غائله رياست مجلس يازدهم از اين حيث حائز اهميت است كه بهنحوي مناسبات و تعاملات نمايندگان عمدتا اصولگراي اين دوره تا پايان 4 سال آينده را رقم خواهد زد و اينطور كه پيداست رقابت براي كرسي رياست مجلس يازدهم نهتنها بدون جار و جنجال، بلكه حتي ميان چند رقيب برگزار خواهد شد. به اين اعتبار درحالي كه اصولگرايان ابتدا سعي داشتند اينطور نشان دهند كه صرفا براي خدمت به مردم آمده و قرار نيست شاهد رقابتي خاص براي تصاحب كرسيهاي قدرت ميان آنها باشيم و نهايتا قرار است در آرامش، اكثريت منتخبان دوره يازدهم با حمايت از گزينهاي همچون محمدباقر قاليباف، او را بر صدر پارلمان نشانده و ديگران هم بدون هرگونه تنش و رقابت، بهفراخور تواناييها و جايگاه تخصصي كه در اختيار دارند، ديگر كرسيهاي كليدي مجلس را به دست گرفته و هدفي هم جز همكاري با يكديگر براي خدمت به مردم نخواهند داشت، آرام آرام مشخص شد كه اصل ماجرا چيز ديگري است و چند چهره اصلي دوره يازدهم با يكديگر وارد رقابتي سخت و نفسگير خواهند شد، بلكه حاضر به پذيرش خواسته و شروط بعضا معقول يكديگر براي دستيابي به توافقهاي پيشاانتخاباتي هم نبوده و در مسير كسب قدرت و تصاحب كرسي رياست، حاضرند بسياري وعدهها و شعارهايي را كه پيش از اين مطرح كرده بودند، كنار بگذارند. همين ديروز درحالي ميرسليم از شرط و شروط براي رياست مجلس سخن گفته و تاكيد كرده رييس مجلس يازدهم نبايد به رياستجمهوري و «پاستور 1400» چشم داشته باشد كه به نظر ميرسد اين شعارِ كمپين انتخاباتي او براي رقابت با ديگر گزينههاي رياست مجلس است و به اين ترتيب ميخواهد اتفاقا باتوجه به آنكه شانس چنداني براي خود متصور نيست، از هماكنون خود را به عنوان گزينه اصولگرايان براي انتخابات رياستجمهوري بعد، جا بيندازد. به اين ترتيب او ميخواهد با تاكيد بر «پرهيز از حضور در انتخابات رياستجمهوري» به نحوي دو كرسي رياست قواي مقننه و مجريه را ميان خود و فرد پيروز در انتخابات پيشروي هيات رييسه مجلس تقسيم كند و به اين اعتبار، يا خود رييس مجلس شود يا اگر چنين نشد، از هماكنون از ديگر اصولگرايان قول بگيرد كه حامي در افق 1400 باشند. از ديگر سو اما ميرسليم در اين مسير تنها يك رقيب ندارد كه اين دو كرسي كليدي را ميان خود و آن رقيب احتمالا پيروز در آينده نزديك تقسيم كند؛ چراكه تا اينجاي كار بهجز محمدباقر قاليباف، دستكم دو يا سه گزينه جدي ديگر هم براي رياست مجلس مطرح هستند. چنانكه علي نيكزاد، رييس ستاد رييسي در انتخابات قبل رييسجمهوري و ازجمله وزراي احمدينژاد هم ميتواند گزينهاي جدي باشد كه هم بخشي از راي اصولگرايان نزديك به رييسي را پشت سر خود دارد و هم البته بخشي از راي احمدينژاديهاي راه يافته به مجلس يازدهم را. همزمان شمسالدين حسيني وزير اقتصاد هشت سال دولت نهم و دهم و فريدون عباسي، رييس سازمان انرژي اتمي احمدينژاد هم رسما از حمايت برخي منتخبان دوره يازدهم ازجمله همين استانداران و مديران دولت نهم و دهم از خود سخن گفته و خود را كانديداي رياست معرفي كردهاند. حميدرضا حاجيبابايي، رييس فراكسيون نمايندگان ولايي مجلس دهم كه در دوره يازدهم نيز حضور دارد، تحركاتي را آغاز كرده درحالي اخيرا از اين گفته بود كه در مجلس نماينده و نمايندهتر نداريم، به نظر ميرسد اين جمله نيز شعاري است براي ترغيب ديگر منتخبان براي حمايت از او. جملهاي كه البته بسيار منطقي و اصولي است و نميتوان در صحت آن ترديد كرد اما انگيزه بيان آن، محل مناقشه است. بهجز اينها پايداريها نيز از اهميت ويژهاي در اين رقابت درونپارلماني و درونگفتماني برخوردار هستند. به اين اعتبار اگرچه ظاهرا آنها باتوجه به انصراف معنادار زاكاني از رقابت و حضور آقاتهراني در شوراي مركزي موقت فراكسيون جبهه نيروهاي انقلاب ميخواهند از قاليباف حمايت كنند. چراكه بنابر اساسنامه اين فراكسيون، حضور در شوراي مركزي مانع از كانديداتوري خواهد بود اما اين نكته نيز قابلتوجه است كه پايداريها معمولا دقيقه 90 تغيير موضع ميدهند و به هر حال همواره تمامي گزينهها براي آنها روي ميز است. ضمن آنكه شنيدهها از اين حكايت دارد كه علت كنارهگيري زاكاني از رقابت براي رياست مجلس، رياست مركز پژوهشهاي مجلس بوده اما واقع امر آن است كه قاليباف نميتواند همچنان با خيال راحت وارد اين رقابت شود. چراكه اگرچه ممكن است زاكاني با وعده رياست بر مركز پژوهشها، برخي منتخبان دوره يازدهم كه به جمعيت ايثارگران انقلاب نزديك هستند را به حمايت از قاليباف متقاعد كند اما واقع امر آن است كه آنها همچنان سهم بيشتري از كرسيهاي كليدي در هيات رييسه كميسيونها طلب ميكنند و اين مساله باعث ميشود دست قاليباف براي وعده دادن به ديگر منتخبان جهت جلب حمايت براي خود بسته باشد. علاوه بر آن تحركات برخي طيفها و فراكسيونهاي قوميتي همچون زاگرسنشينان نيز در اين مناسبات حايز اهميت است كه اين موارد هم بهنحوي ديگر كار گزينه اصلي رياست يعني قاليباف را دشوار ميكند و با اين حساب اگر ديگر رقبا برفرض به نحوي با جلب راي اقليت مستقلين و چند اصلاحطلب، بتوانند ائتلافي جدي تشكيل دهند، تصاحب كرسي رياست از اين هم پيچيدهتر خواهد بود. اين ميان شنيدههايي از احتمال ائتلاف دقيقه نودي چند وزير احمدينژاد به نفع نيكزاد حكايت دارد و حتي در اين صورت، رقابت براي رياست مجلس، در مثلثي ميان قاليباف، نيكزاد و ميرسليم دنبال خواهد شد و اين يعني، به همين نسبت بايد منتظر تشكيل فراكسيونهايي متعدد در دوره يازدهم باشيم و با اين حساب، خبري از اجماع و وحدت جناح راست نيست؛ آنچه هست نبردي است با تمام قوا براي تصاحب هرچه بيشتر كرسيها.
نبرد دستراستيها
جلال ميرزايي
صاحبخبر -
∎
نظر شما