نیلوفر ساسانی
خبرنگار
خیلیهایمان با خاطرات آمیخته با طنز و خنده به خاطرش داریم. تصورش را نمیکردیم بخشی از همین خاطرات تلنگری شود تا به جدیترین فلسفه هستی فکر کنیم و صحنهای از بهترین طنزهای تلویزیون و از به یادماندنیترینهای کارنامه کاریاش این چنین پیامآور خبری تلخ از او باشد. قلب سیروس گرجستانی یا به تعبیر اهالی سینما و تلویزیون عمو سیروس ایستاده بود و موجی از بازنشر سکانسی از سریال «متهم گریخت» پیام آور این خبر تلخ در فضای مجازی بود: «من وقتی رفتم اون دنیا برگشتم، دیدم ای دل غافل، این دنیا 10 شیهم نمیارزه.» خبر را فرزندش سیاوش تأیید کرده و در گفتوگو با مهر عنوان کرد که پدرش از شب چهارشنبه در بیمارستان شهید لواسانی بستری شده و صبح روز پنجشنبه 12 تیرماه بر اثر سکته قلبی درگذشته است.
با فرهادی استارت خورد و با عطاران پرتاب
علی اکبر محمودزاده گرجستانی با نام هنری سیروس گرجستانی 75 سال داشت اما تصویری که از او در ذهن اغلب مخاطبان بویژه تلویزیون به یاد مانده چهرهای خندان و پرانرژی است. هاشم آقا پدر حیران و مستأصل «متهم گریخت» رضا عطاران را شاید بتوان آشناترین تصویر از او در قاب تلویزیون عنوان کرد. سریالی که ایام ماه رمضان سال 84 از شبکه سه سیما پخش شد و خیلیها بخشی از موفقیت این سریال را مدیون بازی به یاد ماندنی سیروس گرجستانی میدانند. رضا عطاران بعد از پخش سریال «متهم گریخت» در گفتوگو با مطبوعات درباره گریم سیروس گرجستانی گفته بود که بهخاطر علاقهاش به زخم گورباچف، لکه و ماه گرفتگی را روی سر گرجستانی گذاشته: «گفتم موها را از ته بزنیم. گرجستانی هم قبول کرد و گفت: خودم هم داشتم به این نتیجه میرسیدم که موهایم را بتراشم. همان موقع، یاد میخائیل گورباچف افتادم. من همیشه از زخم روی سرش خوشم میآمد. این در مغزم رسوب کرده بود و دوست داشتم جایی از آن استفاده کنم. بعد دیدم عجیب به سر آقای گرجستانی میآید.»
از میان بازیهای پرتعداد تلویزیونیاش سریالهای «کوچک جنگلی» (بهروز افخمی)، «تهران یازده» (مرضیه برومند)، «کاکتوس» (محمدرضا هنرمند)، «ولایت عشق» (مهدی فخیمزاده)، «گاو صندوق» (مازیار میری)، «پشتکنکوریها» (پریسا بختآور)، «زنبابا» (سعید آقاخانی) و سریال امام علی(ع) نقطه درخشانی در کارنامه تلویزیونی سیروس گرجستانی است. نقش (اباقطام) با صدای زنده یاد حسین معمارزاده او را احیا کرد. اگر چه خودش در مستندی که از زندگی او ساخته شده میگوید استارت موفقیتش بعد از همکاری با اصغر فرهادی خورد؛ سریالی بهنام «یادداشتهای کودکی» که فرهادی نویسندهاش بود: «اون سریال برای من استارت بود، دستمزد من چند برابر شد و بعد از آن «متهم گریخت» بیشتر من را پرتاب کرد».
«دندون طلا» و «شاهگوش» از دیگر همکاریهای او با داودمیرباقری در شبکه نمایش خانگی است. به تازگی گرجستانی با سریال «شاهرگ» (سیدجلال اشکذری) که این روزها از شبکه دو سیما پخش میشود به تلویزیون بازگشته بود. علاوه بر نقشآفرینیها، از به یادمانیهای حضور او در قاب تلویزیون میتوان به گفتوگویش در برنامه «شب شیشهای» با اجرای رضا رشیدپور یاد کرد که تعریف خاطرهاش از مایکل جکسون باعث شد این برنامه نیمکاره و زودتر از موعد تمام شود.
حسرت کارهای خوب در سینما
کارنامه بازیگری گرجستانی در سینما هم پروپیمان است. او در سال 1345 در دو فیلم «مأمور دو جانبه» مهدی میرصمدزاده و «بیست سال انتظار» مهدی رئیسفیروز حضور یافت که تنها آثار سینمایی او در ایام قبل از انقلاب است. بعد از انقلاب با فیلم سینمایی «فریاد مجاهد» به کارگردانی مهدی معدنیان کار بازیگری را دوباره شروع کرد. او تجربه همکاری با فیلمسازان مطرحی چون کیانوش عیاری (تنوره دیو)، مسعود کیمیایی (تیغ و ابریشم)، رخشان بنیاعتماد (زرد قناری)، کیومرث پوراحمد (شکار خاموش)، ایرج قادری (شبکه، آکواریوم)، یدالله صمدی (آپارتمان شماره سیزده)، خسرو معصومی (دوران سربی)، ایرج طهماسب (یکی بود یکی نبود)، کمال تبریزی (ما همه با هم هستیم)، سامان مقدم (نهنگ عنبر2: سلکشن رؤیا) و رامبد جوان (قانون مورفی) را دارد. گرجستانی علاوه بر تجربههای تلویزیونی داوود میرباقری در سه فیلم «آدمبرفی»، «ساحره» و «مسافر ری» با این فیلمساز همکاری داشت. نقش کوتاه او در فیلم «آدم برفی» از بهترین بازیهای سیروس گرجستانی در کارنامه بازیگریاش است. استیصال و وضعیت فلاکت بار او در غرب بویژه زمانی که عباس خاکپور (اکبر عبدی) پس از لو رفتن پاسپورت جعلیاش بر سر او آوار میشود، بازی درخشانی از او به یادگار گذاشته است؛ از آن دست بازیهایی که خود گرجستانی میگوید: «همه هنرمندها دوست دارند کار خوب کنند عجیب است که این کارهای خوب دیگر این روزها نیست، چه کسانی تصمیم میگیرند!» آخرین بازی سیروس گرجستانی در سینما، فیلم «سگبند» دومین تجربه کارگردانی مهران احمدی است که سال گذشته تولید شد و هنوز به اکران در نیامده است.
از عشق به فوتبال تا دوستی با هادی اسلامی
اگرچه مخاطبان عام تلویزیون و سینما سیروس گرجستانی را بهخاطر نقشآفرینیهایش در سینما و تلویزیون به خاطر دارند اما آنچه او را به این وادی کشاند علاقهاش به تئاتر بود و این علاقه در دوستی با هادی اسلامی کلید خورد. گرجستانی در اولین کارش که انبارداری در کارخانه «آزمایش» بود با مرحوم هادی اسلامی آشنا میشود. بعد از یک سال او کارخانه را ترک میکند تا اینکه این دو دوست بهطور اتفاقی در حوالی «تئاتر شهر» به هم برمیخورند: «بعد از دو سال او را دیدم. گفتم کجا کار میکنی؟ گفت تئاتر. گفتم کجا؟ گفت اداره تئاتر. آن روز تمرین داشت و گفت بیا تمرین. رفتم و شیفته این کار شدم» در نهایت کار انبارداری را رها کرده و با استخدام در وزارت فرهنگ و هنر فعالیتش در عرصه هنرهای نمایشی را با «زیر گذر لوطی صالح» هادی اسلامی و «سنگ و سرنا» به کارگردانی نصرت پرتوی آغاز میکند. «عشق آباد» و «دندون طلا» داوود میرباقری، «زیرگذر لوطی صالح»، «استر» و «محراب» به کارگردانی هادی اسلامی، «معرکه در معرکه» سیاوش طهمورث، «دکتر کنوک» ایرج راد و... از آثار زندهیاد سیروس گرجستانی در تئاتر است.
نظر شما