شناسهٔ خبر: 41407581 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دیدبان ایران | لینک خبر

۱۵ سال داشتم که پای سفره عقد نشستم/ شوهرم نمی توانست پول موادمخدرم را تامین کند/ دوست پسر گرفتم!

یک سال بعد جشن عروسی ام برگزار شد و من به همراه شوهرم زندگی جدیدی را شروع کردم، ولی زمانی فهمیدم که همسرم قاچاقچی موادمخدر است که پسرم را باردار بودم .با وجود این اختلافات من و همسرم زمانی شدت گرفت که نتوانستم دخالت‌های بیش از اندازه مادرشوهرم را در زندگی ام تحمل کنم.

صاحب‌خبر -

به گزارش دیده بان ایران؛  زن ۲۹ ساله‌ای که به اتهام سرقت آهن آلات از ساختمان‌های در حال احداث با هوشیاری نیروهای تجسس کلانتری سپاد مشهد دستگیر شده است سرگذشت تاسف بارش را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری بازگو کرد.

وی گفت: ۱۵ سال بیشتر نداشتم که پای سفره عقد نشستم و با «غفور» ازدواج کردم چرا که به درس و مدرسه علاقه‌ای نداشتم. بعد از پایان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کردم و در روستای محل زندگی مان واقع در اطراف شهرستان سرخس به خانه داری پرداختم.

یک سال بعد جشن عروسی ام برگزار شد و من به همراه شوهرم زندگی جدیدی را شروع کردم، ولی زمانی فهمیدم که همسرم قاچاقچی موادمخدر است که پسرم را باردار بودم .با وجود این اختلافات من و همسرم زمانی شدت گرفت که نتوانستم دخالت‌های بیش از اندازه مادرشوهرم را در زندگی ام تحمل کنم. بالاخره چند سال بعد همسرم به اتهام حمل مقادیر زیادی موادمخدر توسط نیروهای انتظامی دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. من که دیگر امیدی به ادامه این زندگی نداشتم از غفور طلاق گرفتم، اما خانواده شوهرم مرا از خانه بیرون کردند و حضانت پسرم را نیز عهده دار شدند. با آن که از غفور طلاق گرفته بودم، اما دوری از فرزندم برایم بسیار سخت بود در این شرایط به مشهد مهاجرت کردم و به پیشنهاد یکی از دوستانم و برای فراموش کردن غم و غصه هایم به مصرف موادمخدر روی آوردم. اما خیلی زود به سوی استعمال مواد مخدرصنعتی کشیده شدم. در همین روزها بود که با یکی از همشهری هایم ازدواج کردم، اما پولی که او برای هزینه‌های زندگی به من می‌پرداخت کفاف استعمال پنهانی موادمخدرم را نمی‌داد. به همین دلیل در وضعیت بدی قرار گرفته بودم.

همسرم نگهبان یک پروژه ساختمانی در حال احداث بود و من نمی‌توانستم با درآمد اندک او تقاضای پول بیشتری داشته باشم. خلاصه در این میان با جوان ۳۳ ساله‌ای آشنا شدم که با همسرش مشکل داشت. خیلی زود روابط من و جوان همسایه صمیمانه‌تر شد و برای تامین هزینه‌های اعتیاد تصمیم به سرقت گرفتیم، ولی ناگهان ماموران انتظامی بر سرمان آوار شدند و ما را دستگیر کردند. حالا نمی‌دانم چه پاسخی به همسرم بدهم که با دروغگویی به او خیانت کردم و... شایان ذکر است به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) رسیدگی به این پرونده در دایره تجسس ادامه یافت.

منبع: خراسان

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

نظر شما