شناسهٔ خبر: 39788482 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: عطنانیوز | لینک خبر

در طرح تحقیقاتی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه‌طباطبائی مطرح شد؛

ساز و کار افزایش حساسیت و مشارکت مردم برای پیشگیری از شیوع کرونا

صاحب‌خبر -

پیمایش ملی «ساز و کارهای افزایش حساسیت و مشارکت مردم در زمینۀ پیشگیری از شیوع ویروس کرونا (آماج)» توسط دکتر احمد غیاثوند، عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی و مدیر گروه پژوهشی مطالعات فرهنگی-اجتماعی جوانان دانشگاه علامه طباطبائی در تاریخ ۲۳ تا ۲۹  فروردین۱۳۹۹ انجام گرفته است.

به گزارش عطنا، در این پژوهش، مطالعه وضعیت رفتارهای پیشگیرانه فردی و جمعی افراد جامعه در ابعاد مختلف، دستیابی به علل رعایت توصیه های بهداشتی، سنجش آثار و پیامدهای مختلف شیوع ویروس و نیز راهبردهای مقابله با ویروس از مهمترین دستاوردهای این پژوهش است تا بتواند مسئولان نظام سیاسی و کادر پزشکی را در این مسیر طاقت فرسا کمک نماید.

با توجه به ترکیبی بودن پژوهش، در فاز اول پژوهش سعی شده است از طریق روش تحلیل تماتیک با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته از نظرات و مصاحبه های ۲۴ نفر از صاحبنظران در حوزه علوم اجتماعی، علوم ارتباطات، علوم سیاسی، پزشکی و سلامت پیرامون وضعیت رفتارهای پیشگیرانه مردم، زمینه موثر بر رفتار مردم و راهبردهای مبارزه با شیوع ویروس کرونا و وضعیت عملکرد دولت تلفنی گفتگوی علمی به عمل آید.  در فاز دوم از روش «پیمایش» (survey) استفاده شده و جامعه آماری این مطالعه را کلیه افراد ۱۵ سال به بالاهای کل کشور در سال ۱۳۹۹ تشکیل می‌دهد. شیوه نمونه‌گیری از نوع «نمونه‌گیری چندمرحله‌ای» (multi- stage sampling) است، به نحوی که سعی ‌گردید ابتدا کشور به ۹ خوشه (بر حسب میزان شیوع ویروس کرونا، مناطق جغرافیایی مختلف و ویژگی های فرهنگی و اجتماعی) تقسیم گردد؛ سپس یک شهر از هر خوشه، به طور تصادفی انتخاب گردید که عبارت بودند از: تهران، تبریز، اصفهان، قم، مشهد، خرم آباد، سنندج، کرمان و شیراز. با انتخاب شهرهای مورد نظر، تلفن های ثابت به طور تصادفی تولید و در اختیار تیم پرسشگران آموزش دیده قرار داده شد و با تکنیک مصاحبه تلفنی به نظرخواهی از پرداخته شد. این مطالعه در فاصله زمانی ۲۳ تا ۲۹ فروردین سال ۱۳۹۹ انجام گرفته است.

نتایج مهم پژوهش

وضعیت رفتارهای پیشگیرانه مردم در سطح جامعه

با توجه شیوع ویروس کرونا در کشور ایران از اوایل اسفند ماه بتدریج رسانه های جمعی شروع به آموزش مهارتها و توصیه هایی بهداشتی مختلف نمودند. بر این اساس می توان رفتارهای پیشگیرانه مردم جامعه را در دو سطح در نظر گرفت: سطح نخست؛ وضعیت سلامت فردی و نیز توجه به هشدارهای سلامتی که می توان از آنها به عنوان «رفتارهای پیشگیرانه فردی» از آن یاد نمود. سطح دوم؛ میزان رفتارهای دگرمراقبتی است که بیانگر میزان «رفتارهای پیشگیرانه جمعی» برای جلوگیری از مبتلا شدن و نیز ممانعت از انتقال و مبتلا کردن دیگران باشد.

در این مطالعه رفتارهای پیشگیرانه مردم در دو سطح «رفتارهای پیشگیرانه فردی» و «رفتارهای پیشگیرانه جمعی» موردسنجش قرار گرفته است:

رفتارهای پیشگیرانه فردی:

برای سنجش رفتارهای پیشگیرانه فردی ۵ توصیه بهداشتی مهم مورد سنجش قرار گرفت که وضعیت رعایت این رفتارها بدین شرح است:

۱ـ در زمینه «شستشوی مداوم دست ها»: ۵/۹۵ درصد مردم جامعه از ابتدای شیوع ویروس یعنی اوایل اسفند به این توصیه بهداشتی عمل کرده اند. کمتر از یک درصد در ایام  عید و نیز کمتر از یک درصد اصلاً مقید نیستند.

۲ـ در زمینه «استفاده از دستکش»: ۸۰ درصد مردم بیان کرده اند که از ابتدای گسترش ویروس (اوایل اسفند) شروع به پوشیدن دستکش نموده اند. ۸ درصد در اواخر اسفند و نیز ۲ درصد از ایام عید به بعد، از دستکش استفاده کرده اند؛ در مقابل ۱۰ درصد هیچ وقت از دستکش استفاده کرده اند.

۳ـ در زمینه «زدن ماسک در بیرون از منزل»: ۷۹ درصد از پاسخگویان اعلام نموده اند از ابتدای شروع ویروس، ۷ درصد در اواخر اسفند و نیز ۲ درصد بعد از عید چنین توصیه بهداشتی را رعایت کرده اند؛ در مقابل ۱۲ درصد هیچ وقت در بیرون از منزل ماسک استفاده نکرده اند.

۴ـ در زمینه «استفاده از ژل ضدعفونی کننده یا الکل»: همزمان با شیوع ویروس کرونا ۸۶ درصد مردم از ژل ضدعفونی کننده یا الکل استفاده کرده اند؛ در مقابل ۶ درصد اعلام کرده اند که هیچ وقت به چنین توصیه بهداشتی عمل ننموده اند.

۵ـ در زمینه «شستشوی وسایل خریداری شده برای منزل»: ۹۲ درصد از پاسخگویان با شروع ویروس کرونا در جامعه اقدام به شستشوی وسایل خریداری شده برای منزل می کردند؛ ۲/۱ درصد هیچ وقت چنین کاری را نکرده اند.

در مجموع می توان نتیجه گرفت حدود ۷۴ درصد مردم در حد زیاد، ۱۶ درصد در حد متوسط به انجام رفتارهای پیشگیرانه فردی پرداخته اند؛ در مقابل ۱۰ درصد مردم جامعه اصلاً به رعایت رفتارهای بهداشتی فردی مقید نیستند.

رفتارهای پیشگیرانه جمعی:

برای سنجش این رفتارها ۸ توصیه بهداشتی مهم در نظر گرفته شد؛ و نیز به طور مشخص پرسیده شد: از ایام تعطیل عید نوروز به بعد، چقدر آنها را افراد انجام داده اند؟ نتایج بدین شرح است:

۱ـ طبق بررسی صورت گرفته سر زدن به پدر و مادر (۵/۱۶ درصد)، رفتن به سرکار (۱۵ درصد) و رفتن به بازارچه ها و مراکز خرید از جمله بیشترین اموری هستند که مردم از ایام تعطیل عید نوروز به بعد، انجام داده اند. سایر موارد عبارتند از: رفتن به پارک (کمتر از یک درصد)، رفتن به مهمانی (۳/۲)، رفتن به عید دیدنی (کمتر از یک درصد)، رفتن به مسافرت (کمتر از یک درصد)، خرید شب عید (کمتر از یک درصد).

۲ـ در زمینه «رعایت فاصله اجتماعی در روابط با دیگران»: ۵/۸۳ درصد نمونه از ابتدای شیوع ویروس به چنین توصیه ای عمل می نمودند. تعداد کسانی که در اواخر اسفند چنین توصیه ای را در نظر گرفتند برابر با ۱۰ درصد و نیز بعد از عید ۵ درصد اضافه گردید؛ در مقابل ۵/۱ درصد نیز اصلاً فاصله اجتماعی را رعایت نمی کنند.

در مجموع ۸۱ درصد افراد کاملاً توصیه های بهداشتی جمعی را رعایت نموده اند؛ ۱۹ درصد تاحدودی و در مقابل ۹ درصد اصلاً به رعایت رفتارهای پیشگیرانه جمعی نمی پردازند.

با توجه به تشخیص دو نوع رفتار بهداشتی فردی و جمعی نکته مهم بررسی همسانی رفتارهای پیشگیرانه افراد، مبنی بر اینکه کسانی که رفتارهای فردی را رعایت کرده اند؛ چقدر همزمان به رعایت رفتارهای جمعی پرداخته اند؛ طبق بررسی صورت گرفته از طریق محاسبه خط دیاگونال در مجموع می توان قضاوت نمود که ۷۰ درصد مردم همزمان رفتارهای فردی و بهداشتی را رعایت می کنند؛ در مقابل ۳۰ درصد از افرادی که رفتارهای پیشگیرانه فردی دارند؛ لزوماً رفتارهای پیشگیرانه جمعی ندارند و برعکس. همچنین نکته قابل تأمل این است که داوری کلی از منظر صاحبنظران علوم اجتماعی بیانگر آن است که ۷۰ یا نهایتاً ۸۰ درصد مردم رفتارهای پیشگیرانه فردی و جمعی را رعایت نموده اند؛ که تاحدودی مطلوب به نظر می رسد؛ اما از منظر ایپدمی پزشکی چنین سطحی از رعایت رفتارهای پیشگیرانه، منجر به قطع زنجیره ارتباطی ویروس کرونا نمی گردد؛ پس رفتارهای پیشگیرانه مردم جامعه از منظر مسئولان بهداشتی و کادر پزشکی کشور مطلوب نمی باشد.

سطح ارتباطات خانوادگی:

نتایج حاصل نشان می دهد در طول تقریباٌ دو ماه گذشته بعد از شیوع کرونا، ۱۷ درصد مردم در قرنطینه خانگی کامل بوده اند، به گونه ای که حتی با هیچ یک از اعضای خانواده ارتباطی نداشته اند. ۷۷ درصد مردم اذعان داشته اند که با برخی از اعضای خانواده؛ یعنی پدر و مادر با فرزندان رفت و آمد نموده اند. ۵/۲ درصد سطح ارتباط خانوادگی شان با خواهران و برادران بوده و نیز ۸/۱ درصد با اقوام و آشنایان بوده است. بر این اساس با توجه به شعار «در خانه بمانیم تا کرونا را شکست دهیم»، می توان چنین تعبیر کرد که قرنطینه خانگی مردم در حوزه سطح روابط خانواده نه تنها اعضای خانواده بلکه شامل فرزندان نیز می باشد.

تبیین رفتارهای پیشگیرانه مردم در برابر کرونا

طبق بررسی صورت گرفته، ۷۴ درصد مردم «کاملاً»  و در مقابل ۱۰ درصد «اصلاً» به رعایت رفتارهای بهداشتی فردی نمی پردازند. همچنین ۸۱ درصد افراد توصیه های بهداشتی جمعی را «کاملاً» رعایت نموده و در مقابل ۹ درصد «اصلاً» اهمیت نمی دهند. ۱۷ درصد مردم در قرنطینه خانگی «کامل» بوده اند، و نیز ۷۷ درصد مردم اذعان داشته اند که با اعضای خانواده؛ یعنی پدر و مادر با فرزندان رفت و آمد نموده اند. بر این اساس با توجه به این که به طور متوسط ۸۰ درصد مردم رفتارهای پیشگیرانه را در ابعاد مختلف رعایت می کنند چگونه می توان به تببین رفتارهای آنها پرداخت.

در مجموع با توجه به تنوع رفتارهای اجتماعی مردم در شرایط کرونا، و تاثیرگذاری عناصر و مولفه های فردی، موقعیتی و ساختاری و نیز تاثیر نهادهای اجتماعی و سیاسی مختلف برای تبیین رفتارهای پیشگیرانه فردی و جمعی نیاز به تحلیل بیشتری با پیچیدگی لازم وجود دارد تا بتوان لایه های روابط علی را در سطوح مختلف تفسیر نمود.

ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻻﯾﻪ به لایه علت  (CLA) (Causal Layered Analysis) یک روش شناسی یکپارچه و متحول ساز پیرامون رویکردی عمیق و مبتنی بر ملاحظه طول و متغیرهای گوناگون می باشد. از این رو، روش تحلیل لایه به لایه علت ها از یک سطح خاص بهره نمی گیرد و با حرکت در بین لایه ها به دنبال یکپارچگی سازی تحلیل و ترکیب آنها است. در واقع تحلیل لایه به لایه علت ها شامل چهار سطح است: لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان/جهان بینی، اسطوره/استعاره. سطح نخست؛ یعنی لیتانی دیدگاه بدون پرسش و معمول واقعیت است.  در این سطح روندهای کمی، مشکلات و مسایلی که اغلب بنا به دلایل سیاسی در مورد آنها اغراقی می شود و معمولاً توسط رسانه های خبری بیان می شود. رویدادها، موضوع و روندها به یکدیگر مرتبط نیستند. نتیجه آن اغلب حس ناتوانی یا انفعال یا انتظار از دیگران است. چنین سطحی منجر به خلق سیاسی بیم و ترس می شود. سطح دوم، سطح علت های اجتماعی و دورنمای نظام مند است. و به علل نظامند از جمله عوامل اجتماعی، فناورانه، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی و تاریخی ارتباط دارد. تحلیلی مبتنی بر داده کمی است. در این سطح تحلیل علمی، نقش دولت و بازیگران در سطوح مختلف مورد اکتشاف قرار می گیرد. سطح سوم، سطح فرض های عمیق تر، استدلالی، جهان بینی و ایدئولوژیک ناخودآگاه است. در این سطح می توان به اکتشاف این سطح تشخیص فرض های عمیق تر و پیش زمینه یک موضوع بسیار مهم است و تلاش هاییی جهت چشم انداز سازی مجدد مساله و موضوع صورت می گیرد. و به اکتشاف این امر می پردازد که چگونه گفتمان های مختلف یک موضوع را می سازند. که دارای سطوحی از قبیل ذی نفع (بازیگران، سازمان ها و نهادها)، ایدئولوژیک (مواضع عمیق درباره وضعیت فعلی جهان و وضعیتی که باید باشد)، تمدنی و معرفتی  است. سطح چهارم اسطوره/ استعاره است که ابعاد احساسی ناخودآگاه را بیان می دارد. در این سطح داستان های عمیق و الگوهای جمعی یعنی ابعاد ناخودآگاه و اغلب احساسی مشکل، مساله یا تناقض وجود دارد که ما را به سطح اسطوره ای هویت می برد (عنایت ا..، ۱۳۸۸). با این توصیف برای تحلیل رفتارهای پیشگیرانه مردم از سه سطح اولیه این روش شناسی کمک گرفته می شود:

سطح لیتانی رفتارهای پیشگیرانه

 برای تبیین رفتارهای پیشگیرانه مردم جامعه می توان به مرور و تحلیل دانش عامیانه، تعامل گفتگوهای روزمره افراد با یکدیگر و نیز آنچه بیشتر رسانه های جمعی غیر رسمی، شبکه های اجتماعی مجازی، شبکه های ماهواره ای و … بیان می کنند، پرداخت. همچنین در این مطالعه پیرامون مهمترین موانع مقابله با شیوع کرونا سوال، پرسیده شد که عبارتند از: «قرنطینه نکردن شهر قم» (۳۳ درصد)، «جدی نبودن اقدامات دولت» (۳۰ درصد)، «نبود شفافیت و صداقت بین مسئولان با مردم» (۱۱ درصد). از این رو، در سطح تحلیل خرد، از منظر مردم علت شیوع کرونا واکنش نامناسب مجموعه حکومت و دولت بدین بحران بوده است؛ همچنین از منظر صاحبنظران می توان به مواردی از قبیل جدی نبودن دولت،  غافلگیری شدن کادر پزشکی، ملاحظات سیاسی مبنی بر برگزاری انتخابات مجلس اشاره نمود.

سطح علل نظامند رفتار پیشگیرانه

بی تردید تصمیم افراد جامعه برای رعایت درجه ای از رفتار پیشگیرانه مبتنی بر انتخاب، محاسبه پیامدهای و نیز موقعیت آنها بستگی دارد. «در نظریه تصمیم گیری مارچ، انتخاب یک عمل را موقعیت قطبی شده ای می داند که در قالب دو چشم انداز بیشتر مورد تفسیر است: نخست، چشم انداز عقلانیت است که در آن کنش های فرد از انتظاراتش از نتایج آن کنش و ترجیح هایش برای آن نتایج ریشه می گیرد. دوم، چشم انداز پیروی از اصول و قواعد است که بر طبق آن اقدام از انطباق خواست های هویت ها یا تعریفی از موقعیت ریشه می گیرد» (مارچ، ۱۳۹۶: ۲۶۱).  در واقع در بنیاد عمل تصمیم گیری وقتی تصمیم گیر دغدغه پیامدهای تصمیمش را دارد از منطق پیامد پیروی می کند؛ و نیز وقتی در پی آن است که هویت یا نقش خود را تحقق بخشد، منطق تناسب را دنبال می کند؛ بر این اساس رعایت رفتار پیشگیرانه، بیشتر در سازوکار این پرسش ها جا می گیرد که موقعیت رعایت کردن یا نکردن رفتار پیشگیرانه چه نوع موقعیتی است؟ فرد در چنین موقعیتی، چه واکنشی بایستی داشته باشد؟  از یک طرف افراد به آثار و نتایج اعمال خود توجه دارند و از طرف دیگر؛ با تکیه بر مبناهای شخصی اینکه چه کارهایی کنند؟ انتظارات افراد و ترجیحات آنها مهم می باشد. «تصمیم گیران بر پایه نتایجی که انتظار دارند از میان گزینه های موجود دست به انتخاب می زنند» (مارچ، ۱۳۹۵: ۱۷).

از این رو، تحلیل لایه دوم در قالب علل نظامند، حاکی از آن است که وضعیت رعایت رفتارهای پیشگیرانه مردم در سطح جامعه متاثر از چهار مولفه مهم میزان الزام اخلاقی، احساس امنیت اقتصادی، کنترل رفتار درک شده و هراس اجتماعی است.

الزام اخلاقی کنترل رفتار درک شده
احساس امنیت اقتصادی هراس اجتماعی

الزام اخلاقی: داشتن تعهد به جامعه به عنوان راهبردی دگرمراقبتی بیانگر آن است که هر چه افراد مقید بدین امر اخلاقی باشند که از مبتلا شدن و مبتلاکردن دیگران پرهیز نمایند؛ نوعی رفتار هم مراقبتی دارند تا به نوبه خود به قطع زنجیره انسانی بینجامد. پس کسانی که بن مایه های دینی، مدنی، و آگاهی پزشکی بیشتری داشته باشند رفتارهای پیشگیرانه بیشتری در برابر مبارزه با شیوع کرونا از خود نشان می دهد. طبق نتایج ۳۴ درصد پاسخگویان در حد زیاد و نیز ۵۰ درصد آنها در سطح خیلی زیاد عنوان کرده اند که سعی می کنند کمتر در جامعه حضور پیدا کنند؛ البته حدود ۶ درصد چندان مقید به این الزام اخلاقی نیستند. نتایج آزمون آماری نشان می دهد افرادی که در سطح جامعه احساس الزام اخلاقی بیشتری می کنند رفتارهای پیشگیرانه جمعی بیشتری دارند و برعکس. البته متغیر الزام اخلاقی با رفتارهای بهداشتی فردی رابطه ندارد.

کنترل رفتاری درک شده: این ادراک به معنای میزان انگیزه و توانایی مردم برای تداوم رعایت رفتارهای بهداشتی در برابر شیوع ویروس کرونا بود. طبق نتایج ۷۶ درصد پاسخگویان در حد زیاد و خیلی زیاد انتظار موفقیت در برابر مبارزه با ویروس کرونا را اعلام کرده اند؛ در مقابل ۷ درصد چندان خود را توانمند ندانسته اند. نتایج نشان می دهد که هر چه افراد انگیزه، توانایی و امید به موفقیت بیشتری برای مبارزه به ویروس کرونا را در خود احساس کنند؛ رفتارهای بهداشتی فردی بیشتری از خود نشان می دهد و بر عکس. البته متغیر کنترل رفتاری درک شده با رفتارهای بهداشتی جمعی رابطه معناداری را نشان نمی دهد. بنابراین افزایش این درک از شرایط بحرانی و جلوگیری از عادی سازی شرایط از اهمیت بسزایی برخوردار است.

احساس امنیت اقتصادی: هرچه افراد نیازمند حضور در اجتماعی برای مایحتاج زندگی باشند، رفتارهای پیشگیرانه جمعی کمتری را رعایت می کنند. در واقع در بنیاد این عمل، تصمیم گیر دغدغه پیامدهای تصمیم اش را دارد؛ پس از منطق پیامد رفتاری پیروی می کند؛ بنابراین عدم رفتار پیشگیرانه به منزله تعادل بخشی بین معیشت و مرگ است.  طبق نتایج حاصل ۳۴ درصد خانواده ها اعلام کرده اند که اصلاً مجبور نیستند که به خاطر نوع شغل شان از منزل خارج شود و نیز ۱۲ درصد در حد کم بدان اشاره نموده اند. در مقابل ۱۶ درصد افراد در حد زیاد و ۲۲ درصد در حد خیلی زیاد برای تأمین هزینه های زندگی بایستی از منزل خارج شوند. بر این است نتایج حاکی از آن است هر چه افراد احساس امنیت شغلی بیشتری داشته باشند رفتارهای جمعی بهداشتی بیشتری خواهد بود و برعکس. البته رابطه احساس امنیت شغلی با رفتارهای بهداشتی فردی معنادار نشده است.

هراس اجتماعی: شکل گیری ذهنیت بهداشت جمعی به میزان درک افراد از خطری و جدی بودن آنها در قبال گسترش ویروس بر می گردد که در قالب هراس اجتماعی قابل فهم است. طبق یافته کمی و کیفی این پژوهش «ذهنیت بهداشتی جمعی» در زمان شیوع کرونا شکل نگرفت. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که بیش از نیمی از مردم جامعه (یعنی ۵۵ درصد) مردم از مبتلا شدن به این بیماری می ترسند؛ ۲۰ درصد در حد متوسط و ۲۵ چندان نگران نیستند (۱۲ درصد اصلاٌ و ۱۳ درصد کم). بنابراین نوک پیکان انتقادها نسبت به دولت و رسانه ملی مبنی بر عدم شکل دهی ذهنیت جمعی بهداشتی در قالب ترس اجتماعی از بیماری و دوری گزینی اجتماعی در بین مردم می باشد. در مقابل تکیه مسئولان درمانی و نیز نظام سیاسی بیشتر مبتنی بر آموزش و ترویج توصیه های بهداشتی بوده و هیچ گاه عمق فاجعه به مردم نشان داده نشده است.

سطح گفتمانی رفتار پیشگیرانه

در سطح گفتمانی تحلیل با توجه به سهم نیروهای اجتماعی مختلف در ساختار تصمیم گیری و نحوه برنامه ریزی برای مبارزه با شیوع کرونا می توان به دو گفتمان اشاره کرد؛ نخست: تضاد گفتمان «نان» و «جان» در رویکرد دولت که در ایران و حتی بسیاری از کشورهای جهان مثل آمریکا دغدغه دولت ها در عین اینکه مبارزه و کنترل شیوع ویروس کروناست، از سوی دیگر توجه به معیشت اقتصادی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بنابراین اهمیت، غلبه و برنامه ریزی آشکار و پنهان پیرامون رسیدگی به معیشت مردم (نان) یا رسیدگی بهداشتی (جان) بیانگر تضاد در دو گفتمان حاکم در جامعه ایران پیرامون مبارزه با شیوع کروناست. دوم: تضاد گفتمان در «خانه ماندن» و «زنده ماندن» در بین مردم» که در جامعه ایران نیز مردم برای در امان بودن از مبتلا به بیماری در عین اینکه لازم است در منزل بمانند  تا زنجیره ارتباطی آن قطع گردد؛ نیازمند گذران زندگی و کسب درآمد هستند. که در این میان فقدان نظام پوشش های بیمه ای و ناتوانی دولت در کمک به اقشار نیازمند، مانع قطع زنجیره ارتباطی می گردد.

آثار و پیامدهای شیوع کرونا در سطح جامعه

بی تردید در حال حاضر شیوع ویروس کرونا در زندگی اجتماعی مردم اختلال ایجاد کرده و به نوبه خود پیامدهایی را به همراه داشته و دارد. با توجه به یافته های حاصل آثار و پیامدهای مختلف شیوع کرونا را در سه دسته می توان سنخ شناسی نمود:

۱ـ تغییرات تداومی شیوع کرونا

 با گسترس شیوع ویروس کرونا در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی افراد جامعه می توان چنین قضاوت نمود که در برخی از حوزه ها روند گذشته پابرجا بوده ولی شیوه بحران کرونا امر موجب تقویت یا تضعیف آن شده است. در این مورد می توان به پیامدهای خانوادگی شیوع کرونا کرد؛ مثلاً در حوزه خانواده ها می توان بیان داشت شیوع کرونا و قرنطینه افراد در منزل و حضور افراد در کنار همدیگر موجب شده که خانواده هایی که سازگار و سالم بوده اند، با در خانه ماندن افراد، روابط بین اعضای خانواده صمیمی تر و نیز تقویت شده و در مقابل خانواده های آشفته را دچار شُک و نیز چالش نموده و منجر به درگیری و تضاد بیشتر شده است. دیگر پیامدهای این سنخ از تغییرات به طور دقیق تر بدین شرح است:

ـ خشونت و درگیری خانگی: نتایج نشان می دهد ۱۱ درصد پاسخگویان اعلام نموده اند که بعد از شیوع کرونا میزان خشونت و درگیری خانگی در بین خانواده آنها افزایش یافته است؛ در مقابل ۲۱ درصد از کاهش شدت درگیری خانگی خبر داده اند. ۶۸ درصد بیان نموده اند که چندان تغییری نکرده است. «طبق نتایج ایسپا، اکثر مردم ایران یعنی ۸۴ درصد آنها اظهار داشته اند در این مدت در خانواده آنها دعوا و مرافعه به علت در خانه ماندن زیاد نشده است اما ۱۵,۸ درصد بیان کرده اند اختلافات و دعوا و مرافعه در خانواده آنها در این مدت زیاد شده است» (ایسپا، ۱۳۹۹). بنابراین بر خلاف گزارشات مختلف افزایش درگیری و اختلاف بین خانواده بسیار شدید و وحشتناک نیست، بلکه روال گذشته همراه با افت و خیز را طی می کند.

ـ مشارکت مردان در انجام امور منزل: نتایج نشان می دهد که حدود ۴۰ درصد افراد نمونه اعلام کرده اند که مشارکت و همکاری مردان در انجام امور منزل افزایش یافته و در مقابل ۴ درصد از پاسخگویان از کاهش این وضعیت خبر داده اند. ۵۶ درصد اذعان داشته که فرقی نکرده است. بنابراین در سطح خانواده ها می توان شاهد افزایش همکاری، صمیمت و روابط عاطفی بود.

ـ مشاجره پدر مادرها با فرزندان:  نتایج نشان می دهد که ۲۲ درصد پاسخگویان اعلام کرده اند که مشاجره پدر و مادرها با فرزندانشان در این ایام افزایش یافته و در مقابل ۱۶ درصد خبر از کاهش آن داده اند؛ ۶۲ درصد افراد مورد مطالعه بیان داشته اند که چندان تغییری پیدا نکرده است.

۲ـ تغییرات تثبیت کننده شیوع کرونا

 در زندگی روزمره مردم برخی از حوزه ها از قبیل؛ استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، بهره مندی از منابع و آموزش های اینترنتنی بودند که کارکرهای واقعی خود را ایفا نمی کردند؛ شیوع بحران کرونا به تثیبت نقش و اهمیت آنها در زندگی اجتماعی مردم و جامعه منجر گردید. در واقع با توجه با شیوع ویروس کرونا، به دلیل استفاده ضروری از شبکه های مجازی و اینترنت، فارغ از نقش سرگرم کننده شبکه های مجازی، کارکرد اصلی شان را پیدا کردند. زمانی استفاده بی رویه و نادرست از فضای اینترنت و فضای مجازی در جامعه ایران رواج داشت و وجه منفی آن بر وجه مثبت آن غلبه می‌کرد. در موضوع کرونا، مصرف دیجیتال ما به خلاقیت دیجیتال تبدیل شد.

۳ـ تغییرات بازاندیشانه شیوع کرونا

 با شیوع و گسترش کرونا می توان آثار دگرگون کننده آن را در زندگی اجتماعی مردم شاهد بود؛ چرا که چنین بحرانی به لحاظ ایجاد اختلال، متوقف کردن امور و فعالیت های  اجتماعی و طولانی شدن آن موجب آثار منفی و مثبت بسیاری گردیده است. بنابراین آثار منفی و مثبت مهم شیوع کرونا عبارت از:

آثار منفی: افزایش احساس افسردگی و وسواس مزمن، افزایش بدهکاری و ورشکستگی خانواده، استفاده بیشتر مردم از شبکه های ماهواره ای، کاهش درآمد خانواده افراد جامعه، افزایش ترس از مردن از طریق این نوع بیماری. «بر اساس نتایج پژوهش ایسپا، شیوع ویروس کرونا موجب کاهش درآمد ۵۰,۷ درصد افراد شده است. ۴۱,۷ درصد کسب و کارشان تعطیل شده است و ۱۳,۵ درصد شغل شان را از دست داده اند. ۲۶,۳ درصد افراد نمونه گفته اند وضعیت اقتصادیشان تغییری نکرده است. همچنین ۰,۶ درصد به دلیل شیوع ویروس کرونا وضعیت اقتصادیشان بهبود یافته است. ۱,۶ درصد پاسخگویان نیز به سایر گزینه ها اشاره کردهاند» (ایسپا، ۱۳۹۹).

آثار مثبت: افزایش مشارکت مردان در انجام امور منزل، اشتیاق برای زیارت حرم معصومین (ع)، استفاده بیشتر مردم از برنامه های صدا و سیما، افزایش مهربانی و کمک به اطرافیان، افزایش احساس همدلی ودلسوزی با مردم دنیا، افزایش دعا برای سلامتی خود و خانواده، احساس دلتنگی بیشتر برای اعضای خانواده، اقوام و خویشاوند.

ـ وضعیت درآمد خانواده: نتایج نشان می دهد ۵/۵۴ درصد مردم اذعان داشته که کاهش درآمد داشته اند؛ و کمتر از یک درصد درآمدشان زیاد گردیده است. البته ۴۵ درصد عنوان نموده اند که میزان درآمد آنها در این ایام تفاوتی نداشته است.

ـ بدهکاری و ورشکستگی خانواده: نتایج نشان می دهد که ۲۳ درصد افراد نمونه اعلام کرده اند که میزان بدهکاری و ورشکستگی در زندگی خانوادگی آنها افزایش یافته و در مقابل ۲۱ درصد کم شده است. در این میان ۵۶ درصد اعلام نموده اند که اوضاع اقتصادی آنها چندان فرقی نکرده است.

ـ دلتنگی برای اعضای خانواده: نتایج حاصل نشان می دهد که ۸۶ درصد مردم احساس دلتنگی شان نسبت به اعضای خانواده افزایش یافته است؛ البته ۱۳ درصد نیز ابزار نموده است که ارتباط عاطفی شان چندان تغییر نکرده است

ـ دلتنگی برای اقوام و خویشاوند: نتایج حاصل نشان می دهد که ۸۶ درصد مردم احساس دلتنگی شان نسبت به اقوام و خویشاوندان افزایش یافته است؛ در مقابل ۱۳ درصد نیز ابزار نموده است که ارتباط عاطفی شان چندان تغییر نکرده است.

ـ مهربانی و کمک به اطرافیان: نتایج نشان می دهد که ۷۸ درصد افراد مورد مطالعه ابزار داشته اند که مردم جامعه نسبت به همدیگر مهربان تر شده اند. در این میان حدود ۲۰ درصد بیان کرده که شرایط چندان تغییری نکرده و حتی ۲ درصد ابراز نموده اند که کاهش یافته است.

ـ احساس همدلی و دلسوزی با مردم دنیا: طبق یافته های به عمل آمده ۸۹ درصد مردم ایران ابراز داشته اند که میزان احساس همدلی ودلسوزی شان با مردم دنیا در این ایام افزایش یافته است؛ البته حدود ۱۰ درصد اعلام نموده اند که فرقی نکرده است.

ـ ترس از مردن از طریق این نوع بیماری: یافته های آماری نشان می دهد که ۵۷ درصد مردم از مرگ بواسطه این نوع بیماری ترس دارند؛ در مقابل ۳۱ درصد بیان کرده اند که ترس شان از مرگ در مقایسه با شرایط قبل از شیوع کرونا چندان تغییر نکرده است.

ـ احساس افسردگی و وسواس مزمن: نتایج حاکی از آن است که ۵۳ درصد مردم بیان داشته اند که احساس افسردگی و وسواس مزمن در بین آنها افزایش یافته و در مقابل ۱۳ درصد کاهش این وضعیت را نشان می دهد؛ در این میان ۳۴ درصد تغییری را احساس نکرده اند.

ـ دعا برای سلامتی خود و خانواده: یافته های حاصل نشان می دهد ۵/۹۶ درصد مردم اذعان داشته که برای سلامتی خود و خانواده دعا نموده اند؛ ۳/۳ درصد نیز نظر خاصی را ابراز نکرده اند.

ـ اشتیاق برای زیارت حرم معصومین (ع): یافته های حاصل نشان می دهد که ۵۷ درصد مردم بیان داشته که در این ایام اشتیاق آنها برای زیارت افزایش داشته و در مقابل ۱۳ درصدکاهش یافته است. حدود یک سوم پاسخگویان نیز بیان داشته که در تمایل و گرایش آنها تغییری حاصل نشده است.

«یافته ها نشان می دهد که ۴۸,۴ درصد پاسخگویان اظهار داشته اند در این ایامی که کرونا شیوع پیدا کرده اهمیت دین و خداوند برای آنها نسبت به قبل تغییری نکرده است؛ ۴۷  درصد مردم گفته اند در ایام کرونا، اهمیت دین و خداوند برای آنها نسبت به قبل بیشتر شده است. فقط ۳,۵ درصد گفته اند این اهمیت نسبت به گذشته کمتر شده است» (ایسپا، ۱۳۹۹). بنابراین به خاطر فقدان رفتارهای مناسک جمعی در بین افراد جامعه، میزان احساس تجربه دینی در بین مردم افزایش یافته است.

ـ محبوبیت و کارآمدی دولت: نتایج حاصل نشان می دهد که ۲۳ درصد مردم بیان داشته اند که محبوبیت و کارآمدی دولت افزایش یافته و در مقابل ۳۴ درصد به کاهش محبوبیت و کارآمدی دولت اشاره داشته اند.

ـ استفاده از برنامه های صدا و سیما: با توجه به گسترش مصرف رسانه های جمعی در ایام شیوع کرونا، ۶۶ درصد مردم جامعه اعلام کرده اند که استفاده آنها از برنامه های صدا و سیما افزایش یافته است؛ در مقابل حدود یک سوم پاسخگویان (۲۹ درصد) بیان نموده اند که بهره مندی شان از این رسانه چندان فرقی نکرده است.

ـ استفاده از شبکه های ماهواره ای: یافته های حاصل بیانگر آن است که ۲۳ درصد افراد نمونه بیان داشته اند که استفاده شان از شبکه های ماهواره ای افزایش یافته و نیز در مقابل ۳۲ درصد به کاهش مصرف شان در این باره اشاره کرده اند. البته ۴۵ درصد تغییری در مصرف آنها صورت نگرفته است.