به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
بُرد قطعی ما و باخت حتمی حریف
حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
۱- توقف اجرای پروتکل الحاقی را که امروز اتفاق میافتد میتوان و باید یکی از دستاوردهای بزرگ مقاومت در برابر زورگوییها و باجخواهیهای آمریکا و متحدانش دانست. این اقدام مجلس شورای اسلامی که برگرفته از نظر حکیمانه حضرت آقاست و خوشبختانه از همراهی دولت نیز برخوردار است، نمونهای مثالزدنی از یک معامله «دو سر بُرد» برای جمهوری اسلامی ایران است که هر دو سوی آن به نفع کشورمان خواهد بود. آمریکا و اروپا از یکسو، امتیازات فراوانی از جمهوری اسلامی گرفته بودند و از سوی دیگر به هیچیک از تعهدات خود عمل نمیکردند! این ماجرا که ۵ سال ادامه داشت، مصداق و نمونه واقعی یک معاهده «دو سر باخت» برای ما بود چرا که امتیازها را گرفته بودند و در مقابل نهفقط تحریمها را لغو نکرده بودند بلکه هر از چندگاه بر تعداد آنها نیز میافزودند و در این سو، متاسفانه واکنش مناسب و متوازنی دیده نمیشد تا آنجا که ترامپ با این خواسته قلدرمآبانه که باید محدودیت صنایع موشکی ایران و حضورش در منطقه نیز به برجام اضافه شود، از برجام خارج شد! همین جا باید گفت اگر بلافاصله
بعد از خروج آمریکا از برجام که نقض صریح قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بود، ما نیز برجام را در مقابل چشم همگان به آتش میکشیدیم، به یقین ادامه ماجرا بهگونهای متفاوت رقم میخورد، که نکردیم و نخورد! گفتنی است دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای خبرگان بر ضرورت این اقدام انجام نشده تاکید فرموده و گفتند؛
«وقتی آمریکا از برجام خارج شد و دیگران هم با او همراهی کردند، دستور قرآن این است که تو هم تعهد را رها کن که با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد و به تدریج بخشی از آنها را کاهش داد که البته این موارد نیز
در صورت عمل کردن آنها به وظایفشان قابل برگشت است».
امروز اما که در ادامه اجرای طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» به یکی از نقاط حساس آن یعنی توقف اجرای پروتکل الحاقی رسیدهایم، آمریکا و اروپا بر سر یک دوراهی قرار گرفتهاند که هر کدام را انتخاب کنند برای ما «بُرد قطعی» و برای حریف «باخت حتمی» خواهد بود. اگر همه تحریمها را لغو کنند، ضمن آنکه به آنچه از برجام انتظار داشتیم رسیدهایم، شکست سنگینی را به حریف تحمیل کردهایم و اما، اگر تحریمها را لغو نکنند، امتیازاتی را که سخاوتمندانه و بلاعوض تقدیمشان کرده بودیم، پس میگیریم که توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی با اهمیتترین آنهاست. از این روی تعامل دوسر بُرد برای ایران اسلامی، نام برازندهای برای این حرکت هوشمندانه است.
۲- دیروز تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، یعنی همانها که طرح هوشمندانه «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» را تهیه و تصویب کرده بودند، بعد از مشاهده متن توافقنامهای که شب قبل میان سازمان انرژی اتمی کشورمان و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به امضاء رسیده بود زبان به اعتراض گشودند و این توافق را با آنچه در متن طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها آمده بود، مغایر و در تناقض ارزیابی میکردند. در توافق یاد شده ضمن تاکید بر اینکه ایران از روز پنجم اسفند ۹۹ (امروز) اجرای پروتکل الحاقی را متوقف خواهد کرد، آمده بود «ایران به مدت ۳ ماه اطلاعات برخی فعالیتها و تجهیزات نظارتی را که در پیوست مشخص شده ضبط کرده و نزد خود نگاه خواهد داشت.
در این مدت، آژانس به این اطلاعات هیچ دسترسی نخواهد داشت و اطلاعات منحصراً نزد ایران باقی میماند. چنانچه ظرف ۳ ماه تحریمها به طور کامل لغو شد، ایران این اطلاعات را در اختیار آژانس میگذارد، در غیر این صورت اطلاعات برای همیشه پاک خواهد شد».
گنجاندن این بند در توافق یاد شده، اگرچه بهنظر میرسد که ضرورتی نداشته است و میتواند این شبهه را پدید آورد که قانون مصوب مجلس درباره توقف اجرای پروتکل الحاقی را با خدشه روبهرو کند، ولی در عمل، مانعی در مسیر اجرای مصوبه مجلس نیست، چرا که در توافق بر توقف قطعی اجرای پروتکل الحاقی تاکید شده است و آمده است که اطلاعات ضبط شده در اختیار آژانس قرار نمیگیرد. نمایندگان معترض ابراز میداشتند که آمریکا و متحدانش طی ۵ سال گذشته از انجام تعهدات خود شانه خالی کردهاند، بنابراین چگونه میتوان انتظار داشت که در سه ماه پیش روی به تعهدات خود بازگردند؟!
که البته سخن بجایی است.
۳- نگرانی نمایندگان معترض در حالی بود که در توافق آژانس و سازمان انرژی اتمی کشورمان، خودداری ایران از اجرای پروتکل الحاقی به سه ماه بعد موکول نشده بود، بلکه ما به کاهش تعهداتمان مطابق آنچه در مصوبه مجلس آمده است ادامه میدادیم و اگر آمریکا و اروپا طی ۳ ماه آینده همه تحریمها را لغو میکردند، به تعهداتمان باز میگشتیم و اگر همچنان به نقض تعهدات خود ادامه میدادند، ما نیز کاهش تعهداتمان را تا پایان تمامی آنها دنبال میکردیم. بنابراین اختلاف پیش آمده به آسانی قابل حل بود و با پوزش از نمایندگان محترم مجلس، به این حجم از اعتراض نیازی نداشت. چرا؟! زیرا همانگونه که در صدر این نوشته آمده است، خودداری ایران از اجرای پروتکل الحاقی یکی از دستاوردهای بزرگ ما در چالش هستهای نزدیک به دو دهه است. این نکته را به آسانی از سراسیمگی حریف و دست و پا زدنش برای پیشگیری از آن میتوان فهمید. از این روی و همانگونه که دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان با ایشان تاکید فرمودند «این اختلافنظرها [اختلاف برداشتی که مجلس از کار دولت دارد] قابل حل است و باید دو طرف، قضیه را با همکاری یکدیگر حل کنند و نباید اختلافها رها و یا تشدید شود که نشاندهنده دوصدایی باشد».
خدای مهربان بر درجات شهید بزرگوارمان حاج قاسم سلیمانی بیفزاید که به حق و هوشمندانه تاکید میکرد، اگر دشمن از جبهه خودی دو صدا بشنود، اولاً؛ با این توهم که در جبهه خودیها گسل ایجاد شده، طرح اختلاف میافکند
(که البته در مورد یاد شده احتمال این سوءاستفاده تقریباً صفر و یا نزدیک به صفر است) و ثانیاً؛ که در ماجرای پیشروی از اهمیت فراوانی برخوردار است، درباره دستاورد بزرگی که به دست آمده است، دست به کوچکنمایی میزند! و...
۴- و بالاخره گله دوستانهای از نمایندگان معترض در میان است! و آن اینکه توافق مورد اشاره اگرچه امضای رئیس سازمان انرژی اتمی را در پای خود دارد ولی باید میدانستند که مسئلهای با این اهمیت نمیتواند بدون دخالت و نظر شورای عالی امنیت ملی تهیه شده باشد. بنابراین ضمن تاکید بر حق نمایندگان محترم در اعتراض به آنچه ناصواب تلقی کردهاند، اعتراض علنی، آنهم در آن حجم که شاهد بودیم میتوانست به اعتراض و درخواست بررسی در جلسه غیرعلنی منتقل شود. نه اینکه مردم عزیز کشورمان نامحرم باشند! بلکه از آن روی که دشمنِ گوشخوابانیده با دستاویز قرار دادن آن، اهمیت مثالزدنی دستاورد به دست آمده را که حاصل زحمات و هوشمندی خود نمایندگان محترم بوده است، کوچک جلوه ندهد.
اقدامی خلاف قانون اساسی
نصرالله پژمانفر در خراسان نوشت:
ایــران پس از برجام به دیپلماسی اروپایی ها فرصت داد، امــا متأسفانه آن هــا در انجام تعهدات خود تعلل کردند. پس از اینکه هیچ اقدامی از سوی اروپایی ها انجام نشد، مجلس ها و با قانون «اقدام راهبردی برای رفع تحریمصیانت از حقوق ملت ایــران» به غربی ها دو در حوزه رفع تحریم ها ًماه فرصت داد تا عملاگام بردارند و به تعهدات خود به طور کامل عمل کنند و در آن تأکید کــرد باید در برابر ظلم یکطرفه غرب به ملت ایــران ایستادگی شود.
این فرصت، امروز به پایان می رسد، اما متأسفانه با آمدن آقای گروسی مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران، در روز یکشنبه بیانیه ای مشترک بین معاون رئیس جمهور و مدیرکل آژانس صادر شد که متأسفانه متن ایــن بیانیه با ابهامات فــراوانــی همراه است و بــا اصــول متعدد قــانــون اســاســی از جمله ، 77، 8۵، 110 و 176 مغایرت دارد. به اصول 3 تأکید شده تصویب عنوان نمونه در اصل 77موافقت نامه های بین المللی باید به وسیله نیز تصریح مجلس انجام شود.
در اصل 8۵شده مجلس حق ندارد اختیار قانون گذاری را به هیچ نهادی تفویض کند. به این دلیل نگرانی نمایندگان، بسیار بجا و درست و اقدام دولت بدعتی جدید است که باید جلو آن گرفته و از آن ممانعت شود. مجلس مصوباتی را برای دولت می گذارد و دولت این مصوبات را دور می زند و برای خودش بیانیه صادر می کند.
بهارستان معتقد است بیانیه ایران و آژانس، در مقابل قانون اقدام راهبردی است و به همین باید به تأیید مجلس برسد. نظر ًدلیل حتمابهارستان نسبت به این مصوبه منفی است؛ چرا که این بیانیه را یک عمل غیرقانونی از سوی دولت می داند. نمایندگان نیز نامه ای با امضا تهیه کردند و به کمیسیون بیش از 200اصل 90 ارجــاع دادنــد که ما رفتار دولــت در ایــن زمینه را بررسی می کنیم؛ چراکه اقــدام باید به آن ًدولت تخلف مهمی است و حتمارسیدگی شود.
مراقب میدان مین جدید غرب باشید
حسن رشوندی در جوان نوشت:
روز شنبه که رافائل گروسی به ایران آمد خیلیها این پیش بینی را داشتند که این بار نیز غرب با سناریوی جدید وارد میدان شده تا اکنون که امریکا و اروپا با مصوبه مجلس آچمز شده اند، از درِ دیگر و با ابزارآژانس که در اختیار دارند، از راه رفته ایران در کاهش محدودیتهای هستهای که حاصل خباثت غرب نسبت به ملت ایران در احقاق حق خود بود، به نوعی جلوگیری کنند. این بود که نسخه جدید توافق ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی رونمایی شد.
امریکا و اروپا به جای این موش و گربه بازی طی این چند روز، میتوانستند همین دیروز اعلام کنند که همه تحریمهای وضع شده هستهای را ملغی کرده و منتظر پنجم اسفند و اجرای مصوبه مجلس برای عدم اجرای پروتکل الحاقی که ایران داوطلبانه پذیرفته بود، نمیمانند. اگر هم قادر به رفع تحریمها نیستند و یا اراده آن را ندارند، چرا «عِرض خود میبرند و زحمت ما میدارند». مجلس شورای اسلامی که یک روز قبل از توافق دولت با آقای «گروسی»، پیام خود را آشکارا با ۲۲۰ امضا هم به دولت و هم به غرب داده بود، خوب است دولت شفاف سازی کند.
آنچه موجب نگرانی است این است که بعد از مصوبه راهبردی مجلس شورای اسلامی، امریکا و اروپا بهدنبال پیاده سازی راهبرد «امتیازدهیهای بی ارزش» به ایران هستند و بیم آن میرود با حرکت خوبی که نمایندگان ملت انجام دادند توافق جدید با مدیر کل آژانس، مسیر رفته را دچار انحراف کرده و غرب همان جاده یک طرفهای را که از سال ۱۳۹۵ انتخاب کرده بود مجدد ادامه دهد.
بهنظر میرسد اروپا و امریکا امیدوارند که بتوانند با طولانیکردن بازگشت به برجام و سیاست «کمتر برای کمتر»، امتیازات حداکثری بهخصوص در مورد یک توافق گستردهتر و تمدید بندهای برجامی به دست آورند.
براساس این راهبرد هماهنگ و تعریف شده، واشنگتن طی چند مرحله بهدنبال بازگشت به برجام است. این بازگشت در ابتدا شامل برخی امتیازات محدود در قبال مثلاً تردد برخی مقامات ایرانی به امریکا و مشخصاً وزیر خارجه کشورمان و یا تردد خارج از ۲۵ مایلی در خاک امریکا و رفع برخی محدودیتهای مالی خواهد بود و در انتها با آغاز مذاکرات برای یک توافق گستردهتر و تمدید بندهای غروب آفتاب در برجام، در صدد هستند بگویند اکنون و با این شرایط امریکا به تعهدات خود باز میگردد. این در حالی است که بازگشت امریکا به برجام اهمیتی برای ایران ندارد و آنچه مهم است فقط انجام تعهدات غرب بر اساس توافق برجام است.
این در حالی است که ایران مسیر بازگشت به برجام در قالب یک طرح چند مرحلهای و طولانیمدت را برخلاف اهداف راهبردی خود میبیند.
ایران در شرایط فعلی هدف اصلی خود را افزایش سریع ظرفیتهای هستهای فراتر از سقفهای برجام قرار داده است. تعلیق اجرای پروتکل الحاقی نیز بیشترین تأثیر را بر طرف غربی گذاشته است. ادامه این روند تا زمانیکه امریکا با برداشتن بدون قید و شرط تحریمها موافقت کند، تنها راه عملی است که در مقابل ایران درشرایط فعلی وجود دارد.
نباید فراموش شود که اکنون در نقطهای قرار داریم که یک تصمیم درست و محکم و یک حرف واحد زدن، میتواند غرب مستأصل و آچمز شده را سر جای خود بنشاند. این را باید بدانیم که منافع ملی قابل معامله نیست و کوتاه آمدن در مقابل آن، چه بسا خسارت بزرگی را بر ملت و کشور تحمیل میکند. غرب بهدنبال مین گذاری در مسیر هستهای ما است و ما باید هوشیار باشیم در زمینی که آنها برای ما مین گذاری میکنند، بازی نکنیم. باید بپذیریم در گذشته خوشبینی مفرط ما به امریکا و اروپا موجب شرایط فعلی و طلبکاری آنها شده و اکنون ما از آنها طلبکاریم و به هیچ وجه نباید از طلب خود کوتاه بیاییم.
شاید این مقاله ژنرال بالویفسکی، رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح روسیه در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶ نسبت به سیاستهای امریکا در استقرار سپر دفاع ضد موشکی در دو کشور لهستان و جمهوری چک که با مخالفت سریع مقامات روسیه مواجه شد، بی شباهت با شرایط امروز ما که اروپا و امریکا بهدنبال گذاشتن پوست خربزه زیر پای ما در هستهای هستند و مدیر کل آژانس را مأمور پیاده سازی این سیاست کردهاند نباشد.
پالویفسکی با ظرافت چنین تشبیهی را در خصوص رفتار امریکا نسبت به آنها به کار میبرد و میگوید این اقدام امریکا مثل آن است که بگویند: «ما همسایه شما در خیابان مجاور هستیم. پیشنهاد میکنیم که در خانه شما مین گذاری کنیم تا تروریستها را در آنجا منفجر کنیم، اگر آنها سر راه خود به سوی ما، وارد خانه شما بشوند. برای اینکه شما نگران نباشید، ما همه روزه به شما اطلاع میدهیم کار چگونه پیش میرود و حتی آماده هستیم شما را در مراسم مین گذاری دعوت کنیم. زمانی که کار تمام شود نیز به شما خبر میدهیم. از این رو نباید نگران باشید، در خانه خود همانند سابق زندگی کنید، چرا که ما دوست شما هستیم. اما ما خودمان تعیین میکنیم که چه زمانی دکمه انفجار را فشار دهیم».
امروز کاری که آژانس، اروپا و امریکا با ما در مقوله هستهای و این حق مسلم ملت ایران دنبال میکنند و روندی که برای ما در برجام دنبال کرده و میکنند، مشابه همین مین گذاری است که پالویفسکی در استقرار سپر ضد موشکی امریکا داشت که قرار بود در بیخ گوش روسها انجام شود و نمایندگان ملت ما نیز با درک شرایط و فهم درست موضوع، با مصوبه راهبردی خود و تکلیف کردن دولت به اجرای آن بدون هیچ کم و کاستی، قصد دارند از مین گذاری غرب و آژانس در زمین ایران جلوگیری کنند تا در آینده شاهد دعوت آنها برای مراسم مین گذاری و انفجار آن نباشیم.
اختلاف دو نگرش
جلال خوش چهره در ابتکار نوشت:
مجلس رئیس جمهوری و کلیه «ناقضین و مستنکفین» از اجرای «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» را به قوه قضائیه معرفی کرد. این تصمیم 234 نماینده از جمع 239 نماینده حاضر در جلسه اعتراضی دوشنبه 4 اسفند 99 مجلس یازدهم بود. آنان توافق یکشنبه گذشته ایران را با رئیس آژانسبینالمللی انرژی هستهای در تهران، ناقض اجرای قانون مصوب مجلس اعلام کردهاند. براساس ماده 6 این قانون «درصورت عدم اجرای کامل تعهدات کشورهای متعاهد از جمله کشورهای عضو 4+1 در قبال ایران و عادی نشدن روابط کامل بانکی و عدم رفع کامل موانع صادراتی و فروش کامل نفت و فراوردههای نفتی ایران و برگشت کامل و سریع ارز منابع حاصل از فروش 2ماه پس از لازم الاجرا شدن این قانون در مجلس، دولت موظف است نظارتهای فراتر از پادمان؛ از جمله اجرای داوطلبانه سند پروتکل الحاقی را متوقف کند. سهشنبه ( 5اسفند 99) زمانی است که دولت باید قانون مصوب مجلس را اجرا کند. این درحالی است که ایران و رئیس آژانس بینالمللی انرژیهستهای توافقی سهماهه را در چگونگی اجرای قانون یادشده امضا کردهاند. ایراد مجلسنشینان به شکل و ماهیت این توافق است.
درخواست اعتراضی مجلس در جلسه دوشنبه که در کمتر یک دقیقه به رای گذاشته و تصویب شد؛ بدون حضور نمایندهای از سوی دولت در این جلسه و بهرغم اعلام رسمی سخنگویان شورایعالی امنیت ملی و سازمان انرژی هستهای درباره ماهیت و شکل توافق انجام گرفت. سکوت دولت تا آخرین ساعات بعدازظهر دوشنبه (4 اسفند 99) از دو حال خارج نیست؛ امضای این توافق نمیتوانسته بیرون از حوزه اختیاراتی که نظام سیاسی به دولت واگذار کرده، باشد و یا دولت در برابر اعتراض سنگین مجلسیان پاسخ روشن ندارد.
موضع مخالف مجلس یازدهم در قبال برجام از همان آغاز به کار خود روشن بوده است. اکثریت قاطع نمایندگان نگاهی تجدیدنظر طلبانه به برجام و به تبع آن شیوه و ماهیت تعاملات دولت دوازدهم با جامعه جهانی داشته و دارند. در تعبیر آنان، توافق جامع هستهای (برجام) شکلی از تسلیم طلبی در برابر مطالبات غرب و بهویژه ایالات متحده است که سرانجام، فرسودهسازی جمهوری اسلامی را در برابر مخالفان و رقیبان بیرونیاش در پی دارد. خوب یا بد، این نگاه بخشی از دیدگاههای موثر و تا حدود زیادی نافذ در سپهر سیاسی ایران است.
دیدگاه دیگر که درحالحاضر دولتدوازدهم آنرا نمایندگی میکند،برخلاف دیدگاه تجدیدنظرطلبانه، نگاهی عملگرایانه در سیاست خارجی دارد. این دیدگاه برجام را فرصتی برای اصلاح تعاملات با جامعهجهانی، بیرون رفت کشور از انزوای تحمیل شده بهآن، خروج ایران از حلقه تهدیدهای اقتصادیـنظامی و سرانجام شکستن دیوار قطور تحریمهای بینالمللی دانسته و بر حفظ و احیای آن مطابق با منافع و امنیت ملی تاکید دارد. این دیدگاه که در دو انتخابات ریاستجمهوری گذشته (سالهای 92 و 96) با اکثریت قاطع آراء مردم، دولت را در اختیار گرفته به مانند دیدگاه مخالف خود بهعنوان یک واقعیت در جامعه ایرانی حضور داشته و دارد.
برفراز مناظره یا مناقشه جاری و مدتدار دو دیدگاه رقیب، همواره عقلانیت نظام سیاسی توانسته است در مباحث کلان، مصلحت را تشخیص داده و براساس آن عمل کند. همین مصلحتاندیشی سرانجام هر دو دیدگاه را در بزنگاههای لازم برای اقدام مشترک همسو و یا به تمکین مجاب کرده است. از این رو توافق سه ماهه ایران و دبیرکل آژانس انرژی هستهای در تهران نمیتواند خارج از حوزه اختیارات دولت باشد؛ اگرچه اعتراض نمایندگان در برابر زیاده خواهی غرب از ایران در چگونگی بازگشت به برجام از سوی ایران و آمریکا خالی از منطق قابل قبول نیست. در اینحال براساس رویکرد دولت، توافق با «رافائل گروسی» علاوه بر آنکه خارج از نه تنها نقض قانون مصوب مجلس نیست بلکه اجرای آن به گونهای تعدیل یافته که فرصت را از مخالفان ایران برای تشدید فشارها بگیرد. این مهم همان مصلحت اندیشی در کلان تصمیمسازی نظام سیاسی است که در بزنگاههایی چنین نمود مییابد. اگرچه مخالف و موافق میتوانند نگرشهای خود را داشته باشند اما نه به اندازه و شدتی که به بیرون از مرزهای کشور پیام تشتت دهد.
انتهای پیام/ک
نظر شما