شناسهٔ خبر: 46869205 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

یادداشتی بر یک رمان؛

بازگشت جن ملکوت با ملکوت گفتگو می‌کند

«حسین قاسمی» می‌نویسد: بازگشت جن ملکوت یک داستان مستقل است؛ بازگشت جن ملکوت با ملکوت گفتگو می‌کند بی که مرعوب آن باشد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار ایلنا، «حسین قاسمی» در یادداشتی به داستان بلند «بازگشت جن ملکوت» نوشته لیلا تقوی پرداخت که از سوی نشر حکمت کلمه روانه بازار کتاب شده است.

متن یادداشت او که در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار داده، به شرح زیر است:

۱. ماجرا از دزدیدن یک کتاب شروع می‌شود. راوی اول شخص که یک خانم است، "ملکوت" بهرام صادقی را از کتابخانه‌ی پیرمردی محتضر می‌دزدد و همین نقطه‌ی آغاز وقایع داستان‌ است. این وقایع اما چندان هم واقعی نیستند. در مرز ذهن و عین رخ می‌دهند و همین چه بسا خواننده‌ی سطحی‌نگر را معذب کند. اما چه باک؟ که داستان اساسا داستانِ عذاب است. زن با به سرقت بردن "ملکوت" محکوم می‌شود که آن را بزید. آدم‌های کتاب سر راهش سبز می‌شوند و اسرار کتاب بر سرش هجوم می‌آورند. و همین‌هاست که او را به ورطه‌ای جنونی می‌کشاند. جنون شاید وجه تمایز داستان باشد.

۲.دیده‌ و شنیده‌ایم که نویسنده‌ها دوست دارند جنون‌آمیز بنویسند، بلکه علامت نبوغی چیزی به حساب بیاید. اما این جنون به این راحتی‌ها تن به داستان نمی‌دهد، نه هر داستانی. بازگشت جن ملکوت اما توانسته بی‌ادعا جنون را نمایش دهد. بحث من البته فقط شخصیت شیزوفرنیایی قصه نیست. جنون واقعی در پیوند دو جهان داستانی اتفاق می‌افتد. یک جهان جهانی است که بهرام صادقی آفریده و جهان دوم آن که لیلا تقوی ساخته. گمراه کننده خواهد بود اگر خیال کنیم جهان دوم روگرفت اولی است. اینطور نیست. بازگشت جن ملکوت یک داستان مستقل است. هویت خودش را دارد. چنانچه کسی ملکوت صادقی را هم نخوانده باشد باز می‌تواند این قصه را بردارد و بخواند. حتا اگر بهرام صادقی هرگز ملکوت را نمی‌نوشت باز این حکم صادق بود. بلکه در آن وقت خواننده هوشیار از دل داستان خانم تقوی قصه‌ی ملکوت را می‌پروراند.

۳. به هر روی، آنچه هست یک گفت‌وگوست. بازگشت جن ملکوت با ملکوت گفتگو می‌کند بی که مرعوب آن باشد. همین که یک نویسنده در کار اولش چنین خطری را به جان بخرد و داستانش را در کنار یکی از معروف‌ترین آثار داستانی بگذارد، ستودنی است. به راحتی ممکن بود داستان زیر سایه‌ی بلند ملکوت محو شود. اما اینطور نشد. و این خودش یک توفیق است.

نظر شما