به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، محمد ایمانی طی یادداشتی در کانال شخصی خود نوشت: یک معلم، فقط یک سال وقت صرف کند تا حروف الفبا را به متعلم بیاموزد؛ چه رسد روان خوانی و روان نویسی، که چند سال دیگر زمان لازم است.
معلمی، همین طوری هم کار دشواری است؛ چه رسد به این که رندی از راه برسد و خط معوجی بکشد و بگوید "خواندن و نوشتن، این همه عذاب نمی خواهد؛ آ ... آه! بفرمایید این هم مار!". اما هیچ آموزگار دلسوزی به خاطر دیدن کلاهبرداران، جا نزده و معلمی را کنار نگذاشته. بلکه هر چه شیّادی دیده، مصمم تر شده است.
«معلمی، شغل انبیاست». چه قدر این عبارت امام خمینی (ره)، روان و رسا، عمیق و دقیق، و بلند بالا و به جاست است! اما مگر پیامبران و اولیای الهی (ع) با اشرافیت مستکبر و اعوان شعبده باز آنها رو به رو نبودند؟ آیا به رنج نیفتادند و گاه، موفقیت شان بر حسب ظاهر محدود نبود؟ آیا همان رنج ها نبوده که موفقیت های امروز اهل ایمان را رقم زده است؟
انتخابات در جمهوری اسلامی، یک منزل مهم در این پویش چند هزار ساله است. پویشی برای انتخاب آگاهانه و مسئولانه. پویشی به احترام اراده و اختیار انسان، با همه رنج ها و تلخی های محتمل آن. تمرین اختیار، با همه آزمون و خطا هایش، به امید رشد انسان.
گود انتخابات در دنیا و در کشور ما، خائن و خاطی کم به خود ندیده. چندان که حکمای بسیاری در دنیا، به مذمت پرداخته و مردم سالاری را پست ترین حکومت ها رده بندی کرده اند. اما بشر، مختار آفریده شده؛ و خداوند از عالمان پیمان گرفته که رنج هدایت را به جان بخرند؛ تا انسان ها، مسئولانه -مصون از گزند شیادان- انتخاب کنند.
انتخابات، مصاف پر رنجی است: مصاف صداقت با دغل کاری. مصاف خدمتگزاری با غنیمت طلبی. مصاف پیروزی به هر قیمت، با عمل به مسئولیت، مصاف برنامه های متناسب با عزت و کرامت یک ملت، با وعده های آینده فروشانه و عزت فروشانه.
یادآوری انتخاب های اشتباه در اثر شعبده سیاست بازان، و فریب خوردگی عوام از گندم نمایان جو فروش، شاید آگاهان را وسوسه کند که عطای روشنگری را به لقایش ببخشند و بگویند "خلایق هر چه لایق"!
فضای مجازی هم در خدمت تلقین همین یاس است که "غلبه با اشرافیت غربگراست، بیهوده برای تغییر نکوشید"! اما این تورهای شعبده و تلقین را باید درید و با شکیبایی، برای گسترش بینش عمومی قیام کرد. "الا و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر".
انتخابات، مصاف وعده ها، و از آن بالاتر، مصاف برنامه هاست. اما مردم در انتخاب خردمندانه باید بتوانند "برنامه" ها را با "سابقه" و "کارنامه" نامزد ها و حامیان آنها تطبیق دهند. آنان که سابقه آلوده و کارنامه مردودی دارند، نمی توانند چک جدید در قالب وعده های تازه بکشند.
خط خدمتگزاری، خط آنهایی است که امتیاز نخواستند و خود را وقف مردم کردند. وعده ندادند، اما موفقیت آفریدند. رفتار شان بر گفتار و ادعا پیشی گرفت. خط کارآمد، همان خطی است که شهید شهریاریها، طهرانی مقدم ها، سلیمانی ها و فخری زاده ها با موفقیت های شان ترسیم کردند.
انتهای پیام/