شناسهٔ خبر: 43099494 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

جولان ویروس تاجدار در مترو با لغو دورکاری و اجرای طرح ترافیک/ دولت 3 سال است حتی یک واگن به مترو اضافه نکرده

کرونا درحالی در تهران می‌تازد که تصمیمات ستاد مقابله با آن راه را برای این جولان بازگذاشته است. شهروندان در مترو و اتوبوس نمی‌توانند نفس بکشند اما لغو طرح ترافیک و بازگشت دورکاری در دستور کار نیست.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، روزنامه جام جم در گزارشی به جولان کرونا در مترو با لغو دورکاری و اجرای طرح ترافیک پرداخته است که بخش‌هایی از آن از نظرتان می‌گذرد.

حال یک تهرانی این روزها باید چطور باشد؟ نباید یک حال بد باشد؟ نباید این حال بد از صبح زود،‌ از وقتی به خیابان می‌زند و سوار اتوبوس و تاکسی و مترو می‌شود با او باشد؟ نباید در روزهایی که حرف از موج سوم کرونا در میان است و از میان آمارهای سه‌رقمی مرگ و میر، نیمی از آن برای تهران است،‌ نگران باشد؟ 

اکنون شهر روی موج سومی است که لازم نیست مشاغل به خاطرش تعطیل شود و کارمندان دورکار شوند،‌ الان فقط موجی است که طغیانگرتر از قبل ظاهر شده و روزانه بیش از ۳۰۰۰ نفر را مبتلا می‌کند و روزی نزدیک به ۲۰۰ نفر را می‌کشد ولی چون چیز مهمی نیست همه باید به کار و بارشان برسند و سفر کنند و تا می‌توانند در شهر بگردند و حتی اگر لازم شد در اتوبوس‌های شلوغ و ازدحام وحشتناک مترو به هم بچسبند.

این داستانِ موج سوم کرونا در تهران است؛ یک موج پرقدرت که پیش‌بینی کرده‌اند، می‌تواند به موج بزرگ کرونا تبدیل شود و شهروندان بیشتری را بستری و زمینگیر کند؛ موجی که البته فعلا موج‌شکن ندارد و مسؤولان آزادش گذاشته‌اند تا هرچه می‌خواهد بکند.

این دیگر چه تصمیمی است؟

در تهران تقریبا هیچ چیز ممنوع و محدود نیست. نه از قرنطینه خبری هست، نه از تعطیلی موقت مشاغل پرخطر و نه از تعطیلی پارک‌ها و شهربازی‌ها و سینماها و مدارس و دانشگاه‌ها که کانون تجمع‌اند. در تهران حتی دورکاری کارمندان دولتی لغو شده و در بخش خصوصی نیز به تبعیت از تصمیم دولت، کارکنان هر روز باید به محل کار بروند. از لغو طرح ترافیک هم خبری نیست و کسانی که می‌خواهند با خودروی شخصی تردد کنند یا باید هر روز طرح بخرند یا تردد را بگذارند بعد از ساعت۱۶.

استاندار تهران دو روز پیش رسما اعلام کرد دورکاری کارکنان و لغو طرح ترافیک جزو پیشنهادهای اعمال محدودیت‌های جدید کرونایی نیست؛ اظهارنظری که عجیب بود و مغایرتی آشکار با خواسته فرمانده ستاد مدیریت کرونای تهران داشت.

علیرضا زالی تنها سه روز قبل از اعلام استاندار گفته بود شرایط جدید کرونا در تهران کماکان وضعیت شهر را در شرایط کاملا بحرانی و پرخطر قرار داده و دوباره نیازمند دورکاری کارکنان هستیم.

این حرف کجا و آن تصمیم کجا؟ چرا مسؤولان تصمیم‌گیر تهران، این شهر قرمز و آبستن حادثه را رها کرده‌اند به حال خود و تصمیمی که در خور است نمی‌گیرند؟ این سوال را تقریبا تا به‌حال هیچ‌کسی جواب نداده و کسانی مثل رئیس‌جمهور هم اگر به ظاهر جواب داده‌اند، گفته‌اند که کرونا فعلا با ماست و نباید زندگی را متوقف کرد.  

اما اگر این‌چنین است، چرا قم تصمیم گرفته که از امروز محدودیت‌ها را دوباره برگرداند؟ آیا کرونای قم با کرونای تهران فرق دارد و خطرش بیشتر است یا این که مسؤولان می‌خواهند وضعیت تهران هم مثل قم به فوق قرمز برسد و آن‌وقت کاری کنند؟
از امروز در قم همه بوستان‌ها، شهربازی‌ها، مهدهای‌کودک‌، رستوران‌ها و گیم نت‌ها و استخرها و بقیه فضاهای تجمعی تعطیل است و برگزاری مراسم در مساجد و بقاع متبرکه ممنوع، در آرامستان‌ها نیز محدودیت حضور اعمال می‌شود. قطعا این محدودیت‌ها به کاهش حضور مردم در جامعه و کاهش میزان تماس آنها با هم منجر می‌شود که راه اثبات شده‌ای برای مهار ویروس است.

درد مترو از نداشته‌هاست

در تهران که طرح ترافیک مانع اصلی استفاده از خودروی شخصی است و گرانی کرایه تاکسی و فرسودگی اتوبوس‌ها و سرعت پایین آنها بهترین دلیل مردم برای استفاده از متروست، ولی مترو به قدری ماجرا دارد که عده‌ای ترجیح می‌دهند ماجراهای تاکسی و اتوبوس را به جان بخرند و به راهروهای زیرزمینی نیایند. در عوض اما روزانه جمعیتی تقریبا یک میلیون نفری با این که می‌دانند ریسک ابتلا به کرونا در واگن‌های مترو بالاست پا به قطارها می‌گذارند که البته این تازه شروع قصه است.

کرونا فقط آن اوایل توانست واگن‌های متروی‌تهران را خلوت کند، تقریبا چند هفته اول. اما بعد از ۲۳ فروردین که محدودیت‌های کرونایی لغو شد مترو تقریبا روز به روز شلوغ شد تا امروز که یک میلیون مسافر در ساعات مختلف روز شانه به شانه هم می‌دهند و با کمترین فاصله از هم، ایستگاه‌ها را می‌شمارند تا مقصد.

متروی تهران شلوغ است، روی ضربدرهای قرمز ممنوعیت همه می‌نشینند و ردیف صندلی‌ها همیشه پر است. حتی در برخی ساعات جا برای ایستادن نیست و برای حفظ فاصله‌ها تقریبا باید جدال کرد؛‌ جولان دستفروش‌ها و تنگ شدن عرصه برای ایستادن هم که ماجرای همیشگی متروی پایتخت است.

پشت پرده متروی شلوغ تهران در روزهای کرونایی اما یک مشت حقایق تلخ خوابیده که علی امام، مدیرعامل شرکت متروی تهران در گفت‌وگو با ما آن را روایت می‌کند: در چهار سال گذشته فقط ۷۰ واگن معادل ۱۰ رام قطار به خطوط متروی تهران اضافه که آن هم به‌واسطه بسته شدن قراردادی میان شهرداری تهران و یک شرکت چینی در سال ۹۵ بود.
طبق این توضیح، دولت هیچ نقشی در خرید واگن برای مترو ندارد و از سال ۹۵ به این سو هیچ قرارداد تازه‌ای نیز برای خرید منعقد نشده است.

علی امام اما بدتر از این حقایق را نیز در چنته دارد و به ما می‌گوید هم‌اکنون متروی تهران ۱۷۷ رام قطار معادل ۱۱۹۷ واگن دارد که ۴۷ رام معادل ۳۲۹ واگن به علت اشکالات گوناگون از خط کنار گذاشته شده و در حال اورهال‌اند. او می‌گوید مهم‌ترین مشکلی که باعث کمبود قطار در خطوط متروی تهران شده، این است که براساس قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه، دولت باید از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، ۲۰۰۰واگن برای کلانشهرها تامین می‌کرد که از این تعداد، ۱۰۵۰دستگاه سهم متروی تهران بود، اما از سه سال پیش تا امروز حتی یک واگن قطار هم تحویل شهرداری تهران نشده‌است. 

مردمی که در شلوغی متروی تهران مجبورند چند ماسک روی هم بزنند یا با گوشه روسری و شال روی ماسک‌شان را بپوشانند و با ترفندهای مختلف از بغل‌دستی خود فاصله بگیرند قطعا از این مسائل بی‌خبرند، ولی حقیقت همین است که هست.

فرنوش نوبخت، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران مترو که چند روز قبل به ایلنا گفته بود مترو پس از شیوع کرونا هیچ کمک دولتی دریافت نکرده و در نتیجه نمی‌تواند برای شلوغی مترو کاری بکند، طبیعی بود که تنها یک توصیه به مردم داشته باشد: کسانی که احساس بیماری دارند وارد شبکه مترو نشوند.

مجازات کنیم؟

وزیر کشور از ارائه پیشنهاد اعمال جریمه برای تهرانی‌هایی خبر داده که پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنند، ‌جریمه‌هایی که منوط است به تصویب در ستادملی مقابله با کرونا. البته مدت زیادی است که در این‌باره حرف زده می‌شود، ولی چون حرف‌ها خروجی ندارد، تقریبا ضرب این تهدیدها هم گرفته شده است.

اما بیایید فرض کنیم این‌بار تهدیدها عملی و اعمال جریمه‌ها تبدیل به قانون ‌شود. قطعا متخلفان واقعی یعنی کسانی که می‌توانند پروتکل‌ها را رعایت کنند، اما به عمد نمی‌کنند، مستحق جریمه هستند. اما مردم به معنی شهروندان عادی،‌ مسببان غیرقابل اجرا شدن پروتکل‌های بهداشتی را چه کنند؟ آیا اگر مردم مستحق جریمه و توبیخ هستند، مسؤولانی که غلط و ناقص تصمیم می‌گیرند یا دیر به خود می‌آیند یا باوجود دانستن خطر، دنبال عادی‌سازی شرایط هستند، نباید بازخواست شوند؟

مردمی که در اتوبوس‌ها چاره‌ای جز نزدیک نشستن به هم، در تاکسی‌ها چاره‌ای جز تحمل سه مسافر دیگر و در مترو چاره‌ای جز تحمل فشار مسافران را ندارند، باید دادشان را کجا ببرند؟ همین مردم که ناچار به تحمل سختی‌های ناوگان حمل و نقل عمومی هستند، اگر بخواهند دست به جیب شده و با تاکسی‌های اینترنتی جابه‌جا شوند، چه کسی است که جلوی لجام‌گسیختگی کرایه‌های این بخش را بگیرد؟ آیا مسؤولانی که حرف از مجازات متخلفان می‌زنند، برنامه‌ای برای کنترل این حوزه دارند؟

انتهای پیام/