به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، فضای سنگینی حاکم است. در اتاق Icu بیماران حال و روز خوشی ندارند، برخی در کما هستند و برخی دیگر توانایی حرکت ندارند. ثانیهها به کندی سپری میشود و کسی را یارای سخن گفتن نیست.
در این میان دستان مهربانی دستانش را فشرد، برایش از روزهای خوبی سخن گفت که دیر یا زود از راه خواهند رسید، از بارانی که دو سه روزی است قطراتش از پشت شیشه بخار میشود و طراوتی که به زمین و درختان هدیه کرده است و این چنین لبخند را بر لبانش نشاند.
نوعروس است، آرام و سنجیده سخن میگوید و تنها ۲۳ سال سن دارد، اما جسارتی عجیب در وجودش نهفته است تا امروز او را به ناجی یک انسان تبدیل کند. انسانی که در حال دستوپنجه نرم کردن با ویروسی مسری است و حتی خانوادهاش هم از او دوری میکنند.
اما اینجا در این محیطی که به طور قطع بسیاری حاضر نیستند تا نزدیکیهایش قدم بگذراند، عدهای دیگر از جوانان همین دیار از جان مایه گذاشته و برای گرفتن دست بیماران بدون هیچ چشمداشتی قدم برداشتهاند
اما اینجا در این محیطی که به طور قطع بسیاری حاضر نیستند تا نزدیکیهایش قدم بگذراند و از اینکه روزی کارشان به آنجا بکشد، وحشت دارند، عدهای دیگر از جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله همین شهر و دیار، از سر دلسوزی و مهربانی از جان مایه گذاشته و برای گرفتن دست بیماران و کمک به کادر درمان که امروز بیش از هر زمان دیگری احساس خستگی میکنند، داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی قدم برداشتهاند.
میترا ارمپور؛ دختر جوانی است که به تازگی نامزدی کرده و در تدارک خانه و زندگی جدیدش است، او که حالا همیار بیمار بیماران در بیمارستان علیاصغر شیراز است، میگوید: خانوادهام ابتدا مخالفت کردند اما همسرم مشکلی نداشت پس برای رضای خدا جهت حضور در این سنگر آماده شدم و تلاش میکنم رضایت خانوادهام را نیز جلب کنم.
وی بیان میکند: بیماران چون همراه ندارند بسیار تنها بوده و نیاز به روحیه دارند، از سویی خسته بودن کادر درمان نیز سبب شد این انگیزه در ما تقویت شود که به کمک آنها بشتابیم.
ارمپور میگوید: من و دوستانم و دیگر بچههای گروه هر چه در توان داشتیم گذاشتیم، انشاالله که خدا نیز از ما قبول میکند.
بیمارانی که چون همراه ندارند، بسیار تنها هستند و از سویی خسته بودن کادر درمان نیز سبب شد این انگیزه در ما تقویت شود که به کمک آنها بشتابیم
از او راجع به حال و هوای بیماران میپرسم و او پاسخ میدهد: بیمارانی که مدتی است در بیمارستان بستری هستند روحیه بالاتری دارند و گویا کمی عادت کردهاند اما بیماران تازه وارد استرس زیادی دارند که کار با آنها بیشتر است و سعی میکنیم بیشتر به آنها روحیه دهیم و مراقبشان باشیم.
ایزدی، آقای جوان دیگری است که با او گفتگو میکنم. او که از خداوند میخواهد این توفیق را از او دریغ نکند تا بتواند این راه را ادامه دهد، میگوید: تلاشهای زیادی شد تا بتوانیم در این مسیر قدم بگذاریم و یاریگر بیمارانی باشیم که بسیار تنها هستند.
وی میگوید: بیماران کرونایی چون همراه ندارند و ملاقات کنندهای اجازه ورود به بیمارستان ندارد، بهویژه آنهایی که سن و سالشان بالاتر است نیاز به کمک دارند و ما اینجا در بخشهای مختلف به آنها کمک میکنیم تا هم باری از روی دوش کادر درمان برداریم و هم بتوانیم به بیماران روحیه دهیم.
او معتقد است: کسانی که در این راه قدم گذاشتهاند به دلیل ریسک بالای بیماری و شرایط سخت کاری باید از روحیه بالایی برخوردار باشند و شاید برخی در میانه راه خسته شوند و پا پس بکشند، پس از خدا میخواهم یاریم دهد که تا انتهای کار پیش روم و این لیاقت از من گرفته نشود.
فضا؛ فضای تصمیم احساسی نیست
مجید ایمنی، مسئول گروههای جهادی فعال در این حوزه است و از تلاش برای ورود بچههای جهادی به بیمارستان از روزهای آغازین کرونا یاد میکند و میگوید: از همان ابتدای شیوع ویروس، عدهای از بچههای جهادی خواستار حضور در بیمارستان و همکاری با کادر درمان بودند اما به دلیل شرایط خاص بیماری با این پیشنهاد موافقت نشد.
وی میافزاید: اما با ادامهدار شدن بیماری و خستگی کادر درمان بار دیگر موضوع را پیگیری کردیم تا حدود دو سه هفته پیش موافقت را گرفتیم، داوطلبان آموزشهای لازم را دیدند و ۵۰ نفر خانم و آقا پذیرفته و برای حضور در بیمارستان آماده شدند.
ایمنی با اشاره به اینکه همیاران بیمار در بخشهای مختلف شامل روانشناسی، کنترل عفونت، خدمات، ارتباط با بیمار، تاسیسات و ... فعالیت میکنند، اضافه کرد: جهادگران سلامت با نظر کامل و مستقیم پزشک و پرستار و با رعایت کامل پروتکلها در بیمارستان حضور دارند و فعالیت میکنند ضمن اینکه برای اسکان آنها هم محلی در نظر گرفته شده است تا نگران ابتلای خانواده خود به ویروس نباشند.
وی با اشاره به آغاز مرحله دوم آبمیوهگیری افزود: همچنین با رعایت کامل بهداشت بحث آبمیوهگیری نیز برای چندمین بار برای پرسنل و بیماران به زودی آغاز خواهد شد.
ایمنی با بیان اینکه در ابتدای کار تصور میشد فضا احساسی است، گفت: در ابتدا کمی دو دل بودیم و گفتیم شاید برخی از سر احساس آمدهاند اما کم کم که پیش رفتیم دیدیم خیر، بچهها از جان و دل آمدهاند که بمانند و پا پس نخواهند کشید، آنها میگویند نمیتوانیم نسبت به بیماران و کادر درمان بیتفاوت باشیم.
گروهی دیگر از همین برو بچههای جهادی هم این روزها به خانهها سر میزنند، خانه افراد مبتلا به کرونا که کسی نیست از آنها مراقبت کند. پدر یا مادر پیری که فرزندانشان از ترس ابتلا آنها را رها کردهاند یا فرزندانی که رها شدهاند.
اما همینجا بیخ گوش خودمان هستند افراد از جان گذشتهای که به معنای واقعی کلمه دایه مهربانتر از مادرند و با تمام وجودشان این خانهها را شناسایی کرده و به بیماران رسیدگی میکنند.
این روحیه جهادی قابل تحسین است
مسئول قرارگاه مبارزه با کرونا در دانشگاه علومپزشکی شیراز فرد دیگری است که با او گفتگو میکنم.
آرین پور زال گفت: از یک ماه پیش تلاش برای پذیرش این فعالیت آغاز و چندین پیشنهاد مطرح شد.
وی افزود: بر اساس فراخوان اعلام شده بیش از ۳۰۰ داوطلب نامنویسی کردند که بر اساس توانمندی هر شخص در بخشهای مختلف آنها را به کار گرفتیم.
بر اساس فراخوان اعلام شده جهت جذب نیروهای جهادی، بیش از ۳۰۰ داوطلب نامنویسی کردند که بر اساس توانمندی هر شخص در بخشهای مختلف به کار گرفته شدند
پور زال با بیان اینکه داوطلبان بیشتر جوان هستند و همه به صورت کاملا رایگان و تنها برای کمک به همنوع و دغدغه انساندوستی وارد کار شدهاند، افزود: این افراد از همه اقشار و در ردههای مختلف سنی برای فعالیتهای مختلف اعلام آمادگی کردهاند. برخی مشغول شدهاند و برخی هم در انتظار هستند.
وی این روحیه بالا را تحسین کرد و گفت: وجود چنین افرادی در جامعه ما بسیار با ارزش بوده و این سرمایههای اجتماعی در روند کاهش بیماری اثرگذار واقع خواهند شد.
اینجا همه چیز رنگ و بوی دیگری دارد، اینجا سرای مهربانی است. اینجا کسی نمیتواند بدون دغدغه و بیخیال نسبت به اتفاقها و اطرافیانش روز را به شب برساند.
اینجا عرصه دفاع مقدس است، دفاع از جان انسانهایی که گرفتار شدهاند و سختیهای زندگی گریبانشان را گرفته است.
اینجا است که دلهای مهربانی برای همشهری و هموطنش میتپد و با شوق بر سر بالینش حاضر میشود تا دستی بگیرد و لبخندی بر لب بنشاند. آری، اینجا نه بیمارستان کرونا بلکه دیار عاشقی است...
انتهای پیام/ س
نظر شما