شناسهٔ خبر: 41326064 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

کرونا زندگی کارگران در سراسر جهان را ویران کرده است

ویروس همه ­گیر کرونا به­ طور خاص زندگی دو میلیارد کارگر رسمی یا غیررسمی جهان را که تقریباً 60 درصد از نیروی کار جهانی را تشکیل می­دهند و اغلب روزانه کمتر از 2 دلار درآمد دارند، ویران کرده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار اقتصاد بین‌الملل خبرگزاری فارس، پاسکال جوسارت - مارسلی استاد جغرافیا و مدیر برنامه مطالعات شهری در دانشگاه ایالتی سن دیگو در مقاله‌ای به تاریخ 18 می 2020 در نشریه فارین افیرز به مخاطرات کرونا برای اقتصاد در کشورهای جهان پرداخته است. متن این مقاله به این شرح است:

کرونا زندگی کارگران غیر رسمی در سراسر جهان را ویران کرده است

ویروس کرونا اقتصاد جهانی را ویران، تجارت را تعطیل، زنجیره تولید را مختل و باعث از دست دادن شغل میلیون­ها نفر شده است. این ویروس همه ­گیر به­ طور خاص زندگی دو میلیارد کارگر رسمی یا غیررسمی جهان را که تقریباً 60 درصد از نیروی کار جهانی را تشکیل می­دهند و اغلب روزانه کمتر از 2 دلار درآمد دارند، ویران کرده است. این کارگران، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، با یک فاجعه بزرگ اقتصادی روبرو هستند.

برخلاف کارگران شاغل در اقتصادهای رسمی که از حمایت­های قانونی و اجتماعی بهره ­مند هستند، کارگران غیررسمی فاقد شبکه ایمنی و سلامت می­ باشند. آنها اکثراً زن و عمدتا خود اشتغال هستند و در مشاغل مختلفی از جمله دست­فروشی در خیابان، کارهای خانگی، حمل و نقل و جمع آوری زباله مشغول هستند. برخی نیز به عنوان کارگران روزمزد در کارخانه ها، مزارع و سایر مشاغل رسمی مشغول به کار هستند که به­ طور کامل از آن­ها حمایت نمی‌شود و حقوق آن­ها را رعایت نمی­­کنند. اقداماتی را بسیاری از کشورها برای مقابله با کرونا انجام داده اند - از جمله تعطیل کردن مشاغل بدون این­که کمک قابل ­توجهی برای جبران خسارت آن­ها بشود - این اقدام معیشت کارگران غیررسمی را تهدید کرده و آنها را به سمت فقر، گرسنگی و بی خانمانی بیشتر سوق داده است. تنها در عرض چند هفته، میلیون­ها نفر شغل غیررسمی خود را از دست داده ­اند و میلیون­ها نفر دیگر نیز در معرض خطر قرار گرفته ­اند.

اما بحران در اقتصادهای غیررسمی فقط بر کشورهای فقیر تأثیر نمی­گذارد، بلکه به کشورهای ثروتمندنیز آسیب می­زند. تقریباً یک پنجم از کل کارگران در ایالات متحده دارای مشال غیررسمی هستند و به ­طور خاص در مقابل تهدید سلامتی ناشی از کرونا و پیامدهای اقتصادی آن، آسیب­ پذیر هستند. تصویر عمومی کارگر غیررسمی آمریکایی اکنون ممکن است یک کارگر دارای فناوری با «جایگاه اقتصاد موقت» باشد - مانند راننده با بیمه و بدون بیمه - اما تغییر به سمت یک اقتصاد غیررسمی بزرگتر در زمان رئیس جمهور رونالد ریگان آغاز شد. مقررات مربوط به کارفرمایان پس از سال 1980 شل شده است و به مشاغل اجازه می­دهد تا به تدریج خطرات را به شرکت­های مقاطعه ­کاری دست دوم، کارگران روزکار و سایر کارگران انعطاف­ پذیر منتقل کنند. عدم حمایت از کارگران، بحران ویروس کرونا را به ویژه در ایالات متحده حاد می­کند: این فقط یک بحران سلامتی یا یک بحران اقتصادی نیست، بلکه یک بحران عمیق اجتماعی است که در طول دهه ­های گذشته در حال شکل گرفتن است.

افزایش کارگران غیررسمی

در سراسر جهان در حال توسعه ، این بیماری همه­ گیر نابرابری­ های اجتماعی را در معرض نمایش گذاشته است. در هندوستان که 90 درصد شغلها غیر رسمی هستند، سازمان بین المللی کار (ILO) تخمین می­زند بیش از 400 میلیون کارگر احتمالاً در عمق فقر غرق خواهند شد (که به معنای درآمد کمتر از 2 دلار در روز است). باید از تعطیلی کشوری که 24 مارس اعلام شد تشکر کرد. وجود اقتصادهای غیررسمی بزرگ در بسیاری از کشورهای فقیر همچنان خطر ابتلا به کوید 19 بین آسیب پذیرترین کارگران که وابسته به درآمد روزانه هستند و نمی­توانند کار خود را متوقف کنند، گسترش می­یابد.

کارگران غیررسمی در حال حاضر با شرایط نامطلوب بهداشتی مانند تغذیه نامناسب، دسترسی محدود به فاضلاب و بیماری­های مزمن مرتبط با آلودگی هوا و آب روبرو هستند. با کمال تعجب، کارگران غیررسمی در کلمبیا، مالاوی، اوگاندا و جاهای دیگر طی اعتراضاتی خواستار کمک­های اضطراری عمومی شده­ اند. برخی از دولتها برای حمایت از کارگران غیررسمی در زمان بحران اقدامات کوچکی انجام داده ­اند. به عنوان مثال، در پرو که تقریباً سه چهارم مشاغل غیررسمی است، دولت به فقیرترین کارگران یک بار حدود 100 دلار پرداخت نمود. اما بسیاری از کشورها به این کارگران در شرایط کرونا هیچ کمکی نکرده یا کمک ناچیزی کرده ­اند.

کارگران غیررسمی در جهان توسعه یافته نیز در معرض خطر هستند. از دهه 1980، تدابیر غیررسمی کار به طور فزاینده­ای در کشورهای صنعتی رایج شده است. با جهانی شدن اقتصادها و دولتها با پذیرش نولیبرالیسم ، تقاضا برای کار ارزان و یکبار مصرف همراه با عرضه افرادی که مایل به کار غیر رسمی هستند ، از جمله مهاجران و سایر افراد آسیب پذیر از کار رسمی منع شدند. با جهانی شدن اقتصادها و پذیرش نولیبرالیسم توسط  دولتها، تقاضا برای کارگر ارزان و یکبار مصرف همراه با عرضه افرادی که مایل به کار غیررسمی هستند، از جمله مهاجران و دیگر افراد آسیب پذیر که از کار رسمی منع شده بودند، افزایش یافت. در ایالات متحده، مردم دولت بزرگ را به خاطر آشفتگی اقتصادی دهه 1970 که منجر به کاهش شدید هزینه­های رفاهی و بی­نظمی در بسیاری از صنایع در چهار دهه بعد از آن شد، مقصر می­دانستند. به عبارت دیگر، غیررسمی­ گرایی ناشی از تصمیمات عمدی مقامات منتخب برای از بین بردن رفاه، نادیده گرفتن یا حذف حمایتهای مستحکم کارگری، کاهش مسکن ارزان قیمت و اخیراً اولویت­ بندی بنگاههای مالی بر اساس تعداد کارگران، رد مراقبت­های بهداشت جهانی و غفلت از اصلاح قوانین مهاجرت است.

سهم کارگران آمریکایی مشغول در کارهای غیررسمی در دهه­ های اخیر همواره رو به افزایش بوده است. بین سال­های 2005 و 2015 درصد کارگران آمریکایی که شغل اصلی آن­ها جزء مشاغل غیررسمی بوده از ده درصد به شانزده درصد افزایش یافته است. به نقل از فدرال رزرو، تا سال 2018 حداقل یک سوم از مردم بزرگسال ایالات متحده در نوعی از مشاغل غیررسمی مشغول بوده­ اند. در همان سال ILO (سازمان جهانی کار) تخمین زده است که در ایالات متحده 30 میلیون نفر در مشاغل غیررسمی شاغل هستند- یعنی 19 درصد از کل نیروی کار این کشور. این کارگران توان اداره موارد معمول بهداشت و سلامت خود را ندارند تا چه رسد به معالجه بیماری­های همه­ گیر مانند کرونا. آن­ها هیچ چاره ­ای جز رفتن سرِکار ندارند حتی اگر مریض باشند.

نتیجه اقتصاد رسمی شدیداً بستگی به تولید کالا و خدمات و حمل و ارسال آن­ها توسط کارگران غیر رسمی دارد.

آن­ها همچنین افراد نامتجانسی از رنگین پوستان، مهاجران و زنان هستند. نابرابری اقتصادی و نژادی عمیقاً به روشی که آمریکایی­ها بحران ویروس کرونا را تجربه می­کنند، تأثیر می­گذارد. اطلاعات منتشره از مرکز کنترل و پیش­گیری بیماری­های ایالات متحده و از سازمان­های بهداشتی عمومی محلی نشان می­دهد احتمال مرگ آمریکایی­های آفریقایی تبار  و آمریکای لاتینی­ها بر اثر کرونا از سفید پوستان بیشتر است و همین این فکر را به ذهن متبادر می­کند که این بیماری یک «متوازن کننده بزرگ» است. افرادی که از این گروه­ها می­میرند از ضعیف­ترین و اقلیت­های آسیب­پذیری هستند که اغلب توان دسترسی به آزمایش­ها و مراقبت پزشکی ندارند. متخصصان به سرعت انگشت اشاره را به طرف افراد دارای «شرایط بد» مانند بیماری چاقی، فشار خون بالا و دیابت می­گیرند تا این نابرابری را توجیه کنند. اما در بین بزرگ­ترین عوامل خطرناک برای کوید 19، خطر نابرابری اقتصادی و اجتماعی است. بیماری چاقی براثر غیررسمی کردن اقتصاد، بدتر می­شود.

بسیاری از کارگران غیررسمی در معرض خطر به یکباره تحت عنوان «ضرورت» دسته ­بندی می­شوند و اجازه می­دهند در طول بیماری همه ­گیر اقتصاد بچرخد حتی اگر آن­ها فاقد امکانات اولیه حفاظتی­ کار باشند. این­ها شامل کارگران رستوران­ها، مزارع، سرایداران و کارگران حمل و نقل هستند که هیچکدام از آن­ها نمی­توانند در خانه دورکاری کنند. به لطف این کارگران، آمریکایی­های خوشبخت بیشتری می­توانند ایمن و بدون درمعرض خطر ویروس قرارگرفتن، دورکاری کنند. در نتیجه اقتصاد رسمی شدیداً بستگی به تولید کالا و خدمات و حمل و ارسال آن­ها توسط کارگران غیر رسمی دارد.

این کارگران دسترسی محدودی به مراقبت­های بهداشتی و سایر مزایای مورد نیاز برای مقابله با بیماری­ همه­ گیر و ایمن نگه داشتن خود و دیگران دارند. حتی کسانی که کارشان جزء کارهای فنی محسوب می­شود مانند راننده­ های تاکسی تلفنی[1] یا کسانی که خریدهای تلفنی خریداران از خواروبار فروشی­­ های محلی را برای مشتری­ها می­برند[2]، به دلیل اینکه جزء پیمانکاران مستقل دسته­ بندی می­شوند ، با وضعیت نامناسبی روبرو هستند. بسیاری تقلا می­کنند از حق بیکاری بهره ­مند شوند زیرا کارکنان شاغل نمی­توانند حق بیمه خود را پرداخت یا اطلاعات دستمزد خود را به سازمان­های دولتی گزارش نمایند.

این که چگونه مصوبه اقدامات رفاهی و امدادی توسط کنگره به تصویب رسید، روشن نیست، مبلغ 2 میلیارد دلار که برای مرخصی استعلاجی، حق بیکاری و کمک غذایی تخصیص یافت به کارگران غیررسمی کمک خواهد کرد زیرا این اقدامات شامل برآوردن نیازهای اساسی و پرکردن چاله­ های اصلی است. اما این اقدامات به احتمال زیاد به میلیونها کارگر غیررسمی که قادر به ارائه مدرک در مورد دستمزد و ساعت کارکرد خود در قبل از شیوع بیماری همه ­گیر نیستند یا به دلیل مهاجر بودن واجد شرایط دریافت کوپن غذا و استفاده از مرخصی استعلاجی نیستند، کمک نخواهد کرد. آنچه واضح است این است که این بیماری همه­ گیر باعث افزایش ظهور کار غیررسمی در ایالات متحده شده است، دقیقاً مانند هند و سایر کشورهای در حال توسعه. بسیاری از کارگران نمی­دانند چگونه باید پول وعده غذایی بعدی خود را پرداخت کنند، چه رسد به پرداخت اجاره بهای مسکن خود، احتمال می­رود که آن­ها بدون توجه به خطر آلوده شدن به این ویروس به کار خود ادامه دهند. 

نکات برجسته

گاهی بحران­های بزرگ موجب اصلاح و تحول در مشکلات ریشه ­ای اقتصادی و اجتماعی می­شود. رکود بزرگ که معامله جدید[3] را به حرکت درآورد و بنیان یک قرارداد جدید اجتماعی را نهاد که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم استحکام بیشتری یافت. این توافق­نامه جدید شبکه­های امنیت اجتماعی را به­وجود آورد و زمینه را برای داد و ستد­های بیشتر جمعی فراهم کرد، رشد طبقه متوسط را تسهیل کرد، حمایت­های اجتماعی و حقوقی از کارگران را گسترش داد و امنیت اقتصادی را برای اکثر کارگران رسمیت داد.

با این وجود، از زمان رکود بزرگ بحرانهای اقتصادی بعدی تأثیر بالعکسی بر اقتصاد آمریکا داشته است. آنها به قانون­گذاران اجازه داده­اند تا برنامه­ های رفاهی موجود را بهم بریزند، مقررات دولتی را شل بگیرند، مهاجران را شریر معرفی کنند و شرکت های بزرگی را که اغلب برای تکمیل بیشتر مشاغل پست خود به کارگران غیررسمی متکی هستند، به قید کفیل آزاد بگذارند. پنج رکود اقتصادی بزرگ از اوایل دهه 1970 بسیاری از شبکه­ های تأمین اجتماعی کشور را از بین برد و بسیاری از کارگران را به سمت اقتصاد غیررسمی سوق داد. در واقع، رشد خالص شغل در دهه بعد از رکود بزرگ سال 2008 تقریباً کلاً بواسطه مشاغل موجود در اقتصاد غیر رسمی ایجاد شد. ایالات متحده «مشاغل بد» را خیلی سریعتر از «مشاغل خوب» ایجاد کرده است و در نتیجه کارگران آمریکایی از این موضوع رنج می­برند. آمار اشتغال برای دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بسیار بیشتر از بیماری کرونا جذابیت دارد. بنابر اعلام محققین مؤسسه بروکلین 44 درصد یا 53 میلیون نفر از کارگران دستمزدهای کمی دریافت می­کنند. بسیاری از این کارگران غیررسمی بودند و بدون حمایت قانونی و اجتماعی کار می­کردند.

نباید اینگونه باشد. به نظر می رسد که بیماری همه ­گیر کرونا مولود یک طغیان همبستگی است. شماری از سازمان­ها، مانند صندوق اضطراری برای یک دستمزد عادلانه، بنیاد جامعه کارگران رستوران ­ها، اتحاد ملی کارگران داخلی و صندوق­های امداد کارگران فاقد سند، برای محافظت از کارگران غیررسمی و پر کردن شکاف­های ناشی از برنامه­ های دولت در شهرهای مختلف ایالات متحده، قدم­هایی برداشته ­اند. گرچه کار این سازمان­ها بسیار مهم است، اما کافی نیست. چنانچه آمریکایی­ها بخواهند مهلک­ترین آثار بحران کنونی را به حداقل برسانند و برای مقابله با بحران­های آینده آمادگی بهتری داشته باشند باید شبکه امنیت اجتماعی و حفاظت از کارگران غیررسمی را گسترش دهند.

اعتراضات کاملاً سیاسی برای پایان دادن به دستور دولت مبنی بر ماندن در خانه در فلوریدا، میشیگان، اوکلاهما و سایر ایالت­ها ممکن است افراطی ناعادلانه و غیرمسئولانه باشد ولی نشان­دهنده ناامنی­ عمیق اقتصادی برای افراد با درآمد متوسط و کم در آمریکا است. متأسفانه هدف مورد حمله این تظاهرات­ها هدف اشتباهی است. این در خانه ماندن­ها موجب ناامنی اقتصادی نیست بلکه علت آن غیررسمی سازی اقتصاد است که در دهه ­های اخیر رخ داده است. ایالات متحده برای ایجاد کشوری قوی­تر و جامعه ­ای سالم­تر، باید برنامه ­های ترمیم بیماری کرونا را در دستور کار خود قرار دهد و از همه افراد شاغل بیشتر حمایت کند و با تشخیص اهمیت اقتصاد غیررسمی، به این نوع اقتصاد رسمیت ببخشد.

درباره نویسنده

PASCALE JOASSART-MARCELLI  پاسکال جوسارت مارسلی استاد جغرافیا و مدیر برنامه مطالعات شهری در دانشگاه ایالتی سن دیگو است.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

[1] Uber drivers

[2] Instacart shoppers

[3] New Deal یا معامله جدید ارائه اقدامات اقتصادی­توسط فرانکلین دی روزولت در سال 1933 برای خنثی کردن تأثیرات رکود بزرگ بود. این اقدام شامل یک برنامه بزرگ برای کارهای عمومی بود که با اعطای وام به ­طور گسترده توانست بیکاری را به میزان 7 تا 10 میلیون نفر کاهش دهد. 

انتهای پیام/

نظر شما