گروه جامعه: پای محیطبان گتوند را دوباره تراشیدند، سه سانتیمتر کوتاهتر از زانو. یک ماه بعد از حمله شبانه متخلفان به پاسگاه محیطبانی گتوند و شلیک به امین هادیپور، او هنوز در بیمارستان است؛ چند روز در بیمارستان گلستان اهواز و باقی در پارس تهران.پزشکش میگوید تراشیدن پای او برای نجات جانش بوده است و دیگر نشانهای از عفونت در بدن محیطبان هادیپور نیست. اما پای او یک ماه پیش قطع شد، چون وقت را تلف کرده بودند و دیگر نمیشد این پا را نگه داشت. شب اول که او را به بیمارستان اهواز رساندند، ساعتها خون از بدنش رفته بود. انجام سه عمل جراحی روی پای او جواب نداد و بیستوچهارم اردیبهشت با همه امیدی که داشت، پای عفونتکردهاش را از زانو قطع کردند. قرار بود محیطبان سیوهفت ساله شنبه این هفته مرخص شود که دوباره عفونتی در پای زخمیاش پیدا شد، دوباره کارش به زخم دیگری گره خورد، عفونتها را تراشیدند و پایش کوتاهتر شد.
چه خبر از احوال محیطبان؟
امین هادیپور خودش تعریف میکند: «آیتمهای عفونتم پایین آمده بود و قرار بود شنبه ترخیص شوم. دکتر ارتوپد هم موافق ترخیص بود، اما وقتی آمد پانسمان را عوض کند، دید دو نقطهای که قبلا ترشح داشت، آبسه کرده است و گفت باید دوباره به اتاق عمل برویم تا بافتهای میکروبی و مرده را تخلیه کنیم.» همین کار را کردند. عمل جراحی ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه آغاز و حدود ساعت ۱۷ عصر تمام شد. او که قبلا به «شهروند» گفته بود تقاضایش تهیه یک پای مصنوعی مفصلدار هوشمند است، حالا میگوید: «با این اوصاف گرفتن پای مصنوعی هم به تأخیر افتاد. باید اول زخمها جوش بخورد، بعد بخیههای جدید کشیده شود، بافت داخلی هم ترمیم شود و پا ظاهر خود را پیدا کند. تازه باید معلوم شود چه نوع پروتزی لازم است و بعد قالبگیری کنند. زمان میبرد.» پس قرار نیست به این زودی روی پا بایستد. با این همه سازمان محیطزیست همه هزینههای درمان او را داده است.«مدیر کل محیطزیست استان خوزستان همان وقت گفت که من را به بخش ستادی و دفتری میفرستد. حقوق و بیمهام هم پرداخته شد، چون در حین مأموریت این اتفاق برایم افتاد.» شب حمله ۵٠ دقیقه طول کشیده بود تا آمبولانس فوریتهای پزشکی شهرستان گتوند بیاید و او را به بیمارستان خاتمالانبیاء(ص) شوشتر ببرند. همان وقت برای او دو عکس رادیولوژی نوشتند، اما خون نداشتند و گفتند ببریدش اهواز. محیطبان از ساعت ١١ و نیم شب تا ۵ صبح فردا که به بیمارستان گلستان برسد، خون از دست داد: «برادرم که ساکن اهواز است، آمد بالای سرم. خونم تمام شده بود. آنجا هم نداشتند. در اورژانس آواره بودم. هزار بدبختی کشیدم تا بروم اتاق عمل. خیلی طول کشید تا یک کیسه خون آوردند و بیهوش شدم.» تا ساعت ٣ بعدازظهر، عصبهای داخلی از بین رفتند و بافتها کمکم مردند.
«دیگر دیر شده بود. متخصص ارتوپد هم جوانی تازهکار بود که استخوانها را خیلی بد چفت کرد و میلهها را کج کار گذاشت. ساعت یک شب مرا به بخش بردند. زخم بستر گرفته بودم. میخواستند ترخیصم کنند، اما اداره محیطزیست اهواز پذیرش گرفت برای بیمارستان تهران. آنجا بود که گفتند این عمل بد و دیرهنگام انجام شده است، میلهها را کج گذاشته و استخوانها را خوب چفت نکردهاند. دکتر میگفت زمان مفید برای نگهداشتن بافت نادیده گرفته شده و بافت و عصب از بین رفته است و بعدش استخوان سیاه میشود. آنها زمان را کشته بودند.»
محیطبان زخمی گتوند، سال ٩١ در آزمون محیطبانی قبول و سال ٩٣ استخدام شد. او یکسال در منطقه حفاظتشده کرایی در شوشتر محیطبان بود و بعد مسئول همان منطقه شد تا اینکه برای محیطبانی به گتوند آمد تا بیستوششم فروردین ماه و آن حمله عجیب که چهار ناشناس با نقابهایی بر صورت به پاسگاه محیطبانی شهرستان گتوند هجوم آوردند: «تنها بودم و منتظر تحویل شیفت. ساعت ١١ونیم شب بود که یکی از آن مردان نقابدار بعد از بستن دست و پای زنبورداری که در همسایگی پاسگاه است و دزدیدن خودرو میهمانش، درِ کانکس را باز کرد و گفت بخواب روی زمین.مقاومت کردم و به زانویم شلیک کرد.» آنها دنبال کلید گاوصندوق و اسلحهها بودند و بعد از ضرب و شتم محیطبان هادیپور و دزدیدن گاوصندوق راهی جاده شدند، اما در راه ماندند. فرمانداری به دلیل شیوع کرونا راههایی را که به سمت تفرجگاههای طبیعی میرفت، با خاک بسته بود و فقط چند راه فرعی باز بود. این شد که متخلفان خودرو و گاوصندوق را رهاکردند و پیاده گریختند.
پرونده جانبازی در حال تشکیل است
حالا از متخلفان فراری چه خبر؟ محیطبان هادیپور میگوید فرمانده یگان حفاظت محیطزیست هر روز احوالش را میپرسد و به او گفته است که «دو نفر از متخلفان را دستگیر کردهاند که یکیشان به قید وثیقه آزاد است. یک نفر دیگر هم متواری است.»جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت سازمان محیطزیست که دیروز به ملاقات محیطبان هادیپور رفته بود، به «شهروند» میگوید: «حالش بهتر بود و پزشکش با تخیله عفونتها تصمیم درستی گرفته بود. بنا بود روز دوشنبه پزشک وضع او را بررسیکند. محیطزیست بهطور کامل از این محیطبان حمایت خواهد کرد.» او میگوید پرونده جانبازی محیطبان هم درحال تشکیل است: «ما مدتی است پیگیر این ماجراییم و به دلیل محدودیتهای کار اداری، جانبازی زمان میبرد. علاوه بر این محیطبان بعد از این در حوزه ستادی مشغول به کار خواهد شد و باید دید با این وضع جسمانی، کار در چه بخشی برای او بهتر است.از طرف دیگر هم او و هم محیطبانان دیگر را حمایت خواهیم کرد تا در صورت رخدادن اتفاق مشابه، به لحاظ روانی هم در سلامت باشند. این تغییرات ناگهانی میتواند افسردگی و مسائل روحی به دنبال داشته باشد و ما در هر صورت از محیطبانانمان حمایت خواهیم کرد.» به گفته محبتخانی در کنار محیطبانانی که در حین مأموریت آسیب میبینند، حمایت از داوطلبانی که به کمک محیطبانان میآیند، اگرچه از لحاظ قانونی تعریف نشده است، اما سازمان حفاظت محیطزیست و جنگلها، بیمههایی بینام در نظر گرفتهاند تا اگر اتفاقی برای داوطلبان افتاد، حمایتشان کنند.
∎
چه خبر از احوال محیطبان؟
امین هادیپور خودش تعریف میکند: «آیتمهای عفونتم پایین آمده بود و قرار بود شنبه ترخیص شوم. دکتر ارتوپد هم موافق ترخیص بود، اما وقتی آمد پانسمان را عوض کند، دید دو نقطهای که قبلا ترشح داشت، آبسه کرده است و گفت باید دوباره به اتاق عمل برویم تا بافتهای میکروبی و مرده را تخلیه کنیم.» همین کار را کردند. عمل جراحی ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه آغاز و حدود ساعت ۱۷ عصر تمام شد. او که قبلا به «شهروند» گفته بود تقاضایش تهیه یک پای مصنوعی مفصلدار هوشمند است، حالا میگوید: «با این اوصاف گرفتن پای مصنوعی هم به تأخیر افتاد. باید اول زخمها جوش بخورد، بعد بخیههای جدید کشیده شود، بافت داخلی هم ترمیم شود و پا ظاهر خود را پیدا کند. تازه باید معلوم شود چه نوع پروتزی لازم است و بعد قالبگیری کنند. زمان میبرد.» پس قرار نیست به این زودی روی پا بایستد. با این همه سازمان محیطزیست همه هزینههای درمان او را داده است.«مدیر کل محیطزیست استان خوزستان همان وقت گفت که من را به بخش ستادی و دفتری میفرستد. حقوق و بیمهام هم پرداخته شد، چون در حین مأموریت این اتفاق برایم افتاد.» شب حمله ۵٠ دقیقه طول کشیده بود تا آمبولانس فوریتهای پزشکی شهرستان گتوند بیاید و او را به بیمارستان خاتمالانبیاء(ص) شوشتر ببرند. همان وقت برای او دو عکس رادیولوژی نوشتند، اما خون نداشتند و گفتند ببریدش اهواز. محیطبان از ساعت ١١ و نیم شب تا ۵ صبح فردا که به بیمارستان گلستان برسد، خون از دست داد: «برادرم که ساکن اهواز است، آمد بالای سرم. خونم تمام شده بود. آنجا هم نداشتند. در اورژانس آواره بودم. هزار بدبختی کشیدم تا بروم اتاق عمل. خیلی طول کشید تا یک کیسه خون آوردند و بیهوش شدم.» تا ساعت ٣ بعدازظهر، عصبهای داخلی از بین رفتند و بافتها کمکم مردند.
«دیگر دیر شده بود. متخصص ارتوپد هم جوانی تازهکار بود که استخوانها را خیلی بد چفت کرد و میلهها را کج کار گذاشت. ساعت یک شب مرا به بخش بردند. زخم بستر گرفته بودم. میخواستند ترخیصم کنند، اما اداره محیطزیست اهواز پذیرش گرفت برای بیمارستان تهران. آنجا بود که گفتند این عمل بد و دیرهنگام انجام شده است، میلهها را کج گذاشته و استخوانها را خوب چفت نکردهاند. دکتر میگفت زمان مفید برای نگهداشتن بافت نادیده گرفته شده و بافت و عصب از بین رفته است و بعدش استخوان سیاه میشود. آنها زمان را کشته بودند.»
محیطبان زخمی گتوند، سال ٩١ در آزمون محیطبانی قبول و سال ٩٣ استخدام شد. او یکسال در منطقه حفاظتشده کرایی در شوشتر محیطبان بود و بعد مسئول همان منطقه شد تا اینکه برای محیطبانی به گتوند آمد تا بیستوششم فروردین ماه و آن حمله عجیب که چهار ناشناس با نقابهایی بر صورت به پاسگاه محیطبانی شهرستان گتوند هجوم آوردند: «تنها بودم و منتظر تحویل شیفت. ساعت ١١ونیم شب بود که یکی از آن مردان نقابدار بعد از بستن دست و پای زنبورداری که در همسایگی پاسگاه است و دزدیدن خودرو میهمانش، درِ کانکس را باز کرد و گفت بخواب روی زمین.مقاومت کردم و به زانویم شلیک کرد.» آنها دنبال کلید گاوصندوق و اسلحهها بودند و بعد از ضرب و شتم محیطبان هادیپور و دزدیدن گاوصندوق راهی جاده شدند، اما در راه ماندند. فرمانداری به دلیل شیوع کرونا راههایی را که به سمت تفرجگاههای طبیعی میرفت، با خاک بسته بود و فقط چند راه فرعی باز بود. این شد که متخلفان خودرو و گاوصندوق را رهاکردند و پیاده گریختند.
پرونده جانبازی در حال تشکیل است
حالا از متخلفان فراری چه خبر؟ محیطبان هادیپور میگوید فرمانده یگان حفاظت محیطزیست هر روز احوالش را میپرسد و به او گفته است که «دو نفر از متخلفان را دستگیر کردهاند که یکیشان به قید وثیقه آزاد است. یک نفر دیگر هم متواری است.»جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت سازمان محیطزیست که دیروز به ملاقات محیطبان هادیپور رفته بود، به «شهروند» میگوید: «حالش بهتر بود و پزشکش با تخیله عفونتها تصمیم درستی گرفته بود. بنا بود روز دوشنبه پزشک وضع او را بررسیکند. محیطزیست بهطور کامل از این محیطبان حمایت خواهد کرد.» او میگوید پرونده جانبازی محیطبان هم درحال تشکیل است: «ما مدتی است پیگیر این ماجراییم و به دلیل محدودیتهای کار اداری، جانبازی زمان میبرد. علاوه بر این محیطبان بعد از این در حوزه ستادی مشغول به کار خواهد شد و باید دید با این وضع جسمانی، کار در چه بخشی برای او بهتر است.از طرف دیگر هم او و هم محیطبانان دیگر را حمایت خواهیم کرد تا در صورت رخدادن اتفاق مشابه، به لحاظ روانی هم در سلامت باشند. این تغییرات ناگهانی میتواند افسردگی و مسائل روحی به دنبال داشته باشد و ما در هر صورت از محیطبانانمان حمایت خواهیم کرد.» به گفته محبتخانی در کنار محیطبانانی که در حین مأموریت آسیب میبینند، حمایت از داوطلبانی که به کمک محیطبانان میآیند، اگرچه از لحاظ قانونی تعریف نشده است، اما سازمان حفاظت محیطزیست و جنگلها، بیمههایی بینام در نظر گرفتهاند تا اگر اتفاقی برای داوطلبان افتاد، حمایتشان کنند.
نظر شما