شفاآنلاین>اجتماعی> از آنجایی که این وجه از ماشامل ابعاد تاریک وجودمان نیز میشود و از طرفی به واسطهی ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن از سوی دیگران، ترجیح میدهیم این بخش از خود را به آنها ارائه ندهیم.
به گزارش شفاآنلاین : میتوان اعتراف کرد که هیچ یک از ما آنگونه که دیگران تصور میکنند محترم، موقر، متعادل و متعارف نیستیم. بلکه در بسیاری مواقع حریص، حسود، منفیباف و آسیبپذیر هستیم و آنچنان کودکانه و بیمنطق رفتار میکنیم که تحمل کردنمان برای دیگران سخت است. با این حال به فردی نیاز داریم که در حضور او خود واقعیمان باشیم، کسی که نیازی به خودسانسوری در برابرش نداشته باشیم.
معمولا اولین نفری که انتظار داریم با خیالی آسوده و بیدغدغه تمام ابعاد وجودی خود را به او نشان دهیم همسرمان است. نیاز داریم او کسی باشد که علاوه بر بهرهمندی از ویژگیها و رفتارهای مثبتمان،کج خلقیها و بدرفتاریهایمان را نیز بپذیرد. انتظار داریم چنین فضای امنی را برای ما ایجاد کند، زیرا با او صمیمی هستیم و یکی از مهمترین نشانههای صمیمیت با دیگری، این است که خود اصیلمان باشیم بی آنکه از قضاوت شدن از جانب او بترسیم.
به میزانی میتوانیم این خود واقعی را ارائه دهیم که توسط طرف مقابل درک و فهمیده شویم. یکی از نقاطی که عشق در رابطه عاطفیمیان زوجین به اوج خود میرسد همان لحظهای است که آنها بتوانند تاریکترین ابعاد وجودی خود را به یکدیگر بروز داده و از جانب همسر خود فهمیده شوند.
مثلا مردی را در نظر بگیریم که ارتقای شغلی یکی از همکارانش موجب شده حسادت او برانگیخته شود، این مرد قطعاً نمیخواهد این حال درونی خود را به دیگران ارائه دهد، اما نیاز دارد این احساس را با یک منبع امن در میان بگذارد. در چنین شرایطی همسرش بهترین گزینه اوست؛ اگر همسرش بدون هیچ قضاوتی صحبتهای او را بشنود و به او اجازه ابراز بدهد، موجب آرامش او خواهد شد و چنین درکی میتواند تجربه عاطفی جذابی را میان زوجین ایجاد کند.
دو نکته که به درک متقابل زوجین کمک میکند:
درک کردن به معنای تأییدکردن نیست
درک کردن دیگری در اولین گام به معنای رسمیت دادن به احساس و هیجانی است که در آن لحظه تجربه میکند. این که به احساس همسرمان رسمیت میدهیم به این معنا نیست که رفتار او را نیز تأیید کرده ایم. در بسیاری مواقع این باور غلط در میان زوجین وجود دارد که درک کردن همسرشان موجب تکرار رفتار ناخوشایند او میشود. کلید ماجرا در جدا کردن هیجانات از رفتار است. یک فرد میتواند دلخوری همسرش را درک کرده و احساس حقارتی که او تجربه کرده را به رسمیت بشناسد بیآنکه رفتارهای او را مورد تأیید قرار دهد. مثلاً زنی از رفتار دوستش عصبانی است و موضوع را برای همسرش میگوید، همچنین در مورد دوستش نزد همسر خود بدگویی میکند. این مرد میتواند به همسرش بگوید حق دارد از دوستش خشمگین باشد و از این طریق به احساس همسرش رسمیت بدهد، اما حرف او به این معنی نیست که بدگوییهای همسرش در مورد آن دوست را تأیید کرده است، و در زمان مناسب بعدی میتواند این رفتار نامناسب همسرش را به او گوشزد کند.
شناخت تفاوت زنان و مردان در نیاز به درک شدن
دومین نکتهای که به زوجین کمک میکند، شناخت تفاوتهای بینزن و مرد است.یکی از این تفاوتهامربوط به نحوه ابراز احساسات طرفین رابطه است. زمانی که خانمها از مسئلهای ناراحت هستند، تمایل بیشتری دارند در مورد آن موضوع حرف بزنند و ابراز هیجان کنند، این کار به آنها در کاهش استرس و ناراحتیشان کمک میکند. مسئله قابل توجه در مورد درکردن خانمها این است که نیازی به دریافت راه حل در زمان ابراز هیجان ندارند، فقط کافی است که آنها را بشنویم تا احساس کنند که از جانب ما درک شدهاند.اگر مدام دنبال ارائه راه حل باشیم، هرگز احساس فهمیده شدن نخواهند کرد.
در مقابل مردها در شرایط مشابه تمایلی به صحبت کردن در مورد مسائلی که باعث ناراحتی آنها شده نشان نمیدهند و ترجیح آنها خلوت و تنهایی است. نکته قابل توجه این است که اگر خانمها در این مسئله آگاهی کافی را نداشته باشند، مدام از او درباره علت ناراحتیشان میپرسند، در حالی که مهمترین چیزی که همسرشان در آن لحظه نیاز دارد تنهایی خودش است. مثلاً یک آقا اگر در محیط کار مشاجرهای را تجربه کرده باشد احتمالاً ترجیح میدهد در موردش سکوت کند و زمانی را در آرامش بگذراند، و بهترین پاسخ همسرش میتواند دادن این فضای امن به او باشد. در مقابل اگر همین اتفاق برای یک خانوم پیش آید احتمالاً ترجیح میدهد موضوع را در خانه با همسرش مطرح کند، بهترین پاسخ همسرش هم شنیدن و همدلی با اوست بدون این که برای حل آن مسئله راه حلی را ارائه دهد.
بنابراین به عنوان یک زن بهتر است در مواقع ناراحتی همسرمان به خلوت او احترام بگذاریم و از این طریق به اون نشان دهیم که درکش میکنیم و در جایگاه یک مرد بهتر است در هنگام ناراحتی همسرمان بدون ارائه دادن هیچگونه راه حلی، از طریق گوش شنوا بودن او را بفهمیم .
کارشناس ارشد مشاوره خانواده
نظر شما