به گزارش ایلنا،
تهمینه دانیالی (مشاور امور زنان اتاق تعاون ایران) با بیان اینکه در دوران کرونا هیچ کسب و کاری در بخش تعاون از بین نرفته است، میگوید: با وجود آنکه برخی از فعالیتهای تعاونیها دچار وقفه شده، اما برخی تعاونیها از شرایط موجود بهرهبرداری مفید کردند، به نحوی که با تغییر کاربری و تبدیل آن به فعالیتی دیگر مانع توقف تولید و تعطیلی شدند.اشاره او بیشتر بر تغییر خط تولید است؛ اقدامی که میدانیم اگر هوشمندانه صورت گیرد، بحران را تبدیل به فرصت میکند. در همین ایام همهگیری کرونا که خیلیها از کسادی کسبوکارشان مینالند، اخبار و گزارشهایی درباره فعالیتهایی منتشر شده که سودهای کلان به جیب صاحبان کسبوکارها ریخته است. کارگاهها و حتی کارخانههایی که تا پیش از کرونا حتی یکبار هم مواد ضدعفونی یا اقلام بهداشتی مثل ماسک، دستکش و گان تولید نکرده بودند، در ماههای اخیر کلا به تولید چنین چیزهایی مشغول شدند و سود خوبی هم بردند. در ایران هم این اتفاق افتاد. مشاور امور زنان اتاق تعاون ایران که نقل قولی از او در بالا آوردیم، همچنین گفته است: در شهرستان بانه، تعاونیهای زنان روزانه ۲۳۰۰ پکیج گان و ماسک و مواد ضدعفونیکننده تولید و عرضه میکنند و در یک نمونه تعاونی زنان زیست گنبد گلستان که ۶۰ عضو ناشنوا دارد تغییر کاربری داده و جای تولید کالای خواب، اقدام به تولید ماسک و گان کرده و استانهای همجوار خود را پوشش داده است.
برای برجسته کردن نقش تعاونی اعلام میکنند که تعاونیها در برابر کرونا مقاومتر بودهاند. این میتواند به سخت شدن مسیر تعاونیها برای دریافت حمایتهای دولتی منجر شود. اگر بناست نقش تعاونی را برجسته کنیم، بهتر آن است که مشکلات را بدون لکنت و با صراحت بگوییم و خواستار رفع آنها شویم.این خبرها البته خبرهای جدیدی نیست. به اقتضای شرایط بارها تصاویری از همین تعاونیها در رسانهها درج شده است، اما دو واقعیت وجود دارد. اول اینکه اینها تنها درصد ناچیزی از تعاونیها هستند و مهمتر از آن تغییر خط تولید لزوما ربطی به تعاونی بودن یک کسبوکار ندارد. واقعیت این است: تعاونیها هم به شدت آسیب دیدهاند، شاید به این دلیل که تعاونیها اغلب در ایران خود بسنده نیستند و وابستگی شدیدی به بخش دولتی و خصوصی دارند.
یک طرح تعاونی که به باد رفت
«ما تصمیم گرفتیم مواد غذایی بستهبندی تولید کنیم و بفروشیم. چیزهایی مثل بادمجان کبابی و سرخ شده، لوبیا برای لوبیا پلو، پیاز سرخ کرده، دلمه و ... ؛ شرکتی ثبت نکردهایم، اما کارمان یک جورهایی تعاونی است. قرار بود سه نفر مسئول پخت و پز و بستهبندی شوند، هر کس پخت بعضی چیزهایی را به عهده بگیرد، یک نفر مسئول تهیه مواد اولیه شود، یک نفر هم بفروشد. قرار بود کارها را در حیاط خانه انجام دهیم، چون سه نفرمان همسایه هستیم. اجاق گاز و ظرف و ظروف و مواد اولیه مثل روغن، پیاز، بادمجان و ... هم خریدیم و حتی کار را شروع کردیم، اما مشتری نداریم و چون زمینه نگهداری تولیدات در بلندمدت نیست، عملا کار متوقف شده است.»
این شرحی است که زنی خانهدار از طرح نصفه نیمهاش برای ایجاد یک تعاونی میدهد. در واقع کار آنها به صورت رسمی ثبت نشده، اما قرار و مداری که گذاشتهاند، نشان میدهد ساختار کار و تقسیم سود به صورت تعاونی است. آنها برای شروع کار سهمبندی کرده و هر کس به میزانی پول وسط گذشته است. حتی کسانی هم که کار نمیکنند مشارکتی داشتهاند تا سرمایه اولیه جور شود، اما شرایط پیش آمده کارشان را همین ابتدای شروع زمینگیر کرده است. مشکل اصلی این بوده که آنها بیش از حد به دیگران وابسته شدهاند. سمت مسئول فروش در این تعاونی محدود شده است به پیدا کردن مغازهدارانی که جنس آنها را امانی میگیرند و میفروشند؛ مغازه هم که در این دو ماه یا تعطیل بودهاند یا کسبوکارشان کساد بوده است. وقتی از آنها میپرسیم که چرا از روشهای فروش دیگر مثل فروش آنلاین استفاده نمیکنند، میگویند: واقعیت این است که در شرایط کنونی سخت به بهداشت چنین محصولاتی اعتماد میشود. گذشته از آن ما میترسیم که با تبلیغات شناسایی شویم و از طرف وزارت بهداشت یا جایی دیگر با ما برخورد کنند. باید مجوز بگیریم، اما ما آنقدر سرمایه و وقت نداریم که چنین کاری بکنیم. از اینها گذشته اگر قرار باشد فروش آنلاین داشته باشیم چه کسی محصول را به دست مشتری برساند؟ ممکن است از اقصی نقاط کشور سفارش، آن هم سفارش خرد داشته باشیم. باید ساز و کاری وجود داشته باشد که ارسال محصولات در سطح خرد بهصرفه باشد، نه اینکه برای یک بسته سه کیلویی بادمجان که در نهایت قرار است ۲۵ هزار تومان فروخته شود، ۳۰ هزار تومان هزینه حمل بدهیم.
مهناز قدیرزاده (فعال زنان و کارشناس روابط کار) میگوید: این بحث که تعاونیها در برابر کرونا مقاومتر هستند، لزوما بحث درستی نیست. تعاونی هم یک بنگاه اقتصادی است و حتی میشود گفت بیش از یک بنگاه خصوصی یا دولتی دچار مشکل میشود، هر چند اینکه ضرر هم در تعاونی مثل سود تقسیم میشود شاید نمود آسیب را کمتر کند.او ادامه میدهد: تغییر خط تولید اقدامی است که برای همه امکانپذیر نیست. تعاونی باید همبسته باشد و مدیریت اعتمادبخشی داشته باشد تا اعضا راضی به تغییر شوند. از طرف دیگر مگر برای چند درصد کسبوکارها تغییر امکانپذیر است؟ در شرایط ویژهای مثل اکنون نیاز به مواد ضدعفونی و بهداشتی افزایش مییابد. چرا این نیاز ایجاد میشود؟ لزوما به این دلیل نیست که تولید کم است، بلکه دست دلالان در کار است و اقلام احتکار میشود. در هفتههای اخیر شاهد بودیم که تعاونیهایی اقدام به تولید ماسک، دستکش و گان کردند. بررسیها من از نزدیک نشان میدهد که آنها اغلب اجناسشان را به صورت خیریه توزیع کردند. در واقع کار آنها بیش از آنکه اقتصادی باشد، انسانی و اخلاقی و در راستای مسئولیت اجتماعی بود. اتفاقا این غیرتعاونیها بودند که سود اقتصادی ناشی از تغییر خط تولید را در نظر داشتند. با وجود آنکه برخی از فعالیتهای تعاونیها دچار وقفه شده، اما برخی تعاونیها از شرایط موجود بهرهبرداری مفید کردند، به نحوی که با تغییر کاربری و تبدیل آن به فعالیتی دیگر مانع توقف تولید و تعطیلی شدند.این کارشناس روابط کار میگوید: تبلیغات با واقعیت فرق دارد. درست است که تبلیغ یک امر ضروری در دنیای امروز است، اما باید به تبعات تبلیغ خود هم توجه داشته باشیم. برای برجسته کردن نقش تعاونی اعلام میکنند که تعاونیها در برابر کرونا مقاومتر بودهاند. این میتواند به سخت شدن مسیر تعاونیها برای دریافت حمایتهای دولتی منجر شود. اگر بناست نقش تعاونی را برجسته کنیم، بهتر آن است که مشکلات را بدون لکنت و با صراحت بگوییم و خواستار رفع آنها شویم. باید تعاونیها زنجیروار به هم وصل شوند، یعنی تعاونی تولید به تعاونی توزیع و مصرف متصل شود، نه اینکه یک تعاونی بخشی از زنجیرهای باشد که عنان آن یا دست دولت است یا دست خصوصیهای قدرتمند.
بههم پیوستن تعاونیهای خرد
تعاونیها در کشورهای مختلف قدرت زیادی دارند. در برخی از این کشورها کل سیستم توزیع یک بخش در دست تعاونی است، کما اینکه این تعاونی در بخش تولید هم فعالیت دارد. تعاونیها اجتماعی را شکل میدهند که همسود هستند و با حذف واسطهها قیمتهای تمام شده را پایین میآورند. در ایران به رغم افزایش کمی تعاونیها، قدرت آنها کاسته شده است. به نظر میرسد برای برخی تعداد تعاونیها و نه بزرگی و کیفیت آنها مد نظر است. به همین دلیل مجموعهای از تعاونیهای کوچک داریم که شدیدا وابسته به بخشهای دیگر هستند.
در شرایط کرونا تعاونیها میتوانستند ایفای نقش خوبی داشته باشند، به شرط اینکه به هم پیوند میخوردند و اعضای واقعی میداشتند. برخی بدون توجه به چنین چیزی اغلب روی اقدامات جزئی تاکید میکنند. هر چند تولید ماسک در شرایط کنونی اقدامی مثبت است، اما این همه کاری نیست که میشد انجام داد. اگر یک تعاونی با گستردگی ۱۰۰ هزار نفر وجود داشته باشد، میتواند در شرایطی مثل اکنون بخش اعظم مایحتاج اعضای خود را تولید و مهمتر از آن توزیع کند. این همبستگی به وجود نیامد و تعاونیهای خرد مثل کسبوکارهای دیگر از کرونا آسیب دیدند.
∎
یک طرح تعاونی که به باد رفت
«ما تصمیم گرفتیم مواد غذایی بستهبندی تولید کنیم و بفروشیم. چیزهایی مثل بادمجان کبابی و سرخ شده، لوبیا برای لوبیا پلو، پیاز سرخ کرده، دلمه و ... ؛ شرکتی ثبت نکردهایم، اما کارمان یک جورهایی تعاونی است. قرار بود سه نفر مسئول پخت و پز و بستهبندی شوند، هر کس پخت بعضی چیزهایی را به عهده بگیرد، یک نفر مسئول تهیه مواد اولیه شود، یک نفر هم بفروشد. قرار بود کارها را در حیاط خانه انجام دهیم، چون سه نفرمان همسایه هستیم. اجاق گاز و ظرف و ظروف و مواد اولیه مثل روغن، پیاز، بادمجان و ... هم خریدیم و حتی کار را شروع کردیم، اما مشتری نداریم و چون زمینه نگهداری تولیدات در بلندمدت نیست، عملا کار متوقف شده است.»
این شرحی است که زنی خانهدار از طرح نصفه نیمهاش برای ایجاد یک تعاونی میدهد. در واقع کار آنها به صورت رسمی ثبت نشده، اما قرار و مداری که گذاشتهاند، نشان میدهد ساختار کار و تقسیم سود به صورت تعاونی است. آنها برای شروع کار سهمبندی کرده و هر کس به میزانی پول وسط گذشته است. حتی کسانی هم که کار نمیکنند مشارکتی داشتهاند تا سرمایه اولیه جور شود، اما شرایط پیش آمده کارشان را همین ابتدای شروع زمینگیر کرده است. مشکل اصلی این بوده که آنها بیش از حد به دیگران وابسته شدهاند. سمت مسئول فروش در این تعاونی محدود شده است به پیدا کردن مغازهدارانی که جنس آنها را امانی میگیرند و میفروشند؛ مغازه هم که در این دو ماه یا تعطیل بودهاند یا کسبوکارشان کساد بوده است. وقتی از آنها میپرسیم که چرا از روشهای فروش دیگر مثل فروش آنلاین استفاده نمیکنند، میگویند: واقعیت این است که در شرایط کنونی سخت به بهداشت چنین محصولاتی اعتماد میشود. گذشته از آن ما میترسیم که با تبلیغات شناسایی شویم و از طرف وزارت بهداشت یا جایی دیگر با ما برخورد کنند. باید مجوز بگیریم، اما ما آنقدر سرمایه و وقت نداریم که چنین کاری بکنیم. از اینها گذشته اگر قرار باشد فروش آنلاین داشته باشیم چه کسی محصول را به دست مشتری برساند؟ ممکن است از اقصی نقاط کشور سفارش، آن هم سفارش خرد داشته باشیم. باید ساز و کاری وجود داشته باشد که ارسال محصولات در سطح خرد بهصرفه باشد، نه اینکه برای یک بسته سه کیلویی بادمجان که در نهایت قرار است ۲۵ هزار تومان فروخته شود، ۳۰ هزار تومان هزینه حمل بدهیم.
مهناز قدیرزاده (فعال زنان و کارشناس روابط کار) میگوید: این بحث که تعاونیها در برابر کرونا مقاومتر هستند، لزوما بحث درستی نیست. تعاونی هم یک بنگاه اقتصادی است و حتی میشود گفت بیش از یک بنگاه خصوصی یا دولتی دچار مشکل میشود، هر چند اینکه ضرر هم در تعاونی مثل سود تقسیم میشود شاید نمود آسیب را کمتر کند.او ادامه میدهد: تغییر خط تولید اقدامی است که برای همه امکانپذیر نیست. تعاونی باید همبسته باشد و مدیریت اعتمادبخشی داشته باشد تا اعضا راضی به تغییر شوند. از طرف دیگر مگر برای چند درصد کسبوکارها تغییر امکانپذیر است؟ در شرایط ویژهای مثل اکنون نیاز به مواد ضدعفونی و بهداشتی افزایش مییابد. چرا این نیاز ایجاد میشود؟ لزوما به این دلیل نیست که تولید کم است، بلکه دست دلالان در کار است و اقلام احتکار میشود. در هفتههای اخیر شاهد بودیم که تعاونیهایی اقدام به تولید ماسک، دستکش و گان کردند. بررسیها من از نزدیک نشان میدهد که آنها اغلب اجناسشان را به صورت خیریه توزیع کردند. در واقع کار آنها بیش از آنکه اقتصادی باشد، انسانی و اخلاقی و در راستای مسئولیت اجتماعی بود. اتفاقا این غیرتعاونیها بودند که سود اقتصادی ناشی از تغییر خط تولید را در نظر داشتند. با وجود آنکه برخی از فعالیتهای تعاونیها دچار وقفه شده، اما برخی تعاونیها از شرایط موجود بهرهبرداری مفید کردند، به نحوی که با تغییر کاربری و تبدیل آن به فعالیتی دیگر مانع توقف تولید و تعطیلی شدند.این کارشناس روابط کار میگوید: تبلیغات با واقعیت فرق دارد. درست است که تبلیغ یک امر ضروری در دنیای امروز است، اما باید به تبعات تبلیغ خود هم توجه داشته باشیم. برای برجسته کردن نقش تعاونی اعلام میکنند که تعاونیها در برابر کرونا مقاومتر بودهاند. این میتواند به سخت شدن مسیر تعاونیها برای دریافت حمایتهای دولتی منجر شود. اگر بناست نقش تعاونی را برجسته کنیم، بهتر آن است که مشکلات را بدون لکنت و با صراحت بگوییم و خواستار رفع آنها شویم. باید تعاونیها زنجیروار به هم وصل شوند، یعنی تعاونی تولید به تعاونی توزیع و مصرف متصل شود، نه اینکه یک تعاونی بخشی از زنجیرهای باشد که عنان آن یا دست دولت است یا دست خصوصیهای قدرتمند.
بههم پیوستن تعاونیهای خرد
تعاونیها در کشورهای مختلف قدرت زیادی دارند. در برخی از این کشورها کل سیستم توزیع یک بخش در دست تعاونی است، کما اینکه این تعاونی در بخش تولید هم فعالیت دارد. تعاونیها اجتماعی را شکل میدهند که همسود هستند و با حذف واسطهها قیمتهای تمام شده را پایین میآورند. در ایران به رغم افزایش کمی تعاونیها، قدرت آنها کاسته شده است. به نظر میرسد برای برخی تعداد تعاونیها و نه بزرگی و کیفیت آنها مد نظر است. به همین دلیل مجموعهای از تعاونیهای کوچک داریم که شدیدا وابسته به بخشهای دیگر هستند.
در شرایط کرونا تعاونیها میتوانستند ایفای نقش خوبی داشته باشند، به شرط اینکه به هم پیوند میخوردند و اعضای واقعی میداشتند. برخی بدون توجه به چنین چیزی اغلب روی اقدامات جزئی تاکید میکنند. هر چند تولید ماسک در شرایط کنونی اقدامی مثبت است، اما این همه کاری نیست که میشد انجام داد. اگر یک تعاونی با گستردگی ۱۰۰ هزار نفر وجود داشته باشد، میتواند در شرایطی مثل اکنون بخش اعظم مایحتاج اعضای خود را تولید و مهمتر از آن توزیع کند. این همبستگی به وجود نیامد و تعاونیهای خرد مثل کسبوکارهای دیگر از کرونا آسیب دیدند.
نظر شما