شناسهٔ خبر: 46868130 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

خروج ظریف و ورود تاجزاده؛ مرقومه ها سخن می گویند/ «دلواپسان دیپلماسی» در مسیر توهین به وزیر امور خارجه/ ظریف: بر عزم خود برای نامزد نشدن استوارم!

ظریف برای کاهش فشارها علیه تیم مذاکره‌کنندگان وین، نامه‌ای به رهبری نوشته و در آن درخواست کرده جلوی فشارها گرفته شود تا مذاکرات وین خارج از فشارهای سیاسی داخلی به سرانجام برساند. او همچنین در این نامه تاکید کرده که کاندیدای انتخابات نخواهد شد!

صاحب‌خبر -

اعتمادآنلاین|سیدحسن خمینی که با توصیه رهبری از کاندیداتوری کناره‌گیری کرد، اصلاح‌طلبان اگرچه سعی در حفظ انسجام و تمرکز برای ادامه مسیر کوتاه باقی‌مانده تا انتخابات ریاست‌جمهوری داشتند اما از آنجا که در یکی، دو ماه پایانی سالی که گذشت درپی طرح زمزمه‌هایی از احتمال ورود سیدحسن خمینی به انتخابات، اصلاح‌طلبان دست‌کم از اینکه بتوانند با کاندیدایی واحد وارد کارزار انتخابات شوند که امکان عبورش از فیلتر نظارت استصوابی شورای نگهبان فراهم باشد، به ‌نسبت آسوده‌خاطر بودند، وقتی ساعات پایانی بیست‌وسومین روز نخستین ماه 1400، تیتر «انصراف قطعی سیدحسن خمینی از کاندیداتوری انتخابات» از یکی از مهم‌ترین تحولات انتخابات پیش‌رو خبر داد، طبیعتا با بهت و شوکی جدی مواجه شدند.

 

به گزارش روزنامه اعتماد، آنان البته خیلی زود بار دیگر تمرکزشان را به دست آورده و بلافاصله رایزنی با گزینه‌های بعدی را کلید زدند. گزینه‌های متعددی که خیلی زود، پیش از آنکه همان هفته به پایان برسد، به چند نام مشخص رسید و از این دو، سه چهره شاخص نیز با نگاهی به اظهارنظرها و موضع‌گیری‌های اصلاح‌طلبان، می‌شد حدس زد که یکی از آنان بیش از دیگران موردنظر قاطبه احزاب و اشخاص شاخص این جریان سیاسی است؛ «محمدجواد ظریف»

 

دیپلماتم، سیاستمدار نیستم!


بحث از کاندیداتوری ظریف اما نه ‌تنها در این چند ماهی که فضای سیاسی-رسانه‌ای کشور درگیر تحولات و رویدادهای انتخاباتی ریاست‌جمهوری سیزدهم شده، بلکه چند سالی هست که هر از گاه مطرح شده و پاسخ و واکنش آقای دیپلمات به تمامی این زمزمه‌های انتخاباتی، پاسخی صریح، روشن و رسا بوده؛ «دیپلماتم؛ سیاستمدار نیستم!» 


احتمالا بارها از برخی شباهت‌های شؤون فعالیت حرفه‌ای در این حوزه با آنچه در دستگاه‌های نظامی می‌شناسیم، شنیده‌اید. اینکه دیپلمات‌ها نیز همچون نظامیان، مقید به رعایت نوعی سازوکار مبتنی بر سلسله‌مراتب و فرماندهی بوده، خود را همچون نظامیان، «سرباز وطن» می‌شناسند و نیز همچون نظامیان، مقیدند به نوعی نظم و دیسیپلین در نوع رفتار و کردار و گفتار. نکاتی که اگرچه نه لزوما در کنش و منش تمامی دیپلمات‌های ایرانی و غیرایرانی اما به‌خصوص در سلوک و رفتار شخصیتی جواد ظریف آشکارا به چشم می‌آید. شاید کمتر کسی از ناظران و اهالی سیاست و مطبوعات سیاسی ایرانی تصاویری را که به ‌طور نمونه از مراسم تشیع پیکر جلال طالبانی، رییس‌جمهوری سابق عراق و رهبر اتحادیه میهنی کردستان و نحوه ادای احترام ظریف به تابوت او منتشر شد، از یاد برده باشد.

 

زمانی که ظریف همچون یک درجه‌دار ارتش، با گام‌هایی محکم، چهره‌ای جدی و نگاهی نافذ، درحالی به سوی تابوت طالبانی حرکت کرد که شکل و شمایل گام‌هایی بر زمین استوار می‌کرد، تصویری را می‌ساخت که به‌ روشنی شبیه بود به رژه مقامی نظامی. این اشاره اگرچه به ‌ظاهر ارتباطی به مناسبات انتخاباتی نداشته و ندارد اما ازقضا یادآور همان نکته‌ای است که ظریف در رد احتمال ورودش به عرصه سیاستِ جناحی و کارزارهای انتخاباتی بر آن انگشت گذاشته و بیش و پیش از هر نکته از آن گفته است؛ اینکه سرباز وطن است و به‌ توصیه بنیانگذار انقلاب و البته به ‌موجب قانون انتخابات، مجاز به ورود به عرصه کاندیداتوری نیست؛ آن‌هم با وجود اینکه باور دارد که حتی در این روزهای سخت برجام و در حال و اوضاعی که رقبای دولت، خود را پیشاپیش پیروز انتخابات 1400 می‌دانند، او همچنان آن‌قدر میان ایرانیان ارج و قرب دارد که اگر وارد گود انتخابات شود، پیروز و سربلند بیرون خواهد آمد. نکته‌ای که ظاهرا هم چندی قبل، درپی تداوم فشارهای مخالفان برجام و «دلواپسان هسته‌ای» به دستگاه دیپلماسی، آن‌هم همزمان با بالا گرفتن امید به احیای برجام در مذاکرات وین، در یک نشست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس پیش کشیده و البته به‌ تصریح تاکید کرده که حتی این اطمینان از پیروزی در صورت کاندیداتوری هم او را برای درآوردنِ ردای سربازی و خروج از کسوت یک دیپلماتِ فراجناحی ترغیب نخواهد کرد.


 مرقومه انتخاباتی علیه فشار به دیپلماسی


دلواپسان و مخالفان که ظاهرا بیش از آنکه دلواپس سرنوست صنعت هسته‌ای ایران باشند و مخالفِ راهبردِ دیپلماسی مبتنی بر مذاکره این سال‌های اخیر جمهوری اسلامی، دلواپسِ نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری و تقابل‌های جناحی‌اند و مخالفِ تداوم حضور اصلاح‌طلبان و چهره‌های مورد حمایت‌شان در «پاستور» اما صراحت کلام ظریف را نادیده گرفته و همین که از جلسه کمیسیون بیرون آمدند، از کاندیداتوری ظریف گفتند؛ آن‌هم درحالی که آن جلسه کمیسیون امنیت مجلس ازقضا همان روزی برگزار شده بود که در ساعات پایانی‌اش، خبر کناره‌گیری سیدحسن خمینی منتشر شد و اگرچه قاعدتا ظریف زمان حضور در جمع نمایندگان از این تحول مهم انتخاباتی بی‌خبر بوده، اما با طلوع خورشید روز بعد، دلواپسان بیش از پیش نسبت به ورود ظریف به صحنه انتخابات دلواپس شده و تا توانستند علیه او تاختند؛ حملاتی که ظریف را ناگزیر به آن کرد که دست به قلم ببرد و در یک پست اینستاگرامی، با گلایه از «توهین و تهدید و اتهام» علیه خود، تاکید کرد که اگرچه به هیچ عنوان نه «نگران سبد رای» است، «نه ر‌ای آوردن و رای نیاوردن» و نوشت: «بر عزم خود برای نامزد نشدن استوارم!»


 نامه‌ای به رهبری


این اما ظاهرا تنها باری که ظریف در این مدت در رد احتمال کاندیداتوری خود دست به قلم شده، نبوده و آن‌طور که دیروز پایگاه خبری-تحلیلی رویداد 24 به نقل از یک منبع آگاه نزدیک به وزیر امور خارجه گزارش داده، ظریف برای کاهش فشارها علیه تیم مذاکره‌کنندگان وین، نامه‌ای به رهبری نوشته و در آن درخواست کرده جلوی فشارها گرفته شود تا مذاکرات وین خارج از فشارهای سیاسی داخلی به سرانجام برساند. او همچنین در این نامه تاکید کرده که کاندیدای انتخابات نخواهد شد! 

 

ورود تاجزاده یک هفته پس از خروج سیدحسن


همزمان با انتشار خبر مرقومه ظریف در رد هرگونه احتمال کاندیداتوری‌اش در انتخابات پیش‌رو اما یک نامه دیگر نیز مناسبات و معادلات انتخاباتی اردوگاه اصلاح‌طلبان را تحت‌الشعاع قرار داد، با این تفاوت که اولی خبر از خروج قطعی یکی از گزینه‌های جدی این جریان سیاسی از گردونه رقابت می‌داد و دومی از ورود قطعی چهره‌ شاخص دیگری به این کارزار حکایت داشت؛ «سیدمصطفی تاجزاده!» درست یک هفته پس از شامگاهی که خبر توصیه رهبری به سیدحسن خمینی و کناره‌گیری او از کاندیداتوری، شوک اساسی به انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم و به‌خصوص اردوگاه اصلاح‌طلبان در این رقابت وارد کرد، خورشید روز سی‌ام فروردین ‌ماه که غروب کرد و شامگاه از راه رسید، باز خبری کوتاه و مهم، انتخابات 1400 را در شوک و بهت فرو برد. با این تفاوت که این‌بار این بمب خبری به سود اصلاح‌طلبان بود و علیه رقیب؛ آنجا که الیاس حضرتی، دبیرکل حزب اعتمادملی درحالی از «جدی‌تر» شدن احتمال کاندیداتوری تاجزاده خبر داد که نه‌تنها پیش از آن، بلکه حتی پس از انتشار این توییت انتخاباتی نیز بسیاری از ناظران قادر به باور و پذیرش این مهم نبودند.

 

هرچند تاجزاده نیز ساعاتی بعد در توییتی از تایید خبر حضرتی نوشت و از واپسین روز فروردین‌ ماه 1400 تا همین دیروز، گمانه‌زنی درباره چند و چون کاندیداتوری تاجزاده، احتمال تاییدصلاحیتش از جانب شورای نگهبان، نحوه مواجهه مخالفان پرشمارش در اردوگاه اصولگرایان و ده‌ها نکته دیگر به بحث اصلی انتخاباتی رسانه‌ها و افکار عمومی تبدیل شد. روندی که بالاخره دیروز باز با انتشار مرقومه‌ای به قلم تاجزاده، وارد مرحله‌ای تازه شد.

 

نامه‌ای به ایران و ایرانیان


تاجزاده را همگان بیش و پیش از هر صفت، به صراحت کلام می‌شناسند. نکته‌ای که بیش از هر نکته در بیانیه‌ای که دیروز به ‌منظور اعلام کاندیداتوری رسمی خود منتشر کرد، به چشم می‌آید؛ چه آنجا که در شرح اوضاع کنونی از این نوشته که «ایران و ایرانیان از ناکارآمدی و مسوولیت‌گریزی حاکمان، گرانی و تورم مزمن، تبعیض و رانت و فساد فراگیر، ناهنجاری‌های اجتماعی، ستیزهای پرهزینه و غیرضروری با امریکا، تحریم‌های کمرشکن و افزون بر همه کرونای مرگبار رنج می‌برند» و ادامه داده «ناتوانی حکومت در تطبیق خود با تحولات ملی و جهانی، انباشت مشکلات و نارضایتی و ناامیدی عمومی نتیجه سانسور اندیشه‌ها، حذف شایستگان و ترجیح فضای امنیتی و نظامی‌گری بر فضای آزاد و رقابتی‌ است» و تاکید کرده که «این‌ وضعیت اسفبار سرنوشت محتوم ملت ایران با فرهنگ غنی، تمدن کهن، موقعیت ژئوپلیتیک، منابع سرشار مادی و تحصیل‌کردگان فراوان نیست و بهبود آن در گرو بازگشت حکومت به مردم، اولویت‌ دادن به دانش و توانایی، به ‌جای سرسپردگی، گفت‌وگوی آزاد و آشتی با خود و با جهان است» و البته چه آنجا که تصریح دارد: «من سید مصطفی تاجزاده، شهروندی از تبار مشروطه‌خواهان و اصلاح‌گران با استمداد از روح پاک شهیدان عدالت و آزادی وارد میدان انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شوم، برای تغییر و برای اصلاحات ساختاری، رویکردی و رفتاری!»

 

تاجزاده که به ‌نحوی بیانیه اعلام کاندیداتوری میرحسین موسوی در انتخابات بحث‌انگیز 88 را الگوی بیانیه خود قرار داده و به آن لحن و گفتار ارجاع می‌دهد، نوشته است: «می‌آیم تا با احیای اصول جمهوریت، قطار مدیریت میهن در ریلی قرار گیرد که شکاف بین اختیارات و مسوولیت برطرف شود. حکومت کارآمد و حاکمان پاسخگو شوند.» تاجزاده می‌گوید که می‌آید تا از حقوق محرومان، به ‌ویژه کارگران و معلمان و همه حقوق‌بگیران ثابتی دفاع کند، می‌آید برای رفع تبعیض از زنان و احقاق حقوق کامل تمامی شهروندان. می‌آید برای تنش‌زدایی و عادی‌سازی روابط با امریکا و لغو تحریم‌ها. می‌آید برای برچیدن بساط گزینه‌های عقیدتی و نظام سهمیه‌بندی خودی/غیرخودی. می‌آید تا با تشکیل دولتی کارآمد، جوان و فراگیر، به توسعه کشور سرعت بخشیده و قانون اساسی خصوصا دو فصل سوم و پنجم را بدون تنازل اجرا کند. می‌آید تا با جلب همکاری رهبر، اصلاح قانون‌اساسی ممکن شود و رهبری دوره‌ای و انتخابی شود. تاجزاده البته تاکید کرده که اینها هرگز محقق نمی‌شود، مگر پس از دست کشیدن همگان از تمامیت‌خواهی.

 

او نوشته است: «من در این انتخابات به یاری خداوند و پشتیبانی مردم صدای بی‌صدایان خواهم بود؛ صدای سرکوب‌شدگان دی 96 و آبان 98؛ قربانیان فاجعه سقوط هواپیما؛ حاشیه‌نشینان و نادیده‌گرفته‌شدگان؛ صدای محرومانی که ساختارهای عقب‌مانده، رویکردهای اشتباه و رفتارهای نادرست حکومت فشار طاقت‌فرسایی بر آنها تحمیل می‌کند.»