«رافائل ماریانو گروسی» در واپسین ساعت روز گذشته با استقبال «بهروز کمالوندی» سخنگو و معاون بینالملل سازمان انرژی اتمی وارد تهران شد. این سفر که به دعوت سازمان انرژی اتمی انجام شده، نخستین سفر گروسی در مقام مدیرکلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران است. او تا پیش از این در مقر آژانس در وین، میزبان مقامات ارشد ایرانی از جمله «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی، «سید عباس عراقچی» معاون سیاسی وزارت امور خارجه و «بهروز کمالوندی» سخنگو و معاون بینالملل سازمان انرژی اتمی بوده است.
این دیپلمات آرژانتینی در سفر دو روزه خود، علاوه بر دیدار با صالحی، با دیگر مقامات ارشد ایران از جمله «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه و «حسن روحانی» رئیس جمهوری اسلامی ایران هم دیدار میکند.
گروسی که ۱۰ ماه است سکاندار آژانس شده است، تا پیش از این نمایندگی آرژانتین در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را عهدهدار بود و ریاست کابینه در دفتر مدیرکل سازمان منع استفاده از سلاحهای شیمیایی و سه سال فعالیت به عنوان رئیس کابینه یوکیا آمانو در امور سیاسی را در کارنامه دارد. تجربه گروسی از اواخر دهه نود میلادی در حوزه خلع سلاح، او را به یک دیپلمات حرفهای بدل ساخته است.
گاهی دور؛ گاهی نزدیک
ایران یکی از اعضای قدیمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است به گونهای که میتوان از ایران به عنوان یکی از اعضای بنیانگذار این نهاد بینالمللی نام برد. ایران در همان زمان با آنکه فعالیتهای اتمیاش محدود به فعالیت راکتور تحقیقاتی تهران بود و آمریکاییها نیز به نوعی فعالیتهای اتمی ایران را مدیریت میکردند، به معاهده منع اشاعه تسلیحات اتمی (انپیتی) پیوست و با طرح موضوع خاورمیانه عاری از سلاح هستهای، شفافسازی در فعالیتهای هستهای را در دستورکار قرار داد.
ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همکاری نزدیک با آژانس را ادامه داد به گونهای که دیپلماتهای ایرانی در دهه ۹۰ میلادی، نقش فعال و سازندهای هم اصلاح قوانین و هم تدوین دیگر مقررات و معاهدههای بینالمللی در حوزه عدم اشاعه داشتند.
با این حال، روابط ایران و آژانس همیشه به یک شکل خطی و یکسان نبوده و دو طرف، مناسبات و روابط پرفراز و نشیبی را پشت سر گذارندهاند؛ به گونهای که در دو دهه اخیر، ایران همواره یکی از مهمترین پروندههای روی میز و تحت بررسی و نظارت آژانس بوده است. این روابط از ابتدای قرن بیست و یکم تحت فشارهای ایالات متحده و پروندهسازیهای رژیم اشغالگر قدس و گروهک منافقین مبنی بر فعالیتهای اعلام نشده هستهای ایران بسیار کمرنگ شد و پس از صدور قطعنامههای متعدد علیه ایران در شورای حکام و ارجاع پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت، به تیرگی گرایید.
طرح ادعاهای یکجانبه و یکسو علیه ایران نظیر مطالعات اعلام نشده ایران در سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم و جامع شدن آن در قالب پرونده موسوم به ابعاد احتمالا نظامی فعالیتهای هستهای ایران (پیامدی) در حالی که آژانس تا پیش از آن نمونهبرداریهایی را از اماکن مختلف انجام داده و ایران نیز به مدت چند سال پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه اجرا کرده بود، موجب شد تا دیوار بیاعتمادی میان ایران و آژانس بیش از هر زمان دیگری بلندتر شود و طرفین از یکدیگر دورتر شوند. این بیاعتمادی در برههای موجب شد تا در ایران صداهایی مبنی بر لزوم خروج از آژانس نیز شنیده شود.
با دستیابی توافق هستهای میان ایران و ۶ قدرت جهانی در تیر ماه سال ۹۴ (ژوئن ۲۰۱۵) مناسبات تهران و آژانس نیز دچار تحول اساسی شد. در همان برهه، ایران و آژانس در چارچوب مذاکرات فنی توانستند به یک توافق برای رسیدن به ترتیباتی جهت حل و فصل مسائل فیمابین تهران و آژانس برسند. «یوکیا آمانو» مدیرکل وقت آژانس در تابستان آن سال دو بار به تهران آمد و بازدیدی هم از پارچین داشت. در نشست فصلی آژانس در دسامبر ۲۰۱۵، آژانس در گزارشی اعلام کرد که شواهدی برای تائید ادعاهای مطرح شده علیه فعالیتهای پیشین ایران دست پیدا نکرده و در قطعنامهای، شورای حکام اعلام کرد پرونده موسوم به پیامدی را برای همیشه مختومه کرده و فعالیتهای آژانس ازین پس، معطوف به اجرای برجام از سوی ایران خواهد بود.
از این تاریخ، ایران و آژانس فصل جدیدی از مناسبات و همکاریها را آغاز کردند؛ به گونهای که آژانس در بیش از ۱۴ گزارش پایبندی کامل ایران به تمامی تعهداتش در برجام را اعلام کرد و ایران هم با اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، بیشترین و گستردهترین سطح نظارتها و بازرسیها را برای آژانس در طول تاریخ فراهم کرد.
با تغییر دولت آمریکا در سال ۲۰۱۶، تهران و آژانس دوره سختی را آغاز کردند چراکه کسی در کاخ سفید آمده بود که هیچ شناختی از مناسبات، روابط و حقوق بینالملل نداشت و تلاش داشت تا با قلدری و یکجانبهگرایی به هدف خویش دست یابد. دونالد ترامپ که از همان کارزارهای انتخاباتی شعار «پاره کردن برجام» را مطرح کرده بود، ابتدا کوشید تا با تحت فشار قرار دادن ایران از طریق آژانس، زمینه خروج ایران از توافق هستهای را فراهم آورد اما عملکرد حرفهای آمانو و صبوری راهبردی ایران مانع از دستیابی دولت آمریکا به این هدف شد.
با این وجود، آمریکا روز به روز به فشارهای خود علیه ایران در آژانس ادامه داد تا آنکه با مرگ مشکوک آمانو، روابط ایران و آژانس نیز دستخوش تغییر شد و مدیرکلی گروسی نیز بر این پازل را تکمیل کرد. در دوره گروسی وی در رایزنی نزدیک با مقامات آمریکایی، بررسی اسناد و مدارک ادعایی اسرائیل را در دستورکار قرار داد و هماکنون خواستار بازرسی از دو مکان در ایران شده است. شورای حکام نیز در نشست پیشین خود، براساس گزارش گروسی درباره ایران خواستار آن شده بود تا تهران دسترسیهای مورد تاکید مدیرکل آژانس را برای او فراهم آورد.
گروسی برای حل اختلاف آمده است؟
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی سفر خود را به تهران در پیام توییتری اعلام کرد. گروسی در این پیام نوشت: «من روز دوشنبه برای انجام دیدارها با مقامهای ایران به منظور پرداختن به مسائل حل نشده در رابطه با مسائل پادمانی در ایران، به تهران سفر خواهم کرد. من به ایجاد یک کانال گفتوگوی مستقیم، موثر و مبتنی بر همکاری امیدوارم. این موضوع، ضروری است.» این در حالی است که این سفر بلافاصله پس از دیدار گروسی و «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا انجام میشود. با این حال به نظر میرسد که درخواستهای اخیر گروسی از ایران برای بازدید از دو مکان مورد نظرش و قطعنامه پیشین و آتی شورای حکام مهمترین موضوع مورد رایزنی طرفین باشد به ویژه آنکه گروسی طی روزهای آتی باید گزارش جدید خود درباره ایران را به شورای حکام ارائه کند که میتواند نقش اساسی در بازه کنونی داشته باشد.
با این حال، آمریکاییها با اعلام سفر گروسی به تهران تلاش کردند تا سفر او را به نوعی با اقدام آنها برای اسنپبک پیوند دهند. موضوعی که با واکنش ظریف نیز همراه شد و او دیروز در جمع خبرنگاران گفت: «این سفر ارتباطی با مکانیزم ماشه ندارد... کار با آژانس براساس اصل شفافیت است... ایران همیشه آماده همکاری با آژانس بوده است. گفتوگوهای زیادی با آژانس داشتیم و این سفر هم در ادامه همین گفتوگوهاست.»
ایران از آژانس چه انتظاری دارد؟
ایران و آژانس از ابتدای تاسیس این نهاد بینالمللی همکاری نزدیکی داشتند و این همکاری طی پنج سال اخیر هم روز به روز گسترش یافته است. با این حال، انتظار ایران از آژانس چه در دورانی طرفین دور از یکدیگر بودند و چه در برهه کنونی، یک چیز بوده است: برخورد مستقلانه، بیطرفانه و حرفهای. این همان موضوعی است که «سعید خطیبزاده» سخنگوی جدید وزارت امور خارجه دیروز در نخستین نشست مطبوعاتیاش مطرح کرد: «مادامی که آژانس بینالمللی انژری اتمی بیطرفانه، مستقل و به دور از فشارهای سیاسی و طرفهای سوم عمل کند، مذاکرات بین ایران و آژانس نتیجهبخش خواهد بود.»
به نظر میرسد با توجه به در پیش بودن نشست دوشنبه آینده «کمیسیون مشترک برجام» در وین و همچنین نشست بعدی شورای حکام و گرهای که هماکنون در روابط ایران و آژانس ایجاد شده، این سفر بتواند روابط تهران و آژانس را وارد مسیر جدیدی کند و پیشبینی میشود که ادعاها درباره پرونده هستهای ایران که ارتباط مستقیمی هم با تعهدات برجامی ایران ندارد، در سایه سفر گروسی به تهران حل و فصل شود.
اظهارات اخیر بهروز کمالوندی نیز گواهی بر این مدعاست. او در گفتوگو با العالم گفت: «برای اینکه آن دشمنان از این موقعیت سوء استفاده نکنند داوطلبانه راههایی را پیدا کردیم که نگرانیهایمان رفع شود. اکنون هم دنبال آن هستیم با روشهایی که نگرانی ما برطرف شود، بگوییم خیلی خوب این دسترسی و ببینید که چیزی نیست اما داستان این است که این مسئله باید یکبار برای همیشه تمام شود چرا که کشورها یک احترام حاکمیتی دارند و نمیتوانند بیجهت مورد سوالات متعدد و بیسند واقع شوند. به همین دلیل تلاش میکنیم ضمن در نظر گرفتن نگرانیهای خودمان، به ملاحظات آژانس هم توجه کنیم و دست دشمنان خودمان را هم که به دنبال این هستند صرفا با یک نه گفتن ایران را با آژانس درگیر کنند را ببندیم. فکر میکنم تا اندازهای موفق بودیم که ملاحظات ما در نظر گرفته شود. البته این بستگی به مذاکرات دارد و امیدوارم در طول این سفر بتوانیم تفاهماتی را که به نفع دو طرف باشد را حاصل کنیم.»
اینک به نظر میرسد توپ در زمین آژانس است چراکه سفر گروسی به تهران و گفتوگوی او با مقامات عالی ایران، فرصتی دوباره به آژانس برای بازیابی نقش خود به عنوان یک نهاد بینالمللی بوده و زمینهساز دستیابی به راهکارهای مشترک برای ایفای نقش نظارتی این سازمان با رویکردی غیرسیاسی و فنی است. جمهوری اسلامی ایران که رکورددار تعداد بازرسیهای آژانس از تاسیسات هستهایاش است، بارها اعلام کرده که در حوزه فعالیتهای صلحآمیز هستهای چیزی برای پنهان کردن ندارد و آماده تداوم همکاری سازنده در چارچوب مبانی حقوقی و فنی با آژانس است.
به طور قطع این رویکرد تا زمانی تداوم خواهد داشت که آژانس به تکالیف و وظایف حرفهای خود پایبند بوده و به دنبال استفاده از حسن نیت ایران برای تحقق خواست و اراده باجگیران بینالمللی نباشد.