امیر هاتفینیا روزنامه نگار
سال 93، سال برنامههای پُرشمار و گسترده جمعیت هلالاحمر ایران بود؛ سالی که هلالاحمر در آن توانست به اهداف چهارگانه جمعیتهای صلیب سرخ و هلالاحمر (برقراری صلح و تفاهم و دوستی میان ملتها و مذاهب، تسکین آلام بشری، تأمین احترام انسانها و حمایت از زندگی و سلامت آنها بدون در نظر گرفتن هیچگونه تبعیض) دست پیدا کند؛ آن هم برمبنای اصول هفتگانه بیطرفی، بیغرضی، استقلال، خدمت داوطلبانه، بشردوستی، یگانگی و جهانشمولی.
هر کدام از سازمانهای جمعیت هلالاحمر متناسب با حوزه فعالیت خود توانستند برنامههای متنوع و گستردهای را در سال 93 اجرایی کنند. برای نمونه سازمان جوانان توانست با همکاری آموزش و پرورش و دانشگاه آزاداسلامی کانونهای دانشآموزی و دانشجویی هلالاحمر را برپا کند؛ سازمان داوطلبان توانست با اجرای سفرنامه سلامت و امید در شهرهای مختلف کشور به مردم مناطق محروم خدمات بهداشتی و درمانی ارایه دهد؛ سازمان امداد و نجات هم مثل همیشه در حوادث جادهای، سیل، زلزله و ... استوارانه قد علم کرد و در آخر هم با نجات 17 جهانگرد آلمانی که هنگام صعود به ارتفاعات دماوند ناپدید شده بودند، کارنامه درخشانی برای خود ثبت کرد.
این سازمانها برنامههای ویژهای برای ایام آخرسال و نوروز 94 هم تدارک دیدهاند که میتوان به طرحهای «فرشتگان رحمت» و «نیابت» سازمان داوطلبان، طرح «ایمنی و سلامت مسافران نوروزی» سازمان جوانان و طرح ملی «امداد و نجات نوروزی» سازمان امداد و نجات اشاره کرد. دیگر بخشهای جمعیت هلالاحمر مثل مجتمع دارویی-درمانی هلال ایران، معاونت بهداشت، درمان و توانبخشی، موسسه علمی-کاربردی هلال و مرکز پزشکی حجوزیارت هم هر کدام با اجرای هدفمند و برنامهریزی شده فعالیتهای خود توانستند در راستای اهداف اصلی جمعیت گام بردارند.
در حوزه بینالملل هم جمعیت هلالاحمر با ارسال محمولههای مختلف به کشورهای محروم منطقه و جهان از وجهه و جایگاه والای هلالاحمر دفاع کرد. هلالاحمر ایران در حوادث مختلف مثل سیل، زلزله و... به ارسال پیام تسلیت به کشور حادثهدیده بسنده نکرد و با فرستادن محمولههای مختلف غذایی و بهداشتی و همینطور حضور داوطلبانه پزشکان و امدادگران به ارایه خدمات در سرزمینهای حادثهدیده پرداخت؛ حال این سرزمین میخواهد یکی از کشورهای همسایهمان باشد یا یکی از کشورهای آفریقا.
اینها، تنها بخش کوچکی از تلاشهای ارتش بیش از دومیلیون نفری است که نه از روی جبر و با بکارگیری سلاح، بلکه به اختیار و همراه با پرچم صلح، داوطلبانه پیش میروند؛ ارتشی که طلایهداران آن میهمان امروز صفحه هلال روزنامه شهروند هستند تا هر کدام به سهم خود سال جدید را تبریک گفته و از برنامهشان در ایام نوروز بگویند. ما، همانطور که «عبدالرسول وصال» مدیرمسئول روزنامه شهروند در سرمقاله شماره 422 این روزنامه نوشت: «خدای را شکر «شهروند» نه خصوصي است نه دولتي نه شهرستانی. لابد ميپرسيد پس روزنامه شهروند چيست و به چه كساني تعلق دارد؟ در پاسخ ميگويم «شهروند» نه مثل ايران و همشهري و جامجم دولتي است كه از قدرت و نفوذ دولتي برخوردار باشد و نه يك روزنامه خصوصي است. «شهروند» رسانه فرهنگ خدمت داوطلبانه ايرانيان است. صاحبامتيازش جمعيت هلالاحمر است كه يك نهاد عمومي عامالمنفعه است...» یک رسانه دولتی نیستیم؛ بنابراین ما «صفحه هلال» را هم یک صفحه سازمانی به حساب نمیآوریم، بلکه آن را صفحهای میدانیم که تعهدش اطلاعرسانی درباره بزرگترین ان جی اوی کشور است، بزرگترین نهاد مردمی ایران. دیگر حرفی نیست، جز اینکه: «باز کن پنجرهها را که نسیم/روز میلاد اقاقیها را/جشن میگیرد/و بهار/روی هر شاخه کنار هر برگ/شمع روشن کرده است.»
پینوشت:
«مطبوعات هم به اميد زندهاند»؛ سرمقاله شماره 422 روزنامه شهروند (یکشنبه 18 آبان 1393) بهقلم «عبدالرسول وصال» مدیرمسئول روزنامه شهروند.
شعر پایانی متن، کارِ فریدون مشیری است.
∎