سرویس سیاسی جوان آنلاین: نگاهی به تاریخ ۴۰ سال گذشته انقلاب اسلامی نشان میدهد که هیچ گاه تحولات درونی نظام سیاسی امریکا برای ایران ثمر بخش نبوده است. در حقیقت متغیرهای درون زای سیاسی و اقتصادی در روابط بین ایران و امریکا آنچنان متنوع و گسترده است که کمتر باور میشود یک تغییر سیاسی در راس نظام تصمیمگیری ایالات متحده بتواند شرایط مناسب تری برای گسترش روابط یا حل مشکلات فعلی فراهم کند.
انتخابات آینده ریاست جمهوری امریکا در ماه آبان نیز از این قاعده مستثنی نیست، با این حال برخی تغییرات ماههای اخیر سبب شده است تا تحولات ماههای آینده با حساسیت بیشتری روبه رو باشد. برخی از وقایع تاکنون اهمیت خود را نشان دادهاند و برخی دیگر در آستانه روی دادن هستند. به طور حتم نحوه تعامل ایران با این رویدادها و واکنش فضای سیاسی داخلی نسبت به آن نقش مهمی در نتیجه نهایی آن خواهد داشت.
چرا ترامپ به دنبال ریسک کردن است
بخش مهمی از رویدادهای مرتبط با این قضایا به اتفاقات داخلی امریکا باز میگردد. به رغم اینکه در طول یک سال گذشته جمهوریخواهان امید فراوانی نسبت به پیروزی ترامپ در انتخابات آینده داشتند، اما بیماری کرونا و رکود گسترده در اقتصاد این کشور فعلا تمام این اتفاقات را بدل به یأس کرده است.
در کنار این تحولات اجتماعی و اعتراضات گسترده به نژاد پرستی و فاصله طبقاتی نیز مزید بر علت شده تا یک تغییر اساسی در افکار عمومی امریکا به راه بیفتد. این تغییر فعلا به هیچ عنوان به نفع ترامپ نیست و برخی از رسانهها به صورت مرتب در حال مقایسه وی و جیمی کارتر رئیسجمهور امریکا در اواخر سالهای دهه ۷۰ هستند.
اگرچه هنوز تا فرا رسیدن موعد انتخابات زمان باقی است، اما نظرسنجیهای فعلی نشان میدهد که ترامپ به هیچ عنوان اوضاع خوبی ندارد. علاوه بر این در حوزه سیاست خارجی نیز ترامپ هیچ دستاورد جدی ندارد. شاید یکی از بزرگترین ادعاهای ترامپ در خصوص اثربخش بودن سیاست خارجی وی مقابله با ایران و خروج از برجام بوده است.
تاکنون دلایل فراوانی در خصوص خروج یکجانبه ترامپ از برجام ذکر شده است. برخی تلاش برای تسلط بر بازارهای انرژی دنیا و برخی دیگر جلب نظر لابی صهیونیسم در داخل امریکا را ذکر میکنند. به نظر میرسد که ترکیبی از این دلایل میتواند پاسخ عینیتری باشد، اما آنچه قرار بود از این سیاست در نهایت حاصل شود تسلیم شدن ایران در مقابل امریکاست؛ سیاستی که ایران با تمام توان در مقابل آن مقاومت کرده است. یکی از آخرین تلاشهای ترامپ دعوت از ایران برای مذاکره در آخرین توئیت وی بود. شاید درستترین توصیف از سیاست ترامپ به سخنان یکی از مقامات وزارت خارجه امریکا باز میگشت.
فیلیپ گوردون از مقامات سابق دولت اوباما در یک نشست تحلیل و بررسی که با هدف نقد سیاست خارجی دولت ترامپ برگزار شد با اشاره به اینکه نزدیک دو سال از خروج امریکا از برجام میگذرد، گفت: ما شاهد اقدام دولت ترامپ و قمار آنها بر این مسائل بودیم که اگر ایران را به اندازه کافی تحت فشار قرار دهیم شاهد بروز تغییر در این کشور خواهیم بود و این کشور به میز مذاکرات باز خواهد گشت و با یک توافق جدید و بهتر موافقت خواهد کرد و از طریق ایجاد ناآرامی در ایران باعث ایجاد تغییرات در این نظام خواهیم شد.
وی در ادامه این نشست گفت که هیچ کدام از این خواستههای دولت ترامپ درباره ایران محقق نشده است.
در صورتی که این وضع به همین شکل ادامه پیدا کند موضع دولت ترامپ به خصوص در حوزه سیاست خارجی و به ویژه موضوع ایران در مقابل رقیب دموکرات وی تضعیف خواهد شد.
جوسازی روانی برای افزایش بیسابقه تحریمها
به نظر میرسد راهحل ترامپ در مقابل این اقدام افزایش فشارها علیه ایران به صورت همه جانبه است. با نگاهی به منطقه و به خصوص محور مقاومت نیز میتوان نشانههای تلاش برای فشار بیشتر را دید.
جالب این است که ماهیت اغلب فشارها نیز اقتصادی است، به عنوان مثال وزارت خزانهداری امریکا با تحریم کردن برخی از موسسات پولی و مالی سوریه سبب افزایش نرخ ارز و ایجاد موج جدیدی از اعتراضات شده است. در لبنان نیز دولت امریکا کمک صندوق بینالمللی پول را به ایجاد محدودیتهای هر چه بیشتر برای حزبالله لبنان منوط کرده؛ امری که مورد اعتراض احزاب سیاسی این کشور نیز قرار گرفته است.
در خصوص ایران، امریکاییها علاوه بر تلاش در راستای تمدید تحریمهای تسلیحاتی از بزرگترین بسته تحریمی خود در کنگره امریکا رونمایی کردهاند، البته این تحریمها با توجه به اعمال بسیاری از آنها در گذشته عملا نمادین بوده و نمیتواند تاثیر بسزایی در خصوص مبادلات مالی ایران داشته باشد، با این حال دولت فعلی امریکا امیدوار است با توجه به تاثیر روانی آن بتواند دولت ایران را هر چه بیشتر تحت تاثیر قرار بدهد، حال اینجاست که دامنه فشارهای امریکا حتی دامن متحدان این کشور را نیز فرا میگیرد، به عنوان مثال هم اکنون نزدیک ۷ میلیارد دلار از اموال ایران در بانک کره جنوبی بلوکه است، اما امریکاییها اجازه آزاد شدن آن را برای تأمین منابع حیاتی ایران به خصوص در حوزه غذا و دارو نمیدهند. این اقدام منجر به اعلان موضع رسمی بانک مرکزی ایران و پیگیریهای قانونی در این باره به خصوص از سوی مجامع بینالمللی شده است.
متوسل شدن به تروریسم داخلی و خارجی
به طور حتم علاوه بر فشارهای اقتصادی، امریکاییها نیم نگاهی هم به شرایط داخلی ایران دارند. در حقیقت طی چهار سال گذشته سرویسهای خارجی ایالات متحده تمام تلاش خود را به خرج دادهاند تا با استفاده از نفوذ نیروهای معارض به ایجاد جنجال و آشوب کمک کنند.
متأخرترین نمونه چنین اقدامی ملاقات برخی مقامات امریکایی با اعضای گروهک منافقین در آلبانی بود. این ملاقات با هدف ایجاد آشوب در ایران به خصوص همزمان با افزایش قیمت بنزین صورت گرفت. اگرچه در نهایت این اقدام تنها منجر به برخی آشوبهای پراکنده شد، اما مقامات امریکایی را از امکان تکرار آن ناامید نکرده است.
نمونهای که بتوان در روزهای اخیر از آن صحبت کرد، آتش سوزیهای مشکوک در برخی نقاط کشور بود که گستره آنها عمدی بودن چنین اتفاقی را به ذهن میآورد. در نهایت نیز مقامات مسئول به دخالت برخی در این آتش سوزیها اشاره کرده و از در جریان بودن تحقیقات بیشتر خبر دادهاند.
امریکاییها حتی از انجام عملیات ایذایی تروریستی نیز ابایی ندارند، به عنوان مثال یکی از مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این نکته اشاره کرد که اطلاعات دقیق حاکی از تلاش امریکاییها برای انجام حملات تروریستی از سوی گروهکهای معارض علیه مرزهای ایران است.
بر این اساس امریکاییها این گروهها را تهدید کردهاند که در صورت عدم چنین اقداماتی حمایت مالی خود را از آنان قطع خواهد کرد. به این لیست میتوان اقدامات دیگری را افزود که بیان همه آنها از حوصله این متن خارج است.
مقاومت فعال ایران در مقابل تحریمها
به این ترتیب روشن است که ماههای آینده تا زمان انتخابات ریاست جمهوری امریکا فشارها برای وادار کردن ایران به مذاکره مستقیم افزایش خواهد داشت چراکه این امتیاز دست ترامپ را حداقل در انتخابات آینده ریاست جمهوری امریکا پرتر از رقیب دموکرات وی خواهد کرد، با این حال شرایط داخلی ایران و میزان استحکام داخلی جامعه نیز نشان داده که امریکا شانس بالایی برای تسلیم کردن ایران نخواهد داشت. حاکمیت ملی ایران تا الان در مقابل فشارهای فزاینده تسلیم نشده است و مسیر مقاومت را انتخاب خواهد کرد.
فرستادن چندین نفتکش برای صادرات بنزین به ونزوئلا پیام محکمی به طرف مقابل است که تهران نه تنها تسلیم تهدیدهای اقتصادی طرف مقابل نخواهد شد بلکه موضع فعالی در شکستن تمام محدودیتها خواهد داشت.
نظر شما