آریا رهنورد
واگذار کردن نتیجه به ذوبآهن، نتوانست جشن پرسپولیسیها را خراب کند. آنها این نتیجه را خیلی زود به فراموشی سپردند و سرگرم برگزاری جشن قهرمانی در آزادی شدند. جشنی که البته درست مثل همیشه، کاملا نامنظم و پرایراد به نظر میرسید. در اردوی تیم حریف اما نگاه کاملا متفاوتی به این نتیجه وجود داشت. ذوبیها با کنار زدن رقیب، تقریبا بقا در رقابتهای لیگ برتر را قطعی کردند تا دیگر نگرانی خاصی برای سقوط نداشته باشند. پرسپولیس برای اولین بار بعد از هفته دهم در یک مسابقه شکست خورد و پس از 16 بازی، موفق به باز کردن دروازه تیم حریف نشد. آنها هرگز زمین یک بازی در نیمفصل دوم لیگ را بدون زدن گل ترک نکرده بودند اما به نظر میرسید یحیی و شاگردها برای این نبرد، انگیزه زیادی نداشتند. بخش مهمی از تمرکز بازیکنها معطوف به برگزاری مراسم بود و آمادگی بدنی آنها در جشن، به مراتب بهتر از جریان مسابقه به نظر میرسید. پس از استقلال لیگ دوازدهم، آنها دومین تیمی هستند که در روز برگزاری مراسم قهرمانی، طعم شکست را میچشند. شکستی که البته نمیتواند فصل رویایی آنها را تحت تاثیر قرار بدهد. برخلاف تصوری که شاید از جدول فعلی رقابتها برداشت شود، پرسپولیس اصلا فصل راحتی را پشت سر نگذاشت. آنها در همان هفتههای ابتدایی فصل، سه بار شکست خوردند و حتی تا حوالی اواسط جدول هم رفتند اما دوباره از راه رسیدند و با بردهای یک بر صفر، مسیرشان را به طرف صدر جدول هموار کردند. پرسپولیس به زندگی برگشت. به صدر جدول هم برگشت. آنها از ضعف و اشتباه رقبا نهایت استفاده را بردند و سریعترین قهرمانی تاریخ لیگ را برای خودشان ساختند. کنار زدن رقبای مدعی در دیدارهای رودررو، فرصت تثبیت صدرنشینی را به آنها داد. تیمی که با کالدرون به درستی در مسیر قهرمانی قرار گرفته بود، با یحیی دچار لغزش و اشتباه نشد و در نهایت، کابوس رقبا را تکرار کرد. قرمزها باز هم روی سکوی اول لیگ ایستادند و باز هم به لمس جام قهرمانی ادامه دادند.
شاید جای خیلیها در مراسم جشن قهرمانی قرمزها خالی به نظر میرسید. اول از همه، هادی نوروزی. کاپیتانی که در همه این سالهای رویایی، یاد و خاطرهاش همراه قرمزها بود و انگیزهای برای آنها تا بیشتر بجنگند و بیشتر به دست بیاورند. کاپیتانی که قبل از این سالها رفت و هرگز، از این جامهای متوالی لذت نبرد. جای علیرضا بیرانوند هم در آزادی خالی به نظر میرسید. چهرهای که بدون شک در این سالها، یکی از بهترین گلرهای تاریخ باشگاه شد و بارها با سیوهای استثنایی، به کمک پرسپولیس آمد. از جای خالی گابریل کالدرون هم نباید به سادگی عبور کرد. تقریبا بخش مهمی از پیشبینیهای این مربی در مورد ترکیب پرسپولیس، درست از آب درآمدند. حتی ترکیب نهایی این تیم در هفتههای پایانی فصل، تقریبا همان ترکیب موردعلاقه مربی آرژانتینی بود و اثری از بیرو، سیدجلال و امید عالیشاه در خودش نداشت. باید از جای خالی برانکو هم حرف زد. اگر پرسپولیسیها حالا چنین اعتماد به نفسی دارند و صاحب چنین کاراکتری هستند، این مربی کروات بود که باشگاه را به این مرحله رساند. مردی که موفقترین مربی خارجی تاریخ باشگاه هم هست. جای خیلیها هم البته اصلا خالی نیست. از مدیرانی که به دلیل تخلفات مالی راهی زندان شدند تا مدیرانی که با خریدهای افتضاح، تیم را به منجلاب بدهکاری سنگینتر کشیدند. از ایجنتهایی که پای امثال جونیور براندائو را به پرسپولیس باز کردند تا بازیکنانی مثل آنتونی استوکس که پول را گرفتند و رفتند. هرچند که گوینده ناوارد مراسم قهرمانی، اسمشان را در بین صاحبان مدال طلا صدا زد!
از جای خالی گابریل کالدرون هم نباید به سادگی عبور کرد. تقریبا بخش مهمی از پیشبینیهای این مربی در مورد ترکیب پرسپولیس، درست از آب درآمدند. حتی ترکیب نهایی این تیم در هفتههای پایانی فصل، تقریبا همان ترکیب موردعلاقه مربی آرژانتینی بود و اثری از بیرو، سیدجلال و امید عالیشاه در خودش نداشت
پرسپولیسیها تا امروز، از شوق و انگیزه برای بردن پوکر حرف میزدند اما تشنه و حریص نگه داشتن این تیم برای یک فصل دیگر، فوقالعاده سخت خواهد بود. بعد از همه قهرمانیهای قبلی پرسپولیس، تیمهای رقیب تصور میکردند که این «آخرین» جام آنها خواهد بود اما در چند فصل اخیر، برای پرسپولیس همیشه «جام بعدی» هم وجود داشته است. تیم برنده جام طلایی، یک عصر طلایی را سپری میکند. عصری که هیچکس نمیداند چه زمانی به پایان خواهد رسید. شاید خیلی زود، شاید هم خیلی دیر. اما این چیزی را عوض نمیکند. این تیم برای سالها و حتی شاید دههها، در فوتبال ایران به عنوان یک تیم استثنایی به یاد آورده خواهد شد.