«مصدق مصدقپور» کارشناس مسائل منطقه در تشریح پیشنهاد روسیه برای میانجیگری و میزبانی مذاکرات فلسطین و اسرائیل و خروجی آن در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: اخیراً روسیه طرحی را مبنی بر میانجیگری میان فلسطین و اسرائیل مطرح کرده که به نظرم باید آن را یک طرح سازشی دانست تا یک طرح مقاومتی. این طرح محور جدیدی در خود ندارد و بر اساس راه حل دو کشوری مطرح شده است که دلیل آن هم وضعیت وخیم درگیریها در غزه و قدس عنوان شده است. روسیه به این تشنجها واکنش نشان داد اما قبل از این وضعیت فعلی هم شاهد بودیم که مسکو بر اساس طرح دو کشوری تحرکاتی در عرصه سیاسی با محوریت فلسطین و رژیم صهیونیستی آغاز کرده بود که البته هیچ خروجی مثبتی تاکنون از آن حادث نشده است. از سوی دیگر، باید توجه داشت که ورود روسها به پرونده فلسطین به نوعی تاکید و تایید همان طرح سازمان ملل است.
وی ادامه داد: در مدتی که طی ۹ روز گذشته شاهد بمباران غزه و تشدید درگیریها و بالا رفتن کشتهها بودیم، هیچ اقدام عملی از سوی سازمان ملل و شورای امنیت صورت نگرفت و این موضوع به نوعی یک خلأ را به نمایش گذاشت که به نظرم روسیه در حال استفاده مقطعی و سیاسی از این موضوع است. در این میان باید توجه داشته باشید که اساساً ورود روسیه به پروندههای منطقهای مانند فلسطین از زمانی آغاز شد که این کشور به صورت علنی وارد معادلات سوریه شد. زمانی که مسکو برای سرکوب داعش و احیای نفوذ سنتی خود مناسباتش را با دمشق افزایش داد، بسیاری بر این عقیده بودند که روسها به مرور زمان وارد سایر پروندههای خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس میشوند که این اتفاق رخ داد. نمونه واضح آن را باید ورود به بحران عربستان و قطر دانست که کاملاً این اقدام آنها مشهود بود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: روسیه سعی کرد تا از حضورش در منطقه، برای نفوذ به قاره آفریقا هم استفاده کند. به عنوان نمونه ما شاهد حضور علنی روسها در لیبی و حتی در سودان بودیم. از منظری دیگر در مصر ما شاهد آن بودیم که روسها به قاهره وارد مناسبات جدید سیاسی و نظامی شدند که تمام این موارد علاوه بر تامین منافع حداکثری، استفاده از عدم نفوذ آمریکا را هم در پسِ خود دارد. روسیه از دو ران راست جمهوری ترامپ و واگرایی حاصل از آن در خاورمیانه به نفع خود استفاده کرد و توانستند تا حدودی جای ایالات متحده را بگیرند. مسکو در شرایط کنونی در حال تقابل با دولت جدید بایدن به رهبری جو بایدن است و به همین علت میکوشد تا بتواند منافعش را با جایگیریهای جدید در منطقه تامین کند. البته این مسائل هزینههای مالی و سیاسی زیادی برای روسها خواد داشت و حتی ممکن است سناریوی آنها آنگونه که میخواهند جلو نرود.
مصدقپور افزود: بر همین اساس و با نگاهی به دادههای مذکور، حالا روسها به دنبال آن هستند تا بتوانند در پرونده فلسطین هم تا حدی که می توانند و توانش را دارند، عرض اندام کنند. آنها در این میان روی نفوذ ایران بر پرونده فلسطین حساب باز میکنند اما باید توجه کرد که دو طرف درگیریهای در سرزمینهای اشغالی، یعنی اسرائیل و فلسطین خواهان منافع خود هستند و نمیتوان امید داشت که روسیه خلی راحت بتواند اوضاع را سر و سامان دهد. از سوی دیگر باید فهمید که انفعال اعراب منطقه در پرونده فلسطین و بیعملی اتحادیه عرب، باعث شده تا روسیه خود را در قوارة یک میانجیگر ببیند و این موضوع توان بازیگری بیشتر به مسکو در منطقه میدهد. نکته بسیار مهمتر این است که روسها به خوبی میدانند که نتانیاهو از کابینه جدید آمریکا به دلیل مواضع اخیرشان به شدت عصبانی است و هیچ حمایت علنی از سوی واشنگتن در قبال تلآویو طی این مدت انجام نشده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: روسیه با علمِ به اینکه نتایناهو با ایالات متحده وارد چالش جدی شده است، به اسرائیل نزدیک شده و حالا طوری وانمود میکند که به دنبال حل و فصل بحران است اما بدون شک آنها به دنبال حمایت ازاسرائیل بر اساس سناریوی خود هستند. باید به این نتیجه رسیده که بر خلاف ترامپ برای آنکه بتواند در عرصه سیاست خارجی دستاورد خوبی داشته باشد، باید تا حد زیادی بر نتانیاهو بتازد که این کار تا حدودی صورت گرفته است؛ چراکه تیم بایدن نتانیاهو را آشوبطلب میدانند و او را تهدید کننده منافع آمریکا در منطقه میشمارند که حمایت ترامپ باعث سرکش شدنش شده بود. از منظری دیگر بایدن به دنبال حل و فصل مساله غزه از طریق دیپلماسی است در صورتی که نتانیاهو فقط جنگ میخواهد. به همین جهت طرح و کنشگری روسیه در حوزه فلسطین به نوعی یک موضوع جدید نیست. آنها در گذشته چندین بار میزبان گروههای فلسطینی بودند ولی خروجی خاصی از آن حاصل نشد؛ چراکه محمود عباس بیش از دو دهه است که همین طرح را فریاد میزند اما به جایی نرسید.
∎
نظر شما