از کاندیدا باشد، هر دو کاندیدای اصلاحطلب به جبهه اصلاحات دعوت خواهند شد و ارزیابی من این است که به این سمت خواهیم رفت. مهعلیزاده راههای مختلفی را امتحان کرده است تا بتواند نظر اصلاح طلبان را به خود جلب کند، اما او در مسیر جلب نظر اصلاح طلبان رقیب سرسختی بنام عبدالناصرهمتی را هم کنار خود دارد.
دولت سوم روحانی یا کاندیدایی نیابتی؟
اصلاح طلبان اولین بار در انتخابات سال ۹۲ بود که پشت سر چهرهای غیر اصلاح طلب جمع شدند؛ حسن روحانی که از او به عنوان نامزد نیابتی اصلاح طلبان یاد میشد در یازدهمین انتخابات ریاست جهوری توانست با کنار رفتن محمدرضا عارف از رقابت به نامزد اصلی اصلاح طلبان تبدیل شود. روشی که بعضی معتقدند شاید در انتخابات ۱۴۰۰ هم از سوی اصلاح طلبان تکرار شود؛ و ممکن است اصلاحطلبانی که روزگاری از حمایت تام و تمام از یک اصلاحطلب شناسنامه دار میگفتند حالا در یک چرخش به دنبال دولتی ادامهدهندهی دولت روحانی یا رفتن به سمت یک کاندیدای نیابتی باشند.
در این میان برخی به این نتیجه رسیدهاند که گزینهی بعدِ دقیقهی ۹۰ که کارگزاران وعدهاش را داده بود و قطعا همان کاندیداتوری همتی است و رگههایی از این گمانه زنی نیز در فضای سیاسی کشور قابل رویت است گمانههایی که حمایت روزنامه سازندگی حزب کارگزاران آن را تایید میکند..
محسن هاشمی رفسنجانی نیز یکی از این افراد است؛ او در اظهارات اخیر خود با اشاره به این که مشی و منش مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی حمایت از کاندیداهای موجود بوده است، عبدالناصر همتی را گزینه مطلوبی دانست و گفت: اگر (مرحوم هاشمی رفسنجانی) امروز زنده بود، به دکتر همتی رأی میداد.
کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی هم درباره حمایت از همتی گفته: تمایل قطعی دوستان ما در کارگزاران حتماً این است که در انتخابات از همتی حمایت کرده و برای او تبلیغ کنیم و برنامههایش را برای مردم توضیح دهیم.
محمود علیزاده طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی هم در این راستا گفت: همتی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران است و بر همین اساس نمایندگان حزب کارگزاران در حال رایزنی و مذاکره با نهاد اجماع ساز هستند تا از همتی حمایت کنند. قطعا آقای خاتمی از جمع بندی نهاد اجماع ساز حمایت میکند و پیش بینی من این است که جمع بندی بر سر همتی خواهد بود، زیرا تجربه موفق تری دارد.
در این میان برخی به این نتیجه رسیدهاند که گزینهی بعدِ دقیقهی ۹۰ که کارگزاران وعدهاش را داده بود و قطعا همان کاندیداتوری همتی است و رگههایی از این گمانه زنی نیز در فضای سیاسی کشور قابل رویت است گمانههایی که حمایت روزنامه سازندگی حزب کارگزاران آن را تایید میکند.
همچنین از سوی دیگر خود همتی نیز در تلاش است که بتواند اصلاح طلبان را با خود همراه کند. او در توئیتی نوشت: از حامیان نامزدهای رد صلاحیت شده و ناامیدان از اصلاح میپرسم: قهر با صندوق مؤثر است یا تغییر صحنه و نتیجه انتخابات با رای به تنها نامزدی که توانایی و دانش بهبود وضعیت اقتصادی را دارد و پیروزی غافلگیرانهاش صدای اعتراض شما را به نحوی موثر بلند میکند؟ پنج در برابر یک عادلانه نیست.
حالا باید دید در نهایت اصلاح طلبان چه استراتژی را انتخاب میکنند؛ آیا میخواهند از میان مهرعلیزاده و همتی از یکی حمایت کنند یا نامزدی معرفی نمیکنند و به سراغ مشارکت غیرفعال خواهند رفت. مشارکتی که به گفته چندی قبل روزنامه شرق نه در آن انتخابات تحریم میشود و نه اصلاح طلبان در آن از فرد خاصی حمایت میکنند.