آریا رهنورد
«کرونا یک، فوتبال صفر». باید از دست اندرکاران تهیه آن بنر زشت پرسید که چطور به چنین تحلیلی رسیدهاند؟ مگر متین قوسی جانش را در زمین فوتبال از دست داده است؟ مگر او عضو باشگاههای لیگ برتری بوده و به خاطر از سرگیری مسابقات تسلیم کرونا شده است؟ مگر او در روزهای تعطیلی مسابقات، به صورت حرفهای مشغول فوتبال بازی کردن بوده است؟ این فرض، سراسر غلط به نظر میرسد اما به فرض محال اگر درست هم باشد، وضعیت فوتبال مقابل کرونا خیلی بهتر از صنوف دیگر است. شما که امروز همینقدر سنگدلانه و بزدلانه نتیجه رقابت فوتبال و کرونا را تعیین میکنید، تا به حال به این فکر کردهاید که کارکنان مشاغل دیگر، چند-هیچ از کرونا عقب هستند؟ تا به حال وضعیت بیمارستانها، پمپ بنزینها، بانکها، فروشگاههای بزرگ و وسایل نقلیه عمومی را بررسی کردهاید تا ببینید چند قربانی به خاطر کرونا دادهاند؟ تا به حال قلبتان حتی برای یک ثانیه به خاطر کارگران ساختمانی تپیده است؟ شما به اندازه یک جمله، برای کارگرها وقت نداشتید. شما به اندازه یک همدردی ساده، برای کارمندهای از دست رفته در «اجبار شغلی» دوران کرونا دل نسوزاندید. آنوقت توقع دارید باور کنیم که ناراحتیتان از درگذشت متین قوسی به حق است؟ این بساط اشک و آه ساختگی را جمع کنید که دیگر هیچکس باورتان نخواهد کرد. هر چقدر هم که این آش را هم بزنید، اوضاع برایتان بدتر میشود و مردم، بیشتر به نیتتان پی میبرند. شرم کنید و دست از سوءاستفاده از خون یک جوان بردارید. هزار جام قهرمانی ارزش تار موی یک انسان را هم ندارد اما شما حاضرید با مرثیه مرگ یک پسر، بجنگید. ما امروز متین قوسی را از دست دادیم اما قبل از آن، به اندازه یک عمر اخلاق را از دست داده بودیم. این همه تباهی، این همه زشتی، این همه کجروی هم دیگر باورمان میشود. دیگر همه چیز باورمان میشود.
صبح، باشگاه بیانیه میدهد و مربی استوری میگذارد که فوتبال باید تعطیل شود. چراکه سلامتی بازیکنان در خطر است. عصر، تصاویر همان بازیکنان منتشر میشود که دست در دست هم، روبهروی دوربینها عکس یادگاری میگیرند. کجدهنی بزرگتر از این به قرنطینه دیده بودید؟ کجدهنی بزرگتر از این به منطق دیده بودید؟ در فرانسه، بلژیک و هلند که لیگهای فوتبال به پایان رسیده، خیابانها هنوز خلوت هستند. مردم خانهها را ترک نمیکنند و دولت، دائما خدمات رایگان میدهد. در ایران اما از همان ابتدا تکلیف قرنطینه روشن بود. نه مردم قرنطینه بودند و نه فوتبالیستها. حالا مردم عادی، هر روز سوار بیآرتی میشوند و سر کار میروند و در مسیر، توی صفحه موبایل داستان فوتبالیستهایی را میخوانند که میترسند با بنز شخصی، به محل تمرین بروند. حتما آنها انسانتر هستند. خونشان هم لابد خیلی قرمزتر است. این همه اشتیاق برای تعطیلی فوتبال که حتی به هلهله بر سر مزار یک نوجوان میانجامد، چقدر زشت و نخواستنی به نظر میرسد. بلافاصله گرافیستها دست به کار میشوند، خبرنگارها مینویسند و مربیها به اشتراک میگذارند. اگر بودن در این فوتبال انقدر آزارتان میدهد، چرا فضا را برای افراد با انگیزه خالی نمیکنید؟ فوتبال جای آدمهایی این چنین بزدل نبوده و نیست. جماعتی که برای یک پسر نوجوان ماتم نمایشی برپا میکنند اما حتی یک تماس تلفنی ساده با پدر او نمیگیرند تا «واقعا» تسلیت بگویند. کدام تسلیت؟ آنها به جای ناراحتی، از یک جسم بیجان هم استفاده میکنند تا به هدفشان برسند. اصلا تمام جامهای تاریخ لیگ برتر برای شما. حالتان از این همه منفعتطلبی به هم نمیخورد؟
صبح، باشگاه بیانیه میدهد و مربی استوری میگذارد که فوتبال باید تعطیل شود. چراکه سلامتی بازیکنان در خطر است. عصر، تصاویر همان بازیکنان منتشر میشود که دست در دست هم، روبهروی دوربینها عکس یادگاری میگیرند. کجدهنی بزرگتر از این به قرنطینه دیده بودید؟ کجدهنی بزرگتر از این به منطق دیده بودید؟
آقای مربی، تا امروز برای کمک به مبارزه علیه کرونا چه کردهای؟ آیا «هزار تومان» از حقوق میلیاردیات را به بیمارستانها بخشیدهای؟ آیا به یک نوجوان مثل متین کمک کردهای تا در روزهای بدون فوتبال، در قرنطینه بماند و روحیهاش را حفظ کند؟ آیا به اندازه نیمخط در آگاهی بخشیدن به جامعه برای مبارزه با کویید 19 قدم برداشتهای؟ اصلا جامعه به کنار، آیا از بازیکنان تیم خودت خواستهای وقتی همدیگر را میبینند، این طور آغوشها را برای هم باز نکنند؟ اگر پاسخت به همه این سوالها منفی است، پس لطفا سکوت کن و اجازه بده مردم خودشان به این مبارزه ادامه بدهند. نگران فوتبالیستهای نازپروردهات هم نباش. اگر حضور هر روزه در باشگاه بدنسازی مشکلی برای آنها به وجود نیاورده، فوتبال هم آنها را نمیکشد.
نظر شما