گروه سیاسی: یك فعال سیاسی در گفتگو با روزنامه «آرمان ملی» دلایل دلسردی مردم نسبت به انتخابات را تشریح كرد.
در ادامه گفتگوی اشرف بروجردی با این روزنامه را بخوانید:
بـــا توجه به اینکه لیست کاندیداهای مدنظر احزاب اصلاحطلب به جبهه اصلاحات ارائه شده حضور نفراتی چون آقایان ظریف و جهانگیری را چطور ارزیابی میکنید و این افراد توانایی رای آوری و ایجاد موج در جامعه را خواهند داشت؟
من معتقدم که آقایان ظریف و جهانگیری مورد اقبال اصلاحطلبان هستند و اگر نبودند در لیست ارائه شده به جبهه اصلاحطلبان چنین رای بالایی را نمیآوردند. خود این امر نشان میدهد که اصلاحطلبان نسبت به این کاندیداها همسو هستند. اما اینکه نوع رویکرد شورای نگهبان در خصوص کاندیداهای اصلاحطلبان چگونه است باید بگویم که رای دادن، انتخاب شدن و انتخاب کردن حق هر شخصی است و مقام معظم رهبری نیز بارها تاکید کردهاند که آرای مردم حقالناس و امانت است. دیگر اینکه مستندات کسانی که تایید یا رد صلاحیت میکنند باید مشخص باشد و با عملکرد افراد مغایر نباشد، چراکه در حال حاضر هم آقای ظریف صلاحیت دارد چون بر مسند امور در وزارت امور خارجه قرار دارد و در جایگاه تصمیم و اجرا قرار گرفته و هم دارای سلامت نفس، اخلاق، رفتار و سلامت اقتصادی است. لذا از هر جهت که نگاه کنید ظریف شخصی صادق، مخلص و پای کار است. تجربه کاری و سابقه مدیریتی دارد و کسی است که میتواند برای اصلاحطلبان مرجع باشد برای اینکه به وی رجوع کرده و با اجماع بر وی از او حمایت کنند تا در انتخابات مردم و بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به او رای دهند. از طرفی آقای جهانگیری نیز همینطور است.
آقای جهانگیری مدیر، استاندار، نماینده مجلس و معاون اول رئیس جمهور بوده و با این همه سابقه از ابتدای انقلاب تا به امروز نمیتواند مورد تایید شورای نگهبان قرار نگیرد. اگر شورای نگهبان بخواهد وارد این فاز شود که برای این افراد اعلام عدم صلاحیت کند در حقیقت هویت و ماهیت چارچوب ساختاری را زیر سوال برده است و کشور دچار آسیب خواهد شد. لذا اگر مسئولان مربوطه دلشان برای انتخابات پرشور و حداکثری و نظام میسوزد باید حواسشان جمع باشد که از همه حرکات، رفتار و گفتارشان تفسیر سیاسی میشود.
اگر نظرها به گونهای قرار بگیرد که چهرههای علاقهمند به نظام، کارکشته و سلامت، در پی اصلاح امور و به کلیات نظام و به رهبری و ارکان نظام تعلق خاطر دارند و همراهی میکنند رد شوند دیگر شرایط بسیار سخت خواهد شد و مشخص نیست که معیارها بر چه اساس است. لذا اینها افرادی نیستند که به هر دلیلی بخواهند رد صلاحیت شوند. بنابراین این هنر شورای نگهبان است که بتواند زمینه را برای حضور همه قشرها و اشخاص برای حضور در انتخابات مهیا کند. بقیه به مردم باز میگردد که چقدر این مشارکت مردمی بتواند در میزان رایآوری کاندیداها کمک کند.
برخی مطرح میکنند که انتشار فایل صوتی آقای ظریف بر محبوبیت وی در جامعه و جبهه اصلاحات خدشه وارد کرده است؛ اساسا چه میزان با این گزاره موافقید؛ نگاه اصلاحطلبان تغییر کرده است؟
معتقدم محبوبیت آقای ظریف نه تنها در جامعه کاهش پیدا نکرده بلکه افزایش داشته است. اتفاقا این خود جای سوال است که چرا برخی جریانات تندرو و اشخاص علیه ظریف موضع گرفتند؟ آنچه مشخص است هر چقدر جریانات دیگر علیه ظریف موضع بگیرند محبوبیت ظریف افزایش پیدا کرده و سطح رایآوری وی بالاتر میرود و به موفقیت ظریف در انتخابات پیش رو بیشتر کمک میکند.
بـــا تــوجه به شرایط جامعه باید چه اقداماتی از سوی اصلاحطلبان صورت بگیرد تا مردم بازهم پای صندوقهای رای حاضر شوند؟
البته این مساله صرفا به اصلاحطلبان مربوط نمیشود و با کلیت نظام ارتباط دارد. کل نظام باید نگران این باشد که با توجه به شرایط اقتصادی که مردم پیدا کردند آیا اقبالی به حضور در پای صندوقهای رای دارند یا خیر. تمام تلاش اصلاحطلبان این است که مردم را برای آمدن پای صندوقهای رای متقاعد کنند. اگر به وضعیت جامعه و تلاشهایی که صورت میگیرد نگاه کنیم خواهیم دید که باید حداقل تکلیف رایهای خاکستری را مشخص کنیم که در انتخابات حضور خواهند یافت یا حضور نمییابند و از خاکستری بودن خارج شوند. این خود کمک میکند که یک جمع بندی برای آینده داشته باشیم که در مجموع مردم پای صندوقهای رای خواهند آمد یا خیر. ولی به نظر من با توجه به چند نشستی که در حوزه بحث انتخابات در کلاب هاوس وجود داشت و خیلی پرطرفدار بود و افراد بسیاری حاضر شدند و در بحث مشارکت کردند نشان میدهد که مردم بیتفاوت نیستند.
اگر احیانا دلسرد هستند از این رو است که فکر میکنند شاید آرایشان مثمرثمر نباشد یا خدای ناکرده صندوقهای رای دچار خدشه شود. شما همین وضعیت شوراها را ببینید که از بین نیروهای اصلاحطلبی که کاندیدا شدند و از بین 12 نفر اعضای فعلی شورای شهر که ثبت نام کردند 2 نفر تایید شدند که واقعا فاجعه است و جای تامل دارد. با این رویکردها چگونه میتوان به مشارکت حداکثری فکر کرد. مگر غیر از این است که این افراد هم بخشی از جامعه هستند و رای جامعه پشت آنها است. اگر قرار باشد که با همه اینگونه رفتار شود که سنگ روی سنگ بند نمیشود و دچار مشکل میشویم. باید همه کاندیدا داشته باشند و بتوانند رای خود را به کاندیدای مدنظر خود بدهند و مطمئن باشند که رایشان خوانده میشود. در آن صورت خواهد بود که مردم به حضور در پای صندوقهای رای راضی خواهند شد.
اسـامی برخی از زنان نیز در لیست اعلام شـــده به جبهه اصلاحات جهت کاندیداتوری قرار دارد که هر کدام سابقا در مناصبی بودهاند؛ اساسا با وجود برخی موانع عزمی از سوی زنان اصلاحطلب برای حضور در انتخابات وجود دارد؟
خانمها بــرای مــشارکت و کاندیداتوری در انتخابات عزم دارند و از ابتدا هم داشتند ولی چون ما قائل به رای اکثریت هستیم و درخواستهای خود را هم دادیم و احزاب مختلف هم از بین بانوان کاندیدا معرفی کردند نشان میدهد که خانمها در این عرصه تلاشهای خود را انجام میدهند. به نظر خانمها به یک گام رسیدهاند که تا قبل از این میگفتند رجل سیاسی قابل تعمیم به بانوان نیست و نمیتوان پذیرفت که خانمها کاندیدای ریاست جمهوری شوند اما خانم طالقانی آنقدر تلاش کرد و در انتخابات ثبت نام نمود که اکنون میبینید کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان میگوید با کاندیداتوری خانمها مشکلی نداریم. این خود یک گام مثبت برای خانمها محسوب میشود. انشاءا... این تلاشها روزی به ثمر مینشیند و اگر در این دور نتوانستیم کاندیداهای زن برای انتخابات داشته باشیم و در دورههای آینده داشته باشیم.
∎
در ادامه گفتگوی اشرف بروجردی با این روزنامه را بخوانید:
بـــا توجه به اینکه لیست کاندیداهای مدنظر احزاب اصلاحطلب به جبهه اصلاحات ارائه شده حضور نفراتی چون آقایان ظریف و جهانگیری را چطور ارزیابی میکنید و این افراد توانایی رای آوری و ایجاد موج در جامعه را خواهند داشت؟
من معتقدم که آقایان ظریف و جهانگیری مورد اقبال اصلاحطلبان هستند و اگر نبودند در لیست ارائه شده به جبهه اصلاحطلبان چنین رای بالایی را نمیآوردند. خود این امر نشان میدهد که اصلاحطلبان نسبت به این کاندیداها همسو هستند. اما اینکه نوع رویکرد شورای نگهبان در خصوص کاندیداهای اصلاحطلبان چگونه است باید بگویم که رای دادن، انتخاب شدن و انتخاب کردن حق هر شخصی است و مقام معظم رهبری نیز بارها تاکید کردهاند که آرای مردم حقالناس و امانت است. دیگر اینکه مستندات کسانی که تایید یا رد صلاحیت میکنند باید مشخص باشد و با عملکرد افراد مغایر نباشد، چراکه در حال حاضر هم آقای ظریف صلاحیت دارد چون بر مسند امور در وزارت امور خارجه قرار دارد و در جایگاه تصمیم و اجرا قرار گرفته و هم دارای سلامت نفس، اخلاق، رفتار و سلامت اقتصادی است. لذا از هر جهت که نگاه کنید ظریف شخصی صادق، مخلص و پای کار است. تجربه کاری و سابقه مدیریتی دارد و کسی است که میتواند برای اصلاحطلبان مرجع باشد برای اینکه به وی رجوع کرده و با اجماع بر وی از او حمایت کنند تا در انتخابات مردم و بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به او رای دهند. از طرفی آقای جهانگیری نیز همینطور است.
آقای جهانگیری مدیر، استاندار، نماینده مجلس و معاون اول رئیس جمهور بوده و با این همه سابقه از ابتدای انقلاب تا به امروز نمیتواند مورد تایید شورای نگهبان قرار نگیرد. اگر شورای نگهبان بخواهد وارد این فاز شود که برای این افراد اعلام عدم صلاحیت کند در حقیقت هویت و ماهیت چارچوب ساختاری را زیر سوال برده است و کشور دچار آسیب خواهد شد. لذا اگر مسئولان مربوطه دلشان برای انتخابات پرشور و حداکثری و نظام میسوزد باید حواسشان جمع باشد که از همه حرکات، رفتار و گفتارشان تفسیر سیاسی میشود.
اگر نظرها به گونهای قرار بگیرد که چهرههای علاقهمند به نظام، کارکشته و سلامت، در پی اصلاح امور و به کلیات نظام و به رهبری و ارکان نظام تعلق خاطر دارند و همراهی میکنند رد شوند دیگر شرایط بسیار سخت خواهد شد و مشخص نیست که معیارها بر چه اساس است. لذا اینها افرادی نیستند که به هر دلیلی بخواهند رد صلاحیت شوند. بنابراین این هنر شورای نگهبان است که بتواند زمینه را برای حضور همه قشرها و اشخاص برای حضور در انتخابات مهیا کند. بقیه به مردم باز میگردد که چقدر این مشارکت مردمی بتواند در میزان رایآوری کاندیداها کمک کند.
برخی مطرح میکنند که انتشار فایل صوتی آقای ظریف بر محبوبیت وی در جامعه و جبهه اصلاحات خدشه وارد کرده است؛ اساسا چه میزان با این گزاره موافقید؛ نگاه اصلاحطلبان تغییر کرده است؟
معتقدم محبوبیت آقای ظریف نه تنها در جامعه کاهش پیدا نکرده بلکه افزایش داشته است. اتفاقا این خود جای سوال است که چرا برخی جریانات تندرو و اشخاص علیه ظریف موضع گرفتند؟ آنچه مشخص است هر چقدر جریانات دیگر علیه ظریف موضع بگیرند محبوبیت ظریف افزایش پیدا کرده و سطح رایآوری وی بالاتر میرود و به موفقیت ظریف در انتخابات پیش رو بیشتر کمک میکند.
بـــا تــوجه به شرایط جامعه باید چه اقداماتی از سوی اصلاحطلبان صورت بگیرد تا مردم بازهم پای صندوقهای رای حاضر شوند؟
البته این مساله صرفا به اصلاحطلبان مربوط نمیشود و با کلیت نظام ارتباط دارد. کل نظام باید نگران این باشد که با توجه به شرایط اقتصادی که مردم پیدا کردند آیا اقبالی به حضور در پای صندوقهای رای دارند یا خیر. تمام تلاش اصلاحطلبان این است که مردم را برای آمدن پای صندوقهای رای متقاعد کنند. اگر به وضعیت جامعه و تلاشهایی که صورت میگیرد نگاه کنیم خواهیم دید که باید حداقل تکلیف رایهای خاکستری را مشخص کنیم که در انتخابات حضور خواهند یافت یا حضور نمییابند و از خاکستری بودن خارج شوند. این خود کمک میکند که یک جمع بندی برای آینده داشته باشیم که در مجموع مردم پای صندوقهای رای خواهند آمد یا خیر. ولی به نظر من با توجه به چند نشستی که در حوزه بحث انتخابات در کلاب هاوس وجود داشت و خیلی پرطرفدار بود و افراد بسیاری حاضر شدند و در بحث مشارکت کردند نشان میدهد که مردم بیتفاوت نیستند.
اگر احیانا دلسرد هستند از این رو است که فکر میکنند شاید آرایشان مثمرثمر نباشد یا خدای ناکرده صندوقهای رای دچار خدشه شود. شما همین وضعیت شوراها را ببینید که از بین نیروهای اصلاحطلبی که کاندیدا شدند و از بین 12 نفر اعضای فعلی شورای شهر که ثبت نام کردند 2 نفر تایید شدند که واقعا فاجعه است و جای تامل دارد. با این رویکردها چگونه میتوان به مشارکت حداکثری فکر کرد. مگر غیر از این است که این افراد هم بخشی از جامعه هستند و رای جامعه پشت آنها است. اگر قرار باشد که با همه اینگونه رفتار شود که سنگ روی سنگ بند نمیشود و دچار مشکل میشویم. باید همه کاندیدا داشته باشند و بتوانند رای خود را به کاندیدای مدنظر خود بدهند و مطمئن باشند که رایشان خوانده میشود. در آن صورت خواهد بود که مردم به حضور در پای صندوقهای رای راضی خواهند شد.
اسـامی برخی از زنان نیز در لیست اعلام شـــده به جبهه اصلاحات جهت کاندیداتوری قرار دارد که هر کدام سابقا در مناصبی بودهاند؛ اساسا با وجود برخی موانع عزمی از سوی زنان اصلاحطلب برای حضور در انتخابات وجود دارد؟
خانمها بــرای مــشارکت و کاندیداتوری در انتخابات عزم دارند و از ابتدا هم داشتند ولی چون ما قائل به رای اکثریت هستیم و درخواستهای خود را هم دادیم و احزاب مختلف هم از بین بانوان کاندیدا معرفی کردند نشان میدهد که خانمها در این عرصه تلاشهای خود را انجام میدهند. به نظر خانمها به یک گام رسیدهاند که تا قبل از این میگفتند رجل سیاسی قابل تعمیم به بانوان نیست و نمیتوان پذیرفت که خانمها کاندیدای ریاست جمهوری شوند اما خانم طالقانی آنقدر تلاش کرد و در انتخابات ثبت نام نمود که اکنون میبینید کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان میگوید با کاندیداتوری خانمها مشکلی نداریم. این خود یک گام مثبت برای خانمها محسوب میشود. انشاءا... این تلاشها روزی به ثمر مینشیند و اگر در این دور نتوانستیم کاندیداهای زن برای انتخابات داشته باشیم و در دورههای آینده داشته باشیم.