سعید اکبری؛ دهه شسصتیها علی باغمیشه را خوب به خاطر دارند. وقتی گزارشگر تبریزی با لحنی خاص نامش را به زبان میآورد. او بعد از موفقیت در تراکتور به پرسپولیس رفت و سه فصل برای این تیم بازی کرد. عمر حضور باغمیشه در این باشگاه می توانست طولانیتر شود اگر آن دعوای معروف را روی آنتن برنامه 90 با امیر عابدینی نمی کرد. دعوایی که نزدیک بود انتقال جنجالی اش را به استقلال رقم بزند. با باغمیشه خاطرات آن روزها را مرور کردیم.
آقای باغمیشه این روزها چکار می کنید؟ کلا از فضای رسانهها دور هستید؟
ما آکادمی پرسپولیس را در تهران، سمت بلوار تعاون داشتیم. الان هم سمت پرند استعدادیابی می کنیم. اینجا فوتبالیست های خوبی هستند. در سطح پایه هم تیم داریم می کنیم.اینطور نیست که کلا از فوتبال دور باشم. من مدرک A آسیا را هم دارم. راستش وقتی از سطح اول فوتبال فاصله می گیری طبیعی است که این اتفاقها بیفتد. من هم تصمیم گرفتم خیلی زود به سمت فوتبال پایه بروم و الان اطراف تهران استعدادیابی می کنیم.
به چیزی که در فوتبال می خواستید رسیدید؟
نه نرسیدم. یادم هست من در زمان بازی در پرسپولیس از بوندسلیگا پیشنهاد داشتم ولی کدورتی که بین من و آقای عابدینی مدیرعامل وقت باشگاه پیش آمد همه چیز را خراب کرد؟
منظورت آن مصاحبهای است که علیه او در برنامه 90 کردی؟
بله، من آن موقع با اینکه خوب بازی میکردم اغلب نیمکتنشین بودم. کار ما به به لج و لجبازی کشید و من قصد رفتن داشتم که البته خیلی بحث استقلال بود. آقای فتح الله زاده گفت که به تیم ما بیا. آقای عابدینی هم گفت رضایتنامه نمی دهم و من فلانقدر به باغمیشه داده ام. من هم روی آنتن 90 گفتم اینطوری نیست و بحث شد. همین بحث ها باعث شد کدورت هایی پیش بیاید. من هم بعد از آن به پیکان رفتم.
به عقب برگردی آن دعوا را با عابدینی می کنی؟
نه من جوان بودم. 15 سال داشتم که برای تراکتوربازی کردم. در 18،19 سالگی به پرسپولیس رفتم و بازی کردم. طبیعتا جوان بودم و خام.یکسری اشتباهات از سوی من رقم خورد. اگر به عقب برمی گشتم اصلا روی آنتن برنامه 90 نمی رفتم و اگر هم می رفتم آن حرف ها را نمی زدم. می شد مشکل ما خیلی راحت حل شود.
همان روزها بود که مهدی هاشمی نسب هم به استقلال رفت و آن جنجال به راه افتاد.
اصلا قدم بعدی فتح اللهزاده این بود که من را به پرسپولیس ببرد. یادم هست جلسه گذاشتیم. من خیلی جوان بودم. با هم صحبت کردیم. در جلسه هم همه چیز خوب رفت. اگر آن انتقال صورت می گرفت بعد از مهدی هاشمی نسبت دومین بازیکن گرانقیمت لیگ می شدم. آنها حاضر بود 75 میلیون تومان به من بدهند. سالی 25 تا توافق کرده بودیم و قرارداد سه ساله بود. من که از جلسه آمدم بیرون، کمی فکر کردم و بعد با آقای فتحالله زاده تماس گرفت و گفتم نمیآیم چون اینجا فقط بحث پول نیست. ایشان هم درک کرد. گفتم به خاطر هواداران نمی خواهم از پرسپولیس به استقلال بیایم.
علی آقا پروین حتی با من تماس گرفت برگرد سر تمرین ول من گفتم علی آقا با توجه به اتفاقاتی که افتاده نمی توانم بمانم. پرسپولیس را دوست دارم ولی مجبورم بروم.
ولی اگر میرفتی زندگیات از لحاظ مالی متحول می شد، درست مثل هاشمی نسب.
بله. زندگیام کلا عوض میشد. خب بخش قابل توجهی از پول را هم به من نقدی میدادند. از ته دل میگویم نمیخواستم به خاطر پول این کار را کنم. طرفداران پرسپولیس را همیشه میدیدم و دوست نداشتم عرق و تعصب را با پول عوض کنم. این شد که با قرارداد 15 میلیون تومانی به پیکان رفتم. به خاطر همین در اولین بازی پرسپولیس و پیکان هواداران من را به شدت تشویق کردند.
علی پروین در آن ماجرا پشت شما بود؟
بله. علی آقا حتی با من تماس گرفت برگرد سر تمرین ول من گفتم علی آقا با توجه به اتفاقاتی که افتاده نمی توانم بمانم. پرسپولیس را دوست دارم ولی مجبورم بروم. به استقلال هم نمی روم. اگر یادتان باشد سال بعد از حضور در پیکان هم به الاتحاد امارات رفتم. زندگی من کلا تحت تاثیر دعوا با آقای عابدینی قرار گرفت. الان سر ماجرای شجاع می گویم حق داشت برود ولی کاش نمی رفت. من وقتی رفتم، برگشتم به پرسپولیس سخت شد. شجاع اشتباه کرد. می توانست بماند و در چند سالی پولی که عرب ها می دهند در پرسپولیس در بیاورد ولی مهمتر از پول می توانست اسطوره پرسپولیس باقی بماند. او اشتباهی را کرد که من کردم. پرسپولیس احتیاجی به من و شجاع ندارد. اسمش بزرگ است. بخواهد بازیکن مفتی هم می تواند بیاورد. بعضی ها حاضرند پول بدهند و برای پرسپولیس بازی کنند.
شجاع هم قطعا به وضع زندگی اش فکر می کرد. قبول دارید کلا این چیزها در ایران حساسیت زاست و در جهان یک امر عادی است.
بحث زمان رفتن بود. پرسپولیس به فینال آسیا رسیده. شجاع می توانست بماند و در پرسپولیس بت شود. بعد از قهرمانی با عزت و احترام می رفت و حتی با قیمت بیشتر. ما می گوئیم با بوسیدن لوگو عرق را نشان ندهیم، با ماندن نشان دهیم. اگر شجاع می ماند هوادار می فهمید که او به خاطر عرق و تعصب ماند. به خدا وقتی می رفت همه به او تعظیم می کردند و حتی برایش مراسم بدرقه می گرفتند. به نظرم این شکلی قشنگ تر می شد. پرسپولیس واقعا در شرایط سختی است. الان سهمیه اش پر شده و برای فینال هم نتوانست بازیکن بگیرد.
شما در دربی پایتخت فقط دو بار بازی کردید. سال 87 بود. بهترین دربی کدام بود. مسابقه دوم که دو بر صفر بردید؟
نه بازی اول بود. یادم هست بعد از مسابقه یکی از روزنامه ها تیتر زد باغمیشه آزادی را کارت باران کرد. بهمن نیمه دوم جای بهنام سراج به زمین رفتم و باعث شدم بازیکنان حریف چند کارت بگیرند. روی اخراج تقوی و حسن زاده هم نقش داشتم. یک پاس عمقی به استیلی دادم که تقوی خطا کرد و اخراج شد. حسن زاده هم با کف استوک به سینه من کوبید و کارت قرمز گرفت.
بیشتر بخوانید:قرارداد محمد نادری با استقلال ثبت نشد
252 252
نظر شما