شناسهٔ خبر: 41933891 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

رهبر انقلاب، این مرد را «اُعجوبه» نامید

«شیخ مجتبی قزوینی» زاده 1279 شمسی در روز 22 ذی‌الحجه 1386 قمری (1346 شمسی) دار فانی را «وداع» گفت و در این فاصله عمری جهد و جهاد بسیار کرد تا خیلی‌ها به روشنای حقیقت «سلام» کنند. رهبر انقلاب این مرد را اعجوبه نامیده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق،‌ از کودکی در قزوین و نجف‌اشرف به تحصیل علوم دینی پرداخت و بعدها در قم. اجازه اجتهاد را هم از «آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی»، موسس حوزه علمیه قم دریافت کرد. بعد به مشهد رفت و شد آن مردی که باید می‌شد. از آن مردها که به قول رهبری:«فقهای مبارز، نه فقهای گوشه‌گیر، نه آدم‌های منزوی؛ مردان دین که به سرنوشت مردم می‌اندیشیدند؛ برای آنها مبارزه می‌کردند و جان خود را هم در این راه فدا می‌کردند.»

نخستین بارقه‌های روشنی حیاتش نیز در سال ۱۳۴۲ پس از دستگیری امام خمینی (ره) به دلیل سخنرانی‌های افشاگرانه علیه شاه هویدا شد؛ شیخ مجتبی در آن سال‌های خفقان اقدامی موثر و شجاعانه کرد، به حمایت نهضت امام (ره) پرداخت و با ارسال پیام‌هایی به ائمه‌جماعات، نماز جماعت را در مسجد گوهرشاد و سایر مساجد مشهد تعطیل کرد. این تعطیلی در حمایت از امام خمینی (ره) حدود ۴۰ روز طول کشید و نوعی نمایش قدرت در برابر سلطه نظامی و سیاسی شاه محسوب می‌شد. بعدها نیز همواره طرفدار شجاعت و درایت بنیانگذار انقلاب ماند و از او نقل شده که گفته این مرد (امام خمینی (ره)) یک‌تنه نهضت را ادامه می‌دهد تا پیروز شود. شیخ مجتبی قزوینی در سال ۱۳۴۶ پس از یک دوره بیماری طولانی رحلت کرد و مزارش در صحن عتیق (انقلاب) حرم رضوی قرار دارد.

تصویری از شیخ مجتبی در کنار امام خمینی (ره)

قوت شخصیت حاج شیخ مجتبی

درباره شیخ مجتبی قزوینی به دلیل زهد و تقوا و شخصیت محکم و حق‌طلبش و همچنین به دلیل درجات بالای عرفانی و معنوی‌اش، کرامات بسیاری نقل شده است. روایات فراوانی نیز از طریق شاگردان و دوستان و نزدیکانش درباره روشن‌بینی‌های وی ذکر شده است. از جمله اینکه پیش‌بینی کرده بود که محمدرضا آخرین شاه خاندان پهلوی است.

برای شناخت بهتر وی سخنان آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب درباره استاد فلسفه‌شان گویاتر و فصیح‌تر است. رهبری در دیدار با اعضای کنگره بزرگداشت صدرالمتألهین در سال ۱۳۷۷ فرمودند: «حاج شیخ مجتبی مرد بسیار مُلّایی بود. هم مُلّا بود، هم علاوه بر مُلّایی از لحاظ قوت شخصیت بنده غیر از امام ـ واقعاً حالا اینی که عرض می‌کنم بارها این را گفتم ـ هیچ‌کس را در این معممین که من با آنان معاشر بودم به قوت شخصیت حاج شیخ مجتبی من ندیدم! یک چیز عجیب غریبی بود. ما، یکی دو، سه سال بعد از برگشتن از قم البته توفیق پیدا کردیم که با ایشان معاشرت پیدا کردیم از نزدیک؛ تا سال ۴۶ که ایشان فوت کرد. بله حسابی حس کردم وجود او را؛ خیلی مرد فوق‌العاده‌ای بود حاج شیخ مجتبی؛ خیلی. آن شخصیتش بود که همه را مقهور می‌کرد. در مشهد هرکسی با ایشان آشنا بود احترام برای ایشان قائل بود؛ من دیده بودم جلسه‌ مشترک ایشان و بسیار از علما و معاریف مشهد را؛ وقتی ایشان یک حرفی می‌زد، یک چیزی می‌گفت همه به‌طور خواه ناخواه مقهور بودند؛ این‌جوری بودند ایشان. این آقای آمیرزا جواد آقا و این‌ها که در مقابل ایشان مثل شاگرد؛ برخوردشان برخورد شاگرد بود؛ برخورد مرید و شاگرد این‌جوری. حاج شیخ مجتبی چیز عجیبی بود... در همه چیز وارد بود. یعنی آدم بود که فلسفه خوانده بود. نه این‌که حالا همین‌طور فقط پیش آقامیرزا مهدی ـ مثلاً فرض کنید ـ اصفهانی یک چیزی خوانده باشد، نه. آقای آشتیانی می‌گفت آقا میرزا مهدی وقتی از نجف برمی‌گشته چند ماه تهران مانده پیش آقا میرزا احمد آشتیانی. این نقل آقای آقا جلال آشتیانی است. حالا من دیگر نمی‌دانم ایشان چقدر متقن در این نقل باشد. لکن سابقه‌ فلسفه‌خوانی نداشت. لکن حاج شیخ مجتبی چرا. اعجوبه‌یی بود. اهل علوم غریبه و این‌ها هم بود. همه چیز هم بلد بود یعنی واقعاً از آن آدم‌هایی که شنیدیم. گفت:

به مصر رفتم و آثار باستان دیدم
هر آنچه شنیده بودم به داستان، دیدم

یعنی آن که واقعاً ما دیدیم، آنی که آدم می‌شد ببیند، آقا شیخ مجتبی بود.» 

یکی از معدود تصاویر باقی‌مانده از شیخ مجتبی قزوینی

امروز در تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم هست