شناسهٔ خبر: 40436059 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

غیریت در سیره امام خمینی (ره)

امام عمده جهان غرب را کفر و بربریت توصیف می‌کرد. هیچ موقع نقطه مثبتی – به جز علم- از غرب نگفت و بر استقلال سیاسی- فرهنگی ایران مقابل غرب اصرار داشت. د ر طول همه حیات امام یک جمله مثبت از ایشان درباره امریکا نمی‌توان یافت.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، عبدالله گنجی در سرمقاله امروز روزنامه جوان نوشت: از جمله موارد‌ی که د ر تحریف امام مرتب استفاده می‌شود اینکه امام همه را به یک چشم می‌دید، امام اهل خط‌کشی نبود و... و حتی نوع مواجهه امام با غرب را نیز توجیه می‌کنند.

سالگرد ارتحال آن یگانه دوران فرصت مغتنمی است تا بعد‌ی از ابعاد سیره و اندیشه آن سفر کرده بازگویی شود. امام براساس آموزه‌های دینی و قرآنی که مملو از دوگانه‌های خیر و شر، کافر و مسلمان، یمین و یسار، شرک و ایمان، فقر و غنا، نور و ظلمت، حق و باطل، بهشت و دوزخ، مؤمن و ملحد و... است به شدت به مرزبند‌ی سیاسی، اعتقادی، اقتصاد‌ی و سبک زندگی قائل بودند. این مرزبند‌ی به آن معنا نبود که هر کس غیریت امام است حق آزادی، حیات و زندگی در کشور را ندارد، اما با صراحت انقلابی از به هم نریختن خطوط و مرز‌ها در درون حاکمیت پاسداری می‌کرد و از قضا همه را با یک چشم نمی‌دید.

عدالت مدنظر امام از صلاحیت‌ها می‌گذشت و تقدم ملاک‌ها بر اساس شاخص‌های درون دینی را هرگز فراموش نمی‌کرد. دسته‌های مختلفی از نظر امام غیریت محسوب می‌شدند که هرگز نگاه امام به آنان مثبت نشد که عمده‌ترین آنان به شرح ذیل است.

۱- غرب فرهنگی – سیاسی غیریت امام بود. امام عمده جهان غرب را کفر و بربریت توصیف می‌کرد و فلسفه حیات آنان را مادی‌گری، پوچ‌گرایی و لذت‌گرایی و منقطع از عالم وحی و معنویت و انسانیت می‌دانست. هیچ موقع نقطه مثبتی – به جز علم- از غرب نگفت و بر استقلال سیاسی- فرهنگی ایران مقابل غرب اصرار داشت. در طول همه حیات امام یک جمله مثبت از ایشان درباره امریکا نمی‌توان یافت.
۲- صهیونیسم غیریت امام بود. صهیونیست‌ها هم از جهت اندیشه و هم از جهت عملکرد در سرزمین‌های اشغالی فلسطین غیریت امام محسوب می‌شدند. امام تا زنده بود از جنبش‌های اسلامی حمایت می‌کرد و سازشکاران در مسئله فلسطین را همانند صهیونیست‌ها غیریت می‌دانست. نابود‌ی صهیونیست به هر روش ممکن آرمان امام بود و از ابراز آن و پرد اخت هزینه ابایی نداشت.
۳- ملی‌گرا‌ها غیریت امام بودند. حضرت امام آنان را با تعابیری همچون «مدعای دروغین ملی‌گرایی» یا مدعیانی که «جز حرف و اد عا هنری ند ارند» یاد می‌کرد و «خیالات باطل» را به آنان نسبت می‌داد و معتقد بود ملی‌گرایی با پایه معرفتی انسان‌گرایی همان غرب‌گرایی است. در عین حال امام «دفاع از ملت را واجب می‌دانست». اما ملی‌گرا‌های ایرانی را وابسته و شل دین می‌دانست که اهل هزینه برای ایران نیستند و رد‌ی از آنان در جنگ هشت ساله نیز مشاهده نشد.
۴- واپسگرا‌های مذهبی یا به تعبیر امام «واپسگراها» یا «مقدس‌نمای متحجر و بی‌شعور» غیریت امام بودند، همان‌ها که د ر حوزه علمیه بودند، اما شاه را سایه خد ا می‌دانستند و مبارزه گوشت و پوست با تانک و توپ را بی‌فایده ارزیابی می‌کردند، حکومت قبل از ظهور امام زمان (عج) را باطل می‌دانستند. خون دلی که امام از این دسته خورد از هیچ قشر دیگری نخورد و تا لحظه رحلت آنان را رها نکرد.
۵- سکولار‌ها غیریت امام بودند. از نگاه امام دو نوع حکومت بیشتر وجود ندارد. حکومت الهی و حکومت جاهلی. همه انواع و اقسام حکومت‌های غیرالهی و غیروحیانی از نگاه امام طاغوت بودند به همین دلیل در تبیین تمایزات انقلاب اسلامی می‌فرمود: «در انقلاب‌های دیگر یک طاغوتی می‌آید طاغوت قبلی را برمی‌دارد، می‌گوید باید من باشم. از نظر ما این‌ها هر د و طاغوت هستند. طاغوت جدید‌ی هم که می‌آید ولو اینکه آدم خوبی باشد به یک بعد از انسان توجه می‌کند و آن بعد ماد‌ی است».
مخالفان اسلام سیاسی غیریت امام بودند و بار‌ها آنان را نصیحت کرد. سخت معتقد بود حجی که از آن هدم کفر و شرک برنخیزد حج نیست، اسلامی که برای جهانخواران ضررند اشته باشد اسلام نیست، از تنزل قرآن - این کتاب زند گی‌ساز- به مرگ و قبر سخت آزرده بود. امام به اسلامی معتقد بود که باید «ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت بنشاند»، به حجی معتقد بود که باید فلسفه تجمیع میلیون‌ها انسان در یک زمان در آن درک شود و حج غیرسیاسی را بازدید از مکه و مد ینه می‌دانست و بس.
۶- مرفهین بی‌درد غیریت امام بودند. کسانی مد نظر امام بودند که درد محرومیت و استضعاف را نچشیده‌اند. امام کاخ‌های آنان را محصول کوخ‌های موجود می‌دانست. معتقد بود آنان در دوران دفاع مقدس، جان و مال خود را از آتش حادثه دور نگه داشتند، از شهادت عزیزان متأثر نشدند و در روز واپسین د اغ این حلاوت را خواهند چشید.
در عین حال امام عنصر محوری و اساس وحدت و استقلال و عزت ایران را تمسک به اسلام می‌دانست و این منبع لایزال را واجد هویت‌بخشی و ایستادگی ارزیابی می‌کرد. امام نمی‌فرمود ما چنین و چنان می‌کنیم، بلکه می‌گفت «اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت خواهد نشاند» و «اسلام سنگر‌های کلید‌ی جهان را فتح خواهد کرد».
او به جهان‌شمولی و جامعیت اسلام یقین داشت و به همین دلیل، به خد ا سوءظن نداشت، حرکت می‌کرد و همیشه پیروز بود. اکنون و در گام دوم انقلاب تنها مانع انحراف انقلاب اسلامی زنده بودن امام در جامعه و اصرار رهبری بر آن «یگانه د وران» و «رهبری استثنایی» است. تا امام زنده است ایران سربلند خواهد ماند. اما رسالت نسل دوم و سوم انقلاب اسلامی معرفی بیشتر امام است. صحیفه امام مهجور است و برخی دست‌اندرکاران برای اثبات اعتقاد امام به اسلام رحمانی (بخوانید لیبرالیسم) اندیشه امام را محصور کرده‌اند، غیر از ۱۴ خرداد هر سال که رهبری به بعد‌ی از اند یشه و مکتب امام می‌پردازد، ترویج امام در کجای جمهوری اسلامی تعبیه شده است؟

انتهای پیام/

برچسب‌ها: