شناسهٔ خبر: 44208296 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه حمایت | لینک خبر

یادداشت حسن هانی زاده

سرنخ‌های یک جنایت

صاحب‌خبر - ترور جنایت‌کارانه و بزدلانه شهید «محسن فخری زاده»، یکی از دانشمندان ممتاز و برجسته کشورمان، از تلخ‌ترین تراژدی‌های کشورمان در نیم دهه گذشته پس از شهادت سردار «قاسم سلیمانی» بود. عملیات ترور این شخصیت علمی و تأثیرگذار جمهوری اسلامی، قطعاً نتیجه همکاری چند سرویس اطلاعاتی متخاصم و صرف ماه‌ها و حتی سال‌ها زمان برای یافتن بهترین موقعیت در راستای انجام این عمل خصمانه است. شواهد و قرائن حاکی از آن هستند که این اقدام تروریستی، درنتیجه همکاری‌های مشترک سازمان‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد)، سیا و استخبارات برخی کشورهای مرتجع عربی به سرانجام رسیده و جمع‌بندی و هماهنگی نهایی آن، در سفر اخیر نخست‌وزیر اسرائیل به عربستان با حضور وزیر خارجه آمریکا و ولیعهد عربستان انجام‌شده است. متهم ردیف اول در این ماجرا، شخص «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی است. وی سال گذشته در یک نمایش تلویزیونی، ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای متهم کرد و پس از نام بردن از شهید فخری زاده، تأکید کرد که «این نام را به یاد داشته باشید»! نتانیاهو و «ایهود اولمرت»، نخست‌وزیر پیشین این رژیم، بارها نام فخری زاده را در سخنرانی‌های خود بر زبان آورده‌اند. اولمرت دو سال پیش با نیشخند گفته بود: «من فخری زاده را خوب می‌شناسم؛ خود او نمی‌داند چقدر او را می‌شناسم. او مصونیتی ندارد». تکرار یک نام از زبان مسئولان بلندپایه این رژیم، به مفهوم صدور مجوز ترور برای حذف فیزیکی این دانشمند ایرانی بود. از سوی دیگر، «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا، پس‌ازاین ترور، توئیت‌های «یوسی ملمن»، خبرنگار و کارشناس صهیونیست نزدیک به نتانیاهو را بازنشر کرد که مدعی وارد آمدن لطمه روانی و فنی به ایران شده بود. این خبرنگار اسرائیلی همان فردی است که پنج سال پیش، از هماهنگی میان دستگاه اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای ترور شهید «عماد مغنیه» (حاج رضوان)، فرمانده ارشد حزب‌الله لبنان پرده برداشته بود. وی در گفتگو با روزنامه «معاریو» در آن مقطع گفته بود: «بر اساس تحقیقاتی که در روزنامه واشنگتن‌پست و نیوزویک منتشرشده است، در فوریه سال ۲۰۰۸ یعنی یک ماه پس از ورود باراک اوباما به کاخ سفید، وی با ارتباط بین سازمان سیا و موساد در عملیات مشترک ترور عماد مغنیه از مسئولان ارشد حزب‌الله موافقت کرد.» علاوه بر این، معاون نمایندگی روسیه در سازمان ملل متحد، ساعاتی پس‌ازاین جنایت تصریح کرد: «ترور (شهید) فخری‌زاده با چراغ‌ سبز آمریکا برای ترورهای سیاسی برون‌مرزی انجام شد» و به‌این‌ترتیب، مهر تأیید دیگری بر معاضدت و پشتیبانی آمریکا از رژیم صهیونیستی در این ماجرا زده شد. بنابراین مسلم است که شهید فخری زاده یکی از شخصیت‌هایی است که در لیست ترور آمریکا، عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی قرار داشت ولی آنچه قطعی به نظر می‌رسد، این است که احتمال تحرکات جدیدی حتی علیه رهبران مقاومت در آینده نیز وجود دارد؛ کما اینکه ترور دو سردار بزرگ اسلام (سردار سلیمانی و ابو مهدی مهندس) نیز با هماهنگی چندین سرویس اطلاعاتی منطقه روی داد. سناریوی سازمان‌های تروریستی رژیم صهیونیستی و آمریکا در غیبت و تعطیلی نهادهای ناظر بین‌المللی به‌این‌ترتیب چیده شده که در مدت باقی‌مانده از دولت ترامپ، شخصیت‌های تأثیرگذار بیشتری را به‌منظور تحریک ایران به ‌عکس‌العمل متقابل، ترور کرده و منطقه را وارد یک بحران جدید نمایند. تجاوز اخیر هواپیماهای رژیم صهیونیستی به پایگاه مدافعان حرم در سوریه و حملات مکرر اشغالگران به اهداف مقاومت در لبنان و عراق – به صورت مستقیم و غیرمستقیم – نیز بخشی از فرایند تروریسم سازمان یافته تل‌آویو – واشنگتن به شمار می‌آید. از سوی دیگر، تعداد قابل‌توجهی از رسانه‌های غربی و صهیونیستی صراحتاً اعلام کرده‌اند که ترور دانشمند هسته‌ای کشورمان، به دست موساد و با هماهنگی آمریکا انجام‌شده چراکه نتانیاهو به‌خوبی مطلع است با رفتن ترامپ، چتر حمایتی خود را از دست خواهد داد و از گردونه قدرت در اسرائیل خارج می‌شود. فارغ از جابجایی قدرت در آمریکا، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی هم در کابینه و هم در حزب متبوعش (لیکود) جایگاه متزلزلی دارد و انتظار می‌رود که چهارمین انتخابات کنست، در ماه‌های آینده کلید بخورد. درنتیجه، نتانیاهو با اقدامات دون کیشوت‌وار، تصمیم گرفته آرامش منطقه را برهم زده و با ترور چند شخصیت مهم، کشورهای حامی محور مقاومت را درگیر جنگی کند تا بتواند از این طریق، شرایط و فضای جدیدی برای باقی ماندن در قدرت ایجاد نماید. در طرف دیگر ماجرا، بازیگر شرور منطقه، عربستان سعودی قرار دارد که معتقد است اگر بایدن وارد کاخ سفید شود، از «محمد بن نایف» به‌عنوان ولیعهد این کشور حمایت خواهد کرد و یا دستکم، از وزنی که دولت ترامپ در معادلات منطقه‌ای به آل سعود می‌داد، کاسته خواهد شد. تکلیف امارات هم مشخص است. این کشور با رونمایی از عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، پیش‌بینی کرده بود که ترامپ و نتانیاهو دستکم برای نیم دهه دیگر در رأس قدرت بمانند و حالا که مشخص‌شده، اربابش در کاخ سفید رفتنی شده، درصدد است با مشارکت در جبهه‌های ضد ایرانی، از دستاوردهای این قبیل اقدامات در دولت بایدن به نفع خود بهره‌مند شود. بنابراین، بحران سازی‌ها یکی از سیاست‌های مشترک مثلث عبری، عربی و غربی است تا از آب گل آلود به‌زعم خود ماهی بگیرند. اوضاع اما همیشه بر وفق مراد آن‌ها نیست و بررسی نمای کلی سناریوهایی که علیه مقاومت در دستکم دو دهه اخیر طراح کرده‌اند، ثابت می‌کند که دست برتر از آن جبهه صهیونیستی و ضدآمریکایی است. ترور دانشمند برجسته کشورمان برخلاف آنچه اشغالگران قدس پیش‌بینی می‌کنند، چنانچه به نبردی منطقه‌ای منتهی شود، مانند جنگ 33 روزه در سال 2016، نتایج معکوس برای رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت و شکست سنگینی برای تل‌آویو رقم خواهد زد.

نظر شما