شناسهٔ خبر: 43986139 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

استاد دانشگاه تهران در گفتگوی تفصیلی با دانشجو:

دوگانه پررنگ معنویت و مادی‌گرایی در بحران کرونا/ نظریه ناسازگاری ابزار و معنا انحرافی است!

حجت‌الاسلام احمد فرحانی با اشاره به اینکه دین ما جمع بین ماده و معنا را اولویت و الگوی اصلی خودش قرار داده؛ گفت: از جمله مصادیق جمع بین ابزارگرایی و توجه به معنویت در فضای موجود کرونا در ایران است.

صاحب‌خبر -
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-منصوره پورکریمی؛ ویروسی که این روز‌ها در جهان میتازد و جان میستاند به اساسیترین چالش زندگی انسان‌ها تبدیل شده است. این چالش نه تنها بقای انسان‌ها را تهدید می‌کند بلکه تمدن و اندیشه بشری را نیز درگیر کرده است. تمدن غرب با تکیه بر ابزار و علوم تجربی به دنبال پیشگیری و درمان است و اندیشه اسلامی تکیه همزمان بر ابزار و معنا را مطرح می‌کند. این تقابل ما را بر این داشت تا با حجت الاسلام والمسلمین احمد فرحانی مبتکر نظریه علوم دینی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت‌وگویی داشته باشیم و جدال این دو مولفه و میزان نقش ابزار و معنا در کرونا را موشکافانه‌تر بررسی کنیم.


دانشجو: بحران کرونا جدالی بین توجه صرف به معنویت و ابزارگرایی افراطی ایجاد کرد، به نظرتان در این جدال نقطه تعادلی که باید به آن برسیم کجاست؟

در دنیای فعلی و دنیای امروز دوگانه‌ها اصلیترین علت فرسایش یا افزایش انسان در همه ابعاد نظری و عملی هستند. عد‌ه‌ای به خاطر عدم توانایی بر حل این دوگانه‌ها، دوگانه‌ها را مانعی برای پیشرفت تلقی می‌کنند و عده‌ای هم با اندیشه‌های فلسفی مارکسیست، هگلیست یا با هر تئوری و نگاه دیگری، این دوگانه‌ها و تناقض‌ها و دیالکتیک ناسازگاری درونی را نه تنها مانع پیشرفت و پویایی نمی‌دانند بلکه اصلی‌ترین علت و عامل پویایی و حرکت و تعامل دانسته و پیشرفت را در این ناسازگاری درونی می‌دانند. دوگانه‌های مختلفی وجود دارد. دوگانه در اقتصاد بین اشتغال و تورم یا دوگانه بین قشر سرمایه‌دار و قشر کارگر، دوگانه در سیاست بین اصولگرا و اصلاح‌طلب یا حتی به تعبیری جمهوریخواه و دموکرات، دوگانه در فرهنگ بین کلاسیک متحجرانه و مدرن و پست مدرن متجددانه، دوگانه در هنر که الآن معروفترین آثار هنری چه در ادبیات، چه در موسیقی، چه در نقاشی، چه در همه ابعاد مختلف ادبیات با ارزشترین آثار هنری آثار دارای ایهام و دوگانگی در تفسیر است. دوگانه‌های مختلفی وجود دارد حتی شاید بشود گفت یکی از دوگانه‌هایی که الآن مجموعه داخلی کشور در آن درگیر است دوگانه بین جمهوری و اسلام است، آیا دموکراسی و جمهوری به شکل واقعی‌اش مد نظر است؟! اسلام به شکل قاطعانه و مستبدانه‌اش مد نظر است یا به قول مقام معظم رهبری "من صادقانه مردم‌سالاری دینی را قبول دارم"، اصلاً این به چه معنا است؟! این پارادوکس نیست؟!
 
دوگانه پررنگ معنویت و مادی‌گرایی در بحران کرونا/ نظریه ناسازگاری ابزار و معنا انحرافی است!

دوگانه‌ها را در ابعاد مختلف چه نظری، چه عملی دو جور تفسیر می‌کنند بعضی‌ها دوگانه را اصلیترین علت توقف و فرسایش و بعضی‌ها دوگانه و ناسازگاری درونی را اصلیترین عامل پویایی و جهش و افزایش می‌دانند. طبیعتاً یکی از اصلیترین حوادث انتهایی قرن جاری شمسی را می‌شود کرونا دانست. حالا چقدرش واقعی است، چقدرش ژورنالیستی و پوپولیستی و فضای رسانه‌ای است باید بررسی بشود و الآن جایش نیست. اما اصل داستان این است که یک دوگانه‌ای در این قضیه مطرح شده که آیا تکیه بر معنا در ابزار‌ها و اسباب معنوی و متد اشراقی می‌تواند راه حل اصلی باشد یا تکیه بر تکنولوژی و ابزارگرایی و متد کاملاً منطقی و اصطلاحاً تجربی ریاضی‌وار؟ یعنی تجربه مبتنی بر عقل ریاضی ما، خوانش‌های مختلفی که از منطق فازی است می‌تواند تکیه‌گاه بشر در گذراندن این بحران و این مشکل تاریخی باشد؟! یا حتی نظر سومی که جمع بین معنا و ابزارگرایی، جمع بین معنویت و ابزار مادی را مطرح می‌کند، این دوگانه در فضای کرونا خیلی مشهود به چشم می‌آید.

یک صحبت جالبی دارند رهبر انقلاب که میفرمایند امتداد اندیشه‌های تئوریک و امتداد اندیشه‌های فلسفی و حِکَمی، اصطلاحاً فقه اکبری، می‌تواند در ساحت‌های مختلف علوم انسانی، علوم تجربی، پزشکی حتی در فوتبال راهگشا باشد. من واقعیتی که باید در پاسخ مدنظر قرار بدهم این است که شریعت خاتم بودن اسلام به دلیل جمع بین حقایق طولی و همه حقایق عرضی است. یعنی اینکه اسلام ختم شرایع است، به این دلیل است که در مهد توحش، در آن فضای عجیب غریب فرهنگی جزیره‌العرب؛ معجزه اسلام، قلم و علم و قرائت بود. به همین دلیل این دوگانه، دوگانه غیرقابل سازشی نیست.

این امکان وجود دارد که در اوج استفاده از أسباب معنوی، توجه به معنا و مسائل متافیزیکی، ما می‌توانیم ابزار مادی را به گونه‌ای پردازش کنیم و مورد استفاده قرار بدهیم که بیشترین ظرفیت و آمادگی را برای حصول فعلیت‌های مجرد و معنوی فراهم بکنیم. شاید مثال بارز جمع بین این دوگانه زندگی حضرت امیر (ع) باشد که وجود مقدس حضرت باقر (ع) از ایشان نقل می‌کردند که ایشان به گونه‌ای در دنیا کار می‌کرد که انگار هیچی غیر از دنیا نیست و به گونه‌ای عبادت و معنویت و تهجد داشت که انگار هیچی چیزی غیر از دنیای دیگر وجود ندارد؛ پس این‌ها قابل جمع است. نگاه به بعد روحانی و مَنِ ملکوتی انسان و معناگرایی با نگاه به بعد مادی و مَنِ جسمانی انسان هیچ موقع ناسازگار نبوده و این انحراف است که این‌ها را ناسازگار تلقی می‌کنند.


دانشجو: در اندیشه اسلامی بحران‌هایی از این دست جزء ابتلائات محسوب می‌شوند و معتقدیم که توجه به معنا در رفع این ابتلائات موثر است؛ با این وجود چرا غرب یا کشوری مثل چین با تکیه بر ابزار موفقیت بیشتری در مدیریت بیماری به دست آورده؟ مسئله دیگر اینکه می‌توان یکی از دلایلی که ایران موفق به مدیریت خوب بیماری کرونا نشده را بی‌توجهی به عنصر معنا و تکیه بر ابزار دانست؟

شاید اگر موفقیت واقعی در جایی غیر از ایران بوده به جمع بین این دو بعد بوده است. خیلی وقت‌ها موفقیت، موفقیتی است که رسانه‌ها می‌خواهند باشد و اگر باطنش را تحلیل بکنیم می‌بینیم پوسته موفق است، اما هسته به شدت آسیب نظری و عملی، مادی و معنوی و جسمی و روحی به فضای جامعه و انسان‌های آن دیار زده؛ اما اگر موفقیتی در حقیقت وجود دارد، یقیناً به خاطر جمع بین معناگرایی و ابزارگرایی بوده. اما به صورت خیلی تئوریک و معقول، احساسی و هیجانی، به صورت برهانی و مستدل، جدلی و خطابی و تحریک عواطف، به همه اشکال مختلفی که می‌تواند روی انسان تأثیر داشته باشد، دین ما جمع بین ماده و معنا را اولویت و الگوی اصلی خودش قرار داده. از جمله مصادیقش جمع بین ابزارگرایی و توجه به معنویت در فضای موجود کرونا در ایران است. ضمن اینکه من استعاره می‌گیرم از فرمایشات رهبرانقلاب که شاید از محکمترین مصادیق جمع بین آن نگاه توحیدی با نگاه تدبیری باشد که در ماه مبارک رمضان، در ایام محرم و در ایام اربعین هم خود را نشان داد که اساسا معنویت به شعائر نیست، به اتصال باطنی انسان با ضمیر رب العالمین است. در عین حال ایشان می‌فرمایند که باید همه از دستورات و قوانین ستاد ملی مبارزه با کرونا تبعیت بکنند. مصداق جمع بین این دوگانه را می‌شود از فرمایشات رهبر انقلاب استنباط کرد.

اگر واقعاً مبنای فلسفی مسئله را بفهمیم که هرچه خیر و نور است برای وجود است، هرچه شر است به دلیل نبود وجود است، اگر جایی خیر باشد امکان ندارد آن خیر الهی نباشد و خیر بودن یک نتیجه حاصل نمی‌شود مگر با جمع بین دوگانه معنا و ابزار و روحانیت و جسمانیت. اصلاً انسان نتیجه‌دِه، انسانیت بازده‌داد، انسان موفق در هر ساحتی و در هر حوزه‌ای، به مقداری نتیجه گرفته که توحیدی عمل کرده. چه توحیدی در حیطه معنا و مجردات و متافیزیک، چه توحیدی در حوزه فیزیکال و فضای تئوریک و ابزارگرایی.
دوگانه پررنگ معنویت و مادی‌گرایی در بحران کرونا/ نظریه ناسازگاری ابزار و معنا انحرافی است!

شاید بخشی از صحبت‌هایی که به سید جمال‌الدین اسدآبادی هم نسبت می‌دادند بشود به این موضوع برگرداند یا شهید چمران که در غرب من اسلام دیدم مسلمان ندیدم در اینجا مسلمان دیدم اسلام ندیدم. حالا ممکن است یک تفسیر‌های عجیبی از آن‌ها بشود. نکته این است که نتیجه به میزان انسانی و مثبت بودن، الهی بوده. حتی آنچه که در ظاهر از نظر ما ممکن است بیدینی، لائیک بودن، جبرگرایی و به قول شما نگاه فارق از مبانی و مفاهیم دینی باشد، به اندازه نتیجه از آن‌ها بهره‌مند بودند.


دانشجو: ابزارگرایی و ماده امروز جهان و انسان مدرن را به تسخیر درآورده، به این وجود به نظر شما همه‌گیری جهانی کرونا ظرفیت از بین بردن سلطه تکنولوژی و ابزارگرایی در جهان مدرن را دارد؟

تسلط تکنولوژی و ابزارگرایی واقعیت ندارد. رهبر انقلاب نکته‌ای داشتند که تفسیر جالبی است؛ می‌فرمایند دلیل اینکه ترامپ در دوره اول رای آورد این بود که نشان داد آنچه که هالیوود و فضا‌های رسانه‌ای از آمریکا بازتاب می‌دهند دروغ است. آمد گفت چرا این‌قدر ما فقیر داریم، نود و نه درصد سرمایه دست یک درصد مردم است. گفت واقعاً ما قومیت‌طلب هستیم، ناسیونالیست واقعی هستیم. این به معنای این است که ابزارگرایی و سلطه تکنولوژی زمین خورده. یک فرهنگ بیمار، فرهنگی بر اساس پایه‌های شهوت و خشونت متولد شده. بچه‌ها دلسوزی ندارند برای پدر و مادرها، پدر و مادر‌ها لذت‌های خودشان را خیلی بیشتر به بچه‌ها ترجیح می‌دهند. آمار قتل، کشتار، آمار طلاق، آمار انحراف بی اندازه بالا است. اعتیاد از سنین پایین شروع می‌شود. یعنی شاخص‌ها و آیتم‌های واقعی رشد و سعادت انسان از دید خودشان این‌ها است. سایت حقوق بشر آمار‌ها را بر اساس شاخص‌های بیکاری، درآمد، مرگ و میر، اعتیاد، طلاق، قتل و خودکشی ارائه می‌دهد. همه این شاخص‌های انسانی را که بگذاریم روی همدیگر می‌بینیم واقعیت این نیست. رهبر انقلاب میفرمودند که خودشان در انحراف و توحش حیوانی هستند، اما توحش مدرن. توحشی با پوسته موفق، اما از درون تهی. بعد وقتی که دیدند یک جایی معنویت حقیقتاً دارد رشد می‌کند، گفتند یا با ما هستید یا جهان سومی و عقب افتاده هستید.

فرض کنیم این چیزی که هالیوود در فضا‌های ژورنالیستی از آمریکا ارائه می‌دهد که کشور سعادت و فرصت‌ها و موفقیت و مدینه فاضله است و همه آنچه که باید برای پیشرفت یک جوان را دارد، درست است؛ جوان، عالی، پرطراوت تحصیلش را تمام می‌کند، وارد فضای کار می‌شود، یک حقوق هزار و هفتصد یا هشتصد دلاری هم دارد و همه چیز عالی است. دنبال هیجان است، چون به خاطر مادیگرایی نگاه هیجانی دارد؛ جذب چی می‌شود؟! جذب عرفان‌های کاذب مثل کابالا، جذب فراماسون یا همجنس‌گرایی. در عالیترین حالت هیجانیشان این است یکی را بکشند، ولی هیچ موقع هیجان اینکه یک عمری با فکر دادن جانش برای بقا و آرامش همیشگی زندگی بکند را ندارند. یعنی اگر با نگاه هیجان محور نگاه کنیم، هیچ موقع هیجان یک شیعه، یک انسان اهل توحید و عدالت، یک آزاداندیش حقیقی با آرزوی شهادت در لبنان، در فلسطین، در ایران و یک حریت واقعی را نمی‌توانند تجربه کنند. پس سلطه تکنولوژی ظاهری و است. به قول فروید وقتی که لجن‌ها را کنار بزنیم نهایت وجود این انسان را نگاه بکنیم انحراف است، پوچی است و خستگی.

نظر شما