برترینها: سریال «گیسو» که ادامهای بر مجموعه «عاشقانه» است و در محافل خودمانی آن را «عاشقانه ۲» لقب میدهند، چندی پیش وارد شبکه نمایش خانگی شد. منوچهر هادی، کارگردان سریال پرستاره «عاشقانه» توانست در سال ۹۶ با این مجموعه به موفقیت چشمگیری دست یابد؛ او سپس دو فیلم پرفروش «آینه بغل» و «رحمان ۱۴۰۰» را در سینما اکران کرد و سریال نسبتا دشوار «دلدادگان» را نیز روی آنتن تلویزیون برد.
اما آخرین تجربه منوچهر هادی در ساخت سریال نمایش خانگی خوشایند نبود. «دل» با وجود بهره بردن از بازیگران سرشناسی همچون حامد بهداد، ساره بیات و بهرام افشاری مجموعهای کشدار و ناامید کننده از آب درآمد که با موزیک ویدئوهای طولانی و ترسیم روابط عاطفی تودرتو نتوانست انتظارها را برآورده کند.علاوهبر کارشناسان سینمایی، مردم عادی هم در شبکههای مجازی به نقطه ضعفهای متعدد دل اشاره کردند. تا جاییکه یکی از بازیگران نیز از بازی در این سریال ابراز پشیمانی کرد.
محمد عنبرسوز در شهرآرا نوشت: منوچهر هادی حالا با «گیسو» مخاطبان را تا حدی امیدوار کرده. فعلا برای اظهارنظر کردن در مورد کیفیت فنی و ساختاری «گیسو» زود است، اما نکته عجیب تلاش متن برای توجیه تفاوتهای تیم بازیگری است. اتفاقی که کاملا از حد خارج شده و به شکلی مصنوعی بیننده را برای متقاعد شدن تحت فشار قرار میدهد.
سؤال مهم، اما اینجاست که با وجود نویسنده خوش سابقه و کاربلدی به نام علیرضا کاظمی پور و چهرههای محبوب و سرشناسی همچون محمدرضاگلزار و هومن سیدی، آیا لازم بود که این سریال تازه حتما ادامه داستان گیسو برازنده در «عاشقانه» باشد؟ آیا این تصمیم بیشتر از آنکه مخاطبان را با اثر همراه کند، دست سازندگان و هنرپیشهها را در بروز خلاقیت هایشان نمیبندد؟
تردیدی وجود ندارد که مهمترین برگ برنده سریال «عاشقانه» هومن سیدی در مقام بازیگر نقش پیمان بود؛ شخصیتی که هم خوب نوشته شده بود، هم خصلتهای جوان پسند فراوانی در فضای فرهنگی جامعه امروز ایران داشت و هم با کیفیتی مناسب از سوی هومن سیدی اجرا میشد. اتفاق بزرگ «گیسو»، بازگرداندن سیدی به نقشی است که صراحتا اعلام کرده بود دیگر تمایلی به ایفای آن ندارد.
در کنار او، محمدرضا گلزار نیز وزنه درخور سریال است که در دهه نود دو فیلم سینمایی و دو مجموعه خانگی را با هادی کار کرده و حضورش میتواند مخاطبان زیادی را جذب «گیسو» کند. حسین یاری و مسعود رایگان نیز در همان نقشهای قبلی خود حاضر شده اند تا تیم مردان سریال تقریبا دست نخورده باقی بماند.
برخلاف هنرپیشههای مرد، بازیگران زن سریال «عاشقانه» شرایط کاملا متفاوتی دارند و ترکیبشان دستخوش تغییرات گستردهای شده است. از این میان، فقط ساره بیات، به عنوان نقش اول محبوب سریالهای منوچهر هادی، برای سومین بار در شبکه خانگی با این کارگردان همکاری میکند؛ اما مهناز افشار که در مرکز قصه «عاشقانه» قرار داشت و نقش گیسو را ایفا میکرد، مدتی است که در خارج از ایران سکونت دارد و آینده کاری او در هالهای از ابهام قرار گرفته است
با این حال، شخصیت اصلی سریال در همین ابتدای کار و به شکلی کاملا فرمایشی کشته شد تا جا برای تغییر بازیگر باز شود. به نظر میرسد نویسندگان «گیسو» همان نقشی که برای مهناز افشار در نظر گرفته بودند را بر عهده شخصیت تازهای به نام کتایون خواهند گذاشت که نقشش را هانیه توسلی بازی میکند و ماجرا از این نظر بسیار شبیه به ماجرای حشمت و نصرت در «شهرزاد» است.
پانته آ بهرام دیگر هنرمند جدا شده از مجموعه «عاشقانه» است که در نقش ریحانه یکی از بازیگران مکمل سریال بود. ریحانه هم در همین ابتدای کار، بر اثر بیماری فوت کرد تا هم غیبتش در سریال توجیه شود و هم اینکه زمینه اجرای چند سکانس ملودرام، از جنس همان موقعیتهای مورد علاقه کارگردان «دل»، فراهم آید.
علاوه بر این، بهاره کیان افشار هم دیگر بازیگر جدا شده از «عاشقانه» است که در قسمت دوم یک داستان نامعقول و جعلی برای توجیه غیبتش ترتیب داده شد. این در حالی است که همه شخصیتهای سریال و اقوام درجه یک این زوج نیز، درست مثل بینندگان، از شنیدن این خبر شوکه میشوند. در عوض، یک بازیگر زن خارجی جایگزین کیان افشار شده تا فضا را برای شوخیهای پیمان فراهم و سریال را به عرصه بکر تاخت وتاز هومن سیدی در نقش پیمان تبدیل کند.
منوچهر هادی در برنامه «منو بشناس» و در گفتگو با فرزاد فرزین درباره غیبت تعدادی از بازیگران سریال «عاشقانه» در فصل دوم این مجموعه گفت: «وقتی فصل اول موفق بوده و مورد استقبال قرار گرفته شما نمیتوانید حتی یک بازیگر را حذف کنید و کار لطمه نخورد. ما تا قسمت چهارم داریم قصههای دوستانی که در این فصل در خدمتشان نیستیم را توجیه می کنیم و این به کار لطمه می زند. از این جمع فقط یکی از بازیگرها را نمیتوانستیم داشته باشیم، بقیه را میتوانستیم. اما مسایلی هست که ترجیح می دهم در موردش حرف نزنم»
رضا پردل در زومجی نوشت: اما هرچقدر تیم نویسندگان با همه ضعفهایی که تا به اینجا بر شمردیم کار خود را قابل قبول انجام داد کارگردانی کار بسیار ضعیف و ابتدایی است. ضعفی که به احتمال زیاد قرار نیست تا پایان مجموعه تحول خاصی در آن صورت بگیرد. فیلمنامه به ساده ترین شکل ممکن تصویری شده و در عمل چیزی به نام کارگردانی و توجه به ظرافت ها وجود ندارد. روند یادآوری ذهنی شخصیتها هیچ تفاوتی با فلش بکهایی که در سالهای آغازین صنعت سینما زده میشد ندارد و خالی از هرگونه خلاقیت است.
نظر شما