همشهری آنلاین_زهرا کریمی: ویدیویی که «نیما کرمی» در آن چند سطر کتاب را میخواند و سپس شهروندان را به پویش مطالعه کتاب ۲۰۲۰ دعوت میکند. زندگی این مجری تلویزیون هممحلهای که در شهرک غرب زندگی میکند هم این روزها مانند همه افراد تحت تأثیر ویروس کرونا قرار گرفته و با مدیریت زمان سعی میکند از آن لذت ببرد و به گفته خودش یکی از لذتهایش در این ایام کتاب خواندن است. با او درباره پویش ۲۰۲۰ و پاتوقهای فرهنگی محلهِاش گپ زدهایم.
چطور شد که به پویش کتابخوانی ۲۰۲۰ پیوستید؟
مطالعه کتاب و کتابخوانی در ذات فعالیتی پسندیده و خوب برای هر شهروندی است و در این، هیچ شکی نیست. معتقدم که در کل مطالعه کتاب نباید نیازی به راهاندازی پویشهای تشویقی داشته باشد. اما ظاهراً جامعه ما نیاز دارد از این نمونه پویشها داشته باشد و به نظرم تبلیغ و تشویق برای هر فعالیت فرهنگی در جوامع بزرگ و میلیونی از واجبات است. الان هم که در ایام قرنطینه خانگی به سر میبریم و زمان را بیش از قبل در کنترل داریم پس چرا از آن استفاده نکنیم. استفاده از فرصتها به نحو احسن یک هنر است. در این دوران چرا زمانی را اختصاص به مطالعه کتاب ندهیم.
بهطور حتم کتابهایی قبلاً خواندهایم و دلمان میخواست زمان مناسبی باشد تا دوباره آن را بخوانیم. الان زمان مهیاست. پس بخوانیم. شاید دوستی کتابی را معرفی کرده و فرصت خواندن نداشتیم یا کتابی را برحسب علاقه به نویسنده یا موضوع خریدهایم که در کنج کتابخانه افتاده است. در هر صورت سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران این پویش را به راه انداخت. این پویشها میتواند تلنگری برای تک تک افراد جامعه باشد. باید از این فرصتهای ارزنده برای انجام یک فعالیت فرهنگی بهرهببریم و قدرش را بدانیم. هرچند که معتقدم پویش باید مستمر و موفق بدرخشد.
چه پویشی میتواند خوش بدرخشد؟
پویشهایی که دغدغه مردم باشد.
پویشهایی مانند کتابخوانی، همسایگی، ورزش، هوای پاک و پویشهای دیگری که در جامعه باب شدند و به نتیجه نرسیدند واقعاً دلیلش چه میتواند باشد؟
باید نتیجه پویشها و دلیل اینکه چرا رها شدهاند بررسی شود. وقتی جامعه پر از هشتک و پویش شود و در نهایت نتیجه مطلوب نداشته باشد برای شهروندان هم ملحق شدن به پویش، کار بیفایدهای است. حرفم این است که اگر پویشی آغاز میشود، باید مداوم و اثرگذار باشد؛ به گونهای که مردم یک جامعه از سر دغدغه شخصی و خودجوش به آن ملحق شوند.
پاتوقهای فرهنگی منطقه ۲ را میشناسید؟
چندان با پاتوقهای فرهنگی این منطقه آشنایی ندارم. اما فرهنگسرای ابنسینا در خیابان ایران زمین برای خانوادهها میتواند بهترین پاتوق باشد. چون همه اعضای خانواده با هر سنی میتوانند برای یادگیری یا سرگرمی از برنامههای آن استفاده کنند. قبل از آنکه ویروس کرونا شایع شود گاهی برای نمایش کودکان با همسر و فرزندانم به این فرهنگسرا میآمدم. فرزندم دورههای سفالگری اینجا ثبتنام کرده بود. بنابراین بهعنوان یک پاتوق خانوادهای مکان مناسبی است ولی به نظر یک فرهنگسرا در چنین منطقه بزرگی کم است و این برای شهرداری منطقه ۲ خوب نیست که فقط یک فرهنگسرا با این همه مراجعهکننده داشته باشد. البته ناگفته نماند که این فرهنگسرا فعالیت خیلی خوبی دارد و پاسخگو همه نیازهای مردم است.
آیا فرهنگسراها میتوانند نقطه عطفی برای شروع فعالیتی فرهنگی و هدایتکننده مسیر زندگی اهالی محله باشند؟
حتماً. فرهنگسرا، سرا یا خانهای برای ایجاد فرهنگ، انتقال فرهنگ و تقویت فرهنگ است. مراجعه به فرهنگسرا و حضور در کلاسهای متفاوت فرهنگی یعنی من در حال کشف استعدادها و تقویت تواناییهایم هستم. بهطور حتم مدیران فرهنگسراها هم به دنبال چنین اهدافی در بین شهروندان هستند اما در صورتی فرهنگسراها نقش مؤثری در رسیدن به اهداف خود خواهند داشت که نگران تأمین بودجه نباشند و به مراجعان نگاه تجاری و کسب درآمد نداشته باشند. متأسفانه اخیراً برای ثبتنام در هر کلاس آموزشی هنری، فرهنگی، علمی و قرآنی باید شهریه پرداخت کرد.
درحالی که فرهنگسرا اصلاً نباید دغدغه پول برای برگزاری کارگاه و کلاس داشته باشد. شیوه درآمدزایی، دستیابی به هدفهای اجتماعی را از ما دور میکند. در گذشته سید جواد هاشمی، بازیگر در خانه فرهنگ حر کارگاههای آموزش بازیگری داشت. این کارگاه آنقدر موفق عمل کرد که امروزه داشتن بسیاری از بازیگران خوب را مدیون آن کارگاههای حرفهای هستیم. اصل حرفم این است که اگر پول به فرهنگ ارجح شود نمیتوانیم انتظار خروجی مطلوب را داشته باشیم. اگر کسی هم پیدا شود و بگوید میتوانم هم درآمدزایی و هم استعدادیابی را با هم انجام بدهم، این محال است و اصلاً با هم جور درنمی آید. معمولاً برای درآمدزایی روی بسیاری از معیارها پا گذاشته میشود. اما چنانچه مشکل تأمین بودجه نباشد با همان بودجه حداقلی میتوان خروجیهای خوب در کارنامه فرهنگسراها دید.
شیوع ویروس کرونا چقدر زندگیتان را تحت تأثیر قرار داده است؟
قبل از شیوع ویروس کرونا همراه خانواده برای قدم زدن به بوستانها میرفتیم. برخی افراد برای لذت بردن از اوقات فراغتشان به کافهها میروند ولی من و همسرم بازار رفتن، خرید کردن و قدم زدن در بوستانها را ترجیح میدهیم. خرید کردن را دوست دارم. البته خیلی از پاساژگردیهای ما به خرید هم ختم نمیشود. به هر حال زندگی مدرن تفریحاتش هم مدرن شده و تغییر کرده است. این منطقهای که دربارهاش حرف میزنیم پر ازدار و درخت است و آب و هوای خوبی هم دارد و ما سعی میکنیم از آن استفاده کنیم. ویروس کرونا روی زندگی همه افراد جامعه از کوچک تا بزرگ تأثیرهای مختلفی گذاشت و در این میان زندگی و حرفه من مستثنا نبود.
برخی از برنامهها، لغو یا در شیوه اجرا تغییراتی انجام شد. این تغییرات هم عجیب بود و هم تجربهای نوین. به نظرم در دوران قرنطینه استفاده از اینترنت کمک بزرگی بود. یکی از بارزترین تغییرات در زندگیها طی شرایط کرونایی تغییر سبک آموزش دروس و نحوه مدرسه رفتن دانشآموزان بود. آموزش حضوری با توسل به اینترنت غیرحضوری شد. تأثیر دیگر کرونا در زندگیها ساعت طولانی در کنار هم بودن اعضای خانوادهها بود که سبب شد یکسری سبکهای فراموش شده در زندگیها احیا شود. به هر حال زندگی من و خانوادهام هم از این ویروس تأثیر گرفت و البته ما سعی کردیم مدیریتش کنیم تا بتوانیم بعدها خاطرات خوشی از این دوران برای همدیگر تعریف کنیم.
خاطرهای از روابط با همسایه دارید؟
اصولاً در دنیای مدرن امروز همسایهها چندان با همکاری ندارند و روابط امروز همسایه مانند قدیم نیست که به یکدیگر سیبزمینی و پیاز قرض بدهند. همین که چشم در چشم هم میشوند با یک سلام و علیک همه ارتباطات ختم به خیر میشود و دغدغهای بیشتر از این نیست. هر چند روابط تحت تأثیر فضای مجازی قرار گرفته است ولی مردم باید با یکدیگر ارتباط، ایجاد و آن را به هر نحوی حفظ کنند و با ارتباطات به همدیگر حال خوب هدیه بدهند.