شناسهٔ خبر: 39680519 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: برترین‌ها | لینک خبر

چگونگی فروپاشی اصلاحات به روایت زیباکلام

صادق زیباکلام استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان اصلاح‌طلبان باید چاره اندیشی کنند ‏نوشت: استعفای آقای سیدعبدالواحد موسوی‌لاری از عمق به‌سطح آمدن بحرانی بود که از مدت‌ها پیش اصلاح‌طلبان را در خود فرو ‏بروده بود.

صاحب‌خبر -

صادق زیباکلام استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان اصلاح‌طلبان باید چاره اندیشی کنند ‏نوشت: استعفای آقای سیدعبدالواحد موسوی‌لاری از عمق به‌سطح آمدن بحرانی بود که از مدت‌ها پیش اصلاح‌طلبان را در خود فرو ‏بروده بود.

این بحران در نتیجه استعفای ایشان و عملا به‌بن‌بست رسیدن شورای‌عالی اصلاح‌طلبان به‌وجود نیامده، بلکه برعکس ‏استعفای آقای موسوی‌لاری و به‌بن‌بست رسیدن شورای‌عالی اصلاح‌طلبان ظهور بحرانی عمیق‌تری در جریان اصلاحات بوده که ‏اکنون از عمق به‌سطح آن رسیده است. اصلاح‌طلبان به‌رغم توصیه‌ها، انتقادات و مطالبی که در جهت ضرورت و لزوم تجدیدنظر ‏در استراتژی اصلاح‌طلبان مطرح شد همچنان به این توصیه‌ها و رهنمود‌ها بی‌توجه باقی ماندند.

انتخابات دوم اسفند ۹۸ نقطه پایان ‏رسمی اصلاح‌طلبان بود. نه‌به‌واسطه آن که بخش قابل‌توجهی از نامزد‌های اصلاح‌طلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر به‌واسطه ‏آنکه حتی اگر نامزد‌های این جریان تایید‌صلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند. چراکه مشکل اصلی ‏اصلاح‌طلبان آن بود که بیش از دو سال می‌شد بدنه اجتماعی‌شان را از دست داده بودند، اما نمی‌خواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند.

‏افول جریان اصلاح‌طلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ و نحوه عملکرد آقای ‏روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید.

از اسباب و علل و دلایل دیگر که بگذریم ‏اصلاح‌طلبان از بعد از انتخابات مجلس دهم و دور دوم انتخاب آقای روحانی، باید به یک پرسش اساسی و بنیادی پاسخ می‌دادند که ‏در میان بدنه‌اجتماعی و حامیانشان به‌وجود آمده بود. پرسش آن بود که اگر جریان اصلاح‌طلب بعد از کسب رای نتواند به‌مطالبات ‏رای‌دهندگان پاسخ شایسته بدهد، فایده شرکت در انتخابات چیست؟ کدام یک از سیاست‌های مهم کشور در نتیجه تشکیل مجلس دهم ‏یا رای ۲۴‌میلیونی به‌آقای روحانی تغییر کرد؟

اما اصلاح‌طلبان پاسخی برای ارائه به مخاطبان و بدنه‌اجتماعی خود نداشتند یا ندادند. ‏اما این سوال منطقی فراموش نشد. متاسفانه لیدر اصلاحات نیز نتوانست و یا نخواست به این سوال پاسخ دهد و همچنان امیدوار بود ‏که در انتخابات اسفند ۹۸ بازهم طرفدارانشان به‌پای صندوق بروند. این امید در حالی وجود داشت که بسیاری شواهد و قرائن ‏حکایت از آن می‌کرد که اصلاح‌طلبان‌بدنه‌اجتماعی خود را از دست داده‌اند و نمی‌توانند به‌آسانی بدنه‌اجتماعی یا بخش‌هایی از آن ‏برای شرکت در انتخابات تشویق کنند.

اشکال و ضعف اساسی بعدی اصلاح‌طلبان در آن بود که نتوانستند استراتژی اصلی و ‏محوری را برای این جریان تعریف کنند. بعد از گذشت دو دهه از ایجاد جریان اصلاحات، اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند به این ‏سوال پاسخ دهند که اصلاح‌طلبی چیست و اصلاح‌طلب کیست؟ به‌رغم اینکه بارها‌و‌بار‌ها راقم این یاداشت در نامه‌های سرگشاده ‏به‌لیدر اصلاحات و دیگر چهره‌های موثر نوشت که استراتژی اصلاحات باید آزادی‌خواهی و دموکراسی تعریف شود، اما همچنان ‏اصلاح‌طلبان با گفتن الفاظ و شعار‌های همیشگی، سعی کردند که وقت را بگذرانند.

بخش‌هایی از این جریان که امیدوارانه وارد ‏انتخابات اسفندماه گذشته شدند، تتمه حیثیت اجتماعی این جریان را از میان بردند. به‌عبارت دیگر اصلاح‌طلبان دیر به‌فکر چه باید ‏کرد افتادند. درست است که اصلاح‌طلبان تمام شده‌اند، اما لزوم و ضرورت اصلاحات همچنان باقی است. لزوم و ضرورت ‏اصلاحات اگر بیش از دوم خرداد ۷۶ نباشد قطعا کمتر نیست. اصلاح‌طلبان چاره‌ای ندارند جز اینکه از امروز به‌این سوال جدی ‏بپردازند که استراتژی، هدف و چه باید کرد آن‌ها در شرایط فعلی کدام است؟

برچسب‌ها:

نظر شما