«كلابهاوس» حالا در آستانه انتخابات 1400، در جايگاه «تلگرام 94» است. خيلي زود مرزهاي يك شبكه اجتماعي عادي مبتني بر صوت را پشت سر گذاشت و حالا به يكي از تاثيرگذارترين شبكههاي اجتماعي فعال در ايران، كنار توييتر و البته تلگرام قرار گرفته است. روزي اين سياستمدار اصولگرا و از حاميان فيلترينگ يا به عبارتي ديگر، كنترل حق انتخاب مردم در شبكههاي اجتماعي در كلابهاوس حاضر ميشود و در اتاقهاي گفتوگويي كه گاه نقد در آنها آزاد است و گاه ممنوع، به اظهارنظر ميپردازد و روز ديگر اصلاحطلبان ميآيند و از بايدها و نبايدهاي حكومتداري در ايران ميگويند و انتقاداتشان را مطرح ميكنند. همه اين گفت و شنودها سبب شده تا حالا و در آستانه سيزدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري ايران، مدعيان «پاستور 1400» هم ديدي متفاوت به اين شبكه اجتماعي داشته باشند و فرصت حضور در آن را غنيمت بشمارند اما حضور خبرنگاران داخلي و خارجي، حامي و منتقد سبب شده تا هر كسي جرات حضور در اين فضا را نداشته باشد اما حداقل از ميان 3 چهره اصلي انتخابات رياستجمهوري، اسحاق جهانگيري، علي لاريجاني و سيدابراهيم رييسي، اولي پيش از اعلام كانديداتوري و دومي شامگاه پنجشنبه به كلابهاوس آمدند و از كردار و گفتارشان دفاع كردند و بعضا هم از پيشينه خود تبري جستند تا حالا فقط نفر سوم مانده باشد؛ كسي كه از قضا برخي حاميانش، از هماكنون، خود را پيروز پاستور ميبينند.
مواجهه با خود
علي لاريجاني كه بيحرف پس و پيش از روز ثبتنام در انتخابات رياستجمهوري تاكنون منظمترين كارزار تبليغاتي را براي جلبنظر مردم داشته و تا حدودي چشمگير ديگر مدعيان پاستور 1400 را، از نظاميها گرفته تا قاضي معمم و دولتمردِ مكلا، به چالش كشيده است. يكي از كليدواژههاي مورد استفاده لاريجاني و ياران «سوال سخت» بود؛ كليدواژهاي كه مخاطب آن علاوه بر مردم، ديگر كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري هستند و تاكنون يك مورد از آنها منتشر شده ولي احتمالا در روزهاي آتي تعداد بيشتري منتشر خواهد شد. لاريجاني اما خود را مصون نگذاشت و پنجشنبه شب به كلابهاوس آمد تا در معرض سوالات خبرنگاران و فعالان سياسي قرار بگيرد اما اينبار با پروتكلهايي به نسبت كمتر از آنچه در جريان حضور اسحاق جهانگيري و محمدجواد ظريف شاهد بوديم. خبرنگاران خارجي، نه فقط آنان كه در زمره حاميان جمهوري اسلامي قرار ميگيرند، بلكه تعدادي از منتقدان نيز هرچند اندك اما فرصتي براي طرح پرسش يافتند. پيشينه و گذشته علي لاريجاني به ويژه دوران حضورش در صدا و سيما و «هويت»سازيهايش، ارتباط با اصلاحطلبان، آبان ماه 98 و برخوردهاي خشونتبار صورت گرفته با معترضان و... ازجمله محورهاي اين گفتوگوي حدودا 4 ساعته بود.
مناظره سخت
لاريجاني تلاش كرد كه پايان بازي را هم به سود خود رقم بزند. جايي كه مدعيان انتخابات 1400 را به مناظره در فضايي غير از صدا و سيما دعوت كرد. دعوت علي لاريجاني اما نه اظهارنظري خطاب به اسحاق جهانگيري، بلكه صراحتا رو به سيدابراهيم رييسي صورت گرفت تا رييس قوه قضاييه كه همچنان خبري از استعفايش نيست، در معرض پرسش و دعوتي سخت قرار بگيرد؛ دعوتي كه البته از قرار معلوم، بيش از آنكه مورد استقبال رييسي قرار بگيرد، با استقبال جهانگيري مواجه شد؛ چنانكه معاون اول دولت دوازدهم با استفاده از هشتگ «مناظره سخت» در توييتر خود نوشت: «سياست خارجي مهم است. اما كشورداري يكبعدي نيست. آمادگي دارم با همه نامزدها در هر پلتفرمي و هر زماني درباره مسائل مهم كشور - هم در سياست خارجي و هم حوزههاي سياست داخلي و اقتصاد و فرهنگ و اجتماعي و محيطزيست - گفتوگو كنم.»
گذشته تاريك
همه چيز اما چون دعوت به مناظره به سود لاريجاني نبود. يكي از خبرنگاران رسانههاي خارج از كشور آيينه را مقابل لاريجاني گذاشت تا او دوباره با روزگار حضورش در صدا و سيما مواجه شود. پرسش درباره برنامه «هويت»؛ برنامهاي تلويزيوني كه سال 75 و در دوران رياست لاريجاني در پرمخاطبترين ساعات روي آنتن شبكه يك سيما ميرفت. برنامهاي كه مضمون آن چيزي نبود جز حمله به چهرههايي چون شاملو و پخش اعترافاتي از چهرههايي چون سحابي؛ اعترافاتي كه البته بعدها زيرسوال رفت چون بيانكنندگانش صراحتا از اعمال فشار بر خود براي بيان اين مطالب سخن گفته بودند. بعدها نقش چهرههايي چون سعيد امامي و ساير ستوننويسان روزنامه كيهان در تهيه اين برنامه فاش و به يكي از منفورترين برنامههاي تاريخ صدا و سيما تبديل شد و البته نقطه سياهي در كارنامه لاريجاني. لاريجاني اما در كلابهاوس از رابطهاش با شجريان گفت و او را «دوست» خود خطاب كرد ولي از نامه شجريان در دوران رياستش بر صدا و سيما و انتقادات او از وضعيت اين رسانه حكومتي كلامي نگفت و البته از «هويت» هم دفاع نكرد. او تهيه اين برنامه را «اشتباه» و كار «زيردستان»ش توصيف و با تاكيد بر اينكه براي جبران اين برنامه، تلاش كرد برنامه «چهرههاي ماندگار» را ترتيب دهد. اظهاراتي كه البته بدون عذرخواهي همراه بود و همين مساله موجبات برخي انتقادات ازسوي اصلاحطلبان و فعالان سياسي و مدني مستقل را فراهم آورد. لاريجاني درباره حصر هم صحبت كرد. او كه همچنان اين شائبه دربارهاش ازسوي اصولگرايان مطرح ميشود كه سال 88 پيروزي ميرحسين موسوي را در انتخابات رياستجمهوري به او تبريك گفته، پنجشنبه شب حصر را هم نقد و تاكيد كرد كه «قرار نبود اينقدر طولاني» باشد. او همچنين متذكر شد كه حصر ميتواند «با نظر رييسجمهوري به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي در جلسه اين شورا طرح و حل و رفع» شود. اظهارنظري كه اگر در سالهاي 92 يا حتي 96 مطرح ميشد، احتمالا با استقبال اصلاحطلبان همراه بود ولي عدم وفاي به عهد حسن روحاني سبب شده تا اين استقبال هم صورت نگيرد و در عوض لاريجاني بهواسطه دفاعش از پخش برنامه «كنفرانس برلين» با انتقاداتي تند و تيز مواجه شود. انتقاداتي كه احتمالا لاريجاني براي حل آن در روزهاي پيش از آغاز مناظرات تلويزيوني راهكاري بينديشد تا حداقل هنگام مواجهه با رييس قوه قضاييه، حامياني پشت سر داشته باشد. او تهيه اين مهم را از روز گذشته آغاز كرد. جايي در پستي اينستاگرامي همه نقدها به گذشتهاش را تلويحا پذيرفت و تلاش كرد با بيان اينكه «كسي كه جرات مواجهه عالمانه با گذشته خود را نداشته و از نقد شجاعانه اقدامات خويش بيمناك باشد، بيگمان مسووليت هيچكدام از اقدامات آينده خود را هم نخواهد پذيرفت»، نشان دهد نقدها به خود را ميداند و اهل فرار از گذشتهاش نيست.
«صدا مياد»؟!
كمپين تبليغاتي لاريجاني اما انگار اهل تسليم نيست. «صدا مياد» كنار «لطفا جمعبندي بفرماييد» يكي از جملات پركاربرد در كلابهاوس است. لاريجاني از اين جمله براي كليپ روز ششم خود استفاده كرد. ويديويي كه در آن تاكيد ميكند «كسي كه ميتواند موضوعي با اين سطح از اهميت را 20 دقيقهاي به تصويب برساند، خيلي مدير قوياي است، حتما به او راي دهيد.» اظهارنظري كه مستقيما به ماجراي برجام اشاره دارد تا لاريجاني نشان دهد در سياست خارجي دست بالاتر را نسبت به سيدابراهيم رييسي دراختيار دارد. او احتمال همكاري با محمدجواد ظريف، محبوبترين وزير كابينه حسن روحاني را هم رد نكرد و با بيان اينكه «هيچ چيز بعيد نيست»، چراغ سبزي به اين ديپلمات ايراني نشان داد و همزمان از لزوم تفاهم سريعتر با امريكا و اروپا براي رفع تحريمها گفت تا عصبانيت اصولگرايان را تشديد كرده باشد.
پاشنه آشيل
همه اين گفتوشنود اما به همين سادگي نبود. حداقل 8 نفر از سوالكنندگان علي لاريجاني را با اعمال ساير برادرانش قياس كردند. فاضل لاريجاني، جواد لاريجاني و البته صادق آملي لاريجاني هيچكدام چهرهاي محبوب ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان نيستند؛ بلكه در عوض هر كدام به نقطه ضعفي براي علي لاريجاني تبديل شدند. بهويژه رييس فعلي مجمع تشخيص مصلحت نظام كه حالا هم نامش در پرونده اكبر طبري مطرح است و هم در دوران رياستش بر دستگاه قضا با اصلاحطلبان و فعالان سياسي و مدني مستقل چنان كرده كه هرگز نميتواند مورد عفو قرار بگيرد. علي لاريجاني اما هيچ دفاعي از خانوادهاش نكرد، بلكه فقط تاكيد داشت كه عملكرد آنان را بايد به خودشان نسبت داد. همانطوركه رفاقتش با عبدالرضا رحماني فضلي، وزير كشور را كمتر از رفاقت حسن روحاني با او توصيف و تاكيد كرد كه در شيوه اجراي افزايش قيمت بنزين اشتباهاتي صورت گرفت. همه اينها كنار هم نشان ميدهد كه لاريجاني خود را براي مناظرههايي احتمالا توفاني آماده كرده است. مناظرههايي كه در جريان آن پاشنه آشيل لاريجاني نه «هويت» و «كنفرانس برلين»، بلكه احتمالا خانوادهاش خواهند بود و بايد ديد پاسخهاي «علي آقا»، اين سياستمدار محافظهكار يا به تعبيري «مرد خاكستري سياست ايراني» به همينجا ختم ميشود يا تلويحا او به برائتجويي از برادرانش هم تن خواهد داد؛ هرچند شامگاه پنجشنبه با خنده گفت كه «رابطه خانوادگي ما را بر هم نزنيد!»
علي لاريجاني رقبايش را به مناظره در «كلابهاوس» دعوت كرد رييسي سكوت كرد، جهانگيري پذيرفت
سياه و سفيدهاي سياستمدار خاكستري
صاحبخبر -
∎
نظر شما