سرویس اقتصادی جوان آنلاین: صنایع کشور ما میراثدار ظرفیتهای عظیمی است که در گذشته به غلط پایهگذاری شده است؛ تصمیمهایی که نه تنها اقتصادی نبوده، بلکه سیاسی و برای جلبنظر نمایندگان مجلس و بالا بردن آمار عملکرد دولتها گرفته شده و میلیاردها تومان سرمایه در این پروژههای صنعتی جا خوش کرده است. به عنوان مثال ارائه مجوز ساخت پتروشیمی برای استان گیلان؛ استانی که برای گازرسانی معمول خود دچار اختلال میشود، مجوز ساخت پتروشیمی دریافت میکند که شاید نظر مثبت نمایندگان استان گیلان را در مجلس به خود جلب کند تا کمتر به مسئولان حوزه نفت و گاز سختگیری کنند یا هزاران میلیارد هزینه از جیب مردم برای احداث خط تولید سایپا و ایرانخودرو در خارج از کشور صرف میشود، اما حتی یک خودرو از آنها خارج نمیشود و به فروش نمیرسد. دهها مورد شبیه به طرحهای صنعتی را میتوان پیدا کرد که نه برای به اقتصاد، بلکه برای اهداف سیاسی راهاندازی شده است.
فقط ۵۲ درصد ظرفیت تولید استفاده میشود
حسین مدرسخیابانی، سرپرست سابق وزارت صمت در آخرین روزهای حضورش در وزارت صمت اعلام کرد فقط نیمی از ظرفیتهای تولیدی صنایع کشور استفاده میشود. او گفت: اکنون فقط از ۵۲ درصد ظرفیتهای تولیدی صنایع کشور استفاده میشود و هدفگذاری امسال ما ارتقای آن به ۶۵ درصد است. اکنون ۴ هزار طرح بالای ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی در کشور وجود دارد که تا مردادماه ۱۴۰۰ با پویش «تولید، تداوم امید» چند مورد از این طرحها تکمیل میشود و به بهرهبرداری میرسد.
مدرسخیابانی در ادامه افزود: از بین ۴ هزار طرح یاد شده، ۲۰۰ فقره آنها طرحهای بزرگ صنعتی و معدنی هستند که ۷۰ هزار میلیارد تومان حجم سرمایهگذاری آنها بوده که ۵۰ هزار نفر را به طور مستقیم و بیش از نیم میلیون نفر را به صورت غیرمستقیم مشغول به کار خواهند کرد. به عبارت دیگر استفاده از ۴۸ درصد توان تولیدی کشور را میتوان به زبانی ساده یک فاجعه قلمداد کرد. بودجههای کلانی از جیب مردم و برای احداث کارخانههایی هزینه شده است که هیچ کاربردی ندارد. بسیاری از این ظرفیتها در حالی ایجاد شده که بنا نیست هیچگاه به کار گرفته شود. به عبارتی سادهتر حجم زیادی از بودجه کشور در سالهای سخت اقتصادی نابود شده است و هیچ کس حتی حاضر به ارزیابی و پاسخگویی درباره آن نیست.
ما میراثدار ظرفیتهای ناکارآمد هستیم
مهدی صادقینیارکی، معاون صنایع وزارت صمت در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره اظهارات سرپرست سابق وزارت صمت مبنی بر به کارگیری ۵۲ درصد از ظرفیت صنایع کشور بیان کرد: طی سالهای گذشته در حوزه نصب ظرفیت اقدامات زیادی انجام شده است. در حقیقت ما میراثدار ظرفیتهایی هستیم که پیش از این به صورت مازاد ایجاد شده بود. آرد را به عنوان یک مثال عینی در نظر بگیرید، حدود ۲۰ میلیون تن ظرفیت در کارخانجات آرد داریم، اما میزان آردی که برای اصناف و صنایع نیاز داریم، حدود ۱۰ میلیون تن است، پس ۵۰ درصد از ظرفیت تولید آرد در کشور فعال نخواهد شد؛ چراکه نیاز کشور به این میزان نیست.
صادقینیارکی درباره به کارگیری این ظرفیتها گفت: در جایگاههای مختلف ممکن است نیاز به فعالیت صنایع وجود نداشته باشد یا گلوگاههایی مثل تولید مواد اولیه در صنایع بالادست فعالیت واحدهای صنعتی را محدود کند که در نتیجه آن بخشی از ظرفیتها در این حوزه برای مدتهای طولانی به کار گرفته نمیشود.
معاون صنایع وزارت صمت با اشاره به اینکه کشور نیازی به تولید این ظرفیتهای فعال ندارد، بیان کرد: البته اگر روند تولید آرد را در پنج سال گذشته مقایسه کنید، نیاز کشور متناسب با میزان تولید آن بوده، پس برخی از این ظرفیتها هیچگاه بالفعل نخواهد شد.
در دورههای مختلف هر کس به هر بهانهای سرمایه عظیمی را به کار گرفته تا ظرفیتهای صنعتی زیادی را به غلط ایجاد کند. اهداف سیاسی، برنامهریزیهای غلط و در مجموع نداشتن استراتژی صنعتی از دلایل بروز این پدیده است.
افرادی که دانش فنی ندارند
آرمان خالقی، قائممقام دبیرکل خانه صمت نیز درباره ظرفیتهایی که به غلط در کشور ایجاد شده است، گفت: در دورههای مختلف سرمایهگذاریهایی اتفاقاتی افتاد که میتوان آنها را به چند بخش تقسیمبندی کرد.
برخی از ظرفیتهای راکد صنعتی توسط کسانی ایجاد شد که صاحب سرمایه بودند، اما دانش فنی کافی نداشتند. برخی از این ظرفیتها با انگیزه فعالیت در بازارهای صادراتی فعال شدند؛ صنایعی مثل سیمان و کاشی با هدف تأمین بازارهای صادراتی ایجاد شدند، اما در نهایت موفق به حفظ موقعیت خود در این بازارها نشدند. در حال حاضر حدود ۵۰ درصد صنعت سیمان کشور بلااستفاده مانده است.
تفکیک شهرکهای صنعتی از صنایع کوچک
خالقی تصریح کرد: برخی از این ظرفیتها با سیاستها و تفکرات فکری غلط ایجاد شده است. در صنایعی مثل خودروسازی و فولاد شاهد احداث ظرفیتهای صنعتی در شهرها و استانهایی هستیم که توجیه منطقی ندارد. اغلب نمایندگان مجلس و استاندارها اصرار بر ایجاد سایت مونتاژ خودرو در استان خود داشتند و اغلب آنها نیز محرومیتزدایی را دلیل آن میدانستند. نتیجه این اقدامات واحدهایی مثل ایرانخودرو تبریز است که خودروساز را ملزم کرده تا بدنهای را که جای دیگری ساخته شده به تبریز منتقل، مونتاژ و بعد از تولید از آن خارج کند. خطوط مونتاژی مثل پروتون لرستان، برخی خطوط استان کرمان و خطوط سیناد در کیش هم نمونه مشابهی هستند که اغلب یا تعطیل شدهاند یا با ظرفیتهای بسیار پایین به کار گرفته میشوند.
قائممقام دبیرکل خانه صمت افزود: کارخانجات نورد در جایجای نقاط کشور ایجاد شده و برای فعال نگه داشتن آن باید هزینه سنگینی صرف حمل و نقل و تأمین مواد اولیه آن شود. در استانها اعلام نیاز میکنند و مجوزها بدون داشتن توجیه اقتصادی صادر میشود که در نهایت نتیجهای جز زمینگیر شدن سرمایه کشور ندارد.
خالقی تصریح کرد: خط پلیاتیلن غرب یکی از اقداماتی بود که انتقادات زیادی به آن وارد شد. این خط احداث شد تا خوراک واحدهای پتروشیمی را تأمین کند و روی این خط، صنایع حوزه پتروشیمی ایجاد شوند، در حالی که ایجاد این خط و ظرفیتهای لازم در استانهای مختلف بیش از اشتغال و ظرفیت هزینه به همراه داشت.
سرانه اندک سرمایه به اشتغال واحدهای پتروشیمی
قائممقام دبیرکل خانه صمت ادامه داد: سرانه سرمایه به اشتغال واحدهای پتروشیمی بسیار پایین است، به عبارتی سادهتر خود واحدهای پتروشیمی اشتغالزایی چندانی ندارد پس باید صنایع اشتغالزاتر در استانهای محروم ایجاد شوند. استانهای جنوبی کشور مثل بوشهر را میتوانستیم به مرکز پتروشیمی تبدیل کنیم و صنایع پاییندست را که اشتغالزایی بیشتری دارند در سایر استانها ایجاد کنیم. ریشه تمام مشکلات اقتصادی در آن است که ما استراتژی صنعت در کشور نداریم؛ بنابراین مشخص نمیشود که باید در چه صنعتی و به چه میزان ورود کنیم.
نظر شما