گروه جهان|
حمله عربستان به يمن بار ديگر خاورميانه را در معرض بحران ديگري قرار داد به ويژه آنكه در روزهاي آغازين اين حمله، كشورهاي مصر، امارات، پاكستان، سودان و حتي رژيمصهيونيستي اعلام كردندكه در اين جنگ دركنار عربستان قرار دارند به اين بهانه كه ايران از حوثيها حمايت ميكند اما با گذشت بيش از يك هفته از اين حمله، اين تنها عربستان است كه در يمن ميجنگد كه خود نشان از عوامل و دلايل پيچيدهتر اين بحران هم به لحاظ داخلي و هم در روابط ميان دو كشور دارد، چنانكه برخي از تحليلگران مانند خانم شيرين هانتر، عربستان را متهم به توسعهطلبي و سوداي احياي امپراتوري كردند. مقاله زير ريشههاي اختلاف ميان يمن و عربستان و نيز سناريوهاي محتمل در اين بحران را بررسي كرده است:
ريشه اختلاف يمن و عربستان
در سالهاي اخير مردم يمن نسبت به عربستانسعودي و سياستهايش بسيار نگران شدند و به همين دليل اقدامات عربستان در نزديك شدن به طوايف يمن نتيجه عكس داد و مردم احساس كردند عربستان با مبالغ ناچيز توانسته سران قبايل و طوايف را به طرف خود بكشاند و بندگي نانوشتهيي را بر يمن تحميل كند.
اين درحالي است كه يمنيها از نظر سابقه تاريخي و مدنيت خود را برتر از عربستان ميدانند و معتقدند اساسا ريشه عربيت از يمن بوده و اگر قرار است ملتي تابع ملتي ديگر باشد اين عربستان است كه بايد تابع يمن شود؛ اين مساله بهشدت فضاي داخل يمن را عليه عربستان تحريك كرده و جنبشهاي اعتراضي عليه عربستان شكل داده و گروههاي وابسته به عربستان نظير جريان اصلاح و همين طور خاندان الاحمر را بهشدت تضعيف كرده است.
رياض به منصور هادي فشار آورد كه به عدن برود و در آنجا اعلام دولت كند و طرفداران خود را به سوي منصور هادي گسيل كرد كه بهطور مثال ميتوان به محسن و حميد الاحمر، حزب الاصلاح و برخي شخصيتهاي حزب الموتمر و... اشاره كرد. در واقع گروههاي عضو لقا مشترك كه شامل چهار جريان ناسيوناليستي و سوسياليستي است به منصور هادي پيوستند اما ابتكار عربستان در عدن بيش از يك ماه دوام نياورد. هادي فرار كرد، وزير دفاع وابسته به عربستان دستگير شد و سفارتخانههايي كه با ابتكار عربستان در عدن افتتاح شده بودند، همگي بسته شدند و سفرا فرار كردند.
دلايل حمله عربستان به يمن
امريكا ماههاست از سوي سعودي و رژيمصهيونيستي متهم است كه سياست منطقهيي خود را تغيير داده است. اساسا همين فهم مشترك ژئوپليتيكي هم هست كه رژيمصهيونيستي و سعودي را تا اين حد به هم نزديك كرده است. مبناي مخالفت سعودي و رژيمصهيونيستي با توافق هستهيي احتمالي ايران و امريكا هم اين است كه فكر ميكنند، امريكا، عربستان را تنها گذاشته و با ايران در خفا درحال مذاكره است. اين دو، مذاكرات هستهيي و توافق احتمالي را خروجي معامله ژئوپليتيكي كلان –والبته پنهان- ميبينند كه ايران در آن از حالت دشمن خارج ميشود. اين امر به معني تهديد جدي هژموني عربستان بر منطقه خواهد بود. درواقع عربستان با بسيج اعراب براي آغاز حمله زميني به يمن ميخواهد خود را گرانيگاه قدرت در خاورميانه معرفي كند و به غرب بگويد، توافق با ايران نميتواند باعث ناديده گرفتن احتمالي عربستان شود.
يكي از مهمترين اهداف سياست خارجي عربستان، مخالفت و مبارزه با كانونهاي انقلابي در منطقه است. خاندان آل سعود معتقدند كه هر تحركي درجهان اسلام اتفاق بيفتد با وجود مراسم سالانه حج و جمع شدن حدود دو ميليون زاير در عربستان سعودي با توجه به ساختار سياسي بسته اين كشور در هرصورت تاثير عمدهيي بر اوضاع داخلي اين كشور خواهد گذاشت. عربستان در داخل خود حدود 5/7ميليون شيعه (معادل 38درصد جمعيت عربستان) دارد. در استانهاي الشرقيه، نجران و جيزان شيعيان اين كشور سكونت دارند كه اقليتي معترض هم هستند. علاوه براين تسلط انصارالله بر كوههاي مران شرايط را براي تسلط استراتژيك انصارالله بر كل منطقه حجاز فراهم ميكند يعني مناطق مكه، مدينه و طائف زيرنظر نيروهاي چريكي انصارالله قرار دارد بنابراين شرايط به گونهيي نيست كه عربستان بتواند يك جنگ فرسايشي را مديريت كند.
تسلط يمن بر درياي سرخ و تنگه بابالمندب و استقلال يمن از عربستان پيامدهاي هم فوري و هم درازمدت استراتژيك و ژئوپليتيك با خود به همراه دارد. دكترين جديد امريكا در منطقه خاورميانه، دور ماندن از هرگونه جنگ جديد در اين منطقه است. در واقع امريكا بيشتر ترجيح ميدهد كه حمايت خود را از متحدانش در منطقه در قالب مشاوره نظامي، حمايت تسليحاتي (فروش اسلحه) و ساير روشهايي كه نياز به پياده نظام نداشته باشد، انجام دهد. بر اين اساس «توافق هستهيي ايران» و «بحران يمن» دو مسالهيي است كه «وضعيت» و «آينده خاورميانه» را تحتالشعاع قرار ميدهد. كشورهاي عربي به ويژه عربستان از اين ميترسند كه توافق هستهيي امريكا و ايران به سويي رود كه در نهايت ايالاتمتحده قدرت ايران در منطقه خاورميانه و خليجفارس را به رسميت بشناسند. بر اين اساس سه سناريو محتمل پيش رو است كه عبارتند از:
1- سناريو اول: درگيري عربستان در يمن درگيري پيوسته نخواهد بود: عربستان ساختار نظامي اجارهيي دارد، يعني از حدود 100هزار نظامي 40درصد افراد غيربومي (20هزار نفر پاكستاني، 10هزار نفر افغاني و 10هزار نفر ديگر آن بنگلادشي) هستند و تجربهيي در جنگهاي چريكي ندارند. اساسا ارتش اجارهيي نميتواند در برابر نيروهاي جان بر كف يمني كه شور انقلاب در سر دارند، مقابله كند.
1-1 اثر افزايشي بر قيمت نفت: اين حمله احتمالا اثري مقطعي افزايشي و نه بلندمدت خواهد داشت؛ مگر اينكه يمن در پاسخ به حمله نظامي عربستان از موشكهاي اسكاد استفاده كند و سكوهاي نفتي عربستان را هدف قرار دهد.
2- سناريو دوم: تداوم جنگ فرسايشي: به نظر ميرسد با توجه به اينكه سياست خارجي امريكا در منطقه خاورميانه تغيير كرده است 22كشور عضو اتحاديه عرب به سركردگي عربستان و مصر با تشكيل يك ائتلاف نظامي آماده مداخله در بحران هاي منطقهيي هستند. به عبارتي با تغيير نقشه سياسي خاورميانه و احتمال قدرت يافتن مجدد ايران، اعراب احساس خطر كرده و سعي دارند با حملات پيشگيرانه مانع از نفوذ و قدرت يافتن اين جريانهاي شيعي در كشورهاي خود شوند. اين امر ميتواند دو پيامد را داشته باشد: 1- جنگي فرسايشي را در بر داشته باشد كه منجر به تجزيه يمن شود. (در واقع يمن راس سوم مثلث جنگ فرسايشي ميشود كه دو راس ديگر آن را سوريه و عراق تشكيل دادهاند.) و 2- يا يك باتلاق نظامي براي ائتلاف عربي ايجاد شود (ارتش اعراب در ويتنام خاورميانه) و بعد از يك دوره جنگ فرسايشي، حوثيها قدرت را بهطور كامل به دست بگيرند ولي از لحاظ زيرساخت اقتصادي بسيار تضعيف شده باشند.
1-2 اثر نوساني بر قيمت نفت: يمن توليدكننده بزرگ نفت نيست اما جنگ در اين كشور ميتواند منجر به درگيريهاي گستردهتر در منطقه شود و بر بازار انرژي تاثير گذارد. در اين حالت نوسان قيمتي حدود 10درصد (افزايشي) در پي هر درگيري در منطقه به واسطه يمن دور از انتظار نيست.
3- سناريو سوم: سركوب كامل حوثيها؛ ايجاد دولت جديد در يمن: با گذشت دو هفته از آغاز تجاوز نظامي ائتلاف عربي به رهبري عربستان به يمن، جنگندههاي عربي همچنان مواضع حوثيها و نيروهاي مردمي را هدف قرار ميدهند. گفته ميشود، ائتلاف عربي مصمم به اعزام نيروي زميني به يمن و آغاز آن چيزي است كه «مرحله دوم عمليات» مينامد. گفته ميشود، نزديك به 100هزار نظامي و شبهنظامي به همراه 90هليكوپتر جنگي آپاچي براي حمله زميني به يمن آماده شدهاند. اين نيروها متشكل از 20هزار نيروي نظامي از كشورهاي عربي، 60 هزار نيرو از قبايل يمني و 30هزار نظامي از ارتش يمن كه هنوز به عبد ربه منصور هادي، رييسجمهور مستعفي اين كشور وفا دارند، است. در واقع در 10روز ابتدايي جنگ، ائتلاف عربي با از ميان برداشتن پدافند هوايي يمن به دنبال اين بود تا منطقهيي امن براي ورود نيروهاي زميني فراهم كند. هرچند امكان شكست حوثيها محتمل است ولي دولت دست نشانده عربستان همواره مورد تهديد از سوي بازماندگان حوثيها خواهد بود.
امير رودگر- كارشناس ارشد برنامهريزي و تحليل سيستمهاي اقتصادي
ائتلاف عربي در باتلاق گرفتار ميشود
حمله عربستان به يمن، جنگي فرسايشي و بيهوده
صاحبخبر -