شناسهٔ خبر: 46653148 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: راهبرد معاصر | لینک خبر

یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، تحلیلگر مسائل بین‌الملل؛

مگر ما «برچسب تحریم‌ها» را عوض کرده‌ایم؟!

دولت جوبایدن می‌گوید که باید به کمک «کنگره» تحریم‌های مغایر با سند برجام را تعلیق کند زیرا برخی از این تحریم‌ها که با برچسب جدید دوباره وضع شده‌اند، باید توسط مجلس نمایندگان و سناتورها برداشته شوند. بدیهی است که این استدلال نیز به مانند استدلال‌هایی که در توجیه «طرح گام به گام» مطرح می‌شود، غیرقابل اتکاست.

صاحب‌خبر -

 

به گزارش راهبرد معاصر، مذاکرات ایران و اعضای 1+5 بر سر برجام، از فردا (چهارشنبه) در وین از سرگرفته خواهد شد. یکی از موضوعاتی که مقامات رسمی و رسانه‌های وابسته به آنها در آمریکا و کشورهای اروپایی مطرح می‌کنند، «دشوار بودن روند رفع تحریم‌ها» علیه جمهوری اسلامی ایران است! کاخ سفید و ترویکای اروپایی مدعی هستند که دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود، «برچسب  برخی تحریم‌ها» را از «تحریم‌های هسته‌ای» به «تحریم‌های حقوق بشری یا مقابله با ترریسم» تغییر داده و از این رو، دولت جوبایدن کار بسیار سختی را در تعلیق این تحریم‌ها بر عهده دارد! به همین واسطه،  مقامات آمریکایی و اروپایی مدعی هستند که «طرح گام به گام»، یک «طرح سخاوتمندانه» برای آن چیزی است که از سوی غرب «احیای برجام» نامیده می شود! صورتبندی حقوقی ادعای مقامات آمریکایی-اروپایی، اصلا دشوار نیست! در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت:

 

نخست اینکه «تغییر برچسب تحریم‌ها» از سوی دولت ترامپ، بر اساس یک «منطق قانونی در حوزه حقوق بین الملل» صورت نگرفته و محصول یکجانبه‌گرایی وی در مواجهه با سند برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد بوده است. به عبارت بهتر، اگر خروج آمریکا از برجام، وضع تحریم‌های قبلی و جدید علیه ایران و متعاقبا تغییر برچسب تحریم‌ها معلول «توافق اعضای کمیته مشترک برجام» یا «اعلام شکست کامل برجام توسط سازمان ملل متحد» بود، اکنون «طرح گام به گام» می‌توانست موضوعیت داشته باشد، اما از آنجا که تمامی این اقدامات غیرقانونی نشات گرفته از «نقض تعهدات آمریکا در برجام»، آن هم به صورت غیرقانونی و یکجانبه بوده است، قطعا نمی‌توان از «طرح گام به گام» جهت احیای برجام سخنی به میان آورد. واشنگتن در این خصوص مرتکب یک "کنش غیرحقوقی«شده و قطعا» بازگشت به تعهدات برجامی نیز حداقلی‌ترین اقدام برای جبران این کارشکنی محسوب می‌شود.

 

نکته دوم اینه دولت جوبایدن می‌گوید که باید به کمک «کنگره» تحریم‌های مغایر با سند برجام را تعلیق کند زیرا برخی از این تحریم‌ها که با برچسب جدید دوباره وضع شده‌اند، باید توسط مجلس نمایندگان و سناتورها برداشته شوند. بدیهی است که این استدلال نیز به مانند استدلال‌هایی که در توجیه «طرح گام به گام» مطرح می‌شود، غیرقابل اتکاست. رئیس جمهور آمریکا می‌تواند در اینجا از حق وتوی خود در برابر کنگره استفاده کند یا فراتر از آن، به سند برجام «اصالت قانونی دوباره» داده و از این طریق، هرگونه تحریم مغایر با این سند را (حتی با برچسب‌های گوناگون) ملغی اعلام کند. در اینجا باید مراقب دوگانه‌سازی ساختگی «کاخ سفید –کنگره» توسط مقامات آمریکایی باشیم. این ماجرا در جریان برگزاری سلسله مذاکرات هسته‌ای در وین و ژنو (که در بین سال‌های 1392 تا 1394 منتهی به انعقاد برجام شد) نیز قابل مشاهده بود.

 

نکته سوم اینکه «رابرت مالی» و دیگر اعضای تیم اعزامی آمریکا به وین (جهت مذاکره با تروییکای اروپایی، روسیه و چین)، مدعی هستند که جبران آنچه در دوران ترامپ رخ داده، شدیدا پیچیده  است و اکنون باید با توجه به استقرار دولت بایدن در کاخ سفید، میان «حال» و «آینده» توازن برقرار کرد، نه میان «گذشته» و «حال»!

 

واقعیت امر این است که اگر در آمریکا «تغییر حکومت» صورت گرفته بود و نظام سرمایه‌داری و نئولیبرال حاکم بر آن سرنگون شده بود، استدلال رابرت مالی و دیگران درست به نظر می‌رسد اما اکنون این‌گونه نیست! «تغییر دولت» در یک کشور، تعهدات، آثار، تبعات و اقدامات دولت سابق را از بین نمی‌برد و دولت جدید ملزم به جبران یا تسویه آنهاست. قاعده‌ای که بایدن و همراهانش نیز نسبت به آن آگاهند!

نظر شما