گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، گویا خبر خوشی در راه است، خبری آنقدر خوش که از سوی رئیس جمهور مطرح شد و امیدوار کردن مردم به این موضوع که طی این هفته خبری به آنها داده میشود که موجب گشایشهای قابل توجهی در زندگی آنها خواهد شد، رئیس دفتر رئیس جمهور هم از سیگنالهای اروپا و کشورهای شرقی مبنی بر برقراری ارتباط و تعامل تجاری با اروپا سخن گفت، لذا طی چند روزگذشته گمانه زنیهای مختلفی از سورپرایز دولت برای ملت مطرح شده است از این رو در گفتگو با حسین محمودیاصل؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه را در این رابطه بررسی کرده ایم که در ادامه تقدیم میشود.
به نظر شما کدام یک از گمانه زنیهای انجام شده توسط کارشناسان اقتصادی، برخی مسوولین و مردم از خبر خوش آقای رئیس جمهور محتملتر است؟
بحث مربوط به گشایشهای اقتصادی در هفته پیشرو باعث گمانه زنیهای مختلفی شده و با توجه به اینکه رئیس مجلس شورای اسلامی آقای قالیباف هم به خبرهای خوبی در حوزه بورس، ارز، ریال و تحول در حوزه ثبات اقتصادی اشاره کردند، به نظر میرسد تحولات اقتصادی عنوان شده تحولات قابل توجهی باشد، لذا با توجه به اینکه رئیس جمهور نیز همزمان با اعلام گشایش اقتصادی خاطر نشان کردند که مردم همه چیز را به بورس بسپارند و به موضوع صندوقها اشاره کردند ممکن است بحث عرضه و فروش اوراق ارزی نفتی در میان باشد چرا که تجربه چنین کاری در سالهای گذشته وجود دارد که اتفاقا استقبال خوبی از این موضوع به عمل آمد. همچنین شاید به گفته برخی بحث مربوط به سامانه نقل و انتقال مالی و پولی چینی مورد نظر دولت باشد که بتوان جایگزین سوئیفت شود، البته این موضوع نیاز به موافقت مقام معظم رهبری ندارد. از سوی دیگر بعضی معتقدند بحث مربوط به پیش فروش نفت به چین مطرح است و برخی هم معتقد بودند موضوع تصویب افای تی اف مورد نظر دولت است؛ که آن هم با توئیت معاون ارتباطات نهاد ریاست جمهوری از گمانهزنیها خارج شد، البته آقای واعظی هم به این موضوع اشاره کردند علائمی از اروپا برای افزایش تجارت و تبادلات اقتصادی دریافت کردهاند که نشان میدهد اروپا و آسیا خواستار پایان تحریمها و نزدیک شدن به روزهای پایانی تحریم هستند که این موضوع هم میتواند به عنوان یک گزینه برای گشایش مطرح باشد. اما بحث برداشت از صندوق توسعه ملی به دلیل نیاز به دستور رهبری به عنوان گزینهای که باعث گشایش قابل توجه اقتصادی باشد مطرح است.
علی رغم اینکه وعده گشایش اقتصادی توسط شخص رئیس جمهور داده شد، اما عملا تغییر چندانی در بازارها به نفع کاهش نرخ ارز ایجاد نشد این موضوع را ناشی از چه عواملی میدانید؟
بله درست است، مسئله این است که پس از این سخنان، بازارها چندان عکسالعملی نشان دادند، این موضوع نشان دهنده آن است که پشتوانه اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت کاهش چشمگیری یافته چرا که اگر مردم به دولت اعتماد کافی میداشتند قطعاً این خبر پنجشنبه بر قیمت ارز تاثیر بسزایی میگذاشت، چرا که بحث گشایش با این حجم گشایش که میتواند خبر خوبی برای بازار و فعالان اقتصادی باشد، میبایست فعالان اقتصادی را تحریک میکرد، اما شواهد حاکی از آن است که متاسفانه فعالان اقتصادی سخنان دولتمردان را باور ندارند و لذا چنین تصور میکنند که یک اتفاق معمولی در راه است.
در شرایط کنونی چقدر گشایش واقعی اقتصاد میتواند تکانههای مثبتی در وضعیت اقتصادی و زندگی مردم ایجاد کند؟
در مجموع اقتصاد و مردم کاملا نیازمند چنین گشایشی هستند، چرا که بیش از دو و نیم سال است که ملت ایران در مقابل تحریمهای ظالمانه آمریکا مقاومت کرده اند که بخش اعظم مقاومت و فشار بر دوش مردمی بوده که نجیبانه کمبودها را تحمل کرده اند. اما در مورد گشایش این انتظار از دولت میرفت که در ماههای قبل گشایشهایی در اقتصاد و زندگی مردم ایجاد کند تا این همه فشار به مردم وارد نشود، از سوی دیگر مشکلات کشور تا این حد حجیم و سنگین نشود، اگر دولت در برخی موارد برای مقابله با تحریمها اقداماتی صورت میداد و تقویت تولید داخلی و هدایت نقدینگی به سمت تولید را در پیش میگرفت قطعا وضعیت امروز کشور به مراتب بهتر بود. چرا که دولت با سیاستهای درست میتوانست گشایشهای مختلفی را در اقتصاد رقم بزند. به هر حال افزایش تبادل تجاری با کشورهای منطقه راهکاری اساسی بود که با اعمال سیاستهایی میتوانستیم قابلیت تحریمی را در تجارت با این کشورها کاهش دهیم و فضای بسیار بزرگی را برای صادرات غیر نفتی برای کشور ایجاد کنیم. مثلا هدایت نقدینگی به بورس اقدام درستی از سوی دولت و مجلس بوده است، اما باید بدانیم هدایت منابع هدایت شده به بورس باید به سمت تولید و تلاش بیشتر در جهت رونق و جهش تولید برنامه ریزی شود و آنچنان مورد توجه قرار گیرد که شاهد رشد و جهش تولید باشیم. تعامل قوا و به کار گیری ابزارهای مالیاتی میتواند زمینه گشایش بسیار بزرگتری را برای کشور ایجاد کند، قطعا با استفاده از ظرفیت منابع انسانی و منابع عظیم خدادادی میتوانیم در بحث افزایش تولید و ایجاد ارزش افزوده و صادرات غیر نفتی بخش اعظم مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع کنیم. البته در میانمدت و بلندمدت اصلاح سیاستهای مالیاتی، اصلاح نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی و نظام مدیریتی باید در دستور کار قرار بگیرد.
عرضه اوراق نفتی از نظر شما راهکار خوبی است؟
به نظر میرسد گشایش اقتصادی با آزاد شدن منابع بلوکه شده کشور در سایر کشورها نیز همراه باشد، در این صورت، دستیابی به منابع ارزی باعث پاسخگویی به نیازهای ارزی و کاهش قیمت ارز خواهد شد، اما در فروش اوراق نفتی ارزی منابع ریالی جذب شده میتواند منجر به کاهش سوداگری در بازار ارز شود و نقدینگی از سطح جامعه به اندازه میزان اوراق به فروش رسیده جمع شود. اوراق نفتی همانند فروش اوراقی است که در بودجه سالانه لحاظ شده است که در سال ٩٩ حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان لحاظ شده است، اما تفاوت اوراق نفتی تسویه بر پایه ارزی است و میتواند ریسک کاهش ارزش پول در طول سرمایه گذاری را کاهش دهد. به عبارتی اوراق نفتی جذابتر خواهد بود و نوعی سرمایه گذاری ارزی به شمار میرود، به نوعی پیش فروش نفت با تخفیف ویژه به مردم از طریق بورس و با تسویه ارزی صورت میگیرد، سوال اینجاست اگر این موضوع گشایش است چرا پیش از این زمان اتفاق نیفتاده و اینکه اگر به هر دلیل تحریمها ادامه یابد پس از گذشت دوسال بعد از سررسید، امکان فروش نفت و برطرف شدن تحریمها میسر نشد، استراتژی جایگزین کدام است؟ و اینکه اگر قیمت نفت کاهش بیابد، تسویه در سررسید به سایر مشکلات دو سال گذشته مثل تامین ارز و بودجه اضافه خواهد شد.
به نظر شما کدام یک از گمانه زنیهای انجام شده توسط کارشناسان اقتصادی، برخی مسوولین و مردم از خبر خوش آقای رئیس جمهور محتملتر است؟
بحث مربوط به گشایشهای اقتصادی در هفته پیشرو باعث گمانه زنیهای مختلفی شده و با توجه به اینکه رئیس مجلس شورای اسلامی آقای قالیباف هم به خبرهای خوبی در حوزه بورس، ارز، ریال و تحول در حوزه ثبات اقتصادی اشاره کردند، به نظر میرسد تحولات اقتصادی عنوان شده تحولات قابل توجهی باشد، لذا با توجه به اینکه رئیس جمهور نیز همزمان با اعلام گشایش اقتصادی خاطر نشان کردند که مردم همه چیز را به بورس بسپارند و به موضوع صندوقها اشاره کردند ممکن است بحث عرضه و فروش اوراق ارزی نفتی در میان باشد چرا که تجربه چنین کاری در سالهای گذشته وجود دارد که اتفاقا استقبال خوبی از این موضوع به عمل آمد. همچنین شاید به گفته برخی بحث مربوط به سامانه نقل و انتقال مالی و پولی چینی مورد نظر دولت باشد که بتوان جایگزین سوئیفت شود، البته این موضوع نیاز به موافقت مقام معظم رهبری ندارد. از سوی دیگر بعضی معتقدند بحث مربوط به پیش فروش نفت به چین مطرح است و برخی هم معتقد بودند موضوع تصویب افای تی اف مورد نظر دولت است؛ که آن هم با توئیت معاون ارتباطات نهاد ریاست جمهوری از گمانهزنیها خارج شد، البته آقای واعظی هم به این موضوع اشاره کردند علائمی از اروپا برای افزایش تجارت و تبادلات اقتصادی دریافت کردهاند که نشان میدهد اروپا و آسیا خواستار پایان تحریمها و نزدیک شدن به روزهای پایانی تحریم هستند که این موضوع هم میتواند به عنوان یک گزینه برای گشایش مطرح باشد. اما بحث برداشت از صندوق توسعه ملی به دلیل نیاز به دستور رهبری به عنوان گزینهای که باعث گشایش قابل توجه اقتصادی باشد مطرح است.
علی رغم اینکه وعده گشایش اقتصادی توسط شخص رئیس جمهور داده شد، اما عملا تغییر چندانی در بازارها به نفع کاهش نرخ ارز ایجاد نشد این موضوع را ناشی از چه عواملی میدانید؟
بله درست است، مسئله این است که پس از این سخنان، بازارها چندان عکسالعملی نشان دادند، این موضوع نشان دهنده آن است که پشتوانه اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت کاهش چشمگیری یافته چرا که اگر مردم به دولت اعتماد کافی میداشتند قطعاً این خبر پنجشنبه بر قیمت ارز تاثیر بسزایی میگذاشت، چرا که بحث گشایش با این حجم گشایش که میتواند خبر خوبی برای بازار و فعالان اقتصادی باشد، میبایست فعالان اقتصادی را تحریک میکرد، اما شواهد حاکی از آن است که متاسفانه فعالان اقتصادی سخنان دولتمردان را باور ندارند و لذا چنین تصور میکنند که یک اتفاق معمولی در راه است.
در شرایط کنونی چقدر گشایش واقعی اقتصاد میتواند تکانههای مثبتی در وضعیت اقتصادی و زندگی مردم ایجاد کند؟
در مجموع اقتصاد و مردم کاملا نیازمند چنین گشایشی هستند، چرا که بیش از دو و نیم سال است که ملت ایران در مقابل تحریمهای ظالمانه آمریکا مقاومت کرده اند که بخش اعظم مقاومت و فشار بر دوش مردمی بوده که نجیبانه کمبودها را تحمل کرده اند. اما در مورد گشایش این انتظار از دولت میرفت که در ماههای قبل گشایشهایی در اقتصاد و زندگی مردم ایجاد کند تا این همه فشار به مردم وارد نشود، از سوی دیگر مشکلات کشور تا این حد حجیم و سنگین نشود، اگر دولت در برخی موارد برای مقابله با تحریمها اقداماتی صورت میداد و تقویت تولید داخلی و هدایت نقدینگی به سمت تولید را در پیش میگرفت قطعا وضعیت امروز کشور به مراتب بهتر بود. چرا که دولت با سیاستهای درست میتوانست گشایشهای مختلفی را در اقتصاد رقم بزند. به هر حال افزایش تبادل تجاری با کشورهای منطقه راهکاری اساسی بود که با اعمال سیاستهایی میتوانستیم قابلیت تحریمی را در تجارت با این کشورها کاهش دهیم و فضای بسیار بزرگی را برای صادرات غیر نفتی برای کشور ایجاد کنیم. مثلا هدایت نقدینگی به بورس اقدام درستی از سوی دولت و مجلس بوده است، اما باید بدانیم هدایت منابع هدایت شده به بورس باید به سمت تولید و تلاش بیشتر در جهت رونق و جهش تولید برنامه ریزی شود و آنچنان مورد توجه قرار گیرد که شاهد رشد و جهش تولید باشیم. تعامل قوا و به کار گیری ابزارهای مالیاتی میتواند زمینه گشایش بسیار بزرگتری را برای کشور ایجاد کند، قطعا با استفاده از ظرفیت منابع انسانی و منابع عظیم خدادادی میتوانیم در بحث افزایش تولید و ایجاد ارزش افزوده و صادرات غیر نفتی بخش اعظم مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع کنیم. البته در میانمدت و بلندمدت اصلاح سیاستهای مالیاتی، اصلاح نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی و نظام مدیریتی باید در دستور کار قرار بگیرد.
عرضه اوراق نفتی از نظر شما راهکار خوبی است؟
به نظر میرسد گشایش اقتصادی با آزاد شدن منابع بلوکه شده کشور در سایر کشورها نیز همراه باشد، در این صورت، دستیابی به منابع ارزی باعث پاسخگویی به نیازهای ارزی و کاهش قیمت ارز خواهد شد، اما در فروش اوراق نفتی ارزی منابع ریالی جذب شده میتواند منجر به کاهش سوداگری در بازار ارز شود و نقدینگی از سطح جامعه به اندازه میزان اوراق به فروش رسیده جمع شود. اوراق نفتی همانند فروش اوراقی است که در بودجه سالانه لحاظ شده است که در سال ٩٩ حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان لحاظ شده است، اما تفاوت اوراق نفتی تسویه بر پایه ارزی است و میتواند ریسک کاهش ارزش پول در طول سرمایه گذاری را کاهش دهد. به عبارتی اوراق نفتی جذابتر خواهد بود و نوعی سرمایه گذاری ارزی به شمار میرود، به نوعی پیش فروش نفت با تخفیف ویژه به مردم از طریق بورس و با تسویه ارزی صورت میگیرد، سوال اینجاست اگر این موضوع گشایش است چرا پیش از این زمان اتفاق نیفتاده و اینکه اگر به هر دلیل تحریمها ادامه یابد پس از گذشت دوسال بعد از سررسید، امکان فروش نفت و برطرف شدن تحریمها میسر نشد، استراتژی جایگزین کدام است؟ و اینکه اگر قیمت نفت کاهش بیابد، تسویه در سررسید به سایر مشکلات دو سال گذشته مثل تامین ارز و بودجه اضافه خواهد شد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، گویا خبر خوشی در راه است، خبری آنقدر خوش که از سوی رئیس جمهور مطرح شد و امیدوار کردن مردم به این موضوع که طی این هفته خبری به آنها داده میشود که موجب گشایشهای قابل توجهی در زندگی آنها خواهد شد، رئیس دفتر رئیس جمهور هم از سیگنالهای اروپا و کشورهای شرقی مبنی بر برقراری ارتباط و تعامل تجاری با اروپا سخن گفت، لذا طی چند روزگذشته گمانه زنیهای مختلفی از سورپرایز دولت برای ملت مطرح شده است از این رو در گفتگو با حسین محمودیاصل؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه را در این رابطه بررسی کرده ایم که در ادامه تقدیم میشود.
به نظر شما کدام یک از گمانه زنیهای انجام شده توسط کارشناسان اقتصادی، برخی مسوولین و مردم از خبر خوش آقای رئیس جمهور محتملتر است؟
بحث مربوط به گشایشهای اقتصادی در هفته پیشرو باعث گمانه زنیهای مختلفی شده و با توجه به اینکه رئیس مجلس شورای اسلامی آقای قالیباف هم به خبرهای خوبی در حوزه بورس، ارز، ریال و تحول در حوزه ثبات اقتصادی اشاره کردند، به نظر میرسد تحولات اقتصادی عنوان شده تحولات قابل توجهی باشد، لذا با توجه به اینکه رئیس جمهور نیز همزمان با اعلام گشایش اقتصادی خاطر نشان کردند که مردم همه چیز را به بورس بسپارند و به موضوع صندوقها اشاره کردند ممکن است بحث عرضه و فروش اوراق ارزی نفتی در میان باشد چرا که تجربه چنین کاری در سالهای گذشته وجود دارد که اتفاقا استقبال خوبی از این موضوع به عمل آمد. همچنین شاید به گفته برخی بحث مربوط به سامانه نقل و انتقال مالی و پولی چینی مورد نظر دولت باشد که بتوان جایگزین سوئیفت شود، البته این موضوع نیاز به موافقت مقام معظم رهبری ندارد. از سوی دیگر بعضی معتقدند بحث مربوط به پیش فروش نفت به چین مطرح است و برخی هم معتقد بودند موضوع تصویب افای تی اف مورد نظر دولت است؛ که آن هم با توئیت معاون ارتباطات نهاد ریاست جمهوری از گمانهزنیها خارج شد، البته آقای واعظی هم به این موضوع اشاره کردند علائمی از اروپا برای افزایش تجارت و تبادلات اقتصادی دریافت کردهاند که نشان میدهد اروپا و آسیا خواستار پایان تحریمها و نزدیک شدن به روزهای پایانی تحریم هستند که این موضوع هم میتواند به عنوان یک گزینه برای گشایش مطرح باشد. اما بحث برداشت از صندوق توسعه ملی به دلیل نیاز به دستور رهبری به عنوان گزینهای که باعث گشایش قابل توجه اقتصادی باشد مطرح است.
علی رغم اینکه وعده گشایش اقتصادی توسط شخص رئیس جمهور داده شد، اما عملا تغییر چندانی در بازارها به نفع کاهش نرخ ارز ایجاد نشد این موضوع را ناشی از چه عواملی میدانید؟
بله درست است، مسئله این است که پس از این سخنان، بازارها چندان عکسالعملی نشان دادند، این موضوع نشان دهنده آن است که پشتوانه اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت کاهش چشمگیری یافته چرا که اگر مردم به دولت اعتماد کافی میداشتند قطعاً این خبر پنجشنبه بر قیمت ارز تاثیر بسزایی میگذاشت، چرا که بحث گشایش با این حجم گشایش که میتواند خبر خوبی برای بازار و فعالان اقتصادی باشد، میبایست فعالان اقتصادی را تحریک میکرد، اما شواهد حاکی از آن است که متاسفانه فعالان اقتصادی سخنان دولتمردان را باور ندارند و لذا چنین تصور میکنند که یک اتفاق معمولی در راه است.
در شرایط کنونی چقدر گشایش واقعی اقتصاد میتواند تکانههای مثبتی در وضعیت اقتصادی و زندگی مردم ایجاد کند؟
در مجموع اقتصاد و مردم کاملا نیازمند چنین گشایشی هستند، چرا که بیش از دو و نیم سال است که ملت ایران در مقابل تحریمهای ظالمانه آمریکا مقاومت کرده اند که بخش اعظم مقاومت و فشار بر دوش مردمی بوده که نجیبانه کمبودها را تحمل کرده اند. اما در مورد گشایش این انتظار از دولت میرفت که در ماههای قبل گشایشهایی در اقتصاد و زندگی مردم ایجاد کند تا این همه فشار به مردم وارد نشود، از سوی دیگر مشکلات کشور تا این حد حجیم و سنگین نشود، اگر دولت در برخی موارد برای مقابله با تحریمها اقداماتی صورت میداد و تقویت تولید داخلی و هدایت نقدینگی به سمت تولید را در پیش میگرفت قطعا وضعیت امروز کشور به مراتب بهتر بود. چرا که دولت با سیاستهای درست میتوانست گشایشهای مختلفی را در اقتصاد رقم بزند. به هر حال افزایش تبادل تجاری با کشورهای منطقه راهکاری اساسی بود که با اعمال سیاستهایی میتوانستیم قابلیت تحریمی را در تجارت با این کشورها کاهش دهیم و فضای بسیار بزرگی را برای صادرات غیر نفتی برای کشور ایجاد کنیم. مثلا هدایت نقدینگی به بورس اقدام درستی از سوی دولت و مجلس بوده است، اما باید بدانیم هدایت منابع هدایت شده به بورس باید به سمت تولید و تلاش بیشتر در جهت رونق و جهش تولید برنامه ریزی شود و آنچنان مورد توجه قرار گیرد که شاهد رشد و جهش تولید باشیم. تعامل قوا و به کار گیری ابزارهای مالیاتی میتواند زمینه گشایش بسیار بزرگتری را برای کشور ایجاد کند، قطعا با استفاده از ظرفیت منابع انسانی و منابع عظیم خدادادی میتوانیم در بحث افزایش تولید و ایجاد ارزش افزوده و صادرات غیر نفتی بخش اعظم مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع کنیم. البته در میانمدت و بلندمدت اصلاح سیاستهای مالیاتی، اصلاح نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی و نظام مدیریتی باید در دستور کار قرار بگیرد.
عرضه اوراق نفتی از نظر شما راهکار خوبی است؟
به نظر میرسد گشایش اقتصادی با آزاد شدن منابع بلوکه شده کشور در سایر کشورها نیز همراه باشد، در این صورت، دستیابی به منابع ارزی باعث پاسخگویی به نیازهای ارزی و کاهش قیمت ارز خواهد شد، اما در فروش اوراق نفتی ارزی منابع ریالی جذب شده میتواند منجر به کاهش سوداگری در بازار ارز شود و نقدینگی از سطح جامعه به اندازه میزان اوراق به فروش رسیده جمع شود. اوراق نفتی همانند فروش اوراقی است که در بودجه سالانه لحاظ شده است که در سال ٩٩ حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان لحاظ شده است، اما تفاوت اوراق نفتی تسویه بر پایه ارزی است و میتواند ریسک کاهش ارزش پول در طول سرمایه گذاری را کاهش دهد. به عبارتی اوراق نفتی جذابتر خواهد بود و نوعی سرمایه گذاری ارزی به شمار میرود، به نوعی پیش فروش نفت با تخفیف ویژه به مردم از طریق بورس و با تسویه ارزی صورت میگیرد، سوال اینجاست اگر این موضوع گشایش است چرا پیش از این زمان اتفاق نیفتاده و اینکه اگر به هر دلیل تحریمها ادامه یابد پس از گذشت دوسال بعد از سررسید، امکان فروش نفت و برطرف شدن تحریمها میسر نشد، استراتژی جایگزین کدام است؟ و اینکه اگر قیمت نفت کاهش بیابد، تسویه در سررسید به سایر مشکلات دو سال گذشته مثل تامین ارز و بودجه اضافه خواهد شد.
∎
به نظر شما کدام یک از گمانه زنیهای انجام شده توسط کارشناسان اقتصادی، برخی مسوولین و مردم از خبر خوش آقای رئیس جمهور محتملتر است؟
بحث مربوط به گشایشهای اقتصادی در هفته پیشرو باعث گمانه زنیهای مختلفی شده و با توجه به اینکه رئیس مجلس شورای اسلامی آقای قالیباف هم به خبرهای خوبی در حوزه بورس، ارز، ریال و تحول در حوزه ثبات اقتصادی اشاره کردند، به نظر میرسد تحولات اقتصادی عنوان شده تحولات قابل توجهی باشد، لذا با توجه به اینکه رئیس جمهور نیز همزمان با اعلام گشایش اقتصادی خاطر نشان کردند که مردم همه چیز را به بورس بسپارند و به موضوع صندوقها اشاره کردند ممکن است بحث عرضه و فروش اوراق ارزی نفتی در میان باشد چرا که تجربه چنین کاری در سالهای گذشته وجود دارد که اتفاقا استقبال خوبی از این موضوع به عمل آمد. همچنین شاید به گفته برخی بحث مربوط به سامانه نقل و انتقال مالی و پولی چینی مورد نظر دولت باشد که بتوان جایگزین سوئیفت شود، البته این موضوع نیاز به موافقت مقام معظم رهبری ندارد. از سوی دیگر بعضی معتقدند بحث مربوط به پیش فروش نفت به چین مطرح است و برخی هم معتقد بودند موضوع تصویب افای تی اف مورد نظر دولت است؛ که آن هم با توئیت معاون ارتباطات نهاد ریاست جمهوری از گمانهزنیها خارج شد، البته آقای واعظی هم به این موضوع اشاره کردند علائمی از اروپا برای افزایش تجارت و تبادلات اقتصادی دریافت کردهاند که نشان میدهد اروپا و آسیا خواستار پایان تحریمها و نزدیک شدن به روزهای پایانی تحریم هستند که این موضوع هم میتواند به عنوان یک گزینه برای گشایش مطرح باشد. اما بحث برداشت از صندوق توسعه ملی به دلیل نیاز به دستور رهبری به عنوان گزینهای که باعث گشایش قابل توجه اقتصادی باشد مطرح است.
علی رغم اینکه وعده گشایش اقتصادی توسط شخص رئیس جمهور داده شد، اما عملا تغییر چندانی در بازارها به نفع کاهش نرخ ارز ایجاد نشد این موضوع را ناشی از چه عواملی میدانید؟
بله درست است، مسئله این است که پس از این سخنان، بازارها چندان عکسالعملی نشان دادند، این موضوع نشان دهنده آن است که پشتوانه اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت کاهش چشمگیری یافته چرا که اگر مردم به دولت اعتماد کافی میداشتند قطعاً این خبر پنجشنبه بر قیمت ارز تاثیر بسزایی میگذاشت، چرا که بحث گشایش با این حجم گشایش که میتواند خبر خوبی برای بازار و فعالان اقتصادی باشد، میبایست فعالان اقتصادی را تحریک میکرد، اما شواهد حاکی از آن است که متاسفانه فعالان اقتصادی سخنان دولتمردان را باور ندارند و لذا چنین تصور میکنند که یک اتفاق معمولی در راه است.
در شرایط کنونی چقدر گشایش واقعی اقتصاد میتواند تکانههای مثبتی در وضعیت اقتصادی و زندگی مردم ایجاد کند؟
در مجموع اقتصاد و مردم کاملا نیازمند چنین گشایشی هستند، چرا که بیش از دو و نیم سال است که ملت ایران در مقابل تحریمهای ظالمانه آمریکا مقاومت کرده اند که بخش اعظم مقاومت و فشار بر دوش مردمی بوده که نجیبانه کمبودها را تحمل کرده اند. اما در مورد گشایش این انتظار از دولت میرفت که در ماههای قبل گشایشهایی در اقتصاد و زندگی مردم ایجاد کند تا این همه فشار به مردم وارد نشود، از سوی دیگر مشکلات کشور تا این حد حجیم و سنگین نشود، اگر دولت در برخی موارد برای مقابله با تحریمها اقداماتی صورت میداد و تقویت تولید داخلی و هدایت نقدینگی به سمت تولید را در پیش میگرفت قطعا وضعیت امروز کشور به مراتب بهتر بود. چرا که دولت با سیاستهای درست میتوانست گشایشهای مختلفی را در اقتصاد رقم بزند. به هر حال افزایش تبادل تجاری با کشورهای منطقه راهکاری اساسی بود که با اعمال سیاستهایی میتوانستیم قابلیت تحریمی را در تجارت با این کشورها کاهش دهیم و فضای بسیار بزرگی را برای صادرات غیر نفتی برای کشور ایجاد کنیم. مثلا هدایت نقدینگی به بورس اقدام درستی از سوی دولت و مجلس بوده است، اما باید بدانیم هدایت منابع هدایت شده به بورس باید به سمت تولید و تلاش بیشتر در جهت رونق و جهش تولید برنامه ریزی شود و آنچنان مورد توجه قرار گیرد که شاهد رشد و جهش تولید باشیم. تعامل قوا و به کار گیری ابزارهای مالیاتی میتواند زمینه گشایش بسیار بزرگتری را برای کشور ایجاد کند، قطعا با استفاده از ظرفیت منابع انسانی و منابع عظیم خدادادی میتوانیم در بحث افزایش تولید و ایجاد ارزش افزوده و صادرات غیر نفتی بخش اعظم مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع کنیم. البته در میانمدت و بلندمدت اصلاح سیاستهای مالیاتی، اصلاح نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی و نظام مدیریتی باید در دستور کار قرار بگیرد.
عرضه اوراق نفتی از نظر شما راهکار خوبی است؟
به نظر میرسد گشایش اقتصادی با آزاد شدن منابع بلوکه شده کشور در سایر کشورها نیز همراه باشد، در این صورت، دستیابی به منابع ارزی باعث پاسخگویی به نیازهای ارزی و کاهش قیمت ارز خواهد شد، اما در فروش اوراق نفتی ارزی منابع ریالی جذب شده میتواند منجر به کاهش سوداگری در بازار ارز شود و نقدینگی از سطح جامعه به اندازه میزان اوراق به فروش رسیده جمع شود. اوراق نفتی همانند فروش اوراقی است که در بودجه سالانه لحاظ شده است که در سال ٩٩ حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان لحاظ شده است، اما تفاوت اوراق نفتی تسویه بر پایه ارزی است و میتواند ریسک کاهش ارزش پول در طول سرمایه گذاری را کاهش دهد. به عبارتی اوراق نفتی جذابتر خواهد بود و نوعی سرمایه گذاری ارزی به شمار میرود، به نوعی پیش فروش نفت با تخفیف ویژه به مردم از طریق بورس و با تسویه ارزی صورت میگیرد، سوال اینجاست اگر این موضوع گشایش است چرا پیش از این زمان اتفاق نیفتاده و اینکه اگر به هر دلیل تحریمها ادامه یابد پس از گذشت دوسال بعد از سررسید، امکان فروش نفت و برطرف شدن تحریمها میسر نشد، استراتژی جایگزین کدام است؟ و اینکه اگر قیمت نفت کاهش بیابد، تسویه در سررسید به سایر مشکلات دو سال گذشته مثل تامین ارز و بودجه اضافه خواهد شد.
نظر شما