شناسهٔ خبر: 42027363 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه حمایت | لینک خبر

یادداشت دکتر جواد منصوری

اسنپ بک گیت!

صاحب‌خبر - وزارت خارجه آمریکا از تابستان سال گذشته در پی بسترسازی و فضاسازی برای بازگرداندن تحریم‌های تسلیحاتی جمهوری اسلامی بود اما به این دلیل که واشنگتن دو سال پیش رسماً از برجام خارج شد، تلاش دستگاه دیپلماسی آمریکا حتی در میان متحدان اروپایی این کشور نیز اعتباری نداشت. در جلسه مجازی روز جمعه شورای امنیت به‌منظور رأی‌گیری در خصوص بازگرداندن تحریم‌های تسلیحاتی ایران، اروپایی‌ها به این دلیل به قطعنامه پیشنهادی آمریکا رأی ممتنع دادند که شانسی برای تصویب آن وجود نداشت. به‌جز تروئیکای اروپایی، دیگر اعضای شورای امنیت نیز اقبال چندانی به پیشنهاد آمریکا نشان ندادند چون به فرض محال، اگر ۹ عضو شورای امنیت با آمریکا همراه می‌شدند، در نهایت با وتوی چین و روسیه این فرآیند ناکام می‌ماند و متوقف می‌شد. علت دیگری که اروپا با قطعنامه ضد ایرانی آمریکا موافقت نکرد، این بود که از زمان خروج واشنگتن از توافق هسته‌ای، اعضای این اتحادیه در بیانیه‌های مختلف، مخالفت خود را با تصمیم کاخ سفید اعلام کرده و همواره تأکید کرده بودند که مدافع برجام هستند. در چنین شرایطی اگر قاره سبز از بازگشت تحریم‌های تسلیحاتی ایران دفاع می‌کرد، در واقع بر ادعای خود مبنی بر حمایت از برجام خط بطلان می‌کشید و پرده تدلیس از چهره این کشورها می‌افتاد. نکته اینجاست که آمریکا برای فعال کردن ساز و کار حل اختلاف که ایستگاه پایانی آن، مطرح‌شدن پرونده هسته‌ای ایران در شورای امنیت است باید حتماً عضوی از برجام باشد که در حال حاضر از چنین وجاهتی برخوردار نیست. به همین منظور، «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا چند ماه است که یک تیم حقوقی تشکیل داده تا کاخ سفید را بخشی از برنامه اقدام مشترک جا بزند. بر اساس بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام، چنانچه یکی از اعضای، گروه 1+5 از ایران در خصوص نحوه اجرای توافق هسته‌ای شکایت کند، پس از یک بازه زمانی ۴۵ روزه، موضوع در شورای امنیت مطرح و 6 قطعنامه تعلیق شده به‌واسطه تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ بار دیگر اعمال خواهند شد. درصورتی‌که آمریکا نتواند به‌تنهایی از این ساز و کار استفاده کند، همچون ماجرای قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی بار دیگر به اروپا متوسل می‌شود و از آن‌ها با تطمیع و تهدید خواهد خواست که مکانیسم ماشه را فعال کنند. این در حالی است که ابتدا آمریکا و سپس اروپا با سکوت معنادار خود تعهدات خود را زیر پا گذاشتند و بالطبع، طرفی که نه‌تنها به هیچ‌کدام از تعهداتش عمل‌نکرده بلکه به‌تناوب، تحریم‌ها را تشدید نموده نمی‌تواند جمهوری اسلامی ایران را که به اذعان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تعهداتش تخطی نکرده است، به نقض برجام متهم کند. ناگفته پیداست که اروپا چنانچه در فعال کردن مکانیسم ماشه با آمریکا همگام شود، مشروعیت بین‌المللی خود را بیش از گذشته مخدوش خواهد کرد چون بر اساس مفاد برجام، ایران مجاز به صادرات نفت و انجام تراکنش‌های بین‌المللی است، درحالی‌که هیچ‌یک از این موارد محقق نشده است. در نتیجه، ورود قاره سبز به سناریوی آمریکا باعث بی‌اعتباری اروپا شده و مخالفت‌های بین‌المللی را نیز به همراه خواهد داشت. از طرفی، باید به نقش روسیه و چین، پیش و پس از برجام اشاره کرد. توافق هسته‌ای دارای تضمین‌های بسیار معتبر از سوی ایران به دیگر طرف‌های برجام بود و مسئولین کشورمان، برای اثبات حسن نیت ایران همه تعهدات را پیش‌پرداخت کرده و منتظر گام‌های متقابل نماندند. در نتیجه، چین و روسیه برخلاف غرب تنها کشورهایی بودند که متوجه حسن نیت ایران شدند. افزون بر این، مسکو و پکن، پیش از برجام، قطعنامه‌های تحریمی ایران را وتو نمی‌کردند ولی پس از انعقاد توافق هسته‌ای با مشاهده تعهد ایران به پیمان‌های بین‌المللی، در موضع مخالف آمریکا و غرب قرار گرفته‌اند. همچنین، انگیزه‌های دیگری ازجمله جنگ سرد آمریکا با چین و تحریم‌های واشنگتن علیه مسکو نیز به این تقابل دامن زده است. تروئیکای اروپایی و آمریکا اما اهداف دیگری در سر داشتند. غرب علیرغم آمادگی کامل جمهوری اسلامی ایران برای همکاری‌های بلندمدت، موضوعات فرابرجامی در مسائل منطقه‌ای و توان موشکی کشورمان را مطرح و عمل به الزاماتشان در برنامه اقدام جامع مشترک را منوط به توقف این دو موضوع کردند که در برجام هیچ اشاره‌ای به آن‌ها نشده بود. در حقیقت، کشورهای اروپایی و آمریکا چیزی را مطالبه می‌کردند که حق مسلم و منفعت غیرقابل انکار ایران بود و بالاخره، در پیش گرفتن سیاست خدعه و فریب، مانع از ادامه همکاری ایران با آن‌ها شد. در نتیجه، جمهوری اسلامی، کاهش گام‌به‌گام تعهداتش را کلید زد و در مرحله پایانی صراحتاً اعلام کرد که به هیچ‌یک از مفاد برجام پایبند نخواهد بود. تنها مفر آمریکا و اروپا که بدون تردید با یکدیگر عقد اخوت بسته‌اند، دست و پا کردن بهانه‌ای برای تقابل با جمهوری اسلامی از رهگذر اسناد سرویس جاسوسی موساد و مطرح کردن آن در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. بر اساس این اسناد که جمهوری اسلامی به‌صورت رسمی و قانونی متعهد به پاسخگویی آن‌ها نیست چراکه از مجاری غیرقانونی و از طریق سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی به‌دست‌آمده، از کشورمان خواسته شد به بازرسان آژانس اجازه دسترسی به دو سایت هسته‌ای داده شود. ایران صراحتاً با این درخواست مخالفت کرد و به این بهانه، قطعنامه‌ای ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با صحنه‌گردانی آمریکا و اروپا پس از هشت سال صادر شد. پیگیری این پرونده در حقیقت برای پوشش جبران ناکامی اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران است، چراکه کاخ سفید مطمئن است در فرآیند «اسنپ بک» نیز موفقیتی به دست نخواهد آورد. به بیان دیگر، این مسیر سوم به‌منظور تشکیک در صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای برای فشار علیه کشورمان به‌عنوان سوپاپ اطمینان طراحی شده، شکی نیست که واشنگتن همچون قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، سیلی محکم دیگری می‌خورد و مکانیسم ماشه به‌جای پیروزی، به «اسنپ بک گیت» بدل خواهد شد.

نظر شما