شناسهٔ خبر: 45301508 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

پیروزی در رقابت یکطرفه تنها شانس شماست

تهران- ایرنا- روزنامه آرمان ملی در گفت وگویی آورده است: ماه‌هاست در شرایطی که جامعه با ویروس منحوس کرونا روزگار می‌گذراند اما فعالیت‌های سیاسی احزاب و جریانات سیاسی معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ همچنان برقرار است.

صاحب‌خبر -

در گزیده ای از گفت وگوی ۶ بهمن ۱۳۹۹ روزنامه آرمان ملی با حسین انصاری‌راد رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح‌طلب می خوانیم: اصلاح‌طلبان و اصولگرایان درصددند تا شرایطی را فراهم آورند که به سبب آن بتوانند از طرفی حضور قدرتمندی در انتخابات داشته باشند و از طرف دیگر افکار عمومی را برای حضور پای صندوق رای قانع کنند. با این حال اظهارات اخیر محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور مبنی بر اینکه اصلاح‌طلبان هیچ‌ نقش و تاثیری در پیروزی حسن‌روحانی رئیس‌جمهور مستقر نداشته‌اند باعث شده تا واکنش‌های بسیاری از سوی اصلاح‌طلبان به سمت و سوی وی روانه شود. همین موضوع نیز باعث شده اصلاح‌طلبانی که تا دیروز در دو راهی حضور اصلاح‌طلبانه یا ائتلاف با اصولگرایان میانه‌رو و اعتدالیون بودند امروز بیش از پیش بر این موضع پای فشارند که در انتخابات ۱۴۰۰ با کاندیدای اصلاح‌طلب وارد عرصه انتخابات شوند. آنچه مسلم است حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو جدای از چگونگی حضور و ترغیب سرمایه اجتماعی به مولفه مهم‌تری به اسم شورای نگهبان بستگی دارد. خود اصلاح‌طلبان نیز بر همین موضعند که پس از احراز صلاحیت کاندیداهای خود می‌توانند نظر قطعی بدهند که چگونه وارد انتخابات شوند. هرچند که با اصلاح قانون انتخابات که در مجلس در جریان است ‌درصد موفقیت کمتری برای اصلاح‌طلبان می‌توان متصور بود. برای بررسی اظهارات اخیر رئیس دفتر رئیس‌جمهور در مورد اصلاح‌طلبان، اصلاح قانون انتخابات و عملکرد مجلس«آرمان ملی» با حجت‌الاسلام حسین انصاری‌راد رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

طی چند ماه اخیر در موضوعات مختلفی شاهد رویکرد تقابلی میان دولت و مجلس بوده‌ایم؛ چرا با وجود اینکه همه مسئولان به حل مسائل کشور و جامعه تاکید دارند بعضا شاهد چنین رویکردهایی هستیم؟

معتقدم که در این موضوع باید مسائل مختلفی را مورد ارزیابی قرار داد که چرا دولت و مجلس با هم اختلاف دارند. البته مهم‌ترین مساله در این میان بحث اختلاف دیدگاه‌ها و رویکردهای جناحی است. هرچند که به‌نظر من اصولگرایان تندرو مانع پیشرفت کشور هستند و از همان اول هم سیاست رادیکال، عدم تعامل و مذاکره را تاکنون پیش گرفته‌اند. از طرفی در زمینه انتخابات نیز آنها تعریف خاص خود را از انتخابات دارند و به انتخابات آزاد تن نمی‌دهند. در انتخابات مجلس هفتم چیزی حدود ۳۵۰۰ نفر از اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت شدند که در آن میان جمعی از نمایندگان مجلس ششم نیز حضور داشتند و راهی به مجلس هفتم نیافتند. البته از میان آن ۳۵۰۰ نفر نیز حدود ۱۴۰۰ نفر را به‌عنوان عدم اعتقاد و التزام به اسلام رد صلاحیت کردند که همین امر موجب شد تا نمایندگان مجلس به‌صورت دسته جمعی نامه‌ای به آیت‌ا... جنتی دبیر شورای نگهبان بنویسند و مراتب اعتراض خود را اعلام کنند.

این در حالی بود که در همان زمان ۸۰ نفر از نمایندگان مجلس ششم به عناوین مختلف رد صلاحیت شدند. در صورتی که قانون انتخابات بر اساس ادله‌ای که از سوی چهار مرکز قانونی ارسال می‌شود باید مورد رسیدگی قرار گیرد. اما آقایان از پیش خود این نسبت‌ها را دادند و رد صلاحیت کردند. همین نوع رویکردها بود که باعث شد تا در دوره‌های بعدی نمایندگانی از جریان مقابل سال‌ها مجلس را در اختیار بگیرند و در نهایت کشور را به آقای احمدی‌نژاد تحویل دهند. آقای احمدی‌نژاد ۷۰۰‌میلیارد دلار از درآمد نفت را هزینه کرد و دولتی را که با شش و خرده‌ای‌درصد رشد تحویل گرفته بود با منفی ۶‌درصد رشد تحویل آقای روحانی داد. روحانی هم در دوره اول با اقدامی که در زمینه برجام انجام داد توفیقی کسب کرد و توانست مقداری شرایط را سامان ببخشد. البته در همان زمان نیز اصولگرایان تندرو مخالف مذاکره و برجام بودند و در راستای عدم موفقیت آن نهایت تلاش خود را به کار بستند. امروز نیز همین‌ها در مجلس و سایر جاها با برجام، مذاکره و استفاده از این فرصت جدیدی که به واسطه روی کار آمدن دولت بایدن ایجاد شده مخالفت می‌کنند و به عبارتی با برخی عملکردها و اظهارات چوب لای چرخ دولت می‌گذارند. تجربه هم ثابت کرده که اگر در انتخاباتی رقابتی هم شرکت کنند بدون شک شکست خواهند خورد و پیروزی آنها صرفا در یک مسابقه و هماوردی یک طرفه رقم می‌خورد. مثل یک مسابقه فوتبالی که یک تیم خلع سلاح شود و تیم مقابل با تمام توان حمله کند. لذا در این شرایط تندروها با اقلیت کمی می‌توانند پیروز شوند و به موفقیت برسند. نمونه و مصداق عینی این مساله را می‌توان در انتخابات مجلس یازدهم در ۲ اسفند ۹۸ دید که با رد صلاحیت جمعی از اصلاح‌طلبان اصولگرایان طی یک رقابت درون گروهی با یکدیگر مسابقه دادند و این مجلس این چنینی را با ۱۰ تا ۲۰‌درصد در دست گرفتند.

عملکرد مجلس یازدهم را در ۷‌ ماهه اخیر چگونه ارزیابی می‌کنید؛ اساسا این مجلس توانسته آنطور که باید طبق شعارهای داده و مطالبات مردم عمل کند؟

به‌نظر من مجلسی که با ۱۰ تا ۲۰‌درصد آراء در مرکز کشور تشکیل شده عملکرد چندان مثبتی نداشته که بخواهیم به ارزیابی آن بپردازیم. این مجلس و نمایندگان در جامعه از پایگاه رأیی برخوردار نیستند. در تهران ۲۰‌درصد از کل رای‌دهندگان شرکت کردند و در کل کشور ۴۲‌درصد که کمترین آمار مشارکت در تاریخ انتخابات جمهوری اسلامی است. هر چند که در این آمار ۴۲‌درصدی نیز برخی تشکیک می‌کنند و حرف زیاد است. همین نمایندگان مجلس یازدهم با تعامل و مذاکره با دنیا مخالفند، همین تندروها بودند که همین چند وقت اخیر آقای ظریف را به خاطر مذاکره و سخن گفتن از آن به مجلس احضار کرده، مورد سوال قرار دادند و در نهایت در مجلس دو کارت زرد به آقای ظریف وزیر امور خارجه دادند که چرا طرفدار مذاکره است و دیپلماسی اقتصادی چرا نتوانسته عملکرد خوبی داشته باشد. البته این حرف‌ها در شرایطی است که ظریف هنوز مذاکره‌ای نکرده و هر آنچه که اتفاق افتاده برای گذشته بوده است. جالب اینکه به آقای ظریف به خاطر مذاکره کارت زرد دادند چرا که اساسا آنها مذاکره را جرم می‌دانند و این از عجایب روزگار است. تمام ملت برخلاف نظر اینها هستند، اما مجلسی‌ها هیچ‌توجهی به مطالبات واقعی مردم نمی‌کنند و ندارند. بسیاری از عملکردهای مختلف مجلس قابل دفاع نیست و انسان می‌ماند که اسم این مجلس را چه بگذارد. در نتیجه من عملکرد مجلس را کاملا منفی می‌دانم.

بحث اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری را چگونه تحلیل می‌کنید؛ اساسا این اصلاحات موجب ایجاد محدودیت در حضور افراد و جریانات سیاسی در انتخابات نخواهد شد؟

البته صحبت‌های زیادی در این مورد انجام شده و من هم چند موضوع از این اصلاح قانون انتخابات را مدنظر دارم مثل قانون تعیین سن برای نامزدهای انتخاباتی که کمتر از چهل سال و بیشتر از هفتاد سال نداشته باشد. معنای این حرف این است که جامعه نمی‌تواند از توانایی افراد مجرب و شناخته شده مثل آقایان خاتمی یا، جهانگیری یا افراد دیگر استفاده کند و فقط اشخاص خاصی می‌توانند در این انتخابات نامزد شوند. البته بندهای دیگری هم هست که نظرات مختلفی نسبت به آن داده شده که به‌نظر می‌رسد این اصلاحات ناموجه است و می‌توان آن را خلع سلاح کردن ملت از شرکت در انتخابات قلمداد کرد. معمولا افراد در ۶۰ تا ۷۵ سالگی به پختگی، تجربه و آمادگی مدیریتی می‌رسند. من نیت خوانی نمی‌کنم و کسی را به سوء نیت متهم نمی‌کنم اما معتقدم این شائبه وجود دارد که بنا دارند عده‌ای را از نامزدی در انتخابات حذف کنند و زمینه را برای برخی دیگر آماده کنند. اصلاح قانون انتخابات در حال فراهم کردن شرایطی است که افراد خاصی را وارد عرصه انتخابات کند و از حضور بقیه افراد جلوگیری کند. از همین جهت است که شرط سنی برای کاندیداها تعیین کردند. البته با برخی نگاه‌ها در مورد احراز صلاحیت‌ها و برخی فیلترهای نظارتی جایی برای شرکت مردم در انتخابات و کاندیداتوری افراد ذی‌صلاح در انتخابات وجود ندارد.

با این شرایط فکر می‌کنید اصلاح‌طلبان باید در خصوص انتخابات ۱۴۰۰ چگونه رویکردی در پیش بگیرند؛ حضور در انتخابات به‌صورت جریانی، ائتلاف یا اساسا کناره‌گیری از انتخابات؟

کلید حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو در اختیار برخی نهادهای نظارت‌کننده بر انتخابات است. اگر شرایطی فراهم شود که احزاب و اشخاص اصلاح‌طلب بزرگ مثل اتحاد ملت، کارگزاران، اعتماد ملی و افرادی چون زیباکلام و سریع القلم و... بتوانند شرایط حضور در انتخابات را داشته باشند و در یک اجماع کاندیدای جریانی خود را معرفی کنند می‌توان امیدوار بود که اصلاح‌طلبان فعالیت خوب و مثبتی در انتخابات داشته باشند. اگر نهادهای ناظر حاکمیتی شرایطی را برای حضور همه جریانات سیاسی فراهم کرده و اجازه دهند که این احزاب کنگره‌های خود را تشکیل دهند، طرفداران خود را در شهرهای مختلف جمع کنند و مردم هم به انتخاب خود در ۱۴۰۰ امیدی پیدا کنند انتخابات به نحو مطلوبی انجام خواهد شد و الا انتخاباتی مثل مجلس یازدهم را شاهد خواهیم بود، عدد خاصی از مردم در آن شرکت خواهند کرد و شخص خاصی هم از جریان مقابل بر کرسی ریاست جمهوری خواهد نشست.

برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات پیش رو چه اقداماتی لازم است؟

همانطور که باید انتخابات رقابتی برگزار شود و به همه جریانات اجازه حضور داد تا مردم بتوانند با فراغ بال نامزد مدنظر خود را انتخاب کنند؛ باید اقداماتی در راستای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نیز صورت گیرد تا مردم با امید به آینده‌ای بهتر و رفع مطالبات خود در انتخابات حاضر شوند. اما اگر وضع به همین شکلی که هست پیش برود نباید انتظار مشارکت چندان بالایی از سوی مردم داشته باشیم.

نظر شما