به گزارش خبرگزاری فارس از بندرعباس، در مراسم ویژه‌ای که باحضور فرماندهان ارشد نیروی دریای راهبردی ارتش در استان هرمزگان، تکاوران کلاه سبز و تفنگداران نداجا برگزار شد، ناخدایکم بازنشسته تکاور دریایی هوشنگ صمدی با اشاره به خاطرات آزادسازی خرمشهر در دوران دفاع مقدس گفت: امروز خوشحالم درخدمت شما عزیزانی هستم که مدافعین کشور ایران هستید مدافعین مرز آب های ایران هستید.

وی به تشریح بخشی از عملیات دفاع از خرمسهر در برابر متجاوزین بعثی پرداخت و گفت: استعداد ارتش عراق در ۳۱شهرویور ۱۳۵۹ چهل و هشت یگان سازمان یافته، دوره دیده و آموزش دیده در قالب تیپ، لشکرهای زرهی مکانیزه و پیاده با پشتیبانی ۸۰۰ اراده توپ دوربرد، ۵۴۰۰ اراده تانک نفربر، ۴۰۰ ضد هوایی، ۳۶۶ فروند هواپیمای جنگی، ۴۰۰ فروند بالگرد گردان گارد ریاست‌جمهوری، ۱۲ گردان عملیات ویژه آغاز حمله از جبهه غرب از پاسگاه مهران و دهلران و از جبهه جنوب از شلمچه بود. معاون صدام در دی ماه ۱۳۶۰ گفته بود این جنگ برای خاطره عهدنامه ۱۹۷۵ یا چند کیلومتر خاک و یا رودخانه نیست بلکه هدف سرنگونی جمهوری اسلامی است صدام و معاونانش این آرزو را به گور بردند.

این فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: از بیست و هشتم مهر ۱۳۵۹ تا سوم خرداد ۱۳۶۱ کار به جایی رسیده و تقریبا میتوانم بگویم یگانهای تانک مکانیزه، چتربازان و کلیه یگلن هایی که برای تصرف خرمشهر آماده شده بودند در اطراف خرمشهر نزدیک به خرمشهر بودند، خیابان های اطراف میدان فرمانداری ساعت به ساعت دست به دست می شد ساختمان فرمانداری تا روز دوم خرداد ۵۹ شاید چهار بار تا ۵ بار به تصرف عراق درآمد، از تصرف عراق در آوردیم پرچم ایران رفت بالا این حرکت دست به دست می شد خیابان عشایری در بالای میدان فرمانداری ۲ بود که تمام پل هم با تیربار دوشکا و هم با توپ کاملا در تیررس داشتند، تفنگداران و تکاوران نیروی دریایی که محور مقاومت در خرمشهر بودند در گوشه گوشه شهر جنگ تن به تن در خیابان ها و خانه ها داشتند تلفات ارتش عراق از نظر نیروی انسانی به اندازه ای بود که حتی در روزهای آخر بوی تعفن شهر را گرفته بود از شهرداری کمک خواستیم برای جمع آوری اجساد، هر روز و هر شب به هر ترتیبی بود مجروحین و شهدا را تخلیه کردیم. وضعیتی که تکاوران و تفنگداران به همدیگر داشتند و به همدیگر میگفتند این بود جسد من دست دشمن نیفتد این موضوع برای ما خیلی برای ما اهمیت داشت. ما تا آخرین فشنگ تا آخرین نفس واقعا جنگیدیم.

ناخدا صمدی ادامه داد: در موقعیت حساس بین 28 اردیبهشت تا چهارم خرداد پشتیبانی ما به هیچ وجه مقدور نبود مرکز تدارکات ما در اطراف آبادان بود خوشبختانه افسر مهمات ما از بوشهر مهمات آماده کرده بود هیچ گونه کثری مهمات نداشتیم فقط حملش از ابادان تا خرمشهر برای ما مقدور نبود پل در زیر تیر مستقیم عراقی ها بود عبور از کارون به این آسانی ها نبود مکرر تقاضای مهمات میکردیم. افسر مجروحی داشتیم شهید بزرگوار محمد مختاری با توجه به اینکه یک هفته قبل ترکش خورده بود شانه سمت راستش شدید مصدوم شده بود ودر حال استراحت بود بلند میشود فریاد میزند وانت را پر کنید از مهمات به تنهایی پشت وانت می‌نشیند بسمت مدافعان با سرعت هرچه تمام تر از روی پل رد می‌شود به میدان فرمانداری می‌رسد میخواهد دور بزند از خیابان ساحلی خودش را به مرکز فرماندهی گردان برساند در میانه میدان فرمانداری گلوله توپ یا خمپاره درست می افتد وسط وانتی که پر از مهمات است. از شهید مختاری فقط یک لنگه پوتین مانده است. سایر شهدا هم به همین ترتیب یادشان در قلب همه ما تا ابد خواهد بود.

ناخدایکم بازنشسته هوشنگ صمدی افزود: از روز یکم تقریبا محاصره خرمشهر دارد هر لحظه تنگ‌تر میشود و سه قرارگاهی که خودرا آماده حمله می‌کنند برای شکستن محاصره خرمشهر هرلحظه نزدیک میشوند اما اشاره ای بکنم به نیروهای شرکت کننده نیروی دریایی در این عملیات که شامل یک گردان تکاوران، یک گردان رزمی تکاوران، ۷ گردان تفنگدار دریایی که دفاع اروند رود از آبادان تا اروندکنار تا خسروآباد برعهده ۷ گردان تفنگدار دریایی بود.

وی ادامه داد: ۳۰۰ فروند قایق تندرو با قایقران که این ۳۰۰ فروند به ۳گردان تقسیم شدند. ۷ فروند بالگرد و ۵ فروند هاورگرافت از نیروی دریایی و یک گروهان اس بی اس و غواص برای زدن پل، گردان های مهندسی نزاجا هرگروهانش ۲۲۲متر پل دارد گه این پل اگر دوطرف ساحل آمادگی داشته باشد این پل آماده عبور در تانک و نفربر میشوند و این غواص ها آماده شدند برای جمع کردن تلفات احتمالی. 

وی گفت: نیروها وقتی وارد خرمشهر شدند هم دیگر می‌بوسند و سجده بر زمین می‌کردند و همه در حال گریه شوق بودند. این تصویر را وقتی با تصویر ۴ آبان ۵۹ وقتی با آخرین پرسنل درحال خارج شدن از خرمشهر بودیم، مقایسه می‌‌کنم همه سرها بسمت خرمشهر برگشت همه گریه کردند همه ناراحت بودند برخلاف میل باطنی از خرمشهر دور می‌شوند ولی حالا همه به خرمشهر وارد شدند و همه خوشحالند.

این فرمانده دفاع مقدس یادی از شهدای مدافع خرمشهر کرد و یاد و خاطره شهدای تکاور نداجا را پاس داشت و بیان کرد: در طول ۳۴روز دفاع خرمشهر از تکاوران و تفنگدارانی که همراه ما بودند ۱۰۳شهید دادیم که اسامی آنها همیشه همراه من هست. ای شهید تو در بین مایی و از ما جدا نشده‌ای تو در قلب مایی.

در پایان این مراسم پس از رژه یگان های محمول تکاوران نداجا از مقابل جایگاه و کلام الله مجید، از جناب ناخدایکم بازنشسته تکاور دریایی هوشنگ صمدی با اهداء لوح یادبود و هدیه قدردانی شد.

انتهای پیام/ 88055