به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از مشرق، اگر مشکل کمبود یا گرانی گوشت و مرغ و تخم مرغ و میوه و روغن و یا آب خوردن و آلودگی هوا و... پدید می آید، آقای روحانی، یک پاسخ ثابت دارد: "به خاطر تحریم است". این پاسخ به قدری یکنواخت و تکراری شده، که انگار پیغام گیر تلفن، در حال پاسخگویی به شماست!
قباحت و خسارت این رفتار کجاست؟ این که رئیس جمهور مملکت، سپر بلای بی کفایتی هر مدیر در گوشه و کنار دستگاه عریض و طویل دولت شده است. با این وضعیت، نه مدیران وزارت صمت، نه مدیران جهاد کشاورزی، اقتصاد، برنامه و بودجه، آب و گاز و برق، بورس، بانک ها، محیط زیست، کار و رفاه، راه و شهرسازی (مسکن)، و نه هیچ مدیر اجرایی دیگری، دلیلی نمی بیند پاسخگوی مشکلات و ناکارآمدی های حوزه تحت مدیریتش باشد؛
آنها می توانند صرفا "تحریم" را به عنوان علت نارسایی ها معرفی کنند. بلکه حتی نیاز ندارند سوء مدیریت خود را توجیه کند؛ چرا که آقای روحانی هست. متهورانه، جور همه را می کشد و با با یک جمله ضبط شده روی "پیغام گیر دولت"، پاسخ همه ابهامات و انتقادات را می دهد!
نه روحانی و نه هیچ دولتمرد دیگری، هرگز پاسخ نداده اند که توقف روند تولید مسکن با وجود انبوه مهندس و کارگر و تولید کننده داخلی ( و با وجود تقاضای انباشته)، چه ربطی به تحریم دارد؟ و چرا از این ظرفیت تماما داخلی، برای مهار نقدینگی، ایجاد اشتغال در تیراژ میلیونی، رفع نیاز مردم و مهار موثر تورم استفاده نشد؟!
پیشران های اقتصادی دیگر مانند بخش های کشاورزی، لوازم خانگی، خودرو، و حوزه های دانش بنیان نیز وضعیت مشابهی دارند. چرا سالانه باید ده ها هزار تُن میوه دست باغدار باد کند و بگندد، و مدتی بعد، دولت مجبور به واردات برای تنظیم بازار باشد؟ چرا باید سی هزار تُن پرتقال در انبار ها بگندد و مردم با قیمت های نجومی مواجه باشند؟
چرا به خاطر سوء مدیریت، زمانی باید مرغداران جوجه های مازاد را دفن کنند، زمانی دیگر همین جوجه ها به خارج قاچاق شود، و دولت ( و مدیریت ذی ربط) زمانی از خواب بیدار شوند که مرغ پر کشید و نایاب شده، و مردم باید درست در بحبوحه مذاکرات، ساعت ها صف بایستند؟
آقای روحانی به ندرت حاضر می شود پای درد دل تولید کنندگان بنشیند و بشنود که بالای هشتاد درصد علت نابسامانی در تولید و توزیع، سوء مدیریت است؛ مدیریت هایی که ضد تسهیل تولید و کسب و کار عمل می کنند اما نگاه قبیله گرایانه سیاسی، بر نگاه کارشناسی در انتصاب شان چربیده است.
این روزها بهتر می توان سخنان سه سال پیش "سعید لیلاز "(عضو مرکزیت حزب کارگزاران و قائم مقام مدیر عامل ایران خودرو دیزل) را فهمید. او شهریور 97 به یورو نیوز گفت"با اختیاراتی که آقای روحانی دارد، اگر چوب خشک به جای او بود، اقتصاد را بهتر مدیریت می کرد".
مشکل روحانی، کارنابلدی است؟ غرور و لجاجت، و نداشتن شهامت برای اذعان به اشتباه است؟ مشاوران، مشورت غلط می دهند؟ نفوذی ها، راه تصمیم سازی درست را بسته اند؟ یا معجونی مسموم از همه اینها؟
∎
نظر شما