22 فروردین 94
ساعت 9:31 صبح
وارد ساختمان نهاد ریاست جمهوری که شدم، دیدم عده زیادی از مخالفان توافق هستهای در لابی هستند. برایشان مثل کلاس صندلی گذاشته بودند و آنها به خط نشسته بودند و روبهرو را نگاه میکردند. مقابل آنها تخته سیاهی گذاشته بودند و جواد (ظریف) داشت با آنها حرف میزد. رفتم و روی یکی از صندلیهای انتهایی نشستم. باهنر گفت: «آخ آخ! این آقا عصبانیه اومد. بچهها تو رو خدا عصبانی اش نکنید دعوامون میکنه.» آقای «ح.ر» نشسته بود و پلاکارد مینوشت. آقای «میم.کاف» با یکی از کارمندان نهاد ریاست جمهوری دعوایش شده بود و داشت کتک کاری میکرد. آقای «کاف.قاف» داشت امضا جمع میکرد و داد و هوار راه انداخته بود. داد زدم: «اینجا چه خبره؟! یه دقیقه ساکت بشینید ببینیم چه خبره!» همه خوف کردند و نشستند روی صندلیها. جواد گفت: «دوستان توجه کنید. میخوام یه کمی دانشمون رو با هم به اشتراک بگذاریم که وقتی نقد میکنید، یه نقد درست و بجا باشه و آدم رغبت کنه وقت بذاره و جواب نقد رو بده. لذا تصمیم گرفتم روزانه بخشی از وقتم رو بگذارم تا یه سری نکات رو آموزش بدم.» آقای «کاف.قاف» برگهای را بالا گرفت که روی آن نوشته بود: «فکت شیت ایرانی را منتشر کنید!» جواد پای تخته نوشت «فکت شیت» و گفت: «دوستان کی میدونه فکت شیت چیه؟» آقای «ح.ر» دستش را بالا برد و گفت: «به نام خدا؛ وسیلهای که با آن نظام سلطه سرنگون میشود.» جواد گفت: «نه! خیلی از پاسخ دوریم. آقای نون شما میدونید؟» آقای «میم نون» که مثل بچه درسخوانها جلو نشسته بود، عینکش را به چشم زد و برگه انگلیسی را بالا گرفت و گفت: «فکت شیت سند خیانته! دوستان عنایت کنند؛ این برگه فکت شیت آمریکاییاست. آخه برادران! ما قسم حضرت عباس رو باور کنیم یا دم خروس رو؟ این فکت شیت آمریکاییاست، بنده خط به خط ترجمه کردم. این سند سلطه دشمن بر ماست.» جواد گفت: «متوجه نشدید. سوالم اینه که فکت شیت کلا چیه؟» آقای «میم.نون» گفت: «هان؟» جواد باز پرسید: «فکت شیت. فکت شیت چیه؟» آقای «میم.نون» که دست و پایش را گم کرده بود خودش را جمع و جور کرد و گفت: «هان؟ چیزه... فکت شیت... از ایناست که... خب این رو شما باید پاسخ بدید آقای ظریف! شما باید بگید چرا مذاکرات رو از ما مخفی میکنید. این فکت شیت آمریکاییست شما رو به خدا بیایید جواب بدید. ما نگرانیم!» آقای «ح.ش» که قلم خوبی هم دارد از انتهای کلاس با نگاهی عاقل اندر سفیه گفت: «فکت شیت یک کاغذپاره افسارگسیخته از نظام رو به ویرانی آمریکا بیشتر نیست. این رو من نمیگما، نوام چامسکی از جین شارپ نقل کرده.» جواد خندید و گفت: «استثنائا این بار رو تقریبا درست فرمودید...» حوصلهام سر رفت و راه افتادم سمت اتاقم. چه حوصلهای دارد این ظریف...
ساعت 16:32 بعدازظهر
با ظریف از دفتر زدیم بیرون. ظریف رانندگی میکرد. آقای عراقچی هم بود. هنوز خیلی از ساختمان دور نشده بودیم که یک ماشین از پشت کوبید به ما! آقای «کاف.قاف» بود. پیاده شد و همین طور با مشت میکوبید به شیشه ماشین ما و میگفت: «ای خدا لعنت کنه این باراک اوباما رو. خدا فلج کنه اون وندی شرمن رو! آخه کی به این جان کری خائن گواهینامه داد!» خیلی تعجب کردیم. جواد شیشه را داد پایین و پرسید: «به آمریکاییها چی کار داری؟!» گفت: «چی کار کنم؟ آقای بروجردی گفته ما به تیم هستهای اعتماد کامل داریم، دیگه به تیم هستهای فحش ندید فقط به آمریکا فحش بدید!»
وقایعنگار 22 فروردین 94:
1. «فکت شیت» ایرانی را منتشر کنید.
2. محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس: «باید کاری کنیم که روحانی کمتر عصبی شود.»
3. رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس: «به فرزندان انقلاب اطمینان و اعتماد داریم؛ پس «فحش « به آمریکا داده شود نه به تیم هسته ای!»
با فکت شیت آمریکا را نابود میکنیم
احسان ابراهيمي
صاحبخبر -